سخنرانی “استاد عابدینی “
«سلسله جلسات نسیم ربانی»
موضوع: انس با قرآن (29 جلسه)
زمان برگزاری: فروردین ماه و اردبیهشت ماه 1399
محل برگزاری: قم، حرم حضرت معصومه(س) – پخش از شبکه قرآن
صوت و فیلم جلسات
- زمانها هم زنده هستند و شعور دارند، و هر زمانی طبق حیات و شعوری که دارد رابطه خاصی بین انسان با خدا ایجاد مینماید، و از منازل سلوک انسان بسوی خداست. هر زمانی در ترکیب با انسان برایش تحفه ای دارد.
در روایت میفرماید: «انّ لربّكم فى ايّام دهركم نفحات الا فتعرّضوا لها» هر زمانی برای شما نفحات و جذباتی دارد که حواستان باشد از آن بهرهمند شوید. اگر زمان را قدر ندانیم سرعت عبور زمانها زیاد است. - امام حسین (علیه السلام) میفرماید «یا ابن آدم إنما أنت أیام کلما مضی یوم ذهب بعضک» “ای فرزند آدم، همانا تو ایامی و هر روزی که میگذرد بعضی از تو میگذرد”. اگر انسان زمان را خودش دید چون خودش را دوست دارد حاضر نیست هیچ زمانی را از دست بدهد.
در بیان یکی از اولیاء خدا آمده: «العبد الصالح يتجمّل بكل يوم عند ربه»، بندهی صالح با هر روزی پیش خدا یک تجمّل ویژه و جمال خاصی پیدا میکند. هر روزی برای بندهی صالح یک زینت است.
#ماه_رمضان هم یک #زمان_ویژه است که انشاءالله برای ما یک #زینت_ویژه باشد.
- ماه رمضان، ماه خودشناسی من حقیقی انسان، با انقطاعش از من وهمی و قطع تعلق از بدن
- قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) : «أَجِیعُوا أَکْبَادَکُمْ، وأعِروا أجسادکم، لعلّ قلوبکم تری اللّه عزّ و جلّ»
گرسنگی بر شکمهایتان بدارید، و بر بدن هایتان سخت بگیرید، شاید قلبهایتان خداوند متعال را ببیند.
(المراقبات، آیت الله ملکی تبریزی، ص١۵۴)
- اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ … (آل عمران، ٢و٣)
قرآن تنزل بالحق از حقیقتِ حیات و تجلّیِ خدای حیّ قیوم است، پس با حکمت و شعور ربانی حاضر است و کاملا زنده و مطابق نیاز هر مخاطبش با وی سخن میگوید
- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله) : الْقُرْآنُ مَأْدُبَةُ اللَّهِ فَتَعَلَّمُوا مَأْدُبَتَهُ مَا اسْتَطَعْتُم (بحار الأنوار ج۸۹ ص١٩)
- قرآن سفرهی پهن الهی است، هرچه ميتوانيد از آن بهرهمند بشويد. باور كنيم قرآن كلام الهی است كه برای تمام انسان ها، همه نیازهای حقیقی و فطریِ انسان را پاسخ داده است. هرآنچه ما میخواهیم و نیاز واقعی ماست بر سر این سفره است.
- نيازهای انسان نامتناهی است، و خدای کریم و خالق و رازق و قادر و عالم و حكيم ما سر سفرهی کریمانهاش تمام نيازهای نامتناهیِ ما را اجابت فرموده است.
- قرآن «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» است، کلید گشاینده و آشکار کننده و مبیّن همه چیز است. اگر این توجه را به قرآنِ زنده و حاضر و باشعور کنیم، چقدر قرآن برایمان عزیز و باشکوه و چشیدنی میشود.
- عنِ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ هَذِهِ الرِّوَايَةِ «مَا مِنَ الْقُرْآنِ آيَةٌ إِلَّا وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ»، قَالَ [الباقر ع] : َ ظَهْرُهُ تَنْزِيلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِيلُهُ مِنْهُ مَا قَدْ مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ يَجْرِي كَمَا يَجْرِي الشَّمْسُ وَ الْقَمَر ... (بحارالانوار ج۸۹ ص۹۷).
- امام باقر (علیه السلام) فرمود: قرآن کریم ظاهرش تنزیلِ اوست، و باطنش تأویلِ اوست، بعضی از تأویل باطنش قبلا گذشته و بعضی هنوز محقق نشده، قرآن همانند جریان دائمیِ خورشید و ماه، همیشه تابان و مستمر در جریانی تازه پرتوافشانی دارد.
- قرآن مانند خورشید است که هر روز طلوعی تازه دارد (تابشی تازه بر مصادیق جدیدی دارد). اگر سوره ای را هرروز میخوانیم، برایمان هر روز تابشی جدید دارد، و سفرهای دیگر غیر از سفرهی دیروز پهن کرده است.
در هر شرایطی و هر وضعی که هستیم قرآن برای ما پاسخی مناسب حالِ جدیدمان دارد. - إنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا بَالُ الْقُرْآنِ لَا يَزْدَادُ عِنْدَ النَّشْرِ وَ الدِّرَاسَةِ إِلَّا غَضَاضَةً؟ فَقَالَ [الصادق ع] : لِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يُنْزِلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لَا لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِي كُلِّ زَمَانٍ جَدِيدٌ وَ عِنْدَ كُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة. (عیون اخبار الرضا ع، ج۲ ص۸۷)
شخصى از امام صادق (عليه السلام) پرسيد: چيست كه قرآن در مواقع نشر و درس جز تازگى و شادابى نمىافزايد؟ فرمود: زيرا كه خداوند قرآن را براى زمان خاصّى نازل نفرمود، و همين طور براى مردم معيّنى دون مردم دیگر نفرستاد، و بلکه قرآن در هر زمانى جديد و تازه است، و براى هر قومى تا یوم قيامت نوآورى و خرّمى و تازگی دارد. - سأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ ظَهْرِ الْقُرْآنِ وَ بَطْنِهِ؟ فَقَالَ [الباقر ع] : ظَهْرُهُ الَّذِينَ نَزَلَ فِيهِمُ الْقُرْآنُ وَ بَطْنُهُ الَّذِينَ عَمِلُوا بِمِثْلِ أَعْمَالِهِمْ يَجْرِي فِيهِمْ مَا نَزَلَ فِي أُولَئِك. (معاني الاخبار ص۲۵۹)
از امام باقر (عليه السلام) در مورد ظاهر و باطن قرآن پرسیدم؟ حضرت فرمود: ظاهر قرآن کسانی هستند که بر [نمادِ] آنان نازل شده و باطنش کسانی هستند که [بعد از نزول قرآن آمدهاند و] همانند گروه اوّل عمل مىكنند و هر چه دربارۀ آن گروه نازل شده دربارۀ اينها هم جارى مىشود.
- هرچقدر انسان، قرآن را نامه محبوب ببیند خستگی نسبت به آن پیدا نمیکند، و عاشقانه تر با آن انس میگیرد. با اینکه گفتیم قرآن هر روز تجلّی جدیدی دارد، اما اگر تکرار هم بود تکرارش برای کسی که عاشق باشد شعف انگیز است.
- سفر با قرآن، از مقام ظاهر الفاظش در «قُرْآناً عَرَبِيًّا»، تا باطنیترین مراتبش نزد خدا در «لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكيم»، با #محبت امکان پذیر میشود. (آیات 3و4 زخرف).
- محبت یکی از قوای وجودی ماست. انسانی که حال محبت او را فراگرفته، نیروی محبت او را میبرد تا به محبوبش میرساند، حتی اگر محبوبش فرامکان و فرازمان باشد. کسانی که دوست داشتند با امیرالمؤمنین (ع) باشند، و نیز منتظرانی که دوست دارند با امام قائم (عج) در ظهورش باشند، این نیروی دوستی و محبت آنها را به محبوبشان میرساند. نه حجاب زمان گذشته مانع ادراک کمالات محبوب است، و نه حجاب زمان آینده؛ قدرتِ محبت فوق زمان و مکان انسان را میرساند.
- امام خمینی(ره)مینویسد: فرزندم! با قرآن، اين بزرگ كتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن؛ و راهى از آن به سوى محبوب باز كن و تصوّر نكن كه قرائت بدون معرفت اثرى ندارد كه اين وسوسه شيطان است. آخر، اين كتاب از طرف محبوب است براى تو و براى همه كس، و نامه محبوب، محبوب است، اگرچه عاشق و محبّ، مفاد آن را نداند، و با اين انگيزه، حبّ محبوب كه كمال مطلوب است به سراغت آيد و شايد دستت گيرد. ما اگر در تمام لحظات عمر به شكرانه اين كه قرآن كتاب ما است به سجده رويم، از عهده برنيامده ايم.
- آیت الله بهجت (ره) میفرمودند محبت و خدمت به قرآن باعث ارتباط با قرآن میشود، و قرآن با محبت ما خودش را به ما نشان میدهد. هرکاری که خدمت به فرهنگ قرآنی محسوب بشود (در عرصه فردی یا اجتماعی) انجام دهیم. هر خدمتی که انسان به قرآن بکند احساس میکند که رابطه اش با آن صمیمی تر شده و قرآن برایش گویاتر است.
- چون این کتاب «زبان فطرت» است باید ارتباط ما با او صمیمی و گرم باشد و حلاوت و شیرینی قرآن را که زبانِ جان ماست بچشیم.
- دنبال این باشیم که در این ماه مبارک رمضان، اولا خدمت فردی به قرآن داشته باشیم در اصلاح خودمان با قرآن، و ثانیا خدمت جمعی داشته باشیم. دنبال ترویج سبک زندگی قرآنی باشیم. هم ظاهرش که تلاوت اوست اکرام کنیم، و هم باطنش که عمل به قرآن است اکرام کنیم. قرآن زنده و باشعور است و هرقدر محبت و خدمت و اکرام ما به او بیشتر بشود، قرآن هم به ما بیشتر محبت میکند، که محبت او به ما در فهم عمیقتر و انس لطیفتر و استعدادِ عمل به اوست.
- از وصایای امیرالمؤمنین(ع) به فرزندش محمد حنفیه» : و عليك بقراءة القرآن و العمل بما فيه و لزوم فرائضه و شرائعه و حلاله و حرامه و أمره و نهيه و التهجد به و تلاوته في ليلك و نهارك فإنه عهد من الله تبارك و تعالى إلى خلقه فهو واجب على كل مسلم أن ينظر كل يوم في عهده و لو خمسين آية»
(وسایل، ج١۵ ص١٧١) - و تو را سفارش میکنم به خواندن قرآن، و عمل بمحتواى آن، و ملتزم بودن به رعایت فرائض و شرايعش، و حلالش و حرامش، و امرش و نهيش، و شبزندهدارى با قرآن کنی، و در شب و روزت تلاوتش کنی، زيرا كه قرآن #عهد_خدا بسوى خلق او است، و از اين رو بر هر مسلمانى واجب است كه هر روز در عهد و پیمان خود بنگرد، اگر چه با خواندن پنجاه آيه باشد»
- قرآن، انسان را با آن عهدی که با خدا در یوم میثاق بسته مرتبط میکند. عهدی که فرمود: «أشهدهم على أنفسهم أ لست بربكم؟قالوا بلى شهدنا» (اعراف ١٧٢). ارتباط با این عهد الهی، اهل شوق را به وجد میآورد.
- تحقق روح توحید و عهد جمعی، درجمعهایی که برای تلاوت قرآن، و عمل به قرآن شکل میگیرد
- در جلسات قبل توجه کردیم که: قرآن موجود زنده است، و زمان هم موجود زنده است، و انسان هم که موجود زنده است؛ این سه موجود زنده باهم رابطه برقرار میکنند، و هر رابطه ای بین سه موجود زنده، در هر زمان و هر آیه قرآن و هر حالی که در انسان واقع میشود، گره این سه باهم اثر خاص خود را دارد، که آن موقعیت گره خاص بین حال انسان و آن زمان خاص و آن آیه خاص، یک تجلّیِ خاصّ دارد و هیچگاه تکرارپذیر نیست. نه آن زمان تکرارپذیر است، و نه آن تجلّی خاص آیه تکرارپذیر است، و نه انسان تکرار پذیر است. لذا هر لحظه ای را که در رابطه با قرآن ازدست دادیم دیگر برگشتپذیر نیست.
- اگر نمازهای پنجگانه در ظرف زمانی پنج وقتِ خاص برای ما قرار داده شده است، معلوم میشود که قرآن خواندن در آن نمازها و بعدنمازها و در هر زمان خاص آثار ویژه اش را دارد. لذا سعی کنیم برای قرآن خواندن هم اوقات ویژه قراردهیم.
- اميرالمؤمنین(ع) در دعای کمیل میخواند: «يَا رَبِّ أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ أَعْظَمِ صِفَاتِكَ وَ أَسْمَائِكَ أَنْ تَجْعَلَ أَوْقَاتِي مِنَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً»، «خدایا بحقت و قدست و اعظم صفات و اسمائت از تو میخواهم که همه اوقاتم از شب و روز با ذکر تو آبادی و عمران بیابد». و میدانیم که ذکر خدا «قرآن کریم» است و بالاترین ذکر است.
-
برخی بزرگان اساتید اخلاق فرموده اند که قرائت قرآن در بین الطلوعین صبح بسیار تأثیرگذار است. میفرمودند سعی کنید روزی ۵۰ آیه از قرآن را بخوانید (و اگر بشود این قرائت در بین الطلوعین باشد)، و از این آیات بر ۵ آیه اش توجه ویژه و تفکر کنید، و یک آیه از آن را سعی کنید در آن روز مراقبه کنید که به آن عمل کنید و در خدمتش باشید. اگر هم در بین الطلوعین موفق به خواندن نیستید، در شب بخوانید و آن یک آیه را در روز بعدش عمل کنید.
- قال الله تعالی: «و إذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصتوا لعلكم تُرحمون»، «و هرگاه قرآن خوانده شود، به آن گوش دهید و ساكت شوید (تا بشنوید)، باشد كه مورد رحمت قرار گیرید» (اعراف ۲۰۴)
- ما عادت داریم که قرآن را میخوانیم و تلاوت میکنیم، اما باید توجه کنیم که «شنیدنِ قرآن» هم یکی از منازل ارتباط با قرآن است. خوب شنیدن یکی از هنرهایی است که باید بیابیم. گاهی انسان در وقت شنیدن توجّهش بگونهای جلب میشود که در وقت خواندن آن توجه را نمیکند.
- برخی از بزرگان میفرمودند: «قبل از خواندنِ قرآن، قرآن را بشنوید». حتی در شنیدن، میگویند که ابتدا احساس کنید آیات قرآن را از استاد معنوی و محبوبتان میشنوید، که شنیدنِ از استاد، انسان را به یک مرتبه از فهم میرساند، در مرتبه بالاتر احساس بکنید آیات قرآن را از زبانِ پیامبر اکرم(ص) میشنوید که این مراقبه بالاتری ایجاد میکند، و در مرتبه نهایی احساس بکنید که این آیات همین الان دارد نازل میشود و دارید از زبانِ خدای سبحان میشنوید، و مراقبه اش را بیابید.
- بدانیم که هر آیه ای از قرآن را که در هر موقعیتی از جایی میشنویم، آن آیه برای ما پیغامی خاص دارد. با اینکه آن آیه را ممکن است هزاران نفر بشنوند، اما آیه با هرکدامشان کار خاصی دارد. اگر این را باور کردیم هرگاه که آیه ای را میشنویم دنبال این میرویم که این آیه الان با من چکار دارد؟ چه پیامی برای من دارد؟ کم کم یاد میگیریم که پیام خاص قرآن به خودمان را کشف رمز کنیم. اگر مقصود قرآن را که برای ما آورده عمل کردیم، این موجب کشف رمزهای بالاتر از آیات در کارشان با ما میشود.
- قرآن را اینگونه بشنویم و بخوانیم که وقتی در مورد جهنم میگوید احساس بکنیم که ناله جهنمیان را میشنویم، و وقتی در مورد بهشتیان میگوید بیابیم که همین الان با آنها محشوریم و تنعّم آنها را در بهشت میبینیم. همانگونه که امیرالمؤمنین در مورد متقین (خطبه ١٩٣ نهج البلاغه) میفرمایند:
- «إِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَخْوِيفٌ أَصْغَوْا إِلَيْهَا مَسَامِعَ قُلُوبِهِمْ وَ ظَنُّوا أَنَّ زَفِيرَ جَهَنَّمَ وَ شَهِيقَهَا فِي أُصُولِ آذَانِهِم؛ فَهُمْ حَانُونَ عَلَى أَوْسَاطِهِمْ، مُفْتَرِشُونَ لِجِبَاهِهِمْ وَ أَكُفِّهِمْ وَ رُكَبِهِمْ وَ أَطْرَافِ أَقْدَامِهِمْ، يَطْلُبُونَ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى فِي فَكَاكِ رِقَابِهِمْ»،
«هر گاه به آيه اى مى رسند كه ترس از خدا در آن باشد، گوش دل به آن مى سپارند، و گويا صداى بر هم خوردن شعله هاى آتش، در گوششان طنين افكن است، پس قامت به شكل ركوع خم كرده، پيشانى و دست و پا بر خاك ماليده، و از خدا آزادى خود را از آتش جهنّم مى طلبند». -
«فَإِذَا مَرُّوا بِآيَةٍ فِيهَا تَشْوِيقٌ، رَكَنُوا إِلَيْهَا طَمَعاً وَ تَطَلَّعَتْ نُفُوسُهُمْ إِلَيْهَا شَوْقاً وَ ظَنُّوا أَنَّهَا نُصْبَ أَعْيُنِهِمْ»،
«وقتى به آيه اى برسند كه تشويقى در آن است، با شوق و طمع بهشت به آن روى آورند، و با جان پر شوق در آن خيره شوند، و گمان مى برند كه نعمت هاى بهشت برابر ديدگانشان قرار دارد».
- «إِنَّ في ذلِكَ لَذِكرى لِمَن كانَ لَهُ قَلبٌ أَو أَلقَى السَّمعَ وَ هُوَ شَهيد»، همانا در آن تذکری است برای آنکه او را قلب (بیدار) باشد یا گوش فرادهد درحالی که (به دل) حاضر باشد(ق۳۷)
- انسان اساس وجودش در فطرتش بر اقرار بر توحید و شهادت بر ربوبیت حضرت حق است (آیه ۱۷۲ اعراف). بین توحید و طهارت تلازم است (همانگونه که بین شرک و نجاست تلازم است: «إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ»). فلذا این «توحیدِ فطری» نشان از مرتبه ای از «طهارتِ فطری» است، که این مرتبه از طهارت را همه انسانها در ابتدا دارند. از مرتبه ادراکاتِ فطری آغاز کنیم، اما در آن متوقف نشده، و طهارت بالاتر و توحید بالاتر را
- از طرف قرآن، بیان و گویایی اش همیشه کامل است. اگر ما ارتباطمان با قرآن کامل نیست، علتش به خود ما برمیگردد. ما با رشد در مراتب طهارت، مراتب درک و اتحاد بالاتری با حقیقت قرآن را مییابیم. از رعایت آداب طهارت ظاهری آغاز کنیم و به مراتب طهارت باطنی هم بالا رویم.
- قال الله تعالی: «فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيم»،
وقتی میخواهی قرآن بخوانی، از شرّ شیطان راندهشده، به خدا پناه ببر؛ (النحل، ۹۸). - در خواندن کلمهی حقِّ قرآن کریم هم باید به خدا پناه ببریم و ابتدایش به ذکر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» توجه کنیم، تا حال و ذهن و قلب انسان تحت تصرّف شیطان نباشد که بخواهد از کلمهی حق استفادهی باطل کند. این استعاذه، یکی از منازل طهارت است، که اگر انسان با تخلیه شدن از تصرفاتِ شیطانی واردِ این منزلِ طهارت استعاذه شد، این انسان طهارت یافته میتواند وارد منزل «بسم الله الرحمن الرحیم» بشود.
- قطعا شیطان دشمنِ رابطه یافتنِ ما با قرآن است، و هر کاری که بتواند در مقابلهی با این ارتباط میکند. شیطان باری برای حضرت عیسی (علیه السلام) متمثل شده و به ایشان گفت بگو «لا اله الا الله». حضرت عیسی (علیه السلام) فرمود: «كلمة حق و لا أقولها بقولك»؛ من از تو تبعیت نمیکنم و این «لا اله الا الله» که تو میخواهی نمیگویم. من برای خدا میگویم «لا اله الا الله»، نه چون تو گفتی. (إحياء علوم الدين، جلد۸ ص۵٣).
چون درخواست شیطان «كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِل» است (اشاره به خطبه ۴۰ و حکمت ١٩٨ نهج البلاغه)، یعنی حتی اگر در کلمه حقّ توحید هم شیطان را تبعیت کند، این تبعیت برای شیطان ذخیره میشود و در جای دیگری شیطان از همین تبعیت استفاده کرده و ضربه خودش را میزند. -
لذا در خواندن کلمهی حقِّ قرآن کریم هم باید به خدا پناه ببریم و ابتدایش به ذکر «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» توجه کنیم، تا حال و ذهن و قلب انسان تحت تصرّف شیطان نباشد که بخواهد از کلمهی حق استفادهی باطل کند. این استعاذه، یکی از منازل طهارت است، که اگر انسان با تخلیه شدن از تصرفاتِ شیطانی واردِ این منزلِ طهارت استعاذه شد، این انسان طهارت یافته میتواند وارد منزل «بسم الله الرحمن الرحیم» بشود.
- قال الله تعالی: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم»
- خداوند رحمان «بسم الله الرحمن الرحیم» را تابلوی قرآن قرار داده است، و عظمت کتاب الهی با آغاز به «بسم الله الرحمن الرحیم» ابدیت پیدا میکند. هر «بسم الله» در هر سوره ای مختص به غرض و هدف و مأموریت هدایت الهی در همان سوره است، لذا در نماز اگر «بسم الله» برای یک سوره خواند و بعدش خواست سوره دیگری بخواند باید تکرار کند و «بسم الله» همان سوره دیگر را بخواند.
- یکی از دوستانمان میگفت وقتی اولین بار به درس علامه حسن زاده (حفظه الله) رفتیم ایشان ابتدای درس یک «بسم الله الرحمن الرحیم» خاصّی آنچنان با مراقبه گفت که تا عمق وجود ما نشست، و من احساس کردم که تاکنون «بسم الله» واقعی را نشنیده بودم و این اولین باری بود که شنیدم! اگر کلامی با مراقبه و دقت و توجه به روحانیتش از دهان ما خارج شود، قطعاً تأثیرش بسیار بیشتر از وقتیست که صرفا به لقلقه زبان بگوییم.
- قالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) : يَا عَبْدَ اللَّهِ بن یحیی! الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ تَمْحِيصَ ذُنُوبِ شِيعَتِنَا فِي الدُّنْيَا بِمِحَنِهِمْ لِتَسْلَمَ لَهُمْ طَاعَاتُهُمْ وَ يَسْتَحِقُّوا عَلَيْهَا ثَوَابَهَا … َ تَرْكُكَ حِينَ جَلَسْتَ أَنْ تَقُولَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ- فَجَعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ لِسَهْوِكَ عَمَّا نُدِبْتَ إِلَيْهِ تَمْحِيصاً بِمَا أَصَابَك … (بحارالانوار، ج٧٣ ص٣٠۵).
- عبدالله بن یحیی، یار امیرالمؤمنین (علیه السلام) باری نزد حضرت، وقتی که بهنگام نشستن بر صندلی «بسم الله» نگفت، به ابتلای شکستن صندلی و افتادن و زخمی شدنِ سرش مبتلا شد، و حضرت با دست کشیدن بر سرش جراحت وی را شفا بخشید و به او گفت که علت این بلا، گناهت در نگفتنِ «بسم الله» بود، و شکر خداوند را که گناهان شیعیان ما را در همین دنیا با ابتلائات از آنها پاک میکند. لذا اگر هر کار مهمّی را با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز نکنیم آن کار ابتر و ناقص و ناتمام میشود. طاعات ما با «بسم الله» سالم میماند و به تمامیّت و خلوص میرسد.
- قال الله تعالی: «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقين» (سبأ ۳۹)
- هرقدر «من» انسان توسعه یابد با «توسعهی من»، انفاق نیز وسعت مییابد. ابتدا انسان پدر و مادر و فرزندان و همسر و خانوادهی خود را هم «خودش» میبیند و خرج کردن و نفقه و انفاق در این مرتبه برایش بسیار راحت است، بتدریج با توصیه های دینی، همسایگان و هم محله ای ها و مؤمنین اهل شهر و دیارش را هم «خودش» میبیند و خرج کردن برای آنها را هم خرج برای خودش یافته و راحت انفاق در این سطح میکند. تا جایی که با تربیت دینی، تمام مؤمنین و بلکه تمام انسانهای مستضعف را در «وسعت مَنِ خودش» میبیند و همه متصل به یک جسم تلقی می شوند و برای تسکین ضعف هر عضوی در این «وسعتِ مَن» اقدام می کند.
- قال الله تعالی: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن» (المزمّل ۲۰)
- با وضو و رو به قبله قرآن بخوانید. علامه حسن زاده میفرمودند که برخی اوقات با احساس محضر امام معصوم بایستید و قرآن بخوانید. هرکدام از اعضای بدن ما یک «ادب خاصی» را در محضر قرآن باید داشته باشند که عبادتِ آن عضو محسوب میشود و اثری را دارد. قرآن را نگاه کنید و بخوانید که عبادتِ چشم باشد. با ادب دست به خط آیات بکشید و عبادتِ انگشتانِ دست بدانید. ادبِ حضور قرآن را رعایت کنید و با ادب در محضرش باشید (مثلا پا دراز نکنید و عبادتِ پا را در ادبِ نشستن یا ایستادنش بدانید).
- قال الله تعالی: «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلا» (المزمّل ۴)
- قرآن را آرام (نه تند و نه کند) بصورت ترتیل و ترتیبی بخوانیم و با صوت حزین و زیبا بخوانیم که عبادت زبان محسوب میشود. البته قصدمان از خوب خواندنِ قرآن، برای این باشد که به امر امامان و خدای تعالی هست و اینکه حال قلبمان از این خواندنِ حزین و زیبا منقلب شود، نه برای جلوهگریِ خودمان که صوتمان را با قرآن نشان بدهیم.
- قرآن را به قصد ارتباط با «خزائنِ غیبیِ قرآن» بخوانیم و با رعایتِ آداب در محضر قرآن به فتح و گشوده شدن آن خزائن راه بیابیم. به تعبیر روایت، قرآن را با «الْحَالُّ الْمُرْتَحِل» بخوانیم، که فرمودند یعنی: «فَتْحُ الْقُرْآنِ وَ خَتْمُهُ، كُلَّمَا جَاءَ بِأَوَّلِهِ ارْتَحَلَ فِي آخِرِهِ»، «قرآن را باز کند (و خواندنش را آغاز كند) و بانجام رساند و هر زمان كه از اولش درآيد تا به آخرِ قرآن كوچ كند».
- قال الله تعالی: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقان» (البقره ۱۸۶)
- خواندن قرآن در ماه رمضان، این ترکیب یک اثر جدیدی ایجاد میکند. یک آیه در ماه مبارک رمضان مطابق یک ختم قرآن انسان را حرکت و سرعت میدهد. همانطور که در قرآن کریم میفرماید «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» که نتیجهی مراقبهی یک شب قدر بالاتر از یک عمر هزار ماهه اثر دارد، قرائت قرآن هم در این لحظات مقدس ماه رمضان با تصرّف خدای سبحان یک آیه اش به اندازه شش هزار آیهی کل قرآن اثر دارد. اگر با این نگاه که قرآن را در ماه رمضان بیشتر عمل بکنیم و در زندگیِ ما آشکارتر باشد همچنانکه «نزولِ قرآن» در ماه رمضان محقق شد، «صعودِ انسان» هم در ماه رمضان محقق میشود. اگر در شبهای قدر تقدیراتِ انسان نازل میشود، قطعا صعودِ اعمالِ انسان هم در همین شبها امکان پذیر است.
- همهی کتابهای آسمانیِ انبیاء گذشته هم مانند قرآن، در همین لحظاتِ مقدس ماه رمضان نازل شده است، که نشان از عظمت این زمان در ارتباط با کتب الهی میدهد. در روایت میفرماید: «نَزَلَتْ صُحُفُ إِبْرَاهِيمَ فِي أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ لِسِتٍّ مَضَيْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْإِنْجِيلُ لِثَلَاثَ عَشْرَةَ لَيْلَةً خَلَتْ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الزَّبُورُ لِثَمَانِيَةَ عَشَرَ خَلَوْنَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ أُنْزِلَ الْقُرْآنُ فِي ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ مِنْ شَهْرِ رَمَضَان»، صحف ابراهیم در شب اول ماه رمضان، تورات در شب ششم، انجیل در شب سیزدهم، و زبور در شب هجدهم، و قرآن در شب بیست و سوم ماه رمضان نازل شده اند.
(الکافی، ج٢ ص۶٢٩). - کتب سابقین در اوایل ماه و دو دهه اولش نازل شده، و قرآن کریم که اخذش سنگین ترین و اثرش جاودانه ترین بوده، در اواخر ماه و دهه سومش نازل شده است.
در این مورد یک بازخورد بنویسید