ما درباره آیات مرتبط با حضرت مریم علیها السلام صحبت کردیم که مادرش او را به راه خدا وقف کرد و او را به خادمی در معبد مقدس اختصاص داد. خدای سبحان نیز معاملهای که با مریم در قبول این خدمت و نذر حسن داشت، را به قبول حسن پذیرفت و او را به بهترین شکل رشد داد. این مقامات و برکاتی که برای این خدمت به مریم السلام قسمت شد، جزئی از بحث در مورد خادمی بودند.
آیاتی که در قرآن کریم درباره خدمت و خادمی حضرت مریم آمده است، نشان میدهد که او در واقع از همه بیوت جدا شده و به عنوان خادم معبد الهی در نظر گرفته شده است. این بحث به ما مقامات مختلفی را که برای مریم مطرح میشود، معرفی میکند. از جمله “قالت یا مریم ان الله استفا” که این مقامات را به او اختصاص میدهد و تکالیفی را برایش مشخص میکند.
مقاماتی که برای حضرت مریم آمده است، اولاً استفاء ذاتی است که به معنای برگزیده شدن ذاتی او توسط خدا است. سپس طهارت ذاتی او ذکر میشود، و در نهایت برگزیده شدن اجتماعی او. این سه مقام همراه با سه تکلیف مختلف برای او ذکر میشوند.
از طرف دیگر، این بحث نشان میدهد که اگر انسان مقام اجتماعی را پیدا کرد، باید تکالیف اجتماعی متناسب با آن را بر عهده بگیرد. در صورتی که مقام بین او و خدا پیدا شود، تکالیف مربوط به این مقام نیز مطرح میشود.
در نتیجه، اگر توفیق خدمت به دیگران را داشته باشیم، باید تکالیف اجتماعی متناسب با این مقام را نیز بر عهده بگیریم.
عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ عَنْ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ اَلْوَاسِطِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْبَاقِرِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ أَصْلَحَكَ اَللَّهُ لَقَدْ تَرَكْنَا أَسْوَاقَنَا . عبدالحمید در این حدیث میگوید ، ما آنقدر عاشق شما میشویم و خودمان را وقف شما میکنیم که بازار ها را رها کرده ایم زیرا منتظر بودیم ایم و به دنبال اقامه دین بودیم و این ناسازگار بود با کار های دیگر پس انها را ترک کردیم بطوری که حتی گاهی خرج روزانه ما هم برای زندگی تأمین نمی شد
(البته باید مراتب خادمی را هم درنظر گرفت گاهی مثل حضرت مریم تمام زندگی خود را فقف خادمی در گاه میکنند و بعضی جزئی از زمان و زندگی خود را وقف میکنند مثل وقف خودمان برای دهه محرم)
حضرت خطاب به عبدالحمید میفرماییند : فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا عَبْدَ اَلْحَمِيدِ أَ تَرَى مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَجْعَلُ اَللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً بَلَى. تو فکر میکنی اگر کسی خودش را وقف خدا کرد خدا دستش بسته است؟
وَ اَللَّهِ لَيَجْعَلَنَّ اَللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً حاشا . قطعا راه خدا بازِ باز است
رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَيْنَا و سپس میفرماییند:
از این جمله یا میتوانیم این را برداشت کنیم که امام برای بنده ای که خودش را برای خدا وقف کرده دعا میکند تا خداوند او را بیامرزد یا این برداشت که فعل ماضی است وجمله خبری است . خداوند او را مورد رحمت قرار داده است. هر دو برداشت درست است.
اگر کسی خودش را وقف حضرات کرد در بهشت دائم در محضر حضرت است این یعنی بهره مندی حداکثری. در آن عالم موانع برداشته میشود و حرکت و رشد به سمت نامتناهی میرود البته در حد بهره مندی افراد.
قَالَ قُلْتُ فَإِنْ مِتُّ قَبْلَ أَنْ أُدْرِكَ اَلْقَائِمَ عبد الحمید از حضرت سوال میپرسد که قبل از انکه حجت ما قیام کند و ما در آن حال از دنیا برویم وضعیت ما چگونه است ؟
قَالَ اَلْقَائِلُ مِنْكُمْ أَنْ لَوْ أَدْرَكْتُ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ نَصَرْتُهُ كَانَ كَالْمُقَارِعِ بَيْنَ يَدَيْهِ بِسَيْفِهِ لاَ بَلْ كَالشَّهِيدِ مَعَهُ
این بخش از حدیث جریان خادمی را مرتبط میکند به اینکه افق خادمی و اقامه هیئت باید در جریان ظهور و قیام باشد یعنی بو و رنگ هیئت در اقامه عزا باید بو و رنگ ظهور را بدهد. یعنی خادم حالش حالش سربازی و امادگی برای قیام باشد. ما یک موقع میاییم صرفا مجلس عزا برپا کنیم و اشکی فقط بیایید اما گاهی ما غایت خود را برای برپایی هیئت ایجاد شور و هیجان برای سربازی حضرت است و اماده قیام شوند برای ظهور
اگر حال خادم اینگونه باشد که منتظر و مراقب است که ان قیام محقق شود ما خادم در انجا باشیم و حضرت را یاری کند این خادم مثل کسی میماند که در کنار حضرت مشغول دفاع از حضرت و جنگ است و بلکه مثل کسی است که در رکاب حضرت جنگیده و به شهادت رسیده
پس اجر کسی که امروز مجلس عزای اهل بیت را به نیت سربازی و سربازپروی امام زمان برپا میدارد حتی اگر قبل از ظهور از دنیا برود مانند کسی خواهد بود که در کنار حضرت جنگیده و به شهادت رسیده كَالْمُقَارِعِ بَيْنَ يَدَيْهِ بِسَيْفِهِ لاَ بَلْ كَالشَّهِيدِ مَعَهُ
پس تمام رنگ و بو و ساختار هیئت، مداحی ، سخنرانی و خادمی باید رنگ و بوی سربازگیری از جریان امام حسین برای جریان ظهور باشد.
پس در این نگاه تمام افعال خادم در این راستا و هدف است و همه نوع رفتار او میشود عبادت و زندگی او مجاهدانه میشود و هرکه وارد این فضا قرار بگیرد در این جریان قرار میگیرد
بهترین راه تربیت فضاسازی است یعنی مثل ایجاد جریان انقلاب اسلامی و فضا جان فشانی و شهادت . بخاطر همین فضا، شهادت آسان شد
از لحظه ای که کاروان اسرا حرکت کرد فضاسازی حضرت زینب بی نظیر بود تا توانست جریان تبلیغی دشمن مقلوبه بکند و برای این کار از طفل شش ماهه تا دختر سه ساله و نوجوان 13 ساله استفاده شد
ماجرا و داستان حضرت جون در حادثه کربلا قابلیت بسیار مناسبی برای فضاسازی و رابطه با امام دارد.