بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: عرضه اعمال بر امام زمان (عج) در هر زمان؛ شهود امام نسبت به اعمال انسان از درون خود آن شخص است، که با عمودی از نور الهی، احاطه و نگاه، بر وجود همه دارند.
بحث امشب مشترک بین نظام امامت و نبوت است. آثار معرفتی و اخلاقی زیادی هم دارد. بحث عرض اعمال است. بحث عرض اعمال که میتواند خیلی برای انسان مراقبه ایجاد بکند، روایات مختلفی دلالت دارد. بحث حقیقت عرض اعمال یک حقیقتی است، ایامی که عرض اعمال میشود، کسانی که عرض اعمال میششود، شاهدانی که میبینند، اینها بحثی است که در روایات بهش پرداخته میشود. البته بحث عرضش عریض است و دامنه اش وسیع است. در حد مقدور جلسه در خدمت دوستان هستیم.
در بحث عرض اعمال آیه شریفه ای که شاید جزء مهمترین آیاتی است که دلالت میکند بر بحث عرض اعمال، آیه 105 سوره توبه است
وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿105﴾
از قل اعملوا از اطلاقش استفاده میشود مومن و کافر و منافق، هر کاری میخواهید بکنید، خطاب به مومن تنها نیست، هرچند شرافتش تنها برای مومن نیست. هر کسی میخواهید باشید ،هر کاری میخواهید انجام بدهید انجام بدهید، فسیری الله عملکم و رسوله و المومنون. اعمال شما را زود باشد که خواهند دید. این زودباشد به معنای بلافاصله بعد از عمل است. این عمل شما را خدا میبیند، رسولش میبیند، مومنون میبینند. این تعبیر که خدا میبیند، رسولش میبیند و مومنون، خیلی تعبیر سنگینی است. خداوند از جنبه احاطی میبیند. تار و پود وجود انسان به خدا تعلق دارد. از وقتی خطور بر نیت میکند، همان موطن هم خدای سبحان برش مطلع است، نه فقط وقتی ظهور عینی پیدا میکند. بلکه مرتبه سر و حتی مرتبه سر متسر بسر وقتی خطور انجام عمل در این فرد هست، خدای سبحان مطلع است. تمام مبادی این عمل را خدا بهش مطلع میشود. اگر فقط عمل بیرونی بود، ممکن است انسان ظاهر خوبی برایش ایجاد بکند. نشان بدهد عمل صالح است. اما پشت این و باطن این عمل کمال شقاوت باشد. عمل را با تمام عقبه اش خدای سبحان میبیند و اگر خدای سبحان عمل را با تمام عقبه اش میبیند، همین نگاه و رویت برای رسولش محقق میشود. سیری الله. رویت هم یقینی ترین مرتبه علم است. گاهی انسان میشنود، گاهی انسان میبیند. لذا این تفاوت بین شنیدن و دیدن خیلی زیاد است که سیری الله، میبیند، نه فقط گزارش عمل به او داده میشود. یک وقت میگویند گزارش عمل به خدای سبحان داده میشود، این یک مرتبه از مسئله است که به آنها میگویند فلانی چه کرد. اما سیری الله. دیدن، رویت، غیر از شنیدن است. تمام زوایا و دقایق عمل هم دیده میشود به خصوص اگر با چشم خدا باشد. چشم خدا نه ابزار و آلات. همان بصیر بودن خدا باشد. اگر از جنبه بصیر بودن خدا باشد چیزی مخفی نمیماند. هرچند در تاریکی شب در پستو خانه در خلوت و تنهایی انجام بدهد. آنی که بصیر است هیچ کدام از اینها برایش مانع و حاجب نیست. همین رویت برای رسول و مومنون هست. مصداق تام مومنون حضرات معصومین هستند. اینگونه نیست که فقط امام زنده رویت بکند. نه. در روایت دارد که حضرات پس از وفاتشان هم همه شان اعمال انسان را رویت میکنند. اما امضا و تایید و مهر و بالا رفتن یا نرفتن بواسطه حقیقت امام زنده و حی محقق میشود. اما بقیه هم شاهد هستند که روایات زیادی در این مسئله هست.
در آیه دارد که ستردون الی عالم الغیب و الشهاده فینبئکم بما کنتم تعلمون. خودتان هم این عمل را بعدا خواهید دید. اما در قیامت. در قیامت شهود شهودی میشود که خود شخص هم شاهدش میشود. اینکه در اینجا شهود محقق میشود، آنجا شفاعت دائر مدار شهادت در اینجاست. مومنونی که در اینجا شاهدند یا رسولی که شاهد است، در قیامت شفیع است. البته اگر شهادت شهادت به عمل صالح باشد. و الا اگر شهادت شهادت عمل ناصالح باشد دوری از شفاعت و بغض و جدا شدن است.
در پاسخ: به حسب ترتب نیت و رویت میشود سین در سیری الله به کار برود. ترتب زمانی نیست. ترتب رتبی است.
قول دیگر این است که این سین سین تحقیق است. اضافه در فعل، علامت تاکید بیشتر است. گاهی باب استفعال می آید به ظاهر، آدم فکر میکند طلب است، ولی اینطور نیست. از باب تاکد زیاد است.
اینجا هم سیری الله به عنوان تحقیق است. اگر کسی سین را سین تحقیق گرفت دیگر توجیهات قبلی را نمیخواهد. اما اگر سین زمانی گرفتیم، یعنی عرض اعمال باید بعد باشد. بعد زمانی نیست. اما عملش باید محقق بشود تا رویت محقق بشود. قبلش هم اشراف دارند، اما عنوانش عرض اعمال نیست. آن در مبدئیت اذت عالم است که هر کاری در تکوین باید از مجرای وجود آنها محقق بشود.
این یک نگاه که اگر عمل را انسان اینطور دید که همراه با هر عملی مشهد و محضر است، این خیلی مراقبه انسان را شدید میکند که انسان هیچ جای خلوتی ندارد. سیری الله عملکم و رسوله و المومنون.
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 424
4 باب الأعمال تعرض على رسول الله ص و الأئمة ص
1- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ وَ يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَبِي جَمِيلَةَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِّ خَمِيسٍ فَإِذَا كَانَ الْهِلَالُ أُكْمِلَتْ «1» فَإِذَا كَانَ النِّصْفُ مِنْ شَعْبَانَ عُرِضَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلَى عَلِيٍّ ثُمَّ يُنْسَخُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ.
یعنی اول اینجا باید عرضه بشود، همانطور که انسان در مراتب حرکتی اش باید از راه ولایت به مرتبه توحید برسد، اعمالش هم در عروج از راه ولایت به مرتبه ذکر حکیم میرسند و در کتاب حکیم ثبت میشوند. این هم بحث مهمی است.
این نکته هم دقیق است که اگر عمل انسان عرضه میشود، حتما و حتما عمل قائم است به انسان. عمل جدای از انسان نیست. عمل با عامل است. عمل یک عرض جدایی که بشود تنها گذاشتش نیست. یک جوهر مرتبط با انسان است. لذا اگر عمل انسان عرضه میشود، انسان فکر نکند که عمل عرضه نشود اما عامل جداست. با آن قولی که خدای سبحان دائما انسان را توفی میکند، لحظه به لحظه افاضه و توفی است، یا اینکه شبها توفی میشود و روز برمیگردد، همه اینها سازگار است. هر نفسی هم توفی است هم افاضه است. این توفی و افاضه همان عرض اعمال هم هست که از کانال وجود حقیقت انسان کامل دارد محقق میشود. دائما این افاضه وجود ما و این توفی وجود ما از کانال وجود انسان کامل است.
پس هر چیزی در قوس نزول و در قوس صعود، یکی به عنوان افاضه و یکی به عنوان توفی، هرچیزی که بخواهد در عالم بالا برود و هر چیزی که بخواهد تنزل پیدا بکند از کانال وجود انسان کامل است. اگر این نکته حل بشود، حشر انسان دائما با حضرات است و جدایی ندارد. همان حشری که انسان با خدا دارد دائما دارد. این برای انسان یک مراقبه ویژه ای ایجاد میکند اگر این حال برای انسان ایجاد بشود که خلوتی در کار نیست. این هم که میفرمایند پنجشبه ها، یا بعضی شب ها در سال، یا پنجشنبه و دو شبنه، یا بعضی روزها، مراتب عرض است. مراتب تنفیذ حکم در شب قدر است، مراتبی هست، گاهی اعمال خاص و ویژه ای عرضه میشوند. گاهی جملةً عرضه میشوند. تهافت ندارند.
2- حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ: سُئِلَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا فَاحذروا.
این روزانه مانع از لحظه به لحظه است؟ نه. منافات ندارد. انسان یک عرضه اعمال هفتگی دارد، یکی سالیانه، یکی روزانه، یکی لحظه به لحظه. اینها مراتب عرضه است. اگر هم میفرمایند صبح، یا لحظه به لحظه، یا شب، برای این است که مراتب تثبیت هم دارد این اعمال. هر کدام از اینها که لحظه هایش متفاوت میشود، مراتب تثبیت پیدا میکند. آنی که صبح به صبح عرضه میشود یا لحظه به لحظه، ممکن است قبل از عرضه هفتگی جبران بکند انسان. میتواند در آن مرتبه جور دیگری عرضه بشود. با این بیان مراتبی را برای جبران قرار داده اند برای ما.
-با توجه به اینکه ائمه مظهر اسم عالم هستند، عرضه به چه معناست؟
عرض شد که همان چیزی که در نظام علم الهی هستند، برای حضرات هست. هرچه نازل میشود و بالا میرود از کانال وجود حضرات است. اعمال کفار و منافقین هم از کانال وجود حضرات میگذرد.
حضرات نسبت به اعمال سیء انسان ناراحت میشوند و استغفار میکنند. پس عرضه عمل به این معنا نیست که یک چیزی ببرند جلویشان و نشانشان بدهند. بلکه متن هستی در محضر اینهاست. همانطور که متن هستی صحیفة الکون است، علم فعلی حضرت حق است، علم حضرات هم صحیفة الکون است. چیزی از علم حضرات غائب نیست. تمام اعمال با تمام دقائق و مبادی اش که از مرتبه خفی نیت تا آشکار عمل همه را شامل میشود. اینها مراتبی از بیان دارد.
نمیخواستیم مدرسی بیان بکنیم که کاملا حل بکنیم بعد روایات را تطبیق بکنیم. مطابق روایات نکات را عرض میکنیم.
در پاسخ: در اطیعو الله و اطیعو الرسول، تکرار نشان دهنده تفاوت مرتبه است. در اینجا سیری الله تکرار نشده است. همان رویت را ثابت کرده است.
در پاسخ: بکم فتح الله و بکم یختم در لحظه به لحظه هستی است. همانطور که خداوند لحظه به لحظه هو الاول و الآخر است، بکم فتح الله و بکم یختم هم لحظه به لحظه متحقق است.
همه اینها این مسائل دقی را هم بیان میکنند. لکن لزوم ندارد همه مراتب دقی را برای مردم بیان بکنیم. اما بیان باید جوری باشد که راه را نبندد. وقتی حرف بالاتر مطرح شد میبیند حرف قبلی کشش آن را داشت. این کاری است که حضرات میکنند. بالاتر که بیان میشود تکمیل میکند قبل را. معارضه نیست.
3- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ زَيْدٍ الشَّحَّامِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ أَعْمَالِ هَذِهِ الْأُمَّةِ قَالَ مَا مِنْ صَبَاحٍ يَمْضِي إِلَّا وَ هِيَ تُعْرَضُ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ أَعْمَالُ هَذِهِ الْأُمَّةِ
مثبت هستند. نفی نمیکنند.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ أَبَا الْخَطَّابِ كَانَ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ كُلَّ خَمِيسٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ هُوَ هَكَذَا
نه فقط هر پنجشنبه. او که کل خمیس نقل کرده بود، به صورت فقط پنجشنبه ها نقل کرده بود. حضرت میفرمایند فقط این نیست.
وَ لَكِنْ رَسُولُ اللَّهِ تُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمَالُ هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ.
این فاحذروا که میفرمایند، میخواهند این مرتبه معرفتی به کاربرد برسد. حذر کنید. اگر شاهدان هستند و دارند میبینند حذر کنید.
5- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْأَعْمَالُ تُعْرَضُ كُلَّ خَمِيسٍ عَلَى رَسُولِ اللَّه ص وَ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ص.
6- حَدَّثَنَا عَبَّادُ بْنُ سُلَيْمَانَ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ فَقَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارُهَا وَ فُجَّارُهَا فَاحْذَرُوا.
7- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا.
8- حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ النُّعْمَانُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُضَيْلٍ عَنْ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص بَرُّهَا وَ فَاجِرُهَا.
9- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: الْأَعْمَالُ تُعْرَضُ كُلَّ خَمِيسٍ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص.
-چرا جمع را اختصاص ندادند؟
جمعه روز عمل عباد است. تا پنجشنبه انسان کوشیده است، شب جمعه و روز جمعه را به کار میگیرد برای اینکه اعمال هفته اش را جبران بکند. آغازی است.
-اینکه امیر المومنین عطف شده است، از باب انفسنا و انفسکم است؟
اینجا چون مومنون آمده است، خواسته اند تطبیق بکنند بر امیر المومنین. امیر المومنین که بیاید، بقیه حضرات هم با همان ملاک وارد میشوند.
در باب بعدی همه حضرات را میفرماید.
سوال میکنند که مومنون کی هستند؟ حضرت میفرمایند شاید همانی که جلو تو نشسته است باشد.
10- حَدَّثَنَا مُوسَى عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَعْمَالِ هَلْ تُعْرَضُ عَلَى النَّبِيِّ قَالَ مَا فِيهِ شَكٌّ قُلْتُ لَهُ أَ رَأَيْتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ إِنَّهُمْ شُهُودُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ.
نبی از دنیا رفته است. زمان امام باقر علیه السلام یا امام صادق علیه السلام است. ممکن است سوال بشود که نبی که از دنیا رفته است عرض اعمال بر او چگونه است؟ حضرت میفرمایند شهادت دارد نبی بعد از وفاتش.
پیغمبر بر فاجر و بر، کافر و مومن شاهد است. نه فقط امت خودش، بر همه امت های پیشین شاهد است.
-در آیات بعضا گفته میشود تو نبودی که فلان اتفاق افتاد. نسبت به بعضی قصص قرآنی.
یعنی شخص زمانی نبی نبوده است. روایت هم داریم که من بودم و الآدم بین الماء و الطین.
-با نگاه عرفی گفته شده است؟
نه. یک مسائلی را لحاظ حیث نبوت است
در تعبیر عرفانی میگویند گاهی به عنوان شخص نبی است، گاهی به عنوان حقیقت نبوت است. به عنوان حقیقت نبوت زماندار نیست.
11- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَشَّاءِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع يَقُولُ إِنَّ الْأَعْمَالَ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا.
12- حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ جَعْفَرٍ وَ فَضَالَةَ عَنْ سَعِيدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ أَعْمَالَ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ ص تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي كُلِّ خَمِيسٍ فَيَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ أَنْ تُعْرَضَ عَلَيْهِ الْقَبِيحُ.
این حیا کردن یعنی اگر عملی محقق شده تا پنجشنبه پاکش بکنیم و توبه بکنیم. بعضی روایات دارد که تا هفت ساعت نوشته نمیشود. یعنی یک عمل تا هفت ساعت تثبیت نشدهاست. تا هفت روز تثبیت نشدهاست. تا یک سال یک مرتبه از تثبیت نهایی نشده است. هر کدام جای پاک کردنش به مناسبت ریشه دار شدنش ساده تر و سخت تر میشود. اگر در لحظه باشد یک طور است، در هفته یک طور است، در سال یک طور است. هر کدام به مناسبت ریشه دار شدن است
13- حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيْلِ
بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1، ص: 426
عَنْ صَاحِبِهِ قَالَ: إِنَّ أَعْمَالَ هَذِهِ الْأُمَّةِ تُعْرَضُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فِي كُلِّ خَمِيسٍ أَبْرَارَهَا وَ فُجَّارَهَا.
14- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ عَلَى نَبِيِّكُمْ كُلَّ عَشِيَّةِ الْخَمِيسِ فَلْيَسْتَحْيِي أَحَدُكُمْ أَنْ تُعْرَضَ عَلَى نَبِيِّهِ الْعَمَلُ الْقَبِيحُ.
یا باید بگوییم شام پنجشنبه، یعنی شب جمعه. به نظر این می آید. اگر شب پنجشنبه باشد، از منظر بیان دینی، شب فلان روز، شب قبل ملاک است. شام او را نمیگویند. شب قبلی که با روزش با هم میشود یک روز. از غروب امروز تا فردا غروب میشود امروز. 24 ساعت شرعی اینطور حساب میشود. عشیة الخمیس غیر از لیلة الخمیس است. عشیة الخمیس میشود شام پنجشنبه که شب رحمت هم هست. روزه روز پنجشنبه که وارد شده است، برای این است که به افطار که منجر میشود، خودش حسنه است.
-اصرار معصومین به عرضه اعمال به خاطر حضور و مراقبت است؟
یک نتیجه اش این است که دائما بیان میکنند. یک نکته تربیتی مهمی است. اما مراتب تثبیت هم در هست. این اعمال در آن مرتبه تثبیت میشوند. این نکته معرفتی است. نکته اخلاقی اش هم تذکر بر مراقبه و جبران است.
در پاسخ: در نگاه دقیق اینها یک شهادت است. چند شهادت نیست. نازله حضرت حق هستند. آن هم تجلی اعظم حضرت حق. اللهم انی اسئلک بالتجلی الاعظم، میشود نبی الهی. ولی الهی.
با اینکه نبی در صبح و شام میبیند، این یک عرضه دیگری است. عرضه ها مراتب ندارد. نگذاریم عرضه پنجشنبه محقق بشود. جلو آن را میشود گرفت. هرچند در لحظه اول عرضه شده است. ان را با یک توبه میشود جلویش را گرفت.
15- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مَنْصُورٍ الْبُزُرْجِ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ إِنَّ أَعْمَالَ الْعِبَادِ تُعْرَضُ كُلَّ خَمِيسٍ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَإِذَا كَانَ يَوْمُ عَرَفَةَ هَبَطَ الرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
به معنای جابجا شدن نیست. عظمت و سیطره و هیمنه است. یک ظهور دیگری پیدا میکند. بعضی روایات اینطوری را نمیپذیرند. هبط الرب را نمیپذیرند. اما اگر کسی هم پذیرفت که مشکلی ندارد، هبوط به معنای ظهور بالاتر عظمت است. در یوم عرفه این ظهور بالاتر است. برای مومنین رئوف رحیمش ظهورش بالاتر است، برای غیر مومنین سطوت و عظمت ظهورش بیشتر است. اینجا دارد نسبت به غیر مومنین میفرماید.
وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً
یعنی هیچ و پوچ و تمام. چون این عمل عملی نبود که عقبه داشته باشد. یک دفعه انسان میبیند که دستش خالی شد.
فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَعْمَالُ مَنْ هَذِهِ قَالَ أَعْمَالُ مُبْغِضِينَا وَ مُبْغِضِي شِيعَتِنَا.
این کسانی که بغض ما را یا بغض شیعیان ما را دارند هباء منثور میشود. چون با ولایت ما معارضه کرده اند. مبغض. یک وقت کسی نمیشناسد، آن یک بحثی است. اما کسی که بغض دارد عمل مقبول نمیشود. لذا مبغضین عملشان هباء منثور است. کسی که نمیشناسد برایش راه های دیگری هست. طبق آن راه ها آزمایش انجام میشود.
در پاسخ: متکلم مع الغیر گاهی اسباب را میخواهد برساند. گاهی مظهر سطوت است. جایی برای گریز نیست. من در جای یمی آید که میخواهند رحمت را نشان بدهند. نفخت فیه من روحی. گاهی هم البته با قرائن استعمال متکلم وحده میشود برای جباریت بیشتر. اینجا هم بعد طرف را میخواهد برساند، هم سطوت با همه قوا.
16- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُوسَى عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْهُ ع قَالَ: تُعْرَضُ الْأَعْمَالُ يَوْمَ الْخَمِيسِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ ع.
17- حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ هَاشِمٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ مَا لَكُمْ تُسِيئُونَ «1» إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص
شما خطاب کردید که چرا به پیامبر بدی میکنید
فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ كَيْفَ يُسِيئُونَ «2» فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيْهِ فَإِذَا رَأَى فِيهَا مَعْصِيَةَ اللَّهِ سَاءَهُ فَلَا تَسُوءُوا «3» رَسُولَ اللَّهِ ص وَ سُرُّوهُ «4».
این یک بابی از ابواب بود. باب پنجم و ششم و هفتم و هشتم هم هست که هر کدام اضافاتی دارد.
5 باب عرض الأعمال على الأئمة الأحياء و الأموات
1- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَيْنِ وَ يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَسَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِهِ تَعَالَى اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ إِيَّانَا عَنَى.
میفرمایند منظور از مومنون ما هستیم. ایانا عنی آیا منحصر است و مقصور است، یا مراتب است؟ بحث شده هم در روایات و هم در مباحث تفسیری.ممکن است از باب جری و تطبیق باشد که مصداق اتم است.
علمای عامل هر زمانی شاهد عمل هستند. انسان های صالح هم هستند.
ممکن است یک کسی عرضه اعمال برش از یک مرتبه ای از نیت باشد. مثل کتاب محو و اثبات. گاهی در مرحله لوح محفوظ است. آنی که تا مرتبه خفی نیات هم برش عرضه میشود مربوط به شعاع وجود است.
اقامه هستی به دایره شهود حضرات است. هیچ چیزی از حضرات غائب نیست.
اولین کسی باشید که برای “مهدویت | جلسه 99” دیدگاه میگذارید;