بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع برنامه: ارائه اعمال به حضرات معصومين عليهم السلام و امام زمان(عج)
تاريخ پخش: 31-01- 98
شريعتي: بسم الله الرحمن الرحيم، اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
«يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللَّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ» (يوسف/88)
يا ايها العزيز ببين خسته حاليم *** چشمان پر ستاره و دامان خاليام
ماييم آن خسي که به ميقات آمديم *** شرمنده با بضاعت مزجاة آمديم
شام فراق سوره والليل خواندهايم *** يوسف نديده اوف لنا الکيل خواندهايم
يا ايها العزيز به زيباييت قسم *** بر حسن بي بديل و دل آراييات قسم
دلها ز نکهت سخنت زنده ميشود *** عالم به بوي پيرُهنت زنده ميشود
صبح وصال تو شب غم را سحر کند *** آفاق را نگاه تو زير و زبر کند
موسي تويي مسيح تويي مکه طور توست *** شهر مدينه چشم به راه ظهور توست
شعر شفق حديث زبان دل من است *** تکرار نام تو ضربان دل من است
سلام ميکنيم به او که مژده باران سبز شاليهاست، خدا کند که بيايد همين حواليهاست. سلام ميکنم همه بينندهها و شنوندههاي بسيار نازنينمان، عيد بزرگ نيمه شعبان بر شما مبارک باشد و انشاءالله در اين روزها و شبهاي نوراني بهترينها به برکت نام و ياد امام زمانمان براي همه ما رقم بخورد. حاج آقاي عابديني سلام عليکم و رحمة الله، خيلي خوش آمديد. ايام مبارک باشد.
حاج آقاي عابديني: سلام عليکم و رحمة الله، بنده هم خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان عزيز هم عرض سلام دارم. اولين سلام را به امام زمان تقديم ميکنيم و ارادتمام را ابراز ميکنيم. انشاءالله در اين روز و در اين شب، فردا که روز تولد حضرت است و امشب که شب ميلاد است و خوشيهاي مردم مضاعف است، انشاءالله خداي سبحان جذبهها و نفعههايش را براي همه مؤمنين براي دنيا و آخرت ما قرار بدهد و مشکلات کساني که در اين ايام به سختي مبتلا شدند به برکت وجود امام زمان(عج) زودتر به راحت تبديل کند و اين مملکت را در پناه عزت خودش حفظ کند.
شريعتي: انشاءالله اين آخرين سالي باشد که بدون حضور حضرت تولدشان را جشن ميگيريم و در سالهاي بعد در رأس تمام جشنهاي ما حضرت حضور داشته باشند. امروز به مناسبت اين ايام از قصه حضرت يوسف کمي فاصله ميگيريم و مباحث را متناسب با روزها و شبها خواهيم شنيد.
حاج آقاي عابديني: (قرائت دعاي سلامت امام زمان) انشاءالله بهترين هديهاي که از جانب اين کريمان به ما داده ميشود در امشب و فردا فرج امام زمان(عج) و نوشتن اسم ما در ليست ياران و سرافرازان و سرداران حضرت باشد. يک قصهاي را عرض کنم از اين باب است که وقتي يوسف(ع) خواست از دنيا برود، بني اسرائيل و فرزندان را جمع کرد و گفت: بعد از من ساليان طولاني مبتلا به سختي خواهيد شد. حدود چهارصد سال به گرفتاري و ابتلائات مختلفي گرفتار خواهيد شد. در آنجا دارد که اينها را به قيام قائمي وعده داد که نامش موساي کليم هست و بعد از حدود چهارصد سال قيام خواهد کرد. به اينها مژده داد اين سختيها با آمدن او برطرف خواهد شد و منتظر باشيد. اينها در اوج سختيها که بودند به اين وعده دلخوش ميکردند و آرام ميشدند و ميتوانستند زندگيشان را ادامه بدهند به اين وعدهاي که اميد آيندهي اينها بود. دارد در يکي از اين ايامي که سخت شده بود کار براي آنها و فشارها زياد شده بود. گاهي فشارها از وقت عادي بيشتر است و تحمل سخت ميشود، در اين ايام نزد يکي از انبياء که مخفي بودند رفتند و گفتند: خوب است که با ما گفتگو کنيد تا دل ما آرام شود و در مورد قائم براي ما صحبت کنيد و به ما بشارت بدهيد تا تحمل براي ما آسان شود. وقتي صحبت از وعده الهي شد که چهل سال ديگر وعده قيام آن قائم را به اينها داد، اينها با زبان شکر الحمدلله گفتند و حال شکر که به اينها دست داد، خداي سبحان به آن نبي خطاب کرد، ده سال از اين فرصت چهل ساله کم شده و سي سال شد. اينها دوباره با زبان ديگري که نعمت از خداست و او قادر است، دوباره به آن نبي خطاب شد که حال شکر اينها ده سال ديگر فرج را نزديک کرد. اينها دوباره گفتند: «لا ادفع الشر الا الله» خداست که ميتواند هر بلا را برگرداند و هر سختي را از ما دور کند. دوباره خداي سبحان به آن نبي خطاب کرد که بگو: ده سال ديگر کم شد. دوباره اينها زبان شکر کردند و خطاب شد: بگو نگاه کنيد که آن کسي که منتظرش هستيد، دارد ميآيد! چقدر زبان روايت زيباست که زبان شکر چه نظام فردي فرج شخصي را ايجاد ميکند و در نظام اجتماعي اگر زبان شکر اجتماعي محقق شود فرج عمومي را نزديک ميکند. اگر با اين نگاه حال شکر اجتماعي برنامهريزي کنيم نسبت به نعمتهاي الهي، حتي باور کنيم اين ابتلائات براي سازندگيها ميتواند راهکار باشد. يعني بگوييم: خدايا با ما چه کار داري در اين مشکلي که پيش آمده است. َ«فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ» (انعام/42) ما اينها را به مشکلات مالي و جاني مبتلا ميکنيم تا اينها نزد ما برگردند و به ما بگويند: خدايا با ما چه کار داري؟ يعني هر مشکلي پيش ميآيد بخواهند طرف خدا برگردند و اگر اين سختيها پيش ميآيد بگوييم: خدايا تو قادر هستي. خدايا سپاس تو نسبت به همه نعمتي که دادي. رفع اين مشکل هم به دست توست.
آماده کردن و رزمايش است، وقتي حضرت ميآيد اينطور نيست که بگوييم: همه کار با حضرت است. لذا کساني را که خدا گاهي ميخواهد آماده کند براي آن کار، سختيها برايشان پيش ميآيد تا آماده شوند، مثل جريان طالوت و جالوت که آماده شدن به اين بود که از آن نهر نخورند. در اينجا اگر آدم اين را به عنوان رزمايش ديد، اين هم زبان شکر پيدا ميکند. يعني ميگويد: خدايا پس معلوم ميشود براي من يک نتيجهي عظيمي را آماده کرده که مرا داري با اين رزمايش آماده براي آن ميکني. اگر زبان شکر زبان شکر اجتماعي شد، نتيجهاش اين ميشود که فرج نزديک ميشود. يعني اگر قرار بود طبق علم واقع پنجاه سال ديگر حاصل شود، بدا حاصل ميشود و نزديک ميشود. به شرط اينکه اين فرج اجتماعي چه شود براي ما به عنوان يک برنامه ديده شود. راديو و تلويزيون، مدارس، دانشگاه، حوزه و اجتماع ما زبانشان با اين نگاه يک زبان الهي و شاکريت باشد. اين زبان شاکر پيش بيايد ابتلائات برداشته ميشود و فرج حاصل ميشود.
بحثي که امروز خواهيم گفت و به نظرم ميتواند از جهت معرفتي و اخلاقي، از جهت توحيدي و معاد، امامت و انسان شناسي يک بحث پر فروع و پر نتيجهاي است و از نظر اخلاقي بسيار کاربردي است و در روزانه انسان تأثير دارد بحث عرض اعمال بر امام است که در رابطه با بحث امام زمان(عج) ما روايات بسياري داريم که ميفرمايند: عرض عمل بر امام ميشود. اين آيه قرآن به عنوان طليعه بحث و گفتار ما باشد. «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (توبه/105) اين آيه چند فراز دارد. «وَ قُلِ اعْمَلُوا» پيغمبر به اينها بگو: هرکاري ميخواهيد بکنيد. ولي بدانيد اين عملي که انجام ميدهيد، «فَسَيَرَى اللَّهُ» اين «س» اشاره به آينده دور و آينده نزديک است. اما در اينجا وقتي که بعضي افعال در باب ميروند گاهي معناي جديدي ميدهند و گاهي اضافه کردن بعضي حروف براي تأکيد آن حقيقت است. اضافه کردن کلمات براي خود قاعده دارد. اينجا ميفرمايد: «فَسَيَري الله عَمَلَكُمْ» خدا حتماً ميبيند و قطعاً عمل شما را ميبيند. «وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» رسول خدا و مؤمنون هم ميبينند. مؤمنون حضرات معصومين هستند. هرچند اولياء الهي که به مراتبي از کمال رسيدند، بعضي از مراتب اعمال مؤمنين ديگر هم ميبينند. عنوان اين بحث اين است که «اعملوا» اين فقط خطاب به مؤمنين نيست. کافر و مؤمن هر عملي انجام ميدهند، حتماً اين عمل بر خداي سبحان و رسول خدا و حجت خدا عرضه ميشود.
اگر باور کرديم عمل چيست، عرضه شدن عمل چيست، حجت خدا چطور عمل بر آن عرضه ميشود. دنبال آيه ميفرمايد: «وَ سَتُرَدُّونَ إِلى عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ» شما برگشت ميکنيد به کسي که «عالم الغيب و الشهاده» است. چون عمل ما يک مرتبه شهادت دارد که من ميتوانم ببينم اما غيب اين عمل چيست؟ آنچه حتي گاهي نسبت به من به آن پنهان است. ملکوت عمل، جبروت عمل تا به لايههاي عظيمي ميرسد که ظاهرش يک لايه است. همه آنها بر خدا و رسول و امام عرضه ميشود. حتي گاهي انسان متوجه لايههاي پنهان عملش نيست که در خفاي عملش رياست يا يک تکبر است. به ظاهر خيرخواهي ميکند اما نهفتههاي درونش اين را امداد ميکنند که خيرخواهي اين بدون اينکه کسي احساس کند، خداي سبحان بر خودش و بر رسولش عرضه ميکند. يکجا اين اعمال را بر امام عرضه ميکنند. ما دو بحث داريم، يکي اينکه ميگوييم: وارد شده بعد از شبهاي قدر بالاترين شب است و از جمله شبهاي قدر هست شب نيمه شعبان، تقديرات در اين شبها رقم ميخورد. يک بحث داريم تقديرات رقم ميخورد. تقديرات همه هستي و انسانها براي سالشان رقم ميخورد. بر امام معصوم اين تقديرات وارد ميشود. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ» اين ملائکه و روح بر چه کسي نازل ميشود؟ لذا گفتند: به اين سوره قدر استشهاد کنيد به بودن امام حي در هر عصري که لازم است. تنزّل مضارع است، يعني دائماً اين استمرار دارد. پس بايد تقديرات بر يک امامي وارد شود. قبل از اينکه من بخواهم عملي انجام بدهم، کاري انجام بدهم، تقديراتي که براي من هست، چه خوب و چه بد، چه زشت و چه زيبا، هرچه که هست، چه مؤمن و چه کافر، همين تقديرات بر چه کسي وارد ميشود؟ بر امام معصوم وارد ميشود. تعبير اين است که «إِرَادَةُ الرَّبِّ فِي مَقَادِيرِ أُمُورِهِ تَهْبِطُ إِلَيْكُمْ وَ تَصْدُرُ مِنْ بُيُوتِكُمْ» اراده رب بر مقادير امورش که تقديرات است اول بر شما نازل ميشود. به سوي شما و از اينجا متفرق ميشود و به همه عالم پخش ميشود. «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اللَّهُ» آغاز و پايان با شما محقق ميشود. اين تقديرات در قوس نزول است. قبل از اينکه عمل محقق شود و حادثهاي ايجاد شود، تقدير الهي بر وجود مبارک حجت زمان وارد ميشود و از آنجا پخش ميشود. عمل هم که انجام ميشود اولين جايي که اين عمل قدم ميگذارد بر وجود مبارک حجت خداست و از آنجا بالا ميرود. پس در قوس نزول هرچه که براي ما پيش ميآيد از جانب وجود آنهاست و هرچه بعد از آن انجام ميدهيم با وجود آنها همراه ميشود. اگر انسان با اين نگاه ببيند که عمل قبل از تحقق و حوادث قبل از محقق شدنشان، اول از وجود مبارک امام آنجا رقم ميخورد و ميآيد و بعد در عرض اعمال است.
در عرض اعمال چقدر زيباست. در روايات زيادي داريم که عرضه اعمال بر وجود مبارک امام مثل شبهاي قدر، بعضي وقتها اعمال ساليانه عرضه ميشود. گاهي اعمال ماهانه عرضه ميشود. گاهي اعمال پنجشنبهها يا شبهاي جمعه عرضه ميشود. گاهي اعمال دوشنبه و پنجشنبه عرضه ميشود. گاهي اعمال صبحها عرضه ميشود و گاهي هر صبح و شام عرضه ميشود. گاهي اعمال لحظه به لحظه بر امام معصوم عرضه ميشود. يعني همچنان که تقديرات مراتب داشت، گاهي کليات تقديرات محقق ميشد و گاهي جزئيات تقادير بود، لحظه به لحظه تقديرات تحقق پيدا ميکند در عرضه اعمال هم همينطور است. گاهي وجود متراکم انسان است که نتيجه يک سال است، نتيجه يک عمر است و گاهي در آخر عمر يکبار عرضه ميشود. گاهي دارد بعد الموت که انسان در شب اول همه اعمال بر او وارد ميشوند. عرضه عمل بر ولي الهي، چه در سال، چه در ماه، چه هفتگي، چه روز و شب همه اينها مراتب ارتباط وجود من با امام است. گاهي انسان در صبح و شام عمل خطايي داشته اما به او يک فرصت دادند که اگر پنجشنبهها عرضه ميشود بتواند تا آنجا جبران کند.
«وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» يعني همانطور که خداي سبحان با احاطه عمل شما را ميبيند، همان نحوهاي که رؤيت براي خدا محقق ميشود، اينها از همان چشم اعمال برايشان محقق ميشود. براي اينکه نشان بدهد اطاعت خدا با اطاعت رسول در عرض هم نيستند، ««اطيعوا الله و اطيعوا الرسول» اطيعوا را تکرار کرده است. اينجا هم بخاطر اينکه شرافت الهي محفوظ باشد، در عين حال ميگويد: «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ» مقدم کرد بر «وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» اما عطف کرد رسول و مؤمنون را بر خدا، که همان نحوهاي که ابتلاء خدا و اشراف خدا بر اعمال و حوادث است، اشراف رسول خدا و مؤمنون به همان نحو است. يعني اينها با وجود ماديشان اشراف ندارند. لذا پيغمبر اکرم همانطور که در زمان حياتش اشراف داشت الآن هم دارد. عمودي از نور براي اينهاست که سراسر عالم را پوشانده و با آن عمود به همه اعمال نگاه ميکنند.
روايات خيلي زيباست و هرکدام ابواب مختلف دارد، يکي بصائر الدرجات است که براي ابن فروخ صفار قمي است و متوفاي 290 هجري قمري است. در اين روايت که اولي در مورد نيمه شعبان است، ميفرمايد: «إِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِ خَمِيسٍ» حضرت ميفرمايد: هر پنجشنبه اعمال شما بر ما عرضه ميشود. «فَإِذَا كَانَ الْهِلَالُ أُكْمِلَتْ» وقتي هلال کامل ميشود. «فَإِذَا كَانَ النِّصْفُ مِنْ شَعْبَانَ عُرِضَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلَى عَلِيٍّ ثُمَّ يُنْسَخُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ» نوشته ميشود در کتاب حکيم. اول بر امام و حجت، بعد نيمه شعبانها بر پيغمبر و اميرمؤمنان، بعد از پيغمبر و اميرمؤمنان نوشته ميشود بر ذکر حکيم، يعني ديگر جاي تغيير نيست. ولي امروز که بر امام ما عرضه ميشود تا وقتي که ساليان است بر اميرمؤمنان و پيغمبر، در روايت دارد ميتوانيد با توجه به اينکه ميخواهد در چنين شبي عرضه شود، حال انسان به گونهاي باشد که خدايا من يکسال خطا کردم خطاهايي داشتم، کوتاهي کردم، اقرار به خطاها داشته باشيم. يوسف وقتي برادرها نزد او آمدند، گفتند: «انا کنّا خاطئين» ما نسبت به تو خطا کرديم. تا اقرار کردند، فرمود: «لا تثريب عليکم» خودتان را سرزنش نکنيد. «اليوم يغفر الله لکم» تا اقرار کردند هم يوسف گذشت، هم تقاضا کرد از خداي سبحان که از خدا براي اينها مغفرت ميخواهد. اين اقرار است. اگر ميفرمايند: عمل عرضه ميشود هر صبح و شام، هر لحظه، هفتهاي يکبار، سالي يکبار، اگر اين ايام را ميفرمايند يعني اينکه حواسمان را جمع کنيم، جاي جبران قرار بدهيم. اگر عمل خوب باشد حضرت خوشحال و اگر همل بد باشد حضرت ناراحت ميشوند. پس اگر ميگويند: در سال بر حضرت امير و پيغمبر عرضه ميشود، يعني بگذاريد در آن شبي که عرضه ميشود يک جبران علي حده قرار بدهيد که اگر کتاب ميآيد بعضي پاک شده باشد و چيزهايي ديگري درونش قرار گرفته باشد.
شريعتي: يعني امشب آن سال براي ماست؟
حاج آقاي عابديني: بله، ما سال اعمالي داريم. سال اعمالي ما نيمه شعبان است. لذا اعمالمان را بالا و پايين کنيم. اگر ميخواهد عرضه شود باعث ميشود در شبهاي قدري که ميخواهد تقديرات صورت بگيرد، اين عرضه عمل با جبرانش و تصحيح و مغفرت نسبت به خطاها، آنوقت تقديراتي که در شبهاي قدر صورت ميگيرد اين دو با هم تشابه دارند. در شب قدر سير نزولي است که براي سال آينده را تقدير ميکند و اينجا براي سال گذشته است. اعمالي که در سال گذشته است بالا ميرود تأثير دارد بر اعمالي که قرار است در سال آينده تقدير شود. اگر انسان امشب را قدر دانست و توانست با احياء و تضرع و تصميم و عزم بر برگرداندن و ارتباط با امامش، آشتي با امام در اين شب که مناسبت با امام معصوم دارد، علاوه بر مناسبت الهي که دارد، علاوه بر مناسبتي که با امام حسين دارد و زيارت امام حسين در اين شب است، اينها راههاي ارتباط با حجت خدا و امام زمان است که آشتي ايجاد شود و اعمالمان را تصحيح کنيم چون اعمال ما از طريق امام معصوم بالا ميرود. همانطور که اعمال برادران يوسف با وساطت و شفاعت يوسف بخشيده شد. امام زمان اگر ديد حال ما منقلب شده آنجا براي ما استغفار ميکند. استغفار امام زمان قطعاً اجابت ميشود.
«ثُمَّ يُنْسَخُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ» پس نوشته ميشود در کتاب الهي، يعني خدا عمداً اين مراحل را گذاشته که اين مراحل براي ما فرصت باشد و الا اگر قرار بود از اولين باري که عمل را انجام ميدهيم اين در ذکر حکيم نوشته شود و غير قابل تغيير باشد، بيچاره بوديم. مثل کسي که ديگر جبران پذير نباشد و مريضي بگيرد که غير قابل علاج باشد. اما اين مريضيها را براي ما راه جبران قرار دادند. در عرض اعمال امام چگونه با عمل ما رابطه برقرار ميکند؟ همينطور که تقديرات بر او نازل ميشد و به ما ميرسيد، مگر ما در قرآن نميخوانيم «أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ» (انفال/24) بين انسان و قلبش خدا حائل است. اگر اعمال بر خدا عرضه ميشود، خدا ميبيند. از کجا و چگونه ميبيند؟ از قلب انسان به انسان نزديکتر است. يعني از خود انسان به انسان نزديکتر است. رابطه انسان با خدا از بيرون نيست. خدا از درونيترين لايه وجود انسان به انسان نگاه ميکند. لذا خدا به کداميک از اين انسان نزديکتر است؟ فرقي ندارد. ميفرمايد: نگاه پيغمبر و امام روح هستي هستند. جان جان هستي هستند. امام زمان جان جان هستي است. رابطه روح ما با کدام اعضاي من نزديکتر از بقيه است؟ فرقي ندارد. اگر رابطه امام با رابطه انسان و هستي رابطه روح با بدن شد، همه هستي بدن ميشود. اين بدن هرکاري ميخواهد بکند قبل از اينکه خودش مطلع شود، روح مطلعتر است. ضمن اينکه هميشه حاضر است. اگر انسان رابطهاش را در عرض اعمال اينطور ديد که عملي که انجام ميدهد رسول خدا و حضرات معصومين مشاهده ميکنند.
در روايت ديگري ميفرمايد: «إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارِهَا وَ فُجَّارِهَا» عملهاي خوب و عملهاي بد، «فَاحْذَرُوا» اگر اينطور است حذر کنيد. معلوم است رها نيستيم. بر چه کسي عرضه ميشود؟ بر کسي که ما را از خودمان بيشتر دوست دارد. حساب کنيد پدر و مادري که فرزندشان را دوست دارند، اگر فرزند در جواني خيلي چيزها را محاسبه نميکند و حواسش نيست و کارهايي ميکند که گاهي عاقلانه نيست، پدر و مادر چقدر غصه ميخورند و برايشان سخت است. ميگويند: اين بايد جلو برود که بفهمد و حرفهاي ما فايده ندارد. آنها لحظه به لحظه با ما در اعمال ما حاضر و ناظر هستند. آنچه را بايد ميگفتند گفتند و آنچه را بايد پيش ميآوردند، آوردند. اما تا سر ما به سنگ نخورد و اين مشکلات را نبينيم باورمان نميشود. فکر ميکنيم دارند ما را منع ميکنند و ميگويند: نه، اين نه، صدها آره درونش است. هر يک نه، صدها کمال درونش است و صدها جاذبه و رشد درونش است. اين نه براي اين است که بدن بر انسان غلبه نکند. حقيقت انسان و نظام وجودياش مغلوب تنش نشود.
در روايت ديگر دارد که اعمال همه بندگان، اعمال فاجر و مؤمن، امام صادق فرمود «فَلْيَسْتَحْيِ أَحَدُكُمْ أَنْ يَعْرِضَ عَلَى نَبِيِّهِ الْعَمَلَ الْقَبِيح» حواسمان باشد قبل از پنجشنبهها اگر خطايي صورت گرفت، جبران کنيم. اين يک فرصت دادن است. يعني اعمال روزانه يک عرض است و اعمال پنجشنبه يک مرتبه بيشتر تثبيت شده است. اينها چند روز کنار هم ماندند و يک هفته شده است. اين اعمال يک هفته بيشتر تثبيت شده است. در يک لحظهاي که انسان عمل خطا انجام داد و توبه کرد خيلي زود برطرف ميشود، اگر باقي ماند به هفته که رسيد در صدد جبران برگردد. «فَليَستَحي» حياء کند و نگذاريم پيغمبر غصه بخورد و ناراحت شود. دوشنبه و پنجشنبه را گفتند در ماه روزه بگيريد، دوشنبه و پنجشنبه را گفتند عرض اعمال است. يعني وقتي با زبان روزه اين اعمال بر پيغمبر و حضرات معصومين عرضه ميشود، اين روزه باعث ميشود خيليها پاک شود. روزه براي اين است که اين را تصحيح کند منتهي چه کسي قواعد هستي را ميشناسد که ببيند چه آثاري دارد. اگر انسان نماز را با ادب خواند، وضويي که براي نماز مغرب و عشاء گرفته ميشود براي اين است که اعمال روز را تطهير کند. وضويي که براي نماز صبح گرفته ميشود اعمال شب را تطهير ميکند. چقدر اينها آثار دارد و توجه نداريم. چه کسي ميتواند اين آثار وجودي را بفمهمد؟ کسي که مشرف بر اينهاست. اينکه ما در بانک پول داشته باشيم براي ما دلخوشي است. اما نميدانيم امام معصوم ذخاير وجودي ما را ميبيند و ميگويد. اينها اعمال عبادي صرف تعبدي محض که پشت آن هيچ واقعيتي نباشد نيست. همه واقعيت پشتش است و نظام علّي عالم باطن را بيان ميکند. هر کار جزئي در نظام تشريع هرکدام يک نظام عليت را بيان ميکند.
امام صادق (ع) فرمود: چرا پيغمبر را اذيت ميکنيد؟ گفتند: پيغمبر از دنيا رفته است، ما چگونه او را اذيت ميکنيم؟ اگر وقتي اعمال شما عرضه ميشود، معصيت خدا را ببيند، آزارش داديد و اذيت کرديد. پيامبر را خوشحال کنيد. الآن بخشي از مردم ما دچار سيل شدند، اينها مؤمنين هستند. يک خدمت به اينها باعث خوشحال شدن پيغمبر است. لذا ميگويد: اگر خطايي کرديد زود صدقه بدهيد که اين صدقات شما باعث ميشود دفع شود و پاک شود. به خصوص جايي که مؤمنين مضطر شدند. شاد کردن دلشان، رحمت حق را نازل ميکند. کسي نزد حضرت آمد و عرض کرد: دوستان من وقتي شنيدند من خدمت شما ميآيم، به من گفتند: نزد امام ميروي براي ما دعا کن. امام قسم خورد، من هر روز با اينها محشور هستم و با اينها ارتباط دارم. فکر کرديد ما شما را نميبينيم؟ ما دائماً با شما مرتبط هستيم. فکر کرديد شما به ما سلام برسانيد حواسمان به شما جمع ميشود؟ ما دائماً با شما محشور هستيم. امام زمان(ع) اينطور با ما محشور است. لحظه به لحظه اعمال ما بر حضرت عرضه ميشود و اگر اعمال ما بد باشد حضرت براي ما استغفار ميکنند تا از شما برگردد و اينطور نمانيد. تازه اينقدر مراقب ما هستند اينقدر خطاکار هستيم. اگر ما را رها کرده بودند چه ميشديم!
شريعتي: خيلي بحث خوبي را شنيديم و در تغيير نوع نگاه ما نسبت به روزها و هفتهها و امام زمانمان و اعمالمان متفاوت ميشود. امروز صفحه هفدهم قرآن کريم آيات 106 تا 112 سوره مبارکه بقره را تلاوت خواهيم کرد. چقدر خوب است ثواب تلاوت اين آيات را به روح بلند و ملکوتي حضرت نرجس خاتون هديه کنيم.
«106» ما نَنْسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ«107» أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ«108» أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْئَلُوا رَسُولَكُمْ كَما سُئِلَ مُوسى مِنْ قَبْلُ وَ مَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ«109» وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِهِمْ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ«110» وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ«111» وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ«112» بَلى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»
ترجمه آيات: هر (حكم و) آيهاى را نسخ كنيم ويا (نزول) آن را به تأخير اندازيم، بهتر از آن، يا همانند آن را مىآوريم، آيا نمىدانى كه خدا بر هر چيزى قادر است؟ آيا ندانستى كه حكومت آسمانها و زمين از آن خداست؟ (و او حقّ دارد هرگونه تغيير و تبديلى را به مقتضاى حكمت و حاكميّت خود، در قوانين و احكام بوجود آورد.) و جز خدا براى شما هيچ ياور و سرپرستى نيست. آيا بنا داريد از پيامبرتان سؤالات و درخواستهايى (نابجا) بكنيد، آنگونه كه پيش از اين، موسى (از طرف بنىاسرائيل) مورد سؤال قرار گرفت، و هر كس (با اين بهانهجويىها از ايمان سرباز زند و) كفر را با ايمان مبادله كند، پس قطعاً از راه مستقيم گمراه شده است. بسيارى از اهل كتاب (نه تنها خودشان ايمان نمىآورند، بلكه) از روى حسدى كه در درونشان هست، دوست دارند شما را بعد از ايمانتان به كفر بازگردانند، با اينكه حقّ (بودن اسلام و قرآن،) براى آنان روشن شده است، ولى شما (در برابر حسادتى كه مىورزند، آنها را) عفو كنيد و درگذريد تا خداوند فرمان خويش بفرستد، همانا خداوند بر هر كارى تواناست. و نماز را برپا داريد و زكات را پرداخت نماييد و هر خيرى كه براى خود از پيش مىفرستيد، آنرا نزد خدا (در سراى ديگر) خواهيد يافت، همانا خداوند به اعمال شما بيناست. وگفتند: هرگز به بهشت داخل نشود مگر آنكه يهودى يا نصرانى باشد. اينها آرزوهاى آنهاست، بگو: اگر راستگوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد. آرى، كسى كه با اخلاص به خدا روى آورد و نيكوكار باشد، پس پاداش او نزد پروردگار اوست، نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين خواهند شد.
شريعتي: صاحب عصر و زمان حضرت بقية الله الاعظم در نامهاي به شيخ مفيد فرمودند: اگر شيعيان ما در اجراي عهدي که با ما بسته بودند همدل و هم پيمان ميشدند، هرگز توفيق زيارت ما از ايشان سلب نميشد. اين قرار همه منتظران حضرت است که علاوه بر چراغاني کردن کوچهها و خيابان، دلهايي که تاريک و خاموش است را هم چراغاني کنند و اعتقاد دارند براي آمدن حضرت و براي اين عيد بزرگ يک جشن کم است. ما قرار گذاشتيم که براي سلامتي حضرت قرباني کنيم. اين سنت امام عسگري (ع) بود. هرکسي در حد وسع و توان خود در اين امر خير شريک باشد. اين قربانيها به همه محرومين و آسيب ديدگان سيل اخير تقديم خواهد شد. براي جزئيات بيشتر به سايت و کانال برنامه مراجعه کنيد.
حاج آقاي عابديني: شب نيمه شعبان اعمالي دارد که در مفاتيح ذکر شده است. از امام صادق(ع) سؤال شد که افضل شبها چه شبي است؟ فرمود: بعد از ليلة القدر افضل شبها، شب نيمه شعبان است. در آن شب خداوند عطا ميفرمايد به بندگان فضل خود را و ايشان را ميآمرزد. پس از يک طرف رحمتش را شامل حال ما ميکند و از يک طرف مغفرتش را، بعد فرمودند: در اين شب کوشش کنيد و احياء کنيد، مثل سائلي که کسي او را رد نميکند، خدا او را رد نميکند. در روايت دارد خدا قسم خورده بر خودش، که هيچکس را امشب رد نميکنم. ميفرمايند: امشب را به احياء به استغفار و احياء و دعا بگذرانند. اين استغفار خيلي آثار دارد. زيارت امام حسين(ع) حتي به همين قدر «السلام عليک يا أبا عبدالله، السلام عليک و رحمة الله و برکاته» اگر کسي همين زيارت را بکند مثل ثواب حج و عمره براي او نوشته ميشود. ادعيهاي آوردند از جمله گفتند: نماز جعفر طيار. خدا حضرت آيت الله بهجت را رحمت کند که ايشان در حوائج مختلفي ايشان نماز جعفر طيار را مجرّب ميدانست. درست است يک مقدار وقتگير است اما خيلي آثار دارد. از جمله دعاي کميل که ورودش براي امشب است.
شريعتي: دوستاني که به هر دليلي برايشان سخت است نماز بخوانند، ميتوانند نشسته اين نماز را بخوانند؟
حاج آقاي عابديني: بله، يکي از نکات ديگر اينکه سجده داشته باشيم. صدقات براي مؤمنين، دعايي هم در رابطه با امام زمان هست که امام رضا به يونس بن عبدالرحمن فرمودند، امر کردند به دعا کردند براي حضرت صاحب الامر به خواندن اين دعا «اللهم ادفع عن وليک و خليفتک و حجتک علي خلقک» اين دعا مضامين بلند و عالي دارد. اين دعا بعد از دعاي عهد بلافاصله در مفاتيح آمده است. از دعاهايي است که معارف زيادي دارد و امر امام رضا(ع) است. از اين دعا بهره ببريم و بي بهره نباشيم.
شريعتي: امشب براي همه مردم عزيزمان دعا کنيم و يکديگر را فراموش نکنيم.
در این مورد یک بازخورد بنویسید