همایش “حکیم الهی”

«به مناسبت چهل‌و‌یکمین سالگرد ارتحال علامه‌ طباطبایی رحمةالله‌علیه»

زمان: 25 آبان‌ماه 1401

مکان: دارالقرآن و بیت علامه طباطبایی رحمةالله‌علیه

موضوع: علامه طباطبایی و حقایقی از عظمت تفسیر المیزان

صوت مراسم

متن جلسه

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت استاد عابدینی با قرائت شعری از علامه طباطبایی و تحلیل و بررسی آثار ایشان به سخنرانی درباره شخصیت علامه و حقایقی از عظمت تفسیر المیزان پرداختند.

ایشان ابتدای فرمایشات خود را با این شعر نورانی از علامه طباطبایی رحمه الله آغاز نمودند:

دوش که غم پرده ی ما می‌درید

خـار غـم انـدر دل مـا می خلیـد

در بَرِ استــاد خـرد پیشه ام

طرح نمودم غم و اندیشه‌ام

کاو به کف آیینه ی تدبیر داشت

بخت جـوان و خـرد پیـر داشت

پیـر خرد پیشه و نورانی‌ام

برد ز دل زنگ پریشانی‌ام

گفت که: «در زنـدگی ‌آزاد بـاش

هان! گذران است جهان شاد باش

رو به خودت نسبت هستی مده!

دل به چنین مستی و پستی مده!

زانچه نداری ز چه افسرده‌ای

و زغم و اندوه، دل آزرده‌ای؟

گر ببرد ور بدهد دست دوست

ور بِبَرد ور بنهد، مُلک اوست

ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم

کج نشود دست قضا را قلم

آن چه خـدا خواست، همان می‌شود

وآن چه دلت خواست، نه آن می‌شود

 

استاد تفسیر و فلسفه حوزه علمیه توضیح دادند که این شعر توسط علامه در وصف حالتی سروده شده است که بعد از تذکر استادشان علامه قاضی طباطبایی در مخالفت و نهی از خروج از نجف دست داده است.

ایشان در ادامه بیان داشتند که خدا به ما عنایت کرده که در عصر دو بزرگواری زندگی کرده‌ایم که دارای «تفکر منظومه‌ای» بودند؛ امام خمینی و علامه طباطبایی. هر دوی این بزرگواران نیز دارای شاگردان مشترکی بودند که سبب بسط و تفصیل افکارشان در جامعه و رسیدن آن افکار بلند به دست عموم مردم بود. این عنایت الهی در ایامی بود که مصادف شده بود با حکومت اسلامی و جامعه نیاز جدی به این معارف داشت. 

استاد عابدینی با اشاره به اهمیت مباحث علامه و به ویژه در تفسیر المیزان اضافه کردند: در تفسیر شریف المیزان در همه مسائل آن به توحید پرداخته شده است. ایشان به نقل از آیت‌الله خوشوقت گفتند: علامه طباطبایی وکیل پایه یک خدا در دفاع از توحید در تفسیر المیزان است. همانگونه که قرآن صرفا القای مفاهیم نیست بلکه خودش هدایت‌گر و انسان‌ساز است، المیزان نیز صرفا تبیین مفاهیم نبوده و انگیزه‌بخش و حرکت‌‌آفرین است.

این استاد حوزه و دانشگاه توضیح دادند که مرحوم علامه قائل به وجود غُرَر در آیات و روایات و معارف الهی هستند؛ برخی از غرر آیات که توسط علامه طباطبایی بیان شده است عبارتند از : 

  1. لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ. آیه 22 سوره مبارکه قاف. این آیه، آیه‌ای است که تفاوت نظام ادراکی انسان را در دنیا و آخرت بیان می‌کند.
  2. أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى … . سوره مبارکه أسراء آیه 110
  • وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى. سوره مبارکه نجم آیه 42
  1. ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ . سوره مبارکه حج. آیه شریفه 62
  2. وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ. سوره مبارکه حجر، آیه شریفه 21. که در این آیه پیوستگی همه عالم با خدا در تمام لحظات را بیان می دارد.

ایشان برخی از روایات را نیز دارای همین ویژگی برجستگی دانسته و یکی از غرر روایات را بیان داشتند:

امام باقر علیه السلام ذیل آیه شریفه «و الأمر یومئذ لله» می فرماید: والیوم کله لله؛ یعنی روز قیامت روز حاکمیت نیست، چون حاکمیت همیشه برای خدا بوده و هست، بلکه روز روشن شدن حاکمیت خدا برای همه کسانی است که در دنیا فکر می‌کردند حاکمیتی دارند.

استاد و مدرس تفسیر المیزان، معارف الهی را سرشار از این نمونه های بارز توحیدی و برجسته دانسته و به برخی دیگر از غُرر معارف در تفسیر المیزان پرداختند که یکی از آنها گفتگوی هابیل و قابیل است که آشکار شدن تمام فطرت است. این ماجرا نمونه‌ای است از گفتگو با کسانی که در دنیای امروز تفکر مادی دارند.

و یا اوج فطرت در ماجرای حضرت ابراهیم مشاهده می‌شود.

استاد عابدینی با بیان این که علامه دارای نگاه منظومه ای به معارف دین بوده اند، اضافه کردند که علامه با تحلیل و ترکیب در نظام اندیشه‌ای، در جلد دوم المیزان به بیان مسالک اخلاقی پرداخته است.

ایشان به نقل از المیزان مسالک اخلاقی را به انواع زیر تقسیم و به شرح هر یک پرداختند:

الف. مادی‌گراها؛ یک نگاه در زندگی بر اساس مطامع و اهداف مادی است، که ملاک و معیار مادی گرایان است.

ب. مدح و ذم عامه؛ نگاه ارسطویی و فیلسوفان قدیم این است که هر چه را عامه مردم می‌پسندند خوب است و هرچه را نمی‌پسندند، بد است. خود این نگاه دو حالت دارد:

  1. اگر پسند و ناپسند بر اساس نظام فطرت باشد، مدح و ذم فطری است و پذیرفته
  2. اما اگر بر اساس آداب و رسوم و فرهنگ‌ها باشد، به نسبی‌گرایی شدید دچار خواهد شد.

 

  • مسلک انبیا؛ مسلک ثواب و عقاب است که بر اساس آن مدح و ذم افعال سنجیده می شود.
  • اما مسلک نبی ختمی حضرت محمدمصطفی صلوات الله علیه ؛ مسلک حبّی است.

علامه در ذیل آیاتی که در این مبحث مطرح می‌کند، بسیار مبتهج از معانی شده و اوج می‌گیرد. مثلا در آیات سوره یوسف «رب قد آتیتنی من الملک…» خواننده احساس می‌کند علامه با حضرت یوسف همراه است و در حال اوج گرفتن است.

 

ایشان در پایان سخنان خود گفتند: علامه قرآن را دارای یک غرض واحد می‌داند، که هر سوره بخشی و هر آیه جزئی از همین هدف را دنبال می‌کند. از مبدأ احدیت نازل شده و به همان جا نیز دعوت می‌کند. برخلاف سایر ادیان که از مبدأ واحدیت نازل شده و به آنجا دعوت می‌کند. در حرکت حبی و در این مسیر، رابطه انسان با امام به صورت درونی‌ترین شکل ممکن تصویر شده است، تا جایی که به رابطه «معی» منتهی می‌شود و به اطلاق و ارسال می‌رسد.

ایشان همراهی با مقام ولایت و امام را عامل سرعت سیر در این مسیر حرکت حبی و معیت برشمردند. 

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “علامه طباطبایی و حقایقی از عظمت تفسیر المیزان | همایش “حکیم الهی”” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید