بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ایام الله (2)‌؛ اولیای خدا در نزول عذاب‌های بزرگ و نزول نعمت‌های بزرگ دست قدرت خدا را برای مردم آشکار می‌کنند که آنها یوم الله تاریخ می‌شوند.

بحث جلسه گذشته در این بود که ایام الله ثلاثة. روز ظهور و روز رجعت و روز قیامت، یا روز موت و روز ظهور و روز قیامت… آن روایت را خواندیم که نحن الایام. بعد هم تسیمه به اینکه هر کدام از حضرات کدام روز هستند. شنبه رسول خدا، یکشنبه امیر المومنین. دو شنبه دو امام بعدی. سه شنبه سه امام بعدی. چهار شنبه چهار امام بعدی. پنجشنبه امام حسن عسکری و جمعه امام زمان.

بیان کردیم که حقیقت روز چیست. شب ها هم ساعات دارد. روایت هم دارد که ساعات دوازده گانه روز را به حضرات نسبت داده است. ساعات دوازده گانه به ذهن می آید که همیشه روز دوازده ساعت نیست. این تقسیمش بر اساس دوازده ساعت نیست. بر اساس طبیعت آن روز است.

در پاسخ: ظاهرا تقسیم 24 ساعت شبانه روز در زمان معصومین بوده است. در روایات قرائنی هست.

کتاب مفتاح الفلاح برای شیخ بهایی داشتنی و خواندنی است. این کتاب به تایید حضرات معصومین هم رسیده است. قبل از اینکه کتاب چاپ بشود بشارتش را حضرات به بعضی داده بودند. به شیخ بهایی میگویند. میگوید من هنوز به کسی نگفته بودم.

آداب وقت خواب چیست. آداب بیدار شدن چیست. خیلی از مسائلی که نیاز ما هست، اقلا به عنوان خواندن یک کتاب… آیت اللله بهجت میفرمودند این کتب ادعیه دم دستتان باشد. اگر میل پیدا کردید بخوانید. جای دوری نباشد که تا برود بگیرد بیاورد حالش از دست ببرد. یا دعا اگر برای زمانی است بگوید برای آن زمان است. به زمان و مکان موکولش نکنید. آن زمان و مکان اشرف اوقاتش است.

میفرمایند این محرومیت اختیاری است که آدم از دست بدهد و استفاده نکند.

در مفتاح الفلاح هر ساعتی را متعلق به حضرتی میدانند.

روز را به دوازده ساعت… دوازده ساعت یک ساعته نیست. دوازده قطعه است. بعضی قطعه هایش خیلی بزرگ است و بعضی قطعه هایش خیلی کم است.

کوچکی و بزرگی وقت ملاک نیست. اهمیت آن وقت ملاک است. گاهی یک زمانی به اندازه چهار رکعت نماز است متعلق به یک امام. اما گاهی یکی از این ساعات 3-4 ساعت است. هر یک تعلق به امامی داردکه به ظهور امام در آن لحظه مرتبط است. آن لحظه یک ارتباط ویژه ای با یکی از شئون امام دارد.

در ایام هفته اشتراک بود. چهار نفر به چهارشنبه.

اما در هر کدام از این ساعات اختصاص است.

بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب منسوب است به امیر المومنین.

از طلوع آفتاب تا زائل شدن حمره آن از جانب مشرق. برای امام حسن علیه السلام.

ساعت سوم از زائل شدن سرخی آفتاب تا بلند شدن روز. این برای امام حسین علیه السلام است.

ساعت چهارم از ارتفاع روز است تا زوال آفتاب. تا ظهر. این برای امام سجاد است.

از زوال آفتاب به اندازه چهار رکعت بگذرد برای امام باقر علیه السلام است. به اندازه نافله

ساعت ششم از بعد از چهار رکعت از زوال که نافله است تا وقت نماز ظهر.

از وقت نماز ظهور تا گذشتن چهار رکعت…

برای امام حسن عسگری از زردی آفتاب که فرود میرود به اندک زمانی تا زمان زرد شدن آن. پیش از زردی آفتاب به اندک زمانی تا زردی.

ساعت دوازده از وقت زردی تا غروب. ساعت دلتنگی هم هست. بی نسبت هم نیست که آدم دلش میگیرد. اگر با این نگاه باشد عمیقتر میشود. کان انسان گمشده دارد. خود این یک هدایت قلبی میشود. یک انس قلبی میشود. ان شاء الله ساعت ذکر بشود.

ساعات خاص حال مراقبه ایجاد میکند. روایت دارد این مسئله. ایشان بسط داده اند. برای هر ساعتی دعایی دارد. آثاری ذکر شده است. حقایقی ذکر شده است.

اگر انسان یک روزی حال داشت، دو ساعت اولش را رعایت بکند. روز بعد دو ساعت دومش را.

گاهی یک وقتی یک روزی یک حالی داشت سر کیف بود بعضی از اینها را رعایت بکند. خود اختصاص زمانها به آنها، وقتی انسان توجه بکند برای انسان جذبه ایجاد میشود. تثبیت میشود. در ایام هفته ذکر کردیم. آن روایت هم در کمال الدین بود. که نحن الایام. با ایام معادات نکنید. اگر دشمنی کردید ایام هم با شما دشمنی میکنند. ایام را از دست میدهید. این نگاه ها خیلی نگاه را زیبا میکند. هر لحظه ای مقدس میشود. هر روزی مقدس میشود. نگاه قدسی به عالم میشود. غیر از نگاه طبیعی رها گسسته بود. این یک نگاه قدسی است. یک حال است. هر لحظه اش روحی دارد. جذبه ای درش هست. این جذبه با جذبه بعدی متفاوت میشود. با این توجه میتواند تفاوت جذبه ها را احساس بکند. جذبه ای که توجهش به امام کاظم علیه السلام، تا جذبه ای که… اگر انسان میخواهد مراقبه نسبت به یک امام خاص در مدت خاص داشتهب اشد، مثلا اربعینی با امام ذکر خاص داشته باشد، مراقبه آن لحظه مربوط به آن امام را داشته باشد، این لحظه خاص برایش ملکه میشود. ادعیه و اذکاری هم دارد.

شیخ بهایی از بزرگان و اجله علما بوده است.

-روایت ماه ها هم هست.

بله.

جمال الاسبوع در اعمال هفته است. خودش یک کتاب دعای زیباست. سید بن طاووس خیلی خوش ذوق بوده است در کتب نوشتن. کتاب سنه، کتاب ماه، کتاب هفته، کتاب روز. چندین جور کتاب تالیف کرده است. هر کدامش نادره است. تکرار ندارد این کتاب ها.

دوازده ماه است، تطبیق کرده اند، گفته اند چهار ماه هم از ماه های حرام است. دو سه جور تطبیق کردند. یک وقتی به یک مناسبتی باید روایاتش را بیاوریم.

بحث ما در بحث ایام بود. بحث ایام را با این نگاه که یوم با ظهور همراه است. مرحوم علامه بیانی که داشتند ذیل آیه شریف که وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَكَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿5﴾

مرحوم علامه میفرمایند:

و قوله: «وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ‏» لا شك أن المراد بها أيام‏ خاصة، و نسبة أيام خاصة إلى الله سبحانه مع كون جميع الأيام و كل الأشياء له تعالى ليست إلا لظهور أمره تعالى فيها ظهورا لا يبقى معه لغيره ظهور،

در این ایام ظهور ویژه خدا محقق شده است که مرحوم علما و شهودا ظهور حق تعالی را یافته اند و دیده اند و زمینه این کشف و شهود برای مردم باقی است. اگر نجات نوح است، اگر زمان های نزول عذاب الهی است، اگر زمان ویژه ای است که ملائکة الله یاری کرده اند لشگر اسلام را، جایی بوده که خیلی ویژه آشکار دیده شده است. دست حق آشکار شده است.دست حق همیشه در کار است. خد افقط دارد خدایی میکند. اما مردم این را نمیبینند. دیده شدن برای مردم این را میکند ایام الله. ارتباط اینجا قوی تر میشود.

فهي الأزمنة و الظروف التي ظهرت

مثل آنچه در انقلاب ما پیش آمد. آنچه در مورد انبیاء و اولیاء پیش آمد. شب 22 بهمن مردم ریختند بیرون، حکومت نظامی بود. انقلاب پیروز شد. یا امام فرمودند خرمشهر را خدا آزاد کرد.

انبیاء کارشان این بود که دست حق را آشکار بکنند. آشکار کردنش به واسطه افراد الهی محقق میشود.

