” برنامه آسمان (6) – آیه «وَ تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ ۖ وَ لَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» ”

ضبط در استدیو تمحیص

 

 

 

کلیدواژه ها: ماه رمضان/روزه/تعاون/همدلی/فرهنگ سازی

خلاصه محتوا:

در این گفتگو، به مناسبت ماه مبارک رمضان، موضوع همدلی و تعاون از منظر آیات قرآن و اصول اسلامی با حضور استاد عابدینی مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. با تاکید بر اهمیت ارتباط جمعی در اسلام و ماه رمضان، به مبانی و منطق توجه بیشتر به یکدیگر، درک گرسنگی و تشنگی برای همدردی با نیازمندان، و نقش روزه در تقویت این احساسات پرداخته می‌شود. همچنین، مراتب تعاون، از جمله خوب بودن، خوبی کردن، فرهنگ خوبی کردن و جاری ساختن این فرهنگ در جامعه، با مثال‌هایی از قرآن و سیره معصومین علیهم السلام تبیین می‌گردد. در ادامه، به اهمیت عدم بی‌طرفی در برابر ظلم و گناه، و ضرورت تعاون بر تقوا و نیکی و نه بر گناه و عدوان اشاره شده و در پایان، راهکارهای عملی برای تمرین تعاون در ماه رمضان، به ویژه ساده‌سازی افطاری و ترویج فرهنگ کمک به دیگران ارائه می‌شود.

مقدمه

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)

سلام، وقت شما بخیر. خیلی خوش آمدید. ما باز هم در کنار شما هستیم تا در این روز و شب‌های نورانی ماه مبارک رمضان، میهمان یکی دیگر از آیات کلام خدا شویم و باز هم افتخار داریم که محضر استاد بزرگوارمان حضرت حاج آقای عابدینی باشیم.

آقا سلام علیکم، مخلصیم. سلام علیکم و رحمة الله. و همچنین عرض سلام و ادب خدمت همه مخاطبین گرامی. مخلصیم آقای رضا، سلام به شما. سلام به مخاطبین گرامی ماه رمضان سر سفره قرآن. متشکرم آقا.

یه چیزی که ما توی ایام ماه مبارک، خیلی می‌بینیم توی فرمایشات شما، توی قسمت‌های قبل هم خاطرم هست که درباره‌اش صحبت کردیم، این است که یه ذره ما انگار همه‌مان حواسمان بیشتر به هم هست؛ یعنی حالا آن همدلی که چند بار شما فرمایش کردید درباره‌اش، شاید بالاتر، بلکه اینکه حواس همدیگر به بقیه بیشتر هست. این منطق و مبنایی دارد؟

منطق و مبنای توجه جمعی در ماه رمضان

(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)

همان‌جوری که در بحث‌های سابق هم داشتیم، اساس نگاه تمام احکام ما برای آن جمع شدن و ارتباط جمعی است. آن وقت خود ماه مبارک رمضان و روزه هم شدت در این امر جمعی را می‌خواهد ایجاد بکند؛ لذا ما را می‌خواهد بیشتر کنار هم قرار بدهد. ما احساسمان این است که ابتدا فکر می‌کنیم روزه گرفتن یعنی بی‌حال شدن و خوابیدن و به اصطلاح تنها شدن و در حالی که خود اصل روزه این است که همه با هم باید از یک زمانی تا یک زمانی همه با هم رعایت بکنند؛ لذا در اجتماع هم باید این دیده بشود؛ یعنی تظاهر به روزه‌خواری نباید در جامعه باشد، تا جامعه روزه‌دار دیده بشود؛ یعنی این یک عهد جمعی است که همه با هم نشان بدهند که ما داریم چه‌کار می‌کنیم، حضور پررنگ در دین‌داری داریم. این در جامعه اصلاً مطلوب است، بعد خودش احکام دنباله‌دار پیدا می‌کند که وقتی که اساس جعل روزه را دارند بیان می‌کنند، می‌فرمایند: ما روزه را قرار دادیم تا اینکه ارتباطات جمعی‌تان، به فکر همدیگر بودنتان بیشتر بشود؛ یعنی ببینید تا گرسنگی را احساس می‌کنید، درک اینکه کسی که گرسنه باشد، تشنه باشد، مشکلات داشته باشد، درک این برایتان آسان‌تر شود؛ لذا روحیه‌تان آماده‌تر شود برای ارتباط اجتماعی و کمک به آن‌ها. این یک به اصطلاح ساده‌ترین عملی است که در ماه رمضان می‌خواهد شکل بگیرد که انسان به یاد دیگران بیفتد؛ لذا با این نگاه آن وقت خود روزه گرفتن و ماه رمضان می‌شود بیان اصلی آیه شریفه که در محضرش هستیم و ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ [۱]؛ یعنی این آیه را داریم تحقق می‌دهیم عملاً.

تبیین مفهوم نیکی با مصداق

و مصداقی تعبیری که مرحوم علامه طباطبایی دارند که خیلی زیباست، می‌فرمایند که قرآن بنایش بر مفهوم نیست که بخواهد حرف‌های مفهومی بزند؛ لذا تعبیر این است که علامه می‌فرمایند که هر جا اگر مفهومی را می‌خواهد توضیح بدهد، با مصداق توضیح می‌دهد. تعبیر خیلی زیبایی است که می‌فرماید که ﴿لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ﴾ [۲] نیکی این نیست که صورتتان را به سمت مشرق یا مغرب بکنید، بلکه نیکی [بر] ایمان است، [به] کسی که ایمان می‌آورد، نه ایمان آورده‌ام؛ ببینید کسی که ایمان می‌آورد، می‌شود مصداق. اینجا هم داریم بحث بر را داریم؛ یعنی بر را نمی‌خواهد مفهوم بر را بیان بکند که نیکی چیست، می‌خواهد بگوید که تو نیکی باید چه‌جوری باشید، باید چه‌جوری قدم بردارید، نیکان کیا هستند، نیکان کیا هستند غیر از این است که نیکی چیست. ببینید قرآن بیانش بر مصداق و قدم برداشتنتان یکی است؛ لذا ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ و ﴿تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ بیان این است که قدم‌های نیکی را این‌جوری بردارید، این قدم برداشتن است، نگفته که نیکی چیست. با این نگاه وارد این آیه می‌شویم که الحمدلله رب العالمین امر کردند ما را بر این نگاه که فطری هم هست، همین فطرت این را می‌طلبد که اگر کسی سختی دارد، این سختی برای انسان‌های دیگر عادی نباشد، بی‌تفاوت [نباشند و] وجدان‌ها بیدار شود. هر چقدر وجدان انسانی بیدار شود، آن وقت ارتباط مؤمنین و ارتباط انسان‌ها با هم چه می‌شود؟ بیشتر می‌شود.

عهد جمعی تعاون بر نیکی و تقوا

خود این آیه فکر کنم هم احتمالاً می‌شود؛ یعنی از باب چنگ زدن به یک حبل، می‌شود عهد جمعی تعریف کرد توی جامعه، که سعی کنید هر روزتان را اقلاً یک تعاون بر بر و تقوا و نیکی داشته باشید. ببینید امروز چه پیش می‌آید برایتان، آن نزدیک‌ترین کاری که برایتان پیش می‌آید به عنوان یک پیغام الهی است که گاهی می‌فرمایند این چیزی که سر راه شما قرار می‌گیرد، این رسول خدا به سوی شماست، پیغام ویژه خدا برای شماست که پیغام را بگیریم. انسان گاهی این پیغام‌گیرش خاموش است؛ یعنی با اینکه خدا مرتب هم پیغام برایش می‌فرستد، اما اینکه پیغام‌گیر خاموش باشد، پیغام را نمی‌گیرد. به ما فرموده‌اند حواستان باشد. در جاهای خاص، در زمان‌های خاص، در مکان‌های خاص پیغام‌ها شدیدتر است؛ چون ماه رمضان است، این ماه پیغام‌های خدا ویژه است، حتماً به ما نشان می‌دهد، منتها اگر عادت بر ما غلبه کرده باشد، پیغام را نمی‌گیریم، توجه نمی‌کنیم. این رسول الهی که ویژه ما آمده بود، می‌آید و می‌بیند من حواسم پرت [است و] می‌رود. پس به ما فرموده‌اند مثلاً حرم‌های حضرات معصومین می‌روید، مراقبتتان بیشتر باشد، حتی یکی می‌آید سؤال می‌کند، این سؤال فقط یک سؤال نیست، بلکه این دارد یک چیزی را به تو نشان می‌دهد. توجهی هم برای تو هست، مراقب باش این به تو چه کاری دارد، با تو چه کاری می‌خواهد انجام بدهد. ببینید این‌ها چقدر زیبا می‌شود؛ یعنی انسان از هر چیزی منتقل می‌شود، آن وقت قدرت انتقالش قوی می‌شود. به ظاهر این تمام نمی‌شود، تصادفی نیست اینکه یک دفعه یک کسی امروز الان سر راه من قرار می‌گیرد. هر چقدر آن شرایط قدسی‌تر باشد، آن حالی که ایجاد شده مقدس‌تر باشد، مثل ماه رمضان الان، مثل بودن در حرم‌ها، مثل اینکه انسان یک جایی است حالش مراقبت [است]، قدرت انتقالش به آن مرتبه بالاتر بیشتر می‌شود؛ پس مراقب باشیم در این ماه رمضان پیغام‌گیرهامان کاملاً روشن باشد، پیغام‌های غیر را که معمولاً اشتغال ایجاد می‌کند، خاموش کنیم تا آن پیغام‌گیر اصلی روشن بشود.

مراتب تعاون و همدلی

آقا یه فرمایش شما توی فرمایشات همیشه از یه طیفی صحبت کردید؛ یعنی هر کدام از مباحثی که مطالب مختلفش را فرمود، حالا این تعاون، این همدلی، این حواس جمعی نسبت به بقیه هم دارای مراتبی هست یا نه؟ همین‌جور است که تعبیرم خود قرآن هم که می‌فرماید ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾؛ یعنی تقوا مرتبه بالاتر خود بر است؛ چون آن چیزی که بر می‌خواهد بهش