جلسه 1008 07/09/1403
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین
در محضر روایاتی بودیم که ذیل تفسیر آیه اول سوره نساء در رابطه با ارحام وارد شده بود. و چون بحث مهمی بود که به نظر حقیر یک بحث کاربردی و معرفتی است که امروز گره گشایی دارد و باید حتما مفاهیم دینی را به صورت مصداقی و کاربردی بتوانیم مطرح بکنیم تا رویش برنامه ریزی بشود، وظیفه حوزه بیان این نگاه و طراحیهای این مفاهیم دینی و مصداقی کردنشان هست.
در ارکان حاکمیت اگر از این نگاه توانستند در برنامهها استفاده بکنند کمال نهایی مسئله است. اما وظیفه ما هست که ساده سازی کنیم به صورتی که کاربردی بشود.
لذا این بحثی که در رابطه با رحم مطرح میشود که پایه اولی هر اجتماع و بنیان یک اجتماع را شکل میدهد و اهمیت او در جهات مختلف، که هم در امید به زندگی و هم ثروتمندی جامعه و هم عمران شهرها و کشورها بر اساس روابط پایدار خانواده و رحم شکل میگیرد، غیر از نگاه متعالی که پیوستگی توحید را ایجاد میکند و توحید برکاتش غیر قابل تصور است، به لحاظ روایات میفرمایند حتی اگر به توحید هم اعتقادی ندارند، به مسائل ایمانی هم کاری ندارند، اما این فی نفسه در نظام تکوین اثر گذار است به طوری که حتی اگر اشرار هم این کار را بکنند، حتی اگر غیر مومنان هم این کار را بکنند این اثر برش مترتب است. این دیگر خیلی اهمیت دارد. دائر مدار ایمان فقط نیست. ولی اگر ایمان بهش ضمیمه بشود این اثر و نتیجه مراتب جزایش آنقدر بالاتر میرود که بیش از چیزی است که قابل تصور است. لذا در چند عرصه بیان در این روایات وارد شده است. گاهی در مرتبه نظام و بیان تکوینی است که به ایمان هم کار ندارد. گاهی به لحاظ حقیقت ایمانی بعضی از آثار و نتایج مطرح میشود.
#عام_بودن_تاثیر_صله_رحم_نسبت_به_مومن_و_کافر
در ضمن روایتی بودیم که منصور دوانیقی امام صادق علیه السلام را احضار کرده بود و برای او جایی انداخت. چون قبلا درس حضرت میرفت و شنیدههایی داشت، پسرش را آورد که بشنود در رابطه با جریان رحم و اهمیت رحم.
قبل از اینکه خلیفه بشود میرفت درس امام صادق علیه السلام. لذا شنیده بود. به همین جهت وقتی پادشاه و خلیفه شد، از ترس اینکه فرزندش علیه ش نشورد و بداند رحم چقدر آثار دارد و اگر بشورد خودش هم عاقبت به خیر نمیشود، آورده بود تا کلام امام را در مورد رحم بشنود.
یک روایتی را شنیده بود، وقتی به حضرت عرض کرد که آن روایت رحم را بخوانید، حضرت یک روایت دیگری را خواندند. گفت این خوب است اما این مقصودم نیست. روایت دیگری را حضرت خواندند. گفت این هم خوب است اما آنی که من شنیدم از شما و مقصودم هست این هم نیست. رسیدیم به سومی. همه را هم امام صادق علیه السلام از پیغمبر اکرم نقل کردند که حجت تمام باشد که نگویند اینها از امام صادق علیه السلام است و ما امام صادق علیه السلام را قبول نداریم. همه اینها را از آبائشان از پیغمبر اکرم نقل کردند.
قسمت آخر این بود که صلة الرحم تعمر الدیار و تزید فی الأعمار و إن کان أهلها غیر اخیار. یعنی اگر اهلش هم آدمهای خوبی نباشند، این اثر قطعی است. اثر گذاریاش این است که دیار و شهرها را آباد میکند. نه فقط یک خانواده را، بلکه اگر در یک شهر صله رحم باشد، کل شهر به آن آبادانی و پیوستگی پیدا میکند. ارتباطات جوشش از درون پیدا میکند. همه کار در آن شهر میشود انجام بشود اگر بین مردم پیوستگی باشد. مردمی که پیوسته باشند نتایج کارشان خیلی میشود. ضمیمه میشود توانهایشان به همدیگر. این تازه به صورت عادی هست که ضمیمه میشود توانهایشان به هم و اثر گذاری ایجاد میکند. غیر از اینکه خدا میگوید من هم در جایی که رحمها به همدیگر وصول باشند، آثار غیر عادی هم مترتب میکنم.
در یک روایتی امیر مومنان علیه السلام در خطبهای فرمودند اعوذ بالله من الذنوب التی تعجل الفناء. پناه میبرم به خدا از گناهانی که فناء را تعجیل میکنند. ابن کواء ملعون که خیلی از اوقات حضرت را در وقتی که مشغول خطبه خوانی بودند معمولا باعث اذیت میشد، سوال میکند که آیا گناهانی هست که در فنای آدم شتاب ایجاد بکنند؟ امیر مومنان میفرمایند نعم ویلک قطیعة الرحم، گناهی که باعث تعجیل در فنا میشود قطع رحم است.
قطع رحمها همیشه هم از روی کینه نیست. خیلی از اوقات از روی بی حوصلگی و بی حالی و رها کردن و رخوت و بی انگیزگی است. این هم همین اثر را دارد. گاهی از روی کینه و دشمنی است با هم. گاهی هم از روی بی حالی است. هر کدام هم اثر خودش را دارد. بله،آنجایی که از روی کینه باشد یک اثری دارد، جایی که از روی بی حالی باشد اثرش به گونه دیگری است، ضعیفتر است.
ان اهل بیت یجتمعون و یتواصون و هم فجرة، اهل فامیلی با هم رفت و آمد دارند، کمک هم هستند، با اینکه فاجر هستند، اما فیرزقهم الله، خدا روزیاش را برای آنها فراوان قرار میدهد. فجرهاند، اما یرزقهم الله. خدا رزق را برایشان واسع قرار میدهد.
و إن اهل بیت لیتفرقون و یقطع بعضهم بعضا، با هم اختلاف و تفرق دارند، با هم ارتباط ندارند، فیحرمهم الله و هم اتقیاء. در حالی که با تقوا هم هستند، اما به خاطر قطع رحمشان خدا روزی را ازشان سخت میکند.
امیر مومنان علیه السلام میفرمایند روزی فراوانیاش دائر مدار وصول بودن است. اگر کسی قطوع باشد حتی اگر از اتقیاء باشد تحت فشار قرار میگیرد.
-این جهتی در زیادی اعمار فرمودید که عمری خداوند متعال میدهد که همراه با طاعت باشد نه معصیت، در رزق فجره هم میآید؟ صرفا جهت بهرمندیشان است یا بهرمندی منتهی به کمال است؟
ظاهر این است که برای فجره هم اگر میگوید رزقشان زیاد میشود، رزقی است که برای کمال اینهاست. و الا خدا با این کار عقابشان نمیخواهد بکند. رزقی بدهد که باعث سقوط بیشترشان بشود. یعنی بین اینها آن تعاطف و رحمت و عطوفت، رحمت حق را جلب میکند. یعنی هر چقدر بین خانوادهها رحمت بیشتر باشد، روایت همین تعبیر را دارد که اذا تعاطفت، وقتی با همدیگر تعاطف دارند، ان الرحم اذا تعاطفت، خدای سبحان هم رحمتش را بر آنها نازل میکند. و رحمت حق برای کمال است. ممکن است توفیق توبه پیدا بکنند، ممکن است فرزندان صالح از بینشان در بیاید وقتی اینطور هستند. یخرج الحی من المیت با اینکه فجره بودند و فاسق بودند، اما خدای سبحان در اثر این رفت و آمدهای مهربانانه و محبتی شان این اثر را قرار میدهد که فرزندان خوبی از اینها به دست بیاید که نتیجه آن تعاطف باشد. چون رحمت در بینشان جوشیده است.
#بهرمندی_فجار_از_صله_رحم
#محرومیت_اتقیاء_در_صورت_قطع_رحم
#اشتراک_اتقیاء_و_فجار_در_آثار_وصل_و_قطع_رحم
اگر انسان این را باور کند و بخواهد عمل کند خیلی در روابط اجتماعی اثر ایجاد میکند که یک جامعه اینطور به هم پیوند پیدا بکنند و پیوندهایشان محکم باشد. دشمن هم نمیتواند اینجا اخلال کند. چون دشمن گاهی دنبال این است که گسست را با اخلال ایجاد کند. گاهی بیش از این است. راضی به این مقدار نیست. دنبال این است که درون جامعهای که مقابل دشمن هست، تابع برای خودش پیدا کند. پس گاهی به اخلال راضی است، گسست. گاهی فقط به اخلال راضی نیست. دنبال این است که تابع برای خودش پیدا بکند که بعضی از اینها تابع او بشوند در رفتار و اعمال و سبک زندگی و گفتار و … . و بعضی اوقات بالاتر از این را میخواهد. اگر دستش برسد فقط به اخلال و تابعیت راضی نیست، میخواهد معیت داشته باشند. در معیت مروج فرهنگ او میشوند. پس یک جا اخلال است. دنبال او نیستند. اما گسست است. یک جا تابعیت است یعنی به نحوی است که اینها نگاه بکنند آنها چکار میکنند، همان کاری که آنها دوست دارند انجام بدهند. یک جا بالاتر است، مروج فرهنگ آنها میشوند. دیگر با آنها یکی شدند. مع آنها هستند. اما در این جامعه هستند. معیت باعث میشود اینها دیگر فقط تابع نباشند. بالاتر از تابع هستند. خودشان سر شاخه شدند. حالا یک عدهای تابع اینها میشوند. اینها رفتارشان متعدی است. به دیگران هم سرایت میکند. این میشود معیت.
این معیت گاهی معیت با حق است. گاهی معیت با باطل است. معیت با باطل اوج فرو رفتن است. تابعیت یک مرتبه است، اما معیت اوج فرو رفتن است. گسست هم از همین سنخ است.
روایات از این سنخ زیاد است، دوستان رجوع کنند.
#نقشه_شیطان_برای_تضعیف_مومنین_بواسطه_قطع_رحم
قسمت سوم روایت قبل باقی مانده بود.
قَالَ هَذَا حَسَنٌ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ وَ لَيْسَ هَذَا أَرَدْتُ
منصور گفت این روایت که شما خواندید خوب است، آنی که من شنیدم این نبود
فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع نَعَمْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص صِلَةُ الرَّحِمِ تُهَوِّنُ الْحِسَابَ
صله رحم باعث میشود در قیامت هم کار ساده بشود. حساب ساده بشود. یعنی سختی حساب برداشته میشود. بعضی سختی حساب دارند. حساب ساده و هین و آسان میشود.
#صله_رحم_و_آسانی_حساب_قیامت
وَ تَقِي مِيتَةَ السَّوْءِ
مردن بد برداشته میشود.
قَالَ الْمَنْصُورُ نَعَمْ هَذَا أَرَدْتُ.
آنی که میخواستم پسرم بشنود -حالا این را ما میگوییم- و مراقب باشد سر من نیاورد، بداند اگر با من بدی کرد، خودش هم گرفتار میشود. تقی میتة السوء هم بیشتر منظورش بوده است. او هم به مردن بد مبتلا میشود. یعنی همانطور که سر من بیاورد، نمیگوید این ظالم است، پسر است دیگر. سر خودش هم میآید.
#راه_عاقبت_به_خیری
اینجا هم قصد حسنی نداشت. قصدش بقاء خودش بوده است.
اما باعث شده است که امام صادق علیه السلام استفاده بکنند و سه روایت را به گوش دیگران برسانند.
این هم یک راهی است، گاهی دشمن سبب میشود که بعضی از معارف توسعه پیدا بکنند.
-در روایت دارد که منصور دوانیقی یکی از هفت فراعنه کل دورانهاست. چرا نسبت به خود حضرت که رحمش بود رعایت نکرد؟
باور نداشت اینها را. میخواست بچهاش بشنود تا نسبت به خودش رعایت کند. میداند این حرف راست است، اما نمیخواهد رعایت بکند. چرا؟ علتش این است که پادشاهی و خلیفه بودن برایش شیرینتر است. میبیند امام صادق علیه السلام معارضش است. خلافت را بیشتر دوست دارد. اگر باور نداشت نمیآمد برای پسرش هم اینطور نقل بکند که بگوید بلکه اثر بگذارد. این میشود جحدوا بها و استیقنتها انفسهم. با اینکه انکار میکردند، ولی یقین هم داشتند که درست است. خدا به سر آدم نیاورد که با اینکه باور دارد درست است، اما انکار بکند.
22- ما، الأمالي للشيخ الطوسي بِإِسْنَادِ الْمُجَاشِعِيِّ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ: قِيلَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أَ فِي الْمَالِ حَقٌّ سِوَى الزَّكَاةِ قَالَ نَعَمْ بِرُّ الرَّحِمِ إِذَا أَدْبَرَتْ
آیا در مال ما غیر از زکات واجب چیز دیگری هم هست که لازم باشد؟ میفرمایند بله، آنجایی که رحمی پشت کرده، با تو قطع کرده، روابطش با تو حسنه نیست، از مالت باید صرفش کنی. آنجایی که رو کرده است میشود به طریق اولی که اگر لازم دارد کمکش بکنی. این هم جزء حقوق واجبه است. اما حقوق واجبه اخلاقی که اگر نکردی چوب اخلاقیاش را میخوری.
#حقوق_مالی_ارحام_نسبت_به_یکدیگر
#لزوم_صرف_مال_در_رابطه_با_رحمی_که_قطع_رابطه_کرده_است
وَ صِلَةُ الْجَارِ الْمُسْلِمِ
همچنین وصول بودن نسبت به همسایه مسلمان. چهل همسایه با انسان که ذکر شده است. این توسعه من است که انسان منش باید توسعه پیدا کند، نسبت به فامیل و همسایهها. تا چهل همسایه اینور و آنور حق ویژه دارند. نه اینکه بقیه حق ندارند. اینها حق ویژه دارند. یعنی یک ویژگی است. مثل رحم که کسانی که نزدیکترند حق ویژه دارند، آنهایی که دورترند حقشان کمتر میشود. در همسایهها هم آنهایی که نزدیکتر هستند حق ویژه دارند.
اگر این چهل همسایه را الان که زندگیها آپارتمانی هست، شما افقی و عمودی بخواهید حساب بکنید ببینید چقدر میشود.
همسایه قیدش مسلمان بودن است. در رحم قیدش مسلمان بودن نیست. اما در جار، جار المسلم.
#مقید_بودن_حقوق_همسایه_به_مسلمان_بودن
فَمَا آمَنَ بِي مَنْ بَاتَ شَبْعَاناً وَ جَارُهُ الْمُسْلِمُ جَائِعٌ
حضرت میفرمایند به من ایمان ندارد کسی که سیر بخوابد و همسایه مسلمانش گرسنه باشد. اگر بداند و اینطور باشد، یک مرتبه از شقاوت است، نداند و این سیر باشد و دیگری گرسنه یک مرتبه دیگر است که چرا ندانستی؟ چرا بی خبر بودی؟ بی خبر بودن مجاز نمیکند ترک را که آدم بگوید اگر خبر نداشته باشد راحتتر است.
باید ارتباطات به گونهای باشد که اگر اختلالی هست خبردار بشوید. راهکاری برای این داشته باشید.
این جزء کارهایی است که هم اخبار است هم انشاء است. وظیفه است که انسان در روابطش به گونهای باشد که از همسایههایش خبردار باشد. ارتباط داشته باشد. بی ارتباط نباشند که بی خبر باشد بعد بگوید من خبر نداشتم. خبر نداشتن خودش جرم است.
#شدت_حق_همسایگی
-خیلی مشکل است.
بله. گسست ایجاد کردند. کاری کردهاند که برای ما تثبیت شده است که از همسایه بغلیمان هم گاهی خبر نداریم چه برسد به چهل همسایه اینور و آنور. یعنی گسستها جدی شده است. به سمتی رفته است الان که قطعی شده که کاری نداشته باشیم با همدیگر.
باید جلسات محلی شکل بگیرد. باید در محل افرادی باشند که معمولا در ارتباطات قویتر هستند. انسان ارتباط با آنها داشته باشد. مثلا در محل ما کسانی هستند که خبر داری اینها قویتر از بقیه است. میدانند چه کسی مریض شده است و … . آدم اقلا با آنها ارتباط بگیرد یک خبری بپرسد که ببیند همسایهها حالشان چطور است. ممکن است خودم به تنهایی نتوانم. اما کسانی که ارتباطاتشان قویتر است را آدم میتواند دائما چک بکند. یا بهشان بسپرد. اگر خبری بود از این سنخ به من بگویید. کاری از دست من بر بیاید انجام بدهم. شراکت همسایهها را آدم شکل بدهد. همهاش هم به دوش یک نفر نمیآید.
اینها توسعه من است. منِ انسان گسترده میشود. من الان شده است در حد 60 کیلو خودمان، حد اکثر من و بچه ام. این محصور شدن من و محدود شدن من با نظام توحیدی سازگار نیست.
#راهکار_ارتباط_با_همسایگان
ثُمَّ قَالَ مَا زَالَ جَبْرَئِيلُ ع يُوصِينِي بِالْجَارِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُ.
احساس کردم ارث از من به آنها میرسد. اینقدر به هم نزدیک هستیم.
23- ع، علل الشرائع فِي خُطْبَةِ فَاطِمَةَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهَا فَرَضَ اللَّهُ صِلَةَ الْأَرْحَامِ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ.
نمو عدد. عدد در مراتبی است. عدد از جهت کثرت جامعه یک قوت است. اگر یک جامعهای و قومی تقوا پیشه کنند، فرزندانشان زیاد میشود.
فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً ﴿10﴾
يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً ﴿11﴾
وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَاراً ﴿12﴾
بر اثر تقوا اموال و بنین شما را زیاد میکنم که از نشانهای قوت یک جامعه است. اینکه آقا امروز اینقدر اصرار دارند که جمعیت جوان باید در جامعه زیاد باشد، بحث فرزند آوری، میفرمایند این ارتباطات فرزند آوری را تقویت میکند.
پس ارتباط ارحام با یکدیگر یکی از آثارش گسترش عددی است.
وقتی پیوسته باشند، فرار از جامعهها به جامعههای دیگر، دور شدن از جامعه ایمانی به جامعه کفر کم میشود. روابط وقتی قوی باشد، هجرتهایی که در اثر گسست ایجاد میشود، هر هجرتی مضموم نیست، اما هجرتهایی که در اثر گسست ایجاد میشود، احساس تنهاییهایی که میکنند، احساس میکنند پشت و پناهی ندارند، پشتشان خالی است، میروند جای دیگری که احساس بکنند که شاید یک کاری ازشان بیاید، منماة للعدد بیان میکند که با صله رحم با هم مستحکم میشوند. اینها جزء نتایج این کار میشود. باعث بقاء و کثرت و قدرت یک اجتماع میشود.
لذا اگر میخواهیم اجتماعمان قدرتمندتر باشد، یکی از راهکارهای قدرتمند شدن در اجتماع صله رحم است که باید توسعه
پیدا کند. به عنوان یک راهکار و دوا و دارو برای بیماری اجتماعی باید دیده بشود.
-گاهی در فامیل بزرگترهایی هستند که با وجود آنها ما نمیتوانیم این توسعه روابط رحمی را شروع کنیم.
همیشه اگر انسان منتظر بزرگترها باشد کلاهش پس معرکه است. بزرگترها خیلی وقتها در یک روابطی افتادهاند که صحیح نیست. بله، اگر توانستید بزرگترها را هم اصلاح کنید، جا دارد. اگر نتوانستید از آدم ساقط نمیشود. شما انجام بدهید، این کم کم توسعه پیدا میکند.
#فرزندآوری
#صله_رحم_و_ازدیاد_نسل
#صله_رحم_و_حفظ_سرمایه_انسانی
أقول: قد مر في باب الذنوب التي توجب غضب الله
عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع إِذَا قُطِعَتِ الْأَرْحَامُ جُعِلَتِ الْأَمْوَالُ فِي أَيْدِي الْأَشْرَارِ.
اگر گسستهای اجتماعی زیاد شد، اموال از این جامعه برداشته میشود به دست اشرار میافتد. عقاب میشود این جامعه. عقابش این است که در همان جامعه اگر اشراری هستند، اشرار ثروتمندان جامعه میشوند.
پس یکی راهکارهایی که اشرار حاکم نشوند، اشرار ثروتمندان جامعه نشوند، کار دست اشرار نیوفتد وصل رحم است. ببینید چقدر آثار ذکر شده است. اینها همه واقعی است. صادقند آنهایی که این مطالب را فرمودند. تعارفی نفرمودند.
-چرا چنین اثری دارد؟
عقاب این جامعه است. وقتی گسست ایجاد شد بین اینها، اشرار میتوانند خوب سوء استفاده بکنند از این وضعیت. میتوانند هر کدام را به تنهایی گیر بیاورند، میتوانند بچاپند. اما یک جامعه که به هم پیوسته است، اشرار با هر کدام طرف بشوند، با همه طرف شده اند. چون با همه مقابلند، نمیتوانند کاری انجام بدهند. او آنجا رسواست و اینها اگر در کنار هم باشند، او نمیتواند با اینها کری بکند. لذا قدرت ایجاد نمیشود برایشان. اما ولی وقتی تک تک شدند، قدرت برای اشرار هست. این نظام عادیاش است.
اما نظام الهیاش هم علاوه بر این به این صورت است که عقاب میکند خدا اینها را با این کار. و این اثر عقاب است که پول از دست اینها خارج بشود و به دست آنها برسد.
-اینطور نمیشود توضیح داد که مقصود روایت این است که با توجه به اینکه اشرار هم رحم کسی هستند، این تنها افتادنشان سبب شرور شدنشان هست.
این هم هست. خود رها کردن رحمها نسبت به همدیگر باعث میشود شرور زیاد بشود. خود افراد به تنهایی به شر میرسند. وقتی شرور شد، خود به خود مالی هم که در آن جامعه است به دست اشرار میافتد و مصرفش به نحو شر میشود.
#قطع_رحم_و_تسلط_اقتصادی_اشرار
وَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الذُّنُوبُ الَّتِي تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِيعَةُ الرَّحِمِ
. 24- مع، معاني الأخبار ابْنُ الْوَلِيدِ عَنِ الصَّفَّارِ عَنِ ابْنِ أَبِي الْخَطَّابِ عَنِ ابْنِ أَسْبَاطٍ عَنِ الْبَطَائِنِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص صِلَةُ الرَّحِمِ تَزِيدُ فِي الْعُمُرِ وَ صَدَقَةُ السِّرِّ تُطْفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ
صدقه پنهانی غضب خدا را مینشاند. آتش غضب را خاموش میکند. این هم حکمتی دارد که الان فرصتش نیست.
وَ إِنَّ قَطِيعَةَ الرَّحِمِ وَ الْيَمِينَ الْكَاذِبَةَ لَتَذَرَانِ الدِّيَارَ بَلَاقِعَ مِنْ أَهْلِهَا
قسمهای دروغ که به خدا میخورند قطع رحم الهی است. این به همراه قطع رحم طینی، لتذران الدیار بلاقع من اهلها. شهرها را از اهلش خالی میکند. یعنی شهر رو به کساد میرود، رو به فساد میرود، رو به ویرانی میرود. یعنی قطع رحم شهرها را به چه سمتی میبرد؟ مثل زمینی است که درش هیچ محصولی نیست، خار و خاشاک میشود، نسبت به شهرها همین اتفاق میافتد.
از آن طرف صله رحم عمران شهر را دارد، یعنی شهر زنده است، با طراوت است. شهر امیدوار است. شهری که درش امید نباشد، خمودگی باشد، هیچ کسی با کسی کاری نداشته باشد، این شهر بلاقع است. مثل زمینی است که هیچ درختی درش نیست. مثل زمین بایری است که افتاده است. چقدر تعبیرات قشنگ و زیباست و چقدر هشدار دهنده است.
بلاقع من اهلها. بدون خیر. بدون مصرف. منتها من اهلها. شهرها دچار رخوت، افسردگی، بی حالی و بی انگیزگی میشود. شهرها تبدیل به این حالت میشود.
#قطع_رحم_و_افسردگی_اجتماع
وَ يُثْقِلَانِ الرَّحِمَ وَ إِنَّ فِي تَثَقُّلِ الرَّحِمِ انْقِطَاعُ النَّسْلِ.
رحم را بیمار میکند و مریض میشود. اگر رحم بیمار شود، نسل منقرض میشود. این هم نتیجه نهاییاش است.
نمیشود بگوییم کثرت نسل، اما قبلش خانواده را اهمیت ندهیم. اگر جمعیت را میخواهیم، راه کثرت جمعیت این است که تقویت خانواده صورت بگیرد، ارتباطات ارحام قویتر بشود، این علت برای آن میشود. و الا اگر خواستیم قانونگذاری بکنیم که جمعیت زیاد بشود، اما به خانواده و منشا و علتش کار نداشته باشیم، برای او برنامه ریزی نکنیم، نتیجه نمیدهد.
#قطع_رحم_و_انقطاع_نسل
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
-جایی توصیه به قطع رحم نداریم؟
نه. فقط در جایی که حربی باشند. یعنی در جنگ مقابل هم باشند. اما حتی اگر فاسق و فاجر باشند باید صله رحم کرد. منتها مراتب وصول بودن است. گاهی یک جا آدم باید قطع رحم نکند، اما وصلش هم جوری نباشد که خیلی رفت و آمد بکند تا تاثیر بپذیرد. به نحوی باشد که اگر یک موقع او خواست برگردد امکان پذیر باشد. فقط در جایی که حربی باشند قطع رحم مجاز شده است. آن را هم محدود کردند به این نحو که اگر رحم حربی در مقابل به جنگ آمد، در حد ممکن پسر در مقابل پدر قرار نگیرد در جنگ. کس دیگری پدرش را بکشد. اگر این کار بشود اثر تکوینیاش این است که جوان مرگ میشود و عمرش کم میشود.
#جریان_مراتبی_از_احکام_رحم_نسبت_به_کافر_حربی