در طبس دست حق بود. کن فیکون کرد. بدون اینکه هیچ گلوله ای از جانب ما هزینه بشود. به دست خودشان بر باد رفتند. باد از جنود الهی بود.

أو سيظهر فيها أمره تعالى و آيات وحدانيته و سلطنته

در این ایام آیات وحدانیت و سلطه حق آشکار میشود.

روز ولادت و موت و بعث، سه روز مهم است. تلقین برای میت برای همین است که این روزش با ارتباط با خدا محقق بشود. این آخرین علقه هایش با دنیا میشود تلقینی که دارند برایش محقق میکنند. یا اگر در حالت احتضار است همان حالت را دارد.

كيوم الموت الذي يظهر فيه سلطان الآخرة و تسقط فيه الأسباب الدنيوية عن التأثير، و يوم القيامة الذي لا يملك فيه نفس لنفس شيئا و الأمر يومئذ لله،

قیامت یوم است. هرجایی که ظهور حق آشکارتر بشود از ظهور عمومی… اطلاق یوم به عنوان ظهور است. اطلاق لیل به عنوان خفاست.

و كالأيام التي أهلك الله فيها قوم نوح و عاد و ثمود فإن هذه و أمثالها أيام ظهر فيها الغلبة و القهر الإلهيان و أن العزة لله جميعا.

آشکار شد. در تاریخ باقی ماند که اینها ایام الله هستند. عزت الهی آشکار شده است.

و يمكن أن يكون منها أيام ظهرت فيها النعم الإلهية ظهورا ليس فيه لغيره تعالى صنع

اگر بعد از یک خشکسالی یک بارانی ببارد، این نعمت الهی توجه ها را به خودش جلب میکند یا نه؟ اگر غیر قابل پیش بینی بود، یک دفعه بغتة آشکار بشود، دست قدرت الهی را آشکا رمیکند، این ایام همیشه ایام استجابت دعاست. چون توجه انسان به الهیت و الوهیت حق بیشتر جذب است. دل آماده تر است. بین زمین و آسمان رابطه نزدیکتر است. اینها را نباید انسان از دست بدهد.

كيوم خروج نوح (ع) و أصحابه من السفينة بسلام من الله و بركات

با سلام از کشتی خارج شدند. سلام هرجا میشود. مثل آن سه روزی که برای یحیی سلام الله و عیسی سلام الله علیه…

هبوط به سلام… آب بعد از اینکه فرو نشسته بود، اگر آب خشک نشود، روی زمین بماند، مریضی ایجاد میکند. ما این را خشک کردیم که با سلام بمانید. در حالی که باید مدت ها طول میکشید.

و يوم إنجاء إبراهيم من النار

اینها ایام الله است. اگر انسان ملاکش را پیدا بکند، با این ملاک میتواند انتقال پیدا بکند به ایامی که نظیر اینهاست. انحصار ایجاد نکردند. گفتند ذکرهم بایام الله. خودش خصوصیتی دارد. آن روزی که عذاب الهی نازل شده تا قدرت و سطوت الهی دیده بشود. روزی که نعمت الهی جاری شده است تا رحمت الهی دیده بشود. هر امتی ممکن است ایام الله ویژه ای هم داشته باشد.

ذکر هم بایام الله شامل همه اینها میشود. هرچقدر محسوستر باشد برای ایام آن امت، باعث میشود دل های مردم به سوی خدا بهتر گرایش پیدا بکند. باید حواسمان باشد که ایام الله هر امتی را پررنگ بکنیم.

روزی که نعمت ویژه ای است. روزی که سطوتی نسبت به مقابلین اینهاست.

گاهی میبینیم که دشمنان ما در مقابله ای که داشتند شکست میخورند، با همه بسیجشان، باز شکست میخورند. خدا قدرتش را نشان داده است. ملاک موجود است. برای ذکر و توجه به خدا این راه دارد.

در پاسخ: ایام الله خاص داریم. ایام الله مشترک. امت پیامبر ایام الله دارند. ایام الله برای انبیاء را هم ما برای خودمان میبینیم. ما منفصل نمیبینیم. نه در دایره انبیاء، نه در دایره امت ها.

هرجا جبهه مقابل حق ضربه خورده است، ما مقابل خودمان میدانیم و جزء ایام الله خودمان میبینیم. لذا سرمایه امت ختمی بیشترین سرمایه است. عیسی بن مریم

یک دسته مسیحی ها 6 ژانویه را تولد حضرت مسیح میدانند. یک عده 25 دسامبر.

خود عیسی علیه السلام به حالت ویژه بوده است. همچنان که خود خلقت آدم یکی از ایام الله است. که خدا این گردنه عظیم را درنظام خلقت ایجاد کرد… ما مباحات میکنیم به ایام الله. راحت از دست نمیدهیم.

اینطور نیست که فکر بکنیم انبیاء از ما نیستند. یا حتی اگر عذابی از مقابلین انبیاء آمده است به ما چه ربطی دارد. نه. جبهه حق جبهه واحد است. اگر این باور را کردیم عقبه فرهنگی مان خیلی عظیم میشود.

عقبه فرهنگی ما انبیاء هستند. رسل اولوالعزم گردنه های تاریخی هستند. رنسانس گردنه نیست. وقتی بعثت انبیاء اولوالعزم بوده است گردنه تاریخ است. نوح نبی الله گردنه تاریخ است. اولین نبی صاحب تشریع است. اگر این نگاه قدسی ایجاد شد در تاریخ، رابطه دیگری پیدا میکند.

و غيرهما فإنها أيضا كسوابقها لا نسبة لها في الحقيقة إلى غيره تعالى فهي أيام الله منسوبة إليه كما ينسب الأيام إلى الأمم و الأقوام و منه أيام العرب كيوم ذي قار و يوم فجار و يوم بغاث و غير ذلك.

و تخصيص بعضهم الأيام بنعماء الله سبحانه بالنظر إلى ما سيأتي من ذكر نعمه تعالى كتخصيص آخرين لها بنقماته تعالى خال عن الوجه بعد ما كان الكلام جاريا في السورة على ما تقتضيه عزته تعالى، و من مقتضى صفة عزته الإنعام على العباد و الأخذ الشديد إن كفروا بنعمته.

ثم تمم الكلام بقوله: «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» أي كثير الصبر عند الضراء و كثير الشكر على النعماء.

-ایام نحس هم آمده است. با یوم که ظهور است مناسبت ندارد.

نگاه به حقایق وجودی از طبیعت گرفته، تا زمان و مکان ، یک نگاه رابطه با خدا دارد، در رابطه با خدا همچنان که موجوداتی که هستند بعضی نزدیکتر از بعضی دیگرند. در عین اینکه آنجا اراده و اختیار نیتس، بعضی از اینها مظهریتشان نسبت به خدای سبحان با مظهریت بعضی موجودات دیگر متفاوت است. لذا در نظام تشریع مرتبط است با انسان. اگر میفرمایند بعضی از ایام این نحس است، یا نحوست دارد که این بیان باید در جای خودش بشود، مرتبط با انسان این معنا میشود نه مطلق. یعن یاین بالقیاس است. بالنسبة است. نه به صورت اطلاقی. همه ایام نسبت به خدا مبارک هستند. چون نسبت او با هیچ کدام از ایها متفاوت نیست. نسبت اینها با خدا متفاوت است. اما نسبت او با اینها متفاوت نیست.

مخلوقات الهی از طرف خدای سبحان نسبت تفاوتی ندارد. مساوی نمیگوییم. ممتفاوت نیست. مساوی کمی است. از این طرف تفاوت هست.

اگر یکی نحس میشود و یکی مبارک میشود نسبت به انسان است نه غیر از این.  این موجود نسبت به انسان میشود نجس. آن موجود نسبت به انسان میشود طیب و طاهر و حلال و خوب. آن میشود نهی شده  و … .

این نسبت به انسان است نه اطلاقی. در این ارتباط میشود… یک وادی برهوت داری. یک وادی السلام. وادی ها هم نسبت به انسان متفاوت میشوند. و الا از جانب خدا تفاوت نیست نسبت به اینها.

این نکته که اگر انسان نگاه کرد به ظاهر طبیعت که عنوان طبیعت باشد، این ظلمت است. اگر نگاه کرد به رابطه طبیعت در حالی که خلقت است میشود نور. یعنی ظلمت و نور در دوتا نگاه ایجاد میشود. ظلمت و نور حقیقی غیر از ظلمت و نور تاریکی نبود خورشید و بود خورشید.

نور همین موجود است. درارتباط نور است. وقتی گسسته دیده میشود ظلمت است. این به نگاه برمیگردد یا به آن موجود؟ آن موجود که منفصل نمیشود. گسسته نمیشود. آن موجود هیچ گاه ظلمانی نیست. هر موجودی در عالم را نگاه بکنیم، نورانی است. منتها در نظام تشریع به لحاظ انسان ممکن است قرب و بعد پیدا بکند. به لحاظ نگاه انسان باعث میشود نور و ظلمت بشود. این از ظلمت به نور میرسد وقتی این نگاه محقق میشود. هم ظلمتش تشکیکی است هم نورش. ایام هم همینطوری است. ایام و شب ها و لیل اینطور نیست که یوم و لیل در این نگاهی که بیان کردیم، این یوم و لیل اینقدر جدا باشند. خیلی اوقات در وجود خیلی ها سایه روشن است. لذا آن جایی که یوم باشد، آن یوم مرتبط است. یعنی ظهور حق محقق شده است. جای که لیل باشد ظهور حق مختفی شده است. اگر سایه روشن باشد، گاهی دیده میشود. توجهی و تلالؤیی. این بیان را اگر دقت بکنیم، خیلی از روایات و مسائلی که مطرح میشود خودش را روشن میکند و حل میکند و ابهامش از دست میرود. مبهم باقی نمیماند.

در پاسخ: بعضی از ایام زمینه توجه را ایجاد میکند. خداوند چون میداند انسان اساسشان بر غفلت است، لذا یک جذبه های ویژه گذاشته است. روز ولادت اولیاء خاص خودش. روز ظهورات خاص خودش. اینها را ایجاد کرده است تا با این بهانه از غفلت جلوگیری بشود. مثلا فصول قرار داده. ماه را در رویتش نسبت به ارض جوری قرار داده که از هلال در بیاید تا ماه کامل. تا حجاب عادت مانع نشود. شب و روز را چقدر متفاوت قرار داده. یک روز را چقدر متفاوت قرار داده. از جهت دما. نور. توان انسان.

شب را همینطور. آنقدر این تفاوت ها زیاد است که حالت غفلت ایجاد نشود.

آن حوادث اتفاقی نیست. حساب شده است. این را اظهار کرده اند.

اگر عیسی علیه السلام در این زمان به دنیا می آید، اتفاقی نبوده است. وقتی به دنیا آمده است، اتفاقا این روز به دنیا آمده باشد. اینطور نیست. اتفاق در فعل الهی در کار نیست. همه اینها حساب شده بوده است. به نسبت تاثیری که میخواستند بگذارند به یوم خاص خودشان… اگر روی اینها کار بشود، یکی یکی تاثیر اینها آشکار میشود. همچنان که در نظام قوای طبیعت توانایی هایی است که مخفی، است، در نظام تربیت های الهی هم خیلی نکات هست. اینها قوای عالم است. اینها اعتبارات نیست. اینها توانایی های نظام تربیتی و جذب است. منتها ما نمیدانیم چیست. ما به عنوان امر مجهول برخورد میکنیم.

هر کدام اینها در نظام هستی کارکرد دارد. اینطور نیست که امام معصوم بگوید این ساعت مخصوص به فلان است. اینها اینطور نیست که برای ما بشمارند و بگویند این ترتیب را اینطور انجام بدهید خوب است. نه. اگر باور کردیم که چقدر نظام عالم متقن است، چون ما نظام عالم را مثل نظام تدبیر خودمان میمدانیم که بسیاری اش با اتفاق جلو میرود، باعث شده است که این عظمت را ادراک نیمکنیم

تک تک اینها یک گذاره ای مثل کشف انرژی هسته ای میشود برای ما در نظام تربیتی. ساعات روز میشود یک نظام تربیتی. ایام هفته میشود یک نظام تربیتی. آنقدر این نظام ها قوی است… از بس که برای ما فراوان ریخته اند از یک طرف، ما هم احتیاجی نداریم…

اگر یک روزی بعد اینها را مطلع بشود، استفاده بکند، بعد میبیند هر کدام اینها چه عروه وثقی ای بوده اند. اینکه وجود حضرات معصومین 12 تاست، هر کدام با خصوصیاتشان چقدر عظمت دارند. چقدر نافعند. دشمن با همه دشمنی هایش، تاثیر داشت در نحوه ظهور اینها. که این نحوه ظهور برای ما هدایتگری و تربیت ایجاد بکند.

-ان ناشئة اللیل کان اقوم…

برای کسی که در مرحله جذب است این نگاه را دارد. وقتی میرسد به مرتبه کسی که جذب شده است، همه لیلش هم… روایت هم داریم که شب های اینها هم مثل روز روشن است برایشان. برای آنها شب معنا ندارد. ان ناشئة اللیل کان اشد وطئا و اقوم قیلا… این شبش روز است. به لحاظ عادی شب است برای آ«ها روز است. روایتش یادم رفته است.

در روایت از پیامبر اکرم نقل شده بود که ایام الله نعمائه و… و مثلاته

هر کسی ایام الله اش خاص است. ایام الله نظام زندگی هر کسی ممکن است یک نعمت های ویژه باشد، فرصت های ویژه باشد. عقاب های ویژه بوده که این را متنبه کرده است. با اینکه سقوط ایجاد کرده است.

ممکن است یک واقعه دیگری باشد که برای این توانسته است تغییر و تاثیر عظیم ایجاد بکند. هر کدام اینها ایام الله است. ایام الله فقط جشن و سرور نیست. توجه است. ممکن است انسان در یک نقمتی یا عذابی توجهش جلب بشود، ممکن است در یک نعمتی توجهش جلب بشود.

چه از اخذناهم بالباسا و الضراء باشد، چه از نعمتها. ان تعدوا نعمت الله لاتحصوها. این حال اخذش بکند، چه آن حالی که ببیند اخذناهم بالباسا و الضراء…

بحار ج67 ص20

الآية الثانية عشرة: قوله تعالى: وَ ذَكِّرْهُمْ بِأَيَّامِ اللَّهِ‏ «9» عن منتخب البصائر عن أبي عبد اللّه عليه السّلام: أيّام اللّه ثلاثة، يوم القائم و يوم الكرّة و يوم القيامة «10». و عن البرسي: أنّ يوم القائم يوم‏ آل‏ محمد و يوم الكرة يوم‏ آل‏ محمد و يوم القيامة يوم‏ آل‏ محمد، لأنّهم الشهداء على الامم في دار الفناء و الشفعاء لمسيئي شيعتهم في دار البقاء فمن لم يؤمن بيوم القيامة لم يؤمن باللّه فأولئك هم الكافرون‏ «11».

همه برمیگردند اما تحت پرچم آل محمد برمیگردند. آن دوران دوران ظهور سلطنت آن حقیقت است. یوم القیامه دارد که وقتی همه امت ها میروند پیش انبیائشان، آنها میگویند ان لی ذنبا . این ذنب همان نقص است. حد است. انبیاء می آیند خدمت انبیاء بعدی. بعد میرسند خدمت انبیاء بعدی. بعد پیامبر سر بر سجده میگذارند، بعد خداوند میفرماید سوف یوتیک ربک لترضی…. اشفع تشفع.

همه میشوند امت پیامبر.

ذکر هم بایام الله قال بآلاء الله. یعنی هر وقت به نعمت ها توجه میدهید، تذکر به ایام الله است.

در پاسخ: هرچقدر اشقیاء شدیدتر بشوند، ظهور اولیاء شدیدتر میشود. اگر مقابل پهلوان ها چهارتا آدم پیزوری بگذارند محقق نمیشود ظهور آنها.

اوج رسیدن به حق و بالا رفتن و رشد… اگر اوج رشد میخواهد محقق بشود، فصل اخیر رشد باید قد تبین الرشد من الغی در آن باشد.(سوال د رمورد دوران رجعت بود)

جنگ تبلور وجود است. ما فکر میکنیم جنگ سخت است. ما فکر میکنیم راحتی در این است که بنشینیم و کولر گازی باشد.

وقتی حضرت ظهور میکند یوم العلق و العرق. یوم عرق ریختن و خون ریختن است.

یک نفر آمد سوال کرد کی می رسد آن روز. حضرت فرمودند فکر کردی روز خوردن و خوابیدن است؟

یک نفر به اندازه 20 نفر کار میکند. کسانی که به موت عادی مرده اند، زنده میشوند با شهادت از دنیا بروند.

کسانی که با شهادت از دنیا رفته اند، برمیگردند و با موت طبیعی از دنیا بروند. همه باید بیایند تا همه را ببینند. هم راحتی ها زیاد میشود هم سختی ها. راحتی ها در پا روی پا انداختن ها نیست.

ان شاءالله در بهشت.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “مهدویت | جلسه 93” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید