بسم الله الرحمن الرحیم

جذب به جنبه یلی الربی

معاد قطعا جسمانی است که انسان به تمام مراتب وجودش بصورت جامع حشر پیدا می‌کند

چون انسان «کَون جامع است و همه مراتب را دارد قطعا جنبه جسمانی انسان هم با جنبه روحانی او عروج و معاد دارد. لذا در آخرت مرتبه بدنی انسان هم هست منتها بصورت نوری و تبدیل شده به ارض آخرتی موجود است که «يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ» و «أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها» در مورد بدن ارضی هم محقق میشود. لذا همین بدن به مرتبه نورانیت محشور میشود. در روایت میفرماید «وَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ يَعْنِي بِأَرْضٍ لَمْ يُكْتَسَبْ عَلَيْهَا الذُّنُوبُ بَارِزَةً لَيْسَ عَلَيْهَا الْجِبَالُ وَ لَا نَبَاتٌ كَمَا دَحَاهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ» زمین به زمینی که مفطور به فطرت توحید اولیه اش بوده برمیگردد به ارضی که در آن گناهان آشکار کسب نشده باشد.

البته این تبدیل ارض به ارض نورانی مرتبه ای از آن در دوران ظهور هم محقق میشود که در زیارت جامعه میخوانیم «اشرقت الارض بنورکم».

بدن در قیامت زنده و ناطق و به صورت اعمال و اخلاق و عقاید انسان است

بدن در آنجا «حیّ و ناطق» است، نه آنکه بدن حیاتش بواسطه روح باشد. تمام اعمال و افکار و خلق و خویها و احساسات انسان حیّ هستند و ناطق اند. اعمال انسان مخلوق انسان هستند و حیات دارند.

اگر در روایت میفرمایند «فی قالب کقالبه»، مرتبه ی نورانی همان بدن قبلی فرد است. تفاوت از دو فرد از یک نوع نیست، بلکه تفاوت دو مرتبه از یک حقیقت است، که مرتبه بالاتریاز حقیقت قبلی است.

بدن جسمانی آنجا صورت هایش به صورت های مثالی تجسم اعمالی است که پیدا کرده است. آنجا بدن در عین اینکه قوامش به آن شخص برپاست و او را میشناسند، اما به صورت اعمال و ملکات و خلق و خوها و عقاید او وی را نمایش میدهد.

در عین اینکه جسم هست تبدّل پیدا کرده است به ارض قیامتی که متّحد با روح و صورت های درونیِ انسان است.

صراط قیامت

صراط از متن آتش جهنمی که در دنیا برپا شده عبور میکند. کسی که در دنیا از متن آلودگی ها به سلامت عبور کرده، آنجا به سلامت از صراط عبور میکند، در حالی که آتش خاموش است، و جهنم میگوید زود عبور کن ای مومن که نور تو آتش مرا خاموش کرد.

حرکت انسان از سرعت و کندی، به جهت میزان خلوص در خوبی ها و سرعت انقطاع از بدی ها در دنیاست. یکی مانند برق میگذرد و دیگری دوان دوان و دیگری در حال راه رفتن و دیگری سینه خیز و دیگری بر روی صورتش، و … .

صراط مستقیم از طبیعت شروع شده تا عالم قیامت. پس ما امروز هم درون صراط و در متن حرکت در آن هستیم.

حرکت انسان در صراط، تابع ارتباط او با امام است

همه انبیاء بسوی صراط مستقیم میکشانند، و تنها پیامبری که سیطره و احاطه بر صراط دارد پیامبر خاتم است، که صراط شأنِ وجودِ اوست

اقامه میزان به وزنه حق برای مومنین

هر عملی یک میزان خاص خود را دارد، و نهایتا این موازین با هم جمع میشوند

اثر اینکه اگر فقط یک میزان در کار باشد خیلی از اعمال صالح انسان در کنار اعمال ناصالح دیده نشوند، اما اگر چند میزان باشد اعمال صالح هم باقی می مانند. حتی اگر بقدر مثقالی یک عملی باشد از بین نمیرود و حاضر است.

الكهف :  105 أُولئِكَ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ لِقائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فَلا نُقيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَزْنا

دو دسته میزان ندارند؟!

یک دسته انبیاء و اوصیاء که خودشان میزان هستند، و یک دسته کفار و مشرکین که اعمالشان حبط شده و میزان ندارند.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “انسان‌شناسی قرآنی | جلسه 50” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید