موضوع برنامه: نکاتي پيرامون زيارت اربعين

كارشناس: حجت الاسلام والمسلمين عابديني

تاريخ پخش: 08-08- 97

 بسم الله الرحمن الرحيم

خوشا دردي که درمانش حسين است، خوشا راهي که پايانش حسين است

بود فرمانرواي کشور دل، خوش آن کشور که سلطانش حسين است

«السلام عليک يا أبا عبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک، عليک مني سلام الله ابداً ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعله الله آخر العهد مني لزيارتکم، السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين، و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» سلام مي‌کنم خدمت شما بينندگان عزيز برنامه سمت خدا و شنوندگان راديو قرآن و دوستاني که از شبکه جهاني ولايت برنامه را مي‌بينيد و در روز اربعين سيد و سالار شهيدان حضرت أبا عبدالله(ع) دل پر از غم خودتان را همراه برنامه سمت خدا کرديد. وعده ما اين است که هرجا که هستيم به ياد شما باشيم. امروز در اربعين غوغايي است و روزي است که حضرت زينب و اهل‌بيت عصمت و طهارت در چنين روزي وارد کربلا مي‌شوند. بعد از چهل روز اسارت و غم و اندوه. امروز همه مصيبت‌هايي که حضرت زينب در روز عاشورا و عصر عاشورا ديد همه برايش تداعي مي‌شود. لحظه شهادت علي اکبر، لحظه‌اي که گلوي علي اصغر بريده مي‌شود. لحظه‌اي که ابالفضل العباس از روي اسب به زمين مي‌افتد. لحظه‌ي وداعي که با برادرش حسين داشت. لحظه‌اي که ميان قتلگاه آمد و نيزه شکسته‌ها را کنار زد و نگاهش به بدن پاره پاره بي سر افتاد. امروز همه عاشقان و دلباختگان أباعبدالله از همه جاي اين عالم جمع شدند با شعار اينکه محبت امام حسين ما را دور هم جمع کرده آمدند تا مرهمي بر دردهاي حضرت زينب(س) و اهل‌بيت عصمت و طهارت باشند. يکي از نشانه‌هاي مؤمن زيارت اربعين است. ما به نيابت از شما زيارت اربعين را مي‌خوانيم و دعاگوي شما هستيم. از دور هم مي‌توانيد زيارت اربعين را بخوانيد. در برنامه امروز در خدمت حجت الاسلام و المسلمين حاج آقاي عابديني هستيم. ايشان چند روزي هست که توفيق دارند در کربلاي معلي هستند. حاج آقا سلام عليکم، زيارت شما قبول باشد.

حاج آقاي عابديني: سلام عليکم و رحمة الله، خدمت حضرتعالي و همه بينندگان و شنوندگان عزيز عرض سلام دارم. ما اينجا نايب الزياره همه دوستان بوديم و در هر بار تشرفي که داشتيم چه در نجف، چه در کربلا، همچنين حضرت عباس(س) حتماً ياد عهدي که با دوستان داريم، بوديم و از جانب دوستان سلام عرض کرديم. انشاءالله اين قلب تپنده از اينجا خون را در تمام ممالک اسلامي جريان مي‌دهد و دلها به سوي اين قبله مي‌تپد و روزي به پابوس حضرت مشرف خواهيم شد. (قرائت دعاي سلامت امام زمان)

ابتدا سلام مي‌کنيم «السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين، و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين» از امام حسين (ع) اذن مي‌گيريم که بتوانيم اينجا صحبت کنيم و انشاءالله کلماتي بر زبان ما جاري شود که مورد رضاي خداي سبحان باشد. اين حالي که از اين حقيقت عظيم به راه افتاده به عنوان زيارت امام حسين و تجلي عظيمش در عاشورا و اربعين محقق مي‌شود نشان دهنده يک حقيقتي در مکتب و دين ما هست که همه کثرت‌ها مي‌خواهد به سمت وحدت حرکت کند و حرکت از کثرت به سمت وحدت است. اساس اين است که در نگاه الهي رفتن و حرکت در کار است. لذا خداي سبحان همه انسان‌ها را مسافري مي‌داند که دارند به سمت او حرکت مي‌کنند. در اين سفر بايد از مسيري عبور کنند. آن مسيري که حقيقتي است که انسان از اينجا آغاز مي‌شود و تا خداي سبحان کشيده شده است مسير امام است که صراط مستقيم است و حقيقت صراط مستقيم از انساني که از اولين قدم در مسير خدا وارد مي‌شود تا آن کسي که در نهايت مراحل را طي مي‌کند، در دامن وجودي امام طي مسير مي‌کند. اين صراط حرکت است. لذا دائماً همراه اين طلب هدايت با امام بودن به دنبالش نفي با ديگران بودن را به دنبال دارد. ديگراني که در مقابل امام هستند. اين محبت با بغض طرف مقابل همراه است. نمي‌شود هم امام حسين را دوست داشت هم يزيد و شمر را دوست داشت. اگر کسي امام حسين را دوست داشت حتماً در مقابل يزيد و شمر است. اين نبرد حق و باطل در حرکت به سمت خداي سبحان از ابتداي خلقت انسان که آدم خلق شد، شيطان در مقابل آدم قرار گرفت و همه انبياء و ملائکه در سجده بر آدم قرار گرفتند. اين سجده ملائکه تمام قواي حقيقي عالم است و شيطان هم مقابل آدم است. اين نبرد حق و باطل است که عظيم‌ترين اين دايره در طول تاريخ به جريان عاشورا رسيد و آن حقيقت در اوج خودش محقق شد. لذا بحث در اين است که بايد حرکت کرد و در اين حرکت هم به سمت خدا بايد حرکت کنيم. به سمت خدا حرکت کردن بايد در يک صراطي باشد. اين صراط امام است و اربعين يک تجلي است براي ظاهر سازي اين حرکت که همه حرکت مي‌کنند مثل رگ‌هاي مختلفي که از تمام بدن انسان کشيده مي‌شود تا به قلب برسد. اين قلب تپنده، همه رگ‌ها، همه انسان‌ها از طريق اين راه‌ها مي‌آيند تا به اين قلب منجر شوند و تصفيه و پاک و عالي شوند و برگردند دوباره خونرساني کنند. مناطقي که مسلمانان و شيعيان آنجا هستند، آمدن و رفتن مثل خوني است که تصفيه مي‌شود و طاهر مي‌شود و برمي‌گردد و حيات را براي همه آنها به ارمغان مي‌برد. اين نگاه که در حرکت پاک شدن هم خوابيده باشد. در مسير دامنه وجود امام هم محقق شده باشد، به سمت امام هم حرکت شده باشد. وحدت هم در کار باشد، همه افراد با تمام تکثرهايشان اينجا حول يک محور جمع شدند و تمرين وحدت در اينجا خيلي عظيم است.

اين نگاهي که شما مي‌گوييد: اين زائر است و حبّ من به امام حسين باعث مي‌شود من اکرام او را بکنم. اگر در جامعه اسلامي اين نگاه سرايت کند که هرجا وارد مي‌شويم، روايت داريم: هر مؤمني به قدر ايماني که دارد مثل يک آئينه‌اي است که امام را نشان مي‌دهد. هر مؤمني به قدر ايمان، حتي اگر مقدار کمي از اطاعت را کرده و به همين مقدار آئينه‌اي است که امام را نشان مي‌دهد. اگر اين نگاه در بين انسان شکل بگيرد، قطعاً شرح صدرها نسبت به همديگر، تحمل‌ها نسبت به همديگر بيشتر مي‌شود. فرهنگ‌هايي که بر اثر منفعت طلبي و فرديت بوده را بشکند و فرهنگ را براساس محور امام، که آن امام مي‌شود همه مؤمنين و همه مؤمنين را دامنه وجود خودش مي‌کند و يک واحد، يک بدن زنده و مرتبط با هم که همه اينها به قلب زنده هستند و همه مرتبط با قلب هستند، اگر اين نگاه در وجود انسان شکل بگيرد، جريان اربعين يک تمريني است براي ظهور به اين عنوان که ما داريم با جريان امام حسين و اين محبت عظيم اين کار را تمرين مي‌کنيم که در زمان ظهور که اين حقيقت ظاهر خواهد شد و به تمام جهات مي‌خواهد اين مسأله را محقق کند، ما قبلاً آمادگي پيدا کرديم و تمرين کرديم. راهکارش را بلد هستيم و توانستيم بچشيم، با تمام شوق حرکت مي‌کنيم و حول محور امام زمان(عج) جمع مي‌شويم و مي‌بينيم حقيقت امام زمان(ع) به ما معرفي کردند و ما کاملاً آشنا هستيم و تمرين کرديم و بلد هستيم.

يک کسي به نام اسحاق بن عمار از ياران امام صادق(ع) است. در عراق زندگي مي‌کند و حضرت در مدينه است. هر سال به ديدار امام مشرف مي‌شود، در مکه که حضرت براي حج تشريف مي‌برند از جمله اسحاق بن عمار مي‌گويد: وضع مالي شيعيان در عراق خيلي سخت بود. همچنان که در جاهاي ديگر ولي من به هر دليلي بود پولدار شدم. وقتي پولدار شدم شيعيان خيلي احساس احتياج به کمک مي‌کردند. رفت و آمدهايشان به خانه من زياد شد. دشمن که دنبال شناختن رابطه شيعيان بود همين خطر ايجاد مي‌کرد. لذا من در خانه را بستم که اينها رفت و آمد نکنند تا نکند لو بروند و کارشان به خطر بيافتد. خدمت حضرت آن سال به مکه مشرف شدم. وقتي رسيدم سلام کردم و حضرت سلام مرا با يک روي ترش جواب دادند. عرض کردم آقا جان من چه کردم که لايق نگاه محبت آميز شما نيستم که قبلاً آن نگاه را به من داشتيد. به حضرت مي‌فرمايد: چه حال مرا تغيير داده که لايق نيستم؟ حضرت مي‌فرمايد: رابطه تو با مؤمنين تغيير کرد و رابطه امام با تو متفرع و نتيجه رابطه با مؤمنين است. اگر به دنبال اصلاح رابطه با امام هستي، رابطه با مؤمنين را بايد اصلاح کني. اگر آنجا به هم خورد اينجا به هم مي‌خورد. درست است اسحاق بن عمار براي لو نرفتن مؤمنين و جلوگيري از شهرت اين کار را کرده است. اما بايد راه ديگري براي ارتباط پيش مي‌گرفت که منجر به اين نشود. لذا اينجا امام به اسحاق بن عمار تعليم مي‌دهد که ارتباط با مؤمنين و رابطه‌هاست که رابطه با امام را به دنبال دارد. وقتي مؤمنين در کمال لطافت، سخاوت، خوشرويي، با هم مرتبط مي‌شوند، هرکس ديگري را بر خودش مقدم مي‌کند. هرکس حاضر است ايثار بکند اگر جا کم است و امکان کم است، ديگري را بر خودش مقدم کند يا چند نفر کمک کنند تا يکي مشرف شود به زيارت، اين رابطه مؤمنين در اين امري که آن هم تازه رابطه‌هاي مؤمنين در امور مختلف آثار مختلف دارد به اين صورت گاهي رابطه براين اساس است که انسان يک امر خيري را انجام مي‌دهد و اين خيلي خوب است. اما اگر رابطه طوري بود که اين امر خير را مرتبط با امام انجام داديم، يعني اگر يک درهم خرج مي‌کنم در راه خير خيلي خوب است. اما همين يک درهم را خرج مي‌کنم در راهي که جريان امامت تثبيت شود، يعني همان خير را دارم خرج مي‌کنم، نگاهم بر اين است که همين يک درهم، يک ريال يا صد تومان را دارم خرج مي‌کنم، اگر هزار تومان کمک مي‌کنم اما مي‌گويم: اگر من دارم اينجا کمک مي‌کنم، براي اين است که راه امام تثبيت شود. حکم امام تثبيت شود. همان کمک را کردم اما عمق مسأله خيلي متفاوت شده است.

در روايت شريفي مي‌فرمايد: يک کسي را در صحراي محشر وارد کردند، سيئات او خيلي سنگين شد. به او گفتند: تو از حسنه چيزي نداري در اين کفه قرار داده شود بلکه ترجيح ايجاد شود و جبران شود؟ گفت: من چيزي از حسنات يادم نمي‌آيد. خطاب شد: اگر تو يادت نيست، ما يادمان هست. تو قصد کردي، حرکت کردي و رفتي و بدهي به شخصي داشتي. بدهي بايد داده شود. کسي نمي‌تواند از بدهي فرار کند. اما وقتي رفتي بدهي را ادا کني اظهار کردي من به شما بدهي دارم. اما چون تو محب اميرالمؤمنين هستي، آمدم با شوق اين بدهي را ادا کنم. وقتي اين ادا شد و انجام شد، دارد آن شخص هم اظهار مي‌کند، من هم چون تو محبّ اميرالمؤمنين هستي از بدهي‌ام گذشتم و در مالم هرچه بخواهي برايت قرار دادم. همين اداي بدهي را با محبت پيوند داد. عمقي که ايجاد مي‌کند اين است که عمل اعتقادي مي‌شود. يعني عملي که در حد عمل بود عمقش اعتقاد مي‌شود. لذا مي‌گويد: يک عملي را اينطور انجام دادي، اين صحيفه صغيره و عمل کوچک توانست بر سيئات اين ترجيح پيدا کند. اين نگاه که ما اشباع کنيم و بتوانيم قرار بدهيم. همين کسي که اينجا آمده وقتي بخاطر محبت امام حسين(ع) مي‌بيند کسي عبور مي‌کند و جا تنگ است، مي‌ايستد تا اول او برود. به همين عنوان محبت، خيلي عالي است.

يک کسي مي‌گفت: ماشيني از من جلو زد و گفتم: من بروم از او جلو بزنم که بگويم: کارش درست نيست. يکدفعه ديدم پشت ماشينش نوشته: يا فاطمه الزهرا! تا اين را ديدم گفتم: فاطمه جان من به عشق شما اين کار را نمي‌کنم. ولي همين عمل يک باره يک عمق اعتقادي در وجود اين ايجاد کرد. گاهي بعضي خانواده‌ها هستند در خانه مي‌خواهند غذا بپزند، مي‌گويند: امروز که اين مناسبت است، ما اين غذا را به نيت اين امام مي‌پزيم. اصلاً اين غذا با غذاي عادي ديگر از نظر زمان پخت فرقي نکرده اما عمقش اين مي‌شود که اين نذر در راه آن امام شده ولي آن يک غذاي عادي بوده است. اين نورانيتي که در وجود ديگران اثر مي‌گذارد، با وقتي که اين نيت نبود خيلي متفاوت است. کسي چشمش باز باشد و اين غذا را نديده باشد، وقتي مي‌بيند نورانيت اين غذا برايش آشکار است. اگر هر کار ما به اين عمشق محبتي ارتباط پيدا کرد، وحدت در تمام حالات ما و اجتماع ما ايجاد مي‌شود.

الآن اين جمعيت ميليوني که بخاطر امام و محبت امام جمع شدند، اثر اين عمل که در نگاه امام و عمل امام، در روايت مي‌فرمايد: اينها عمل امام محسوب مي‌شود و بعداً امام پاسخگوي اعمال اينهاست به شرط اينکه خرابش نکنيم. چون اين حب ما را آورد، مي‌گويد: من هم پاسخگو هستم. عملي را که امام پاسخگو باشد، روح به آن عمل باشد، چقدر لطيف مي‌شود. يک عمل خير انجام مي‌دهم، يک عمل را با اينکه امام فرموده انجام مي‌دهم. اين روح عمل مطابق امام مي‌شود. عمل، عمل امام مي‌شود. اين را تمرين مي‌کنيم که در زندگي برگرديم و همين حالت را داشته باشيم. روايت ديگري از عبدالعظيم حسني است. عبدالعظيم حسني مي‌گويد: خدمت امام رضا بودم. وقتي برمي‌گشتم حضرت به من فرمودند: يا عبدالعظيم! وقتي ما ايران هستيم دلمان براي اميرالمؤمنين و امام حسين(ع) تنگ مي‌شود. کنار مضجع شريف أباعبدالله هستيم دلهايمان ياد امام رضا(ع) را مي‌کند. «ابلغ اوليائي عني السلام» امام رضا! عبدالعظيم سلام شما را به ما رساند، ما هم به شما عرض مي‌کنيم: السلام عليک يا علي بن موسي الرضا و ياد شما در قلب‌هاي ما دوباره زنده مي‌شود و اميدواريم به پابوس شما مشرف شويم. مي‌فرمايد: عبدالعظيم به شيعيان ما امر کن که شيطان را بر خودشان مسلط نکنند، به ديدار هم بروند و ارتباطشان را با هم قوي کنند. اين رفت و آمدهاي مؤمنين با همديگر، اگر دنبال نزديک شدن به امام هستيد راه نزديک شدن به امام ارتباط مؤمنين با همديگر است. انسان دائماً با ديگران حشر دارد، مي‌گويد: مي‌تواني با اين نگاه اين حشر را سير در مدارج وجود امام قرار بدهي! اين حقيقتي که محقق مي‌شود نزديک شدن به امام است چون همه به عشق امام آمدند.

علي بن مهزيار مي‌خواهد خدمت امام زمان(ع) برسد. سفرهاي زيادي در حج انجام داده است. در اين سفرها به عشق امام که ايام حج امام در حج حاضر است مي‌رفته است و سفرهاي سخت آن دوران، در يکي از آخرين سفرها که رفته بود در اواخر ساعاتي که آنجا بودند، پيک امام مي‌آيد به علي بن مهزيار خبر مي‌دهد: امام تو را طلبيد. چه حالي در علي بن مهزيار پيدا شد که يکباره خواست به ديدار امام برود، وقتي خدمت امام مي‌آيد اولين سؤالي که امام از علي بن مهزيار مي‌کند اين است که ابن مهزيار ما هر صبح و شام منتظر تو بوديم، دير آمدي! علي بن مهزيار مي‌گويد: من که مشتاق بودم و هميشه منتظر بودم. اما راه بسته بود! حضرت مي‌فرمايد: راه بسته بود يا روابط شما با هم تغيير کرده است. اگر روابط مؤمنين درست شکل نگيرد راه بندان ايجاد مي‌کند. ما داريم جريان اربعين را که ارتباط مؤمنين با همديگر در ارتباط با امام، يعني به وحدت رسيدن اين کثرت‌ها در دايره امام، مي‌گويد: اين را تمرين کنيد در لحظه لحظه عمرتان، اين حقيقت را هميشه براي خودتان پياده کنيد. هرگاه دنبال امام هستيد، هرگاه مي‌خواهيد امام را بيابيد راهش اين است که ارتباط خودتان را محکم کنيد. اگر کدورت داريد از هم بگذريد. از هم حلاليت بگيريد، اين پيام اربعين است که مردم در کنار هم ايثار و گذشت داشته باشند.

همه اربعين اقامه دين است. يعني دين در جريان پياده روي اربعين اقامه مي‌شود. تمام احکامش، اعتقاداتش و اخلاقش، در مسير که مي‌آمديم در يکي از موکب‌ها، عده‌اي مسيحي آمدند. از صربستان آمده بودند. آنجا صحبت شد که شما چه مي‌بينيد؟ ما از نگاه دروني مي‌بينيم و گاهي براي ما عادي است ولي براي آنها خيلي جذابيت داشت. گفت: ديدن ما فقط عشق و محبت و يکپارچگي و وحدت است. اين کشيش کنار مرقد امام حسين(ع) مسلمان شده بود و همراه اينها بود. من گفتم: چه ديدي که اين جريان برايت جذاب است. گفت: من در اين مسير از چشم زينب(س) سعي کردم نگاه کنم. اين جريان تجلي صفتي است که مي‌گويد: «ما رأيت الا جميلا» اين را من ديدم، ما تازه سه روز است مسلمان شدم و سعي کردم از چشم زينب(س) نگاه کنم. امام حسين(ع) در کربلا شهيد شدند اما بودنشان در کربلا سبب نجات مردم عراق شد. داعش را به عنوان دفاع از حرم امام حسين(ع) توانستند به عقب برانند. زينب(س) در سوريه و شام چه بر سرش آمد؟ سخت‌ترين جايي که بر اهل‌بيت گذشت شام بود اما وجود مبارک زينب(س) در شام نجات شام را به عهده داشت. اگر دفاع از حرم در شام نبود چه مي‌شد؟ اين اربعين که در سال 1440 محقق مي‌شود تجلي محبت امام حسين است به عنوان زمينه‌ساز ظهور ببينيم. حرکتي که مردم دارند به سمت آماده شدن براي زدن وزنه محبت امام زمان پيش مي‌روند. اگر اين نگاه شکل بگيرد، کم کم مي‌بينيم اين حرکت يکي از گنجينه‌هاي الهي است که اين گنجينه تازه دارد شروع به استخراج مي‌شود. اينطور نيست که تمام شده باشد. اين جريان را با چهلمين سالگرد     انقلاب اسلامي گره بزنيم که از برکات و ثمرات جريان عاشورا است. جريان تاسوعا و عاشورايي که در آخرين سال 57 بود، دوستاني که يادشان هست و مي‌دانند سهم تاسوعا و عاشورا در پيروزي انقلاب اسلامي چقدر عظيم بود. تظاهرات عظيمي که در شهرهاي مختلف انجام شد، از ثمراتش يکي انقلاب اسلامي بود و بدانيم از ثمرات ديگرش هم پيروزي منطقه‌اي است که اين اربعين رقم مي‌زند و طولي نمي‌کشد که انشاءالله پرچم ولايت بر سراسر اين منطقه سايه افکن خواهد شد و کشورهاي شيعي و اسلامي يکي پس از ديگري پرچم ولايت را بر افقشان نصب خواهند کرد و عظمتش آشکار خواهد شد.

مجري: اين يک تمرين هست براي دوران ظهور امام زمان(عج) چرا که وقتي حضرت مهدي ظهور مي‌کنند، وقتي مي‌خواهند خودشان را معرفي کنند با نام و ياد جد بزرگوارشان حسين معرفي مي‌کنند. «ان جدي الحسين قتلوه عطشانا» يعني آن موقع ديگر همه عالم امام حسين را شناختند و براي همه معرفي شده است. چقدر خوب است ثواب تلاوت آيات امروز را به روح مطهر حضرت سيد الشهداء، حضرت قمر منير بني هاشم ابالفضل العباس و همچنين شهداي کربلا و انشاءالله به همين زودي زود خداوند نصيب شما کند. امروز صفحه 487 قرآن کريم را تلاوت خواهيم کرد. يادمان باشد سر مقدس     أباعبدالله از بدن جدا شد اما از قرآن جدا نشد.

«وَ تَراهُمْ‏ يُعْرَضُونَ عَلَيْها خاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَ قالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَلا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ «45» وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ سَبِيلٍ «46» اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ ما لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَ ما لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ «47» فَإِنْ أَعْرَضُوا فَما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظاً إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلاغُ وَ إِنَّا إِذا أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِها وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِما قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسانَ كَفُورٌ «48» لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُورَ «49» أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقِيماً إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ «50» وَ ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْياً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ ما يَشاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ «51»

ترجمه: و آنان را مى‏بينى كه بر آتش عرضه مى‏شوند در حالى كه از شدّت ذلّت خاشعند و از گوشه چشم پنهانى مى‏نگرند. و كسانى كه ايمان آورده‏اند گويند: همانا زيانكاران كسانى هستند كه خود و خانواده‏شان را در قيامت باخته‏اند. بدانيد كه همانا ستمگران در عذابى پايدارند. و براى آنان جز خداوند هيچ ياورى كه ياريشان كند نخواهد بود و هر كس را كه خداوند گمراه كند پس براى او هيچ راه (نجاتى) نيست. پيش از آنكه روزى فرا رسد كه از جانب خداوند بازگشتى برايش نباشد، پروردگارتان را اجابت كنيد. در آن روز براى شما هيچ پناهگاهى نيست و شما را هيچ قدرت انكار نيست. پس اگر روى گردانند (غمگين مباش) ما ترا بر آنان نگهبان نفرستاديم، (تا به اجبار آنان را به ايمان وادارى،) جز رساندن پيام، مسئوليّتى بر تو نيست و البتّه هرگاه از جانب خود رحمتى به انسان بچشانيم به آن شاد شده (و از ما غافل مى‏شود) و اگر به خاطر دست آورد كارشان بلايى به آنان رسد، (نعمت‏ها را فراموش مى‏كنند،) همانا انسان ناسپاس است. فرمان روايى آسمان‏ها و زمين مخصوص خداست، هر چه بخواهد مى‏آفريند، به هر كه بخواهد دختران بخشد و به هر كه بخواهد پسران بخشد. يا (در يك رحم) پسران و دختران را در كنار هم قرار دهد و هر كه را بخواهد نازا گرداند، همانا اوست داناى توانا. و هيچ بشرى را نسزد كه خداوند با او سخن گويد مگر از طريق وحى (كه بر قلب او نازل مى‏شود) يا از پس پرده و حجاب يا آنكه فرستاده‏اى (به نام فرشته) فرستد، پس به اذن او هر چه بخواهد وحى كند. همانا او والا مرتبه و با حكمت است.

مجري: پيامبر (ص) فرمودند: در قيامت کسي که در دنيا بيشتر بر من و بر آل من صلوات بفرستد به من نزديکتر است. اشاره قرآني را بفرماييد.

حاج آقاي عابديني: در آيه مي‌فرمايد: کساني که با اولياي ما در دنيا رابطه ندارند، در روز قيامت ولي ندارند. «وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِياءَ يَنْصُرُونَهُمْ» اينها ناصر و ولي ندارند. اميدواريم اين محبت‌ها علاوه بر اينکه در دنيا زندگي دنيايي ما را نوراني مي‌کند، در روزي که دست‌ها خالي است و فريادرسي براي انسان نيست، اينها که مقربين درگاه الهي هستند و آنجا اذن دارند، اينها مأذون هستند در اينکه شفاعت و ياري کنند، بشتابند انشاءالله و اميد داريم تا آخرين لحظه عمرمان از دلمان پاک نشود.

من دو نکته را عرض کنم، يک جرياني را از حضرت آيت الله بهجت براي تکميل بحث بگوييم. ايشان مي‌فرمود: يک کسي بود چهله‌ها مي‌گرفت تا خدمت امام زمان برسد. در يکي از اين چهله‌ها، روز چهلم يک کسي به او رسيد و از او سؤالي کرد و کاري داشت. يک جوابي به او داد اما او را رد کرد. وقتي رد شد، دوستش رسيد و از او پرسيد: چه کردي؟ امروز به ديدار امام مشرف شدي يا نه؟ گفت: نه، گفت: الآن امام پيش تو بود. يعني ما گاهي منتظر امام هستيم که يک کسي با يک شخصيت خاصي بيايد يک چيزي به ما بدهد اما ما را امتحان مي‌کنند. به صورت يک مؤمني بر ما تجلي مي‌کنند. گاهي سؤالي دارند، ببينند اگر ما درست برخورد کرديم بعد خودش را امام به ما مي‌شناساند. اگر درست برخورد نکرديم تمام مي‌شود و ما متوجه نمي‌شويم که اين امام بود. لذا گاهي توقعات ما که امام را ببينيم محقق شده اما اين ديدن نفعي نداشته است. چون حقش را ادا نکرديم. پس اگر به همديگر مي‌رسيم، حواسمان باشد هرکدام آينه‌اي هستند و دارند امام را نشان مي‌دهند. اگر حقش را ادا کرديم و مراقبه کرديم و به نتيجه مي‌رسيم.

عده‌اي بر امام صادق وارد شدند، حضرت با کمال گشاده رويي از اينها استقبال کردند و دو سه روزي خدمت حضرت بودند. وقت رفتن که مي‌خواستند بروند امام به خدمتکارها گفت: دست به بار اينها نزنيد و رها کنيد. اينها خودشان با سختي بارهايشان را گذاشتند و فکر کردند امام از دست اينها ناراحت شده که بارهايشان را کمک نمي‌کند بر محمل‌ها بگذارند. آخر از حضرت سؤال کردند: ما برخورد خوب ابتدايي شما را ديديم و اين برخورد کناره‌گيري شما که هيچ کمکي به ما نکرديد، آيا از ما چيزي ديده‌ايد؟ فرمودند: ما اهل‌بيت به کسي که از پيش ما مي‌رود کمک نمي‌کنيم. وقتي کسي بر ما وارد مي‌شود با کمال اشتياق از او پذيرايي مي‌کنيم اما وقتي مي‌روند مي‌خواهيم دلهايشان اينجا بماند و به رفتنشان کمک نمي‌کنيم. انشاءالله وقتي برمي‌گرديم همه دلمان را اينجا جا بگذاريم و همه حقيقت ما اينجا باقي بماند تا اينکه اين رابطه تا قيامت براي ما محفوظ بماند.

مجري: کجاي عالم مثل حسين نسبت به شيعيانشان محبت دارند؟ دعا بفرماييد و آمين بگوييم.

حاج آقاي عابديني: «يا کاشف الکرب عن وجه الحسين» يا باب الحوائج، به حضرت عباس(ع) متوسل مي‌شويم و کاشف الکرب از امام حسين(ع) است. تمام سختي‌ها و مشکلاتي که براي جوامع اسلامي پيش آمده، انشاءالله به برکت قدرتشان برطرف بفرمايند. جوانان ما دلشان مي‌خواهد زندگي کريمانه و زيبا و ولايي داشته باشند، انشاءالله خداي سبحان به برکت اهل‌بيت زندگي زيبا و عالي روزي همه اينها بگرداند. خيلي‌ها مريض دارند و التماس دعا گفتند، خدايا به برکت امام حسين(ع) مريضي مريض‌هاي ما را به سلامتي تبديل بگردان. مقام معظم رهبري عزيز ماست و ساليان طولاني است که به جهاتي به کربلا مشرف نشدند، خدايا سلامتي و نفوذ کلمه به ايشان براي هدايت اين کشتي سنگين و سخت به برکت امام حسين(ع) عطا بفرما.

مجري: آرزو مي‌کنيم که انشاءالله اين زيارت به زودي نصيب حضرت آقا هم بشود. بزرگي مي‌فرمود: يکي از نشانه‌هاي مؤمن زيارت اربعين است. مؤمن واقعي و با تمام و کمال وجود نازنين امام زمان(ع) است. مي‌شود گفت: امام زمان هم امروز زائر کربلاي معلي هستند. نايب الزياره تک تک شما سمت خدايي‌ها هستيم. حسن ختام برنامه ما سلام بر امام حسين(ع) و حضرت ابالفضل العباس(ع) است.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “سمت خدا | زیارت اربعین” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید