بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نگاه منظومه ای به ظهور(2) ؛ ظهور و اربعین با نگاه منظومه ای به دین تاثیرات جهانی در وحدت قلوب ایجاد میکنند -انواع تاثیرات جریان اربعین و تصرف قلوبش در انقلاب اسلامی منطقه ای و جهانی بسوی ظهور
در جلسه گذشته بحثی را آغاز کردیم که به نظرم هم بحثی کاربردی است هم به عنوان یک تکلیف و وظیفه در نگاه ما باید ایجاد بشود که آن بحث بحث نگاه به اربعین بود و جریان ظهور و دیدن منظومه ای دین و اقامه دین که اقامه دین در جریان اربعین و زمینه سازی ظهور بحث جلسه گذشته بود. این بحث خیلی شقوق مختلفی دارد. ما اگر هرچقدر روی این بحث کار بکنیم، حقیقتا راهگشایی پیدا میکند. من باور دارم این را خودم که جریان عاشورا و اربعین یک جریان زمینه ساز ظهور است که ما هرچقدر درست عناصرش را به کار بگیریم، مثل یک معدنی که تا به حال خدای سبحان این معدن را ذخیره کرده است و کم کم بعضی از عناصرش دارد استخراج میشود و هنوز قسمت اعظمش برای ما مخفی است که چه آثاری میتواند داشته باشد.
در عصری که جریان داعش به عنوان یک حرکت اسلامی در جهان معرفی میشود با تمام وحشی گری هایش، که اسلام را اینطور خشن و شدید، هم زمان با او جریان اربعین رشد میکند به عنوان یک جریان ایثار و رحمت و از خود گذشتی. تطابق اینها با هم خیلی عجیب است. یعنی طرح دشمن برای راندن مردم از اسلام. از نگاه بیرونی نگاه بکنید که چقدر تنفر ایجاد میکند. فکر به اسلام نمیکنند. همزمان با این جریان، اربعین بوده است از سابق، اما هم زمان با این جریان اربعین شروع میکند به شکوفا شدن. جریان اربیعن خیلی عجیب است. هرچقدر بمب گذاری کردند و … دیدند سنخ اربعین از سنخ شهادت است. آتش را که با آتش نمیشود سوزاند. هرچقدر آتش کنارش بیاوری شعله ور تر میشود. اگر چیزی سنخش شهادت و حماسه بود، هرچقدر بخواهی شهادت را نگه دارش نگه داری شعله ور تر میشود. ما داریم یک نگاه ساده میکنیم به اربعین. اما خدای سبحان یک تدبیر عظیم کرده است. یک کاری دارد واقع میشود که هرچقدر انسان درش فرو میرود مییبند چقدر عظیم است و چقدر کار ازش می آید و ما چقدر از نقشش غافلیم. در همان زمان که داعش دارد این کار ها را میکند، خداوند دل ها را به سمت این می آورد. هرچقدر هم مقابله میکنند شکوفا تر میشود. چون سنخش از سنخ شهادت است. شهادت بیدارترش میکند. دشمن هم که دید اینطوری است، از این نگاه کمتر وارد شده است. میبیند هرچقدر سال های اولی که این جریان بود، فشارهای اینطوری را بیشتر کردند، این جریان داغتر و شعله ور تر شد.
نگاه به جریان اربعین که یک فرهنگ مهاجم است. فرهنگ یک وقت مدافع است، باید خیلی توان صرف کند تا خودش را حفظ بکند. اما فرهنگ مهاجم اولا یک موتور روشن قوی میخواهد تا بتواند مهاجم باشد. در تمام اصطکاکات بتواند ببرد ببرد جلو. فرهنگ یعنی یک مجموعه عوامل و پارامتر ها که همه با هم هم ساز باشند. جریان اربعین یک فرهنگ مهاجم است. فرهنگ مهاجمی که حمله کرده است به تمام شعارها و آرمان ها و تمام چیزهایی که تثبیت شده بوده و غیر قابل تغییر بوده در فرهنگ های دیگر. روز به روز هم … اثر فرهنگ تهاجمی این است که روز به روز شدت پیدا میکند. هم فلشش عظیم تر میشود هم عقبه اش. جمعینی که میروند، پذیرایی میکنند، عظیم تر میشود هم عقبه ای که درگیر است به این نگاه. یعنی کم کم فکر ها به سمتش سوق پیدا میکند. اخلاق ها از این شکل میگیرد. جریان 5-6 روز نیست فقط. جریانی میشود که کم کم میتواند در ایام دیگر سرایت پیدا بکند.اگر برنامه ریزی شده رویش کار بکنیم که یک رزمایش عظیمی است که باید الگو بگیریم که در ایام دیگر چکار بکنیم که این را بشود نهادینه کرد در ایام دیگر.
شنیدم جایی دارند این کار را میکنند که پنجشنبه های حسینی. همان جریان اربعین که خدمت و ضیافت و کمک و … هست بیاورند با یک برنامه دقیقی، یک گوشه ای از آن را کوچک بیاورند در یک محله اجرا بکنند. مردم در طول سال هفته ای یکبار به این یادآوری بشوند. وقتی یک منسکی، یک عبادتی آن هم با این نگاه براء و تهاجمی اگر بشود عقبه اش را باز سازی کرد درست، خود نوک حمله هم قوی تر میشود. یک موقع یک هفته این شعله ور است. یک موقع یک سال زحمت کشیده میشود یک هفته شعله میکشد. آن شعله خیلی عمیق تر و عظیم ترمیشود
اینها همه اش کارهایی است که ما میتوانیم بکنیم. اگر میخواهیم جریان اربعین زنده بماند و به زمینه سازی ظهور برسد، معدنش باز بشود و شکفته بشود و استخراج بشود، باید خیلی رویش کار کرد. هم کار فکری میخواهد، هم کار اخلاقی میخواهد، کار میدانی میخواهد. کار اقتصادی میخواهد. خیلی کار میخواهد. نمیشود در حد منتظر بودن برای چند روز این کار را انجام داد. این را هم بدانید. اگر دشمن عقب نشینی کرد در جریان اربعین تا حدی از جهت مقابله تهاجمی شهادتی که دید این از سنخش نیست، بیشتر شعله ورش میکند، قطعا بدانید تهاجمش را قطع نکرده است. تهاجم دشمن یک کار عظیم است. جریان اربعین دارد مرزهای جدیدی شکل میدهد. سه نوع مرز است. یک مرز انسانی است. مخاطبش انسان ها هستند. مقابله حق با باطل. عدالت با ظلم. شعارها ساده نیست. جریان عاشورا، آن ثار جوشان است. دارد خودش را نشان میدهد. واقعا جوشان است و زنده است. خون ریخته شده تمام شده نیست. این ثار، خون خواهی را زنده میکند. همان ان للحسین حرارة فی قلوب المومنین. این حرارت آن آتش است. اگر این را در تحلیل جریان اربعین که حرکت عده زیادی با شعار انسانی که مرز این نه زبان است، نه مرزهای جغرافیایی است، هیچ کشوری دون کشوری نیست. حتی عراق خودش را فقط میزبان میبیند، حتی با نگاه انسانی دینی هم نیست فقط. وقتی نگاه انسانی شد، فقط دینی نیست. نمیگوییم دینی نیست. فقط دینی نیست. جغرافیا در آن نقش ندارد. زبانی نیست، زبان در او نقش ندارد. فقط دینی نیست. به صورتی که فقط مومنین شرکت بکنند و تاثیر بگیرند. روضه های امام حسین از قدیم، اقوام دیگر هم شرکت میکردند، جریان اربعین اشد از آن است. از این به بعد بیشتر هم میشود. این را یقین بدانید. تا به حال بایکوت بوده است. هرچقدر رسانه اش قوی تر میشود…
این نگاه انسانی فقط دینی نیست. وقتی اینطوری نشد، مرز انسانی و فطرت انسانی حدش است. وقتی حدش شد این، هیچ حدی با این… دوره ای که حدود دارد … از وقتی که جریان مسیحیت یک مقداری عقب نشینی کرد ودر جریان های تاثیر گذار جمع کردن اقوام شکست خورد بعد از رنسانس، قومیت گرایی ها ، ملیت گرایی ها، مرزهای جغرافیایی شدیدتر شد. جنگ های بین المللی برای مرزهای جغرافیایی است. سازمان های بین المللی این قدرت را ندارند که برای همه انگیزه ایجاد بکنند. در زمانی که دارد این مسائل شدت پیدا میکند، مرزها و تکثر ها و تنوع ها دارد شدت پیدا میکند، یک حقیقتی دارد می آید به سمت توحید ببرد. می آید همه اینها را میشکند، همه تکثرها و تنوع ها را میشکند و به سمت توحید میبرد. این به سمت توحید بردن چون فطرت بشر این طلب را دارد به سرعت قدرت جذب پیدا میکند. آن هم با شعارهای تهاجمی که دارد. در آمریکا و… این شعارها خریدار دارد، منتها آنها بدلش را خوب بلدند. بیداری اسلامی که شروع شد اینها توانستند کرخ بکنندش. بدلی ایجاد کردند و تا مدتی کرخ کردند. آتش زیر خاکستر هست . دوباره امکان شعله ور شدن یکدفعه هست. درخود آمریکا هم این مسئله هست. اگر این نگاه را در مورد اربعین که یک تکلیفی به دوش ماست. در مورد اربعین چکار بکنیم. نهضت اربعین واقعا به عنوان یک کاری که خداوند قلوب را به سمتش هدایت کرد.
جریان انقلاب از این سنخ بود. یک گره ای خورده بود با این. نزدیک به این بود. جریان اربعین ابتدایش یک انقلاب اسلامی منطقه ای است. در ادامه اش یک انقلاب اسلامی جهانی است. اگر اینها را آدم باور بکند، وظیفه و مسئولیتی که روی دوشش می اید خیلی سنگین میشود. نگاهی که برای انسان ایجاد میشود خیلی متفاوت میشود. اینطور نیست که بوییم یک واقعه است که مثل عاشورا هر سال می آید و تمام میشود.
اگر باور کردیم که جریان ظهور وابسته به این جریان است. هرچقدر سرعت گسترش قوی تر بشود، با تمام شعارهایی که برای ظهور داده شده است سازگار است. اصلا یک حالت… دولت اسمش را نمیشود گذاشت، یک حالت قوام زمان امام زمان علیه السلام در زمان اربعین پیش می آید. جیب ها با هم یکی میشود. ارتباطات با هم صمیمی میوشد. کدورت ها با هم خیلی کم میشود. اینها کار ساده ای نیست. اگر خدای سبحان… اگر جریان انقلاب پیش آمد، خدا قلوب را تالیف داد به این سمت و گرداند. اگر انسان این نگاه را داشته باشد که قلوب به سمتش چرخیده است که دارد این میشود. یک نفر را راضی کردن که بیاید خرج بکند به این سادگی نیست. نه دولتی پشت این جریان است، نه کار تشکیلاتی… اینقدر خود جوش است که عقب ماندند دولت ها ازش. دولت ها مانده اند چطور کنترلش کنند. در رفت و آمدش ماند هاست. حساب بکنید در عراقی که مهد آشوب بوده است این چند سال. یک راهپیمایی درش ایجاد میشود، عظیم ترین جمعیت جهان، کم آسیب ترین راه پیمایی است. دولت عراق قدرت اداره این را ندارد. حشد شعبی به عنوان بیسیج آمد کنترل کند. خودش حرکت امنیت ساز است. حضور پررنگ… یک کار عظیم حضور پررنگ که وقتی یک جمعیتی با یک شعاری می آیند مطرح میکنند و می ایستند و نشان میدهند، دیده میشوند، این حضور پررنگ به سرعت گسترش پیدا میکند. مثال حضور پررنگ … قبلا شاید صحبت کردیم که اگر در یک جامعه ای دهک های مختلف تقسیم بکنند، یک دهک اگر قوی فرهگنی باشند، یک دهک هم قوی ضد فرهنگ باشند، هشت دهک وسطند. هر کدام حضورش پررنگ باشد، دو دهک بعدی بهش جذب میشوند. این میدانی آزمایش شده است. یک دانشگاهی که بچه های فعال ایجاد میشدند، به سرعت دهک های بعدی جذب میشدند. دو دهک بعدی یک تلنگر میخواهند. اگر اینها کوتاه بیایند، دهک فعال ضد فرهنگی، دو دهک نزدیکش به سرعت جذب میشوند. نیامدند فعال دهک فعال فرهنگی دو ضرر دارد. یکی اینکه دو دهک نزدیک جذب نشدند. دهک ضد فرهنگی هم جرات پیدا میکند بیاید وسط.
جریان اربعین یک حضور پررنگ است. این حضور پررنگ باعث قوام دل ها در ارتباط با دین میشود. فقط یک راه پیمایی نیست. یک حضور پررنگ است که بین دل ها اعتماد به نفس ایجاد میکند به دین داری. بعد برای آمدن به میدان. این چندسال ببینید چقدر رو به توسعه است. هر سال از سال گذشته جهش دارد. سرعت گسترش عادی نیست. اینها دهک های بعدی اند که این حضور پررنگ باعث میشود دهک های بعدی که این حضور را میبینند، آمادگی پیدا میکنند و می آیند وسط.
اگر با همین جهشی که دارد ادامه پیدا بکند و اختلالاتی که ممکن است پیش بیاید را خنثی بکنند. همیشه اینطور نیست که اختلالات خنثی بشود. امسال خیلی کار کردند. آتش زدن کنسول گری ایران در بصره، بعد جریانات مشهد، همه زمینه سازی بود که اربعین به هم بخورد. از یک طرف ایران و از یک طرف آنجا. کینه های سابق را، کینه های اوس و خزرجی را زنده کردند. قطعا اینها نقشه های دو و سه و چهار دارند. احتمال میدهم در راهپیمایی اربعین امثال درگیری پیش بیاید. بین عرب و عجم. در موکب ها، یک جسارتی ببینند، یا یک ایرانی از یکی از تحریک شده های آنها ببیند، این یک خطر جدی است. کافی است در چند نقطه درگیری پیش بیاید. خون ها برای مدت کوتاهی به جوش بیاید. تا بیایند کنترل بکنند کار خودش را کرده است. مثل تبلیغات کنسول گری ایران در بصره نیست که چند روز برنامه ریزی کنند و بالاخره خاموشش کنند. در چند روز است. مردم هم حالت التهاب و انقلابی دارند. به سرعت میگیرد. به خصوص اگر خبر رسانی هایی که آنها پیش بینی کرده اند، کاملا کار شده باش دکه بتوانند یک مسئله را بپیچانند. بگویند اینها زدند یکی از آنها را کشتند. اینها را احتمال بدهید. مسئله خیلی جدی است. هرچقدر جریان اربعین جلورونده تر و تاثیر گذار تر میشود، دشمن ترسش از این بیشتر میشود. دشمن از اختلاف بین دو نفر استفاده میکند. وای به حال اینکه یک جریان توحیدی دارد ایجاد میشود. اگر بتوانند سرعت این جریان را کم کنند خیلی کار کرده اند.
میخواهند ابتدا سرعتش را کم بکنند. بعد کم کم متوقفش کنند. میدانند که این حرکت سنگین به این سادگی متوقف نمیشود. متاسفانه ما ها هم خودمان هوشیاری مان جدی نیست. با یک بصیرت جدی وارد نمیشویم. اینکه بدانیم چه خطراتی ممکن است باشد… حقیقت جریان اربعین و عظمتش و خطرهایی که دشمن ممکن است پیش بیاورد. اینها باید در مجالس مختلف گفته بشود که همه آماده باشند.
یک نوع حرکت جنگی است اربعین. چون تهاجمی است. قطعا دشمن پاتک دارد. جنگی است. منتها از سنخ خودش است. چون نرم افزاری است و یک حالت پیش رونده دارد، یک حرکت تفکری پیش بینی میکنند در مقابلش. جریان اربعین یک جریان فقط راهپیمایی نیست. این نکته مهم است. هرچقدر جریان اربعین گسترده تر بشود، همان نوک حمله کهدر پیاده روی دارد انجام میشود، درگیری کشور ها در عقبه شدید بشود. درگیری به معنای همکاری. بتوانند مدلسازی بکنند که مثلا بعضی حرکات جالب است. جاماندگان. اگر بدل بگذاریم گاهی اشباع میکند از این راحت به آن سخت. اما جاماندگان مثل توابین میماند. تفاوت توابین با کسانی که شرکت کردند خیلی زیاد است. باید این احساس باشد که بدل نشود. اگر اینها اینجا هستند و نتوانستند بروندف دلشان هست و نشان میدهند که دلشان هست. یا ارتباطات دیگر. این کار عقبه های مختلفی را میطلبد. حتی ممکن است کسی بگوید من نمیتوانم بروم پول میدهم. کسی بگوید پول خانواده هایی که رفتند، من هزینه خانواده اش را تامین میکنم.
یک کاری که ما میکنیم این است که یکی دو ماه مانده به اربعین دنبال راهکار هستیم. بعد گاهی میبنیم هزینه زیاد میشود نمیرویم. اما اگر اینطور باشد که در طول سال درگیر باشم. از فردای اربعین که برگشتم، برنام ریزی بکنم که ذخیره بکنیم برای اربعین. یک اثرش این است که هر روز و هر هفته و هر ماه من به یاد این جریان هستم. زنده میشود. این تسری پیدا میکند. عراقی ها میگفتند ما از فردای اربعین قلک میگذاریم، ذخیره میکنیم تا سال بعد بتوانیم پذیرایی بکنیم. دست هم نمیزنیم به این. مثل موقوفه است. دست نمیزنیم. تصرف درش نمیکنیم. خود این یک نگاه تسری دادن در زمان است. مدل سازی اش که از آن حقایق هفتگی، مناسبتی استفاده بشود. باز سازی بشود آن فرهنگ تهاجمی. یک کاری که در ایران دارند میکنند این است که در مسیر رفتن هم پایگاه صلواتی میزنند. مثلا از سمت اهواز به سمت مرز که میروید زیاد است. حتما طرف مهران و … هم هست.
اینها کارهای خوبی است. اما عقبه این را وسیع تر کردن.
ما خیلی روی جریان اربعین کار نکردیم که بتوانیم پیش گیری بکنیم از آسیب هایش.
یک منظرش گفتیم انسانی است، یک منظر اسلامی، یک منظر ولایی. هر کدام افقی را باز میکند. بر محور محبت و بغض. چون عاشورا بر محور محبت و بغض است، اربعین درش تسامح و تساهل نیست. در عین اینکه درش رفق و مدارا در اوج است، محبت در اوج است، در عین حال این محبت حول مظلومیت این شخصیت است که ظلم بهش شده است. لذا لعن به اعداء هم در اوج است. هر دو محبت و بغض در اوج است. این مهم است. جایی که انسانی است هم محبت و بغض است. محبت به عدالت و بغض به ظلم و جور. در هر مرتبه ای محبت محور است. اگر محبت محور نبود و بغض محور نبود، این شدت شوق ایجاد نمیشد. این شدت شوق و حرکت تهاجمی فقط با محور محبت است.
اگر یک دولتی با همه عظمتش و پولداری اش بخواهد خرج بکند که چنین جمعیتی را شکل بدهد. نمیتواند. خودشان دارند خرج میکنند، خودشان اداره میکنند، سازمان دهی میکنند. نماد یک حرکت مردم نهاد در اینجا دارد تجلی میکند. نه خصوصی منفعت طلب است، چون جریان خصوصی سازی بر اساس منفعت طلبی است. نه دولتی است که دولت ها نقش اساسی در این کار ندارند. یک حرکت مردمی است. اداره اش مردمی است. اقتصاد جدیدی را بنیانگذاری میکند. اشتغال جدیدی را بنیانگذاری میکند. یک فرهنگ جدیدی، اشتغال زایی اش دارد محقق میشود، مناسبش، اقتصادش دارد محقق میشود مناسبش. هنر مناسبش را هم میخواهد. من به دوستان میگفت حتما از همه شعرها و نمادها و شکل ها عکس بیندازید. همه اینها را ثبت بکنید. اینها اگر الان هم مهم نباشد، در تحلیل خیلی بددر میخورد. نوع حرکت ها. از جهت جامعه شناسی خیلی قابل … جریان آمریکا مدل سازی کردند از انقلاب ما شد انقلاب مخملی. با نگاه سکولاری. قطعا بدانید اینها را مدل سازی میکنند. ما غافلیم از قدرت و عظمت اینها. فکر میکنیم یک چیز ساده ای است. خیلی پیچیده است.چون خودمان درونش هستیم پیچیدگیهایش را احساس نمیکیم.
خیلی ها ممکن است نتوانند بروند، اما اگر یک بار رفتند و در متنش قرار گرفتند، میتوانند احساسات هنری شان را به کار بگیرند و مدل سازی بکنند و کار بکنند.
فیلم ساختن، مستند ساختن، حتی شعار سازی، برای گفتمان سازی، اینها کار کیست؟
یک سری اش خودجوش محقق میشود، اما نباید با برنامه و تفکر دنبالش باشند؟ نباید جمع های متفکر حوزوی دنبال این کار باشند که این حقیقت عظیم را سوار این موج بشویم اقلا. مقهور این مووج نباشیم. ما خیلی کار بکنیم با این موج راه بیوفتیم. اما ینکه موج را جهت بدهیم توان نداریم. این موج را بتوانیم تحلیل بکنیم توان نداریم. بالاخره باید به اینجا برسیم. یک حرکت الهی هست یا نه؟ دارد محوریت امام حسین علیه السلام را با یک حرکت مصداقی نه مفهومی… سخنرانی ما مفهوم است. مجالش را هرچقدر مینشینیم که نوحه خوانی که نحوه ای از مصداق است، سینه زنی که نحوه ای از مصداق است، این با یک حرکت جامع، راه رفتن، حرکت کردن، چندین شبانه روز، دوامش، آفتابش، گرمایش، خاکش، هزینه هایش، یک حرکت خیلی سنگین است. اما میبینید با شوق انجام میشود. این مصداقی ترین حرکت اس. این نگاه مصداقی خیلی کار ازش می آید. اگر روی این فکر بکنیم جهت دهی این را، در راستای ظهور چکار میشود کرد. خدا دارد پیش میبرد. اگر به ما اختیار و قدرت داده است و برنامه ریزی بکنیم، سرعت پیدا میکند. چون خدا خواست هاست به ما بگوید که اینقدر که شما راه بیندازم موتورتان را ، دارم راه می اندازم. اما ان الله لایغیر ما بقوم… خدا میتوانست همه را مومن بکند. اما قرار است با اختیار این حرکت ها ایجاد بشود. این تمییز خبیث از طیبی ایجاد بشود. لذا این جریان اربعین، در هر جهتش… شاید نزدیکترین چیزی که با اربعین میتوانست نزدیک باشد، خدایی اش فاصله خیلی زیاد است، جریان حج است. که یک منسک عبادی و ایمانی که حج است، با اربعین. با اینکه این واجب است، خیلی هم عالی است. اما تفاوتش با اربعین خیلی زیاد است. تازه رفتم. لذتش زیر دندانمان هست. تفاوت این با اربعین خیلی زیاد است در تاثیر گذاری. در جذب قلوب. در جذب طوایف مختلف. یعنی اینجا حرکت انسانی هست، اسلامی هست، ولایی هست. کوچک و بزرگ می آید اینجا جمع میشود. پیر مرد جذب میشود. زن جذب میشود. مرد جذب میشود. خیلی زیباست. آنقدر صفات اخلاقی متجلی است. در حج اینطور نیست. گفته اند دست از پا خطا بکنی باید کفاره بدهی. با زحمت خودش را کنترل میکند. اینجا با شوق … چقد رمتفاوت است. آنجا گاهی به کفاره مبتلا میشوند. انیجا با شوق است. رفتنش تکلیف نبوده است. رعایتش تکلیف نبوده است. اما میبینید که چقدر عالی است. نزدیکترینش حج است. تفاوتش با حج خیلی زیاد است. حج نگاه جذابی است که خدا ایجاد کرده است. ما جذابیتی که جریان اربعین دارد، عدالت طلبی است. شعار محوری اش. ظلم ستیزی است. بیدار شدن است شعار محوری اش. مقابله با جهل است شعار محوری اش. امام حسین با اینها قیام کرد. اما حج اینطور نیست. حج میخواهد اینها را، اما شعار محوری فقط اینها نیست. با همه اینها نزدیکترینش حج است. اما خیلی تفاوت دارد. حج را ببینید. هرچقدر هم … یک خورده که سخت میشود، معمولا خاطره خوش برای خیلی ها باقی نمیماند. اما اینجا سختی هایش شیرین است. خوش است. مردم تعجب میکنند دارند ساختمان سازی میکنند. میگویند حیف است. موکب داری ها خوب است. اگر در حج میگویند 4-5 روز است، بقیه اش در هتل هستید، در جریان اربعین میگویند چرا دارند ساختمان سازی میکنند. زیبایی اربعین این است که سخت باشد. شکسته شدن عادت ها زیباست. اگر آدم باور کرد جریان اربعین با این عظمت. من یقین دارم که این تالیف قلوب از جانب خدای سبحان است. اصلا بشری نیست. این واقعا از جانب خدای سبحان دارد محقق میشود. اگر آدم این باور را کرد نگاهش به حفظ این مسئله و ارتباط با این مسئله و دور کردن زوایای سخت این مسئله خیلی متفاوت میشود. این هم یک منسک اجتماعی باش
-قرار بوده حج هم به لقاء امام برسد.
حج را از ابتدا جلویش را گرفتند. و خدای سبحان معلوم میشود زمینه سازی کرده بوده و بدل هم برایش گذاشت. و الا حج قرار بود برائت از مشرکین باشد. لقاء الامام باشد. فطرت فرار از نقص، برائت از مشرکین، شوق به کمال، لقاء امام. عرفات لقاء امام است. اینها از اول جلویش را گرفتند. حالا خدای سبحان بدل گذاشته است. بدلش هم اعظم از حج است. در حج 3 میلیون جمعیت می آید. اینجا چند میلیون می آید. حج چند سال سابقه دارد؟ این چند سال سابقه دارد؟ این زیاد شدن هر ساله اش خیلی توجه عظیمی را میطلبد. کار مهمی است. سخت شدن امسال اربعین هم به نظر من در کنار بی مدیریتی هایی که شده است یک امر الهی در کنارش خوابیده است. یک خورده میخواهد خالص سازی تر هم بشود. سرمایه گذاری بیشتر هم بشود. فشار بیشتر و رفتن بیشتر. همانطور که سختی های آنجا لذت بیشتری ایجاد میکند… در کنار اینکه این مدیریت غلط بوده است، کشور نگاهش به جریان اربعین یک نگاه صدور انقلاب و نگاه الهی و ولایی نیست. معلوم است. عمدتا. در بعضی از مسئولین شاید باشد. نگاه یک زحمتی است. چکارش بکنیم. مجبوریم تحمل بکنیم. با یک سختی میگذارند. البته مسئولین با شوق هم داریم. وقتی اینطور نشد، دنبال کمک و امداد هم نیستند. دنبال این هستند که تنشی نشود خودش. حد اکثرش این است. اما اگر این مسئله میشد به عنوان یک مسئله کشور واقعا از خیلی از سرمایه گذاری های کلان دیگر تاثیر گذار تر بود. هم در اقتصاد ما میتوانست تاثیر گذار باشد، اگر منفعت طلب بودیم، درست همکاری میکردند با دولت عراق و یک اقتصاد عظیمی را شکل میدادند، یک اقتصاد عظیمی را شکل میدادند، اگر مومنینی که رابهط پیدا کردند، ارتباط ولایی در اقتصاد پیدا کردند، رابهط فرهنگی اقتصادی پیدا کردند دوام پیدا میکند. در راستای حب الحسین است. منافع مالی ایجاد میکند که میتواند زایش در بالاتر رفتن شکل بدهد.
اگر منافع مالی در جهت خود این قرار بگیرد نه در جهت منفعت طلبی. یک اقتصاد را شکل میدهد خودش. یک برندهایی در اربعین تثبیت میشد با ارتباط با مردم. مردم احساس بکنند این برند خدوم به امام حسین است. این برند با امام حسین گره خورده است. نه تبلیغات باشد. گره خورده است. اگر اینطور بود در طول سال این یادگار میماند و میتوانست ارتباط سال را محفوظ نگه دارد.
یک همچنین توانی را دارد که درگیر بکند. نظام فرهنگی میتواند رابطه برقرار بکند باهاش که بسیاری از کارهای فرهنگی جهت گیری اش بشود اربعین. همانطور که اربعین جهت گیری اش امام حسین است. تمام حرکت به سمت کربلا ست. از حله، نجف، شط، هدف همه کربلاست. دلها دارد یکجا میرود. مثل قبله است. منتها به سمت قبله نماز میخوانند، به سمت این حرکت میکنند و میروند و میرسند. اینها زیبایی دارد. اینها تشابه در کارهاست. این دو تشابه در کارهاست. این دو میتواند مکمل هم باشد. همانطور که جریان حج هم همینطور است.
نظام دینی که با هم نزاع ندارند.
در مقابل این تشططی که در جهان دارد ایجاد میشود در مرزها، اربعین دارد وحدت ایجاد میکند. نهضت امام زمان جهانی است. باید قبلش یک تجمع جهانی شکل گرفته باشد. هرچقدر به سمت آخر الزمان میرویم حوادث جهانی تر میشود. یک یا زعلائم آخر الزمان این است.
هر حادثه ای وجهه جهانی پیدا میکند. در حالی که قبل از این حادثه ها منطقه ای و محله ای بوده است. خفه میشده است. لذا جریان قبل از ظهور، حوادث جهانی میشود. همه را تحت تاثیر قرا رمیدهد. از جمله حرکت های دینی که دارد به این سمت حرکت میکند و دارد جهان یمیشود، هفتاد کشور شرکت مینند. بیست و چند کشور فعال شرکت میکنند. هفتاد کشور خیلی زیاد است. سال به سال هم بیشتر میشود. این برای پارسال بوده است. اگر این نگاه مدل جهانی سازی و پیام واحد، جمع میشوند این همه جمعیت و یک پیام واحد دارند که حب الحسین یجمعنا. محور جمع شدن این محبت است. این خیلی زیباست که دل های مردم از تشطط بیزار شده است. دنبال یک وجه وحدت هستند. فطرتا دنبال یک وجه وحدند. این حرکت فطری دارد مطرح میشود. اگر درست مطرح بکنیم جذابیت انسانی دارد. در نظان دینی تشطط های اسلامی باعث سردرگمی شده است. دنبال یک مدل وحدت هستند. لذا حج خیلی جاذبه دارد. اگر این مدل سرایت بکند، جاذبه و تاثیرش از حج بیشتر میشود. هیچ اشکالی هم ندارد. چون روایت دارد وقتی زیارت میرود معادل هزار حج و عمره با پیغمبر اکرم است، خودشان دارند سوق میدهند. حج واجب هم سرجایش است. پیغمبر اکرم میفرماید که جریان حج، مضمون روایت است که اگر کسی این زیارت فرزندم برود بعد از شهادتش، به عائشه میگوید، میفرمایند معادل یک حج و یک عمره است. میگوید یک حج و یک عمره؟ میفرماید دو حج و دو عمره. میگوید دوتا؟ تا 99 حضرت میروند جلو. نشان میدهد تاثیر این جریان اینطور است. در بعضی روایات دارد هزار حج و عمره. اگر این است یعنی یک واقیت است که تاثیر هزار حج و عمره درش هست. اگر بخواهیم بگوییم این واقعی است، نشان میدهد تاثیر جریان اربعین با حج خیلی متفاوت است. در عین اینکه حج واجب سر جایش است. کسی حق ندارد حج واجب را به قیمت رفتن به کربلا تعطیل بکند. حقندارد. اما حج عمره، حج غیر حجة الاسلام برود و بیاید. اگر رفت و آمد این اثرش بیشتر است. اینطور که فرمودند.
این هم یک نگاه است. نگاه جهانی دارد ایجاد میکند. آن هم مصداقی.
یکی از چیزهای دیگری که هست این است که مناسک عمدتا غیر از اجتماعات کم روح شده است. اما جریان اربعین حیا تو روح درش خیلی شدید است. جریان حج، دیگر آن طوافش روحش است. باز هم آنجا ببینید چطوری است. هر کسی دارد یک کاری میکند. تازه قبیله قبیله ها دارد بیشتر شکل میگیرد. هرکدام یک پرچم برمیدارند و دور هم را میگیرند، مثلا مالیزیایی ها خیلی کوچولو هستند و هم تعدادشان زیاد است. خیلی هم به هم محکمند. مردهایشان دامن میپوشند و زن هایشان شلوار میپوشند. مردها هم دورشان را میگیرند. از جایی که راه می افتند تا هفت دورشان را تمام میکنند مشهودند. تازه کم کم دارد مرزها پررنگ میشود
.اما در اربعین مرزها شکسته تر میشود. این شکسته شدن و حیات داشتن بحث عظیمی است.
جریان اربعین یک منسک است. یک عبادت است. فقط یک جمع شدن اجتماعی نیست. این عبادت بودن هم خودش نقشش را عظیم میکند که باید رویش فکر کرد. که این عبادت با این شکلی که پیدا کرده است چقدر اثر گذار است.
در پاسخ: روایت دارد که اگر کسی نرفت زیارت امام حسین علیه السلام یهودی این امت است. تعبیر اینطوری دارد. منتها وجوبش مثل وجوب حج نیامده است. اما از جهت نظام تاثیر گذاری حد وجوبش اشد آمده است. مثل یهودی این امت میشود. یا سوال میکنند که هفتگی نمیروید؟ آنهایی که نزدیکترند.
یا سالیانه. خود حضرات نائب میگرفتند. در عین اینکه عظمت حج آشکار میماند، رابطه این با حج رساله ای نوشته بشود. منافی با این نباشد که حج باید حتما انجام بشود.
#رساله #تحقیق
حتی اگر حج تعطیل دارد میشود، حاکمیت باید عده ای را بفرستد که تعطیل نشود.
یکی از بحث های دیگری که الان در ذهنم آمد که باید بعد از اربعین درش کار بشود جریان عرفه است. این همه روایات عجیبی که در عرفه هست. که اول نگاه میشود کسی که در کربلاست، بعد عرفات. این نباید رقیب جریان اربعین نشود. جریان اربعین باید بی رقیب بماند. اما باید مکمل های دیگر، تجمعات دیگر، مثل عرفه خودش دیده بشود. جریان عرفه یک جمع شدن و نشستن و دعا خواندن و برگشتن است. این ممکن است یک هنرنمایی دیگر را بطلبد. ممکن است جاذبه این هم آنقدر زیاد بشود که جمع عظیمی را به خودش جذب بکند.
نکته دیگری که به خصوص امسال هست، جریان اربعین و چهل سالگی انقلاب است. دشمن برای چهل سالگی انقلاب خیلی نقشه دارد. گره زدن اینها باعث میشود مردم انقلاب را از سنخ اربعین ببینند. انقلاب اول از سنخ اربعین بود. اما بر اثر افعال ما جدا شده است. در عمده ساختارش نگاه امام حسینی دیده نمیشود. دشمن وقتی اینقدر صریح حرف میزند میداند که اگر هیچ برنامه ای نداشته باشد، برایش بعدا بد میشود. درست است که زیاد هم دیده اند، اما این مقداری که ابراز کرده اند، آنی که مخفی کرده اند، ما تخفی صدورهم اکبر است. لذا در جریان چهل سالگی انقلاب، یک گره ای بین این دوتا داشته باشیم.
رهبری در عین اینکه در قضیه fatf مورد فشار قرا رگرفت، که ماندشان در حاکمیت را گره زدند، رفتنشان صلاح نیست. آقا هم قبول کردند. یک مدیریتی دارند میکنند که این هم الهی است. به طوری که هم دشمنان ما نه آره محض میشنوند و نه نه محض. میرود شورای نگهبان، یک مدتی با این ور میرود، کم و زیادش بکنند، ممکن است شورای نگهبان ایراد بگیرد برگردد مجلس. بعد مجلس ور بروند، بفرستند مجمع. مجمع تشخیص یک مدتی سر بدوانند. شورای امنیت هم شرایطی گذاشته است.
از همه بی مدیریتی های اینها آقا دارد مدیریتی میکند که بشه و نشه بشود. هم آنها دهانشان بسته میشود، هم داخلی ها دهانشان بسته میشود، هم مسئله آن چنان که باید محقق نمیشود. اینها یک مدیریت سختی است. چون ایستادن و نه گفتن صریح رهبری… گره زدند بعضی ها که رد این یعنی… لذا اقا در نامه ای که برای مجلس نوشته است صریحا جریان fatf و سایر کنوانسیون ها مختلف را به صورت عام گفتند. این فشار است. نمیتوانند هم بگویند نه. اینها گره زدند. اگر دولت استعفا بدهد، به ظاهر عادی در دورانی که تحریم قرار است تشدید بشود، کاملا اختلال با جنگ روانی که آنها ایجاد میکنند، به ظاهر عادی، کاملا یک اختلال شدید ایجاد میشود.
یک نگاه دیگر این است که دشمن هم مانده است با جریان اربعین چکار بکند. من نگاهم این است که چون اله یاست مسئله، هرچقدر دشمن دشمنی اش را بیشتر بکند، جریان اربعین جلوه گری اش را بیشتر میکند. شهادت که فایده نداشت. حتی حیله و مکر را اینها خواهند کرد، اما همین جریان کنسولگری ایران که در بصره کردند، به شدت رابطه ها را محکمتر کرد به طوری که جریان حیدر العبادی قطعا مجبور شد برود، بعد از این جریان شد، جریانی که آمد، مقاومت جریانشان قویتر شد.
رئیس مجلسشان که سنی است
جریان موسی کلیم که وقتی آوردند یوم الزینة که رسوایش بکنند، شد سکوی موسی کلیم برای مطرح شدنش. کاروان اسرا را که آوردند ذلیل بکنند، شد مسیر عزت امام حسین علیه اسلام.
جریان اربعین دست خداست. حواسمان باشد جا نمانیم.
اولین کسی باشید که برای “مهدویت | جلسه 86” دیدگاه میگذارید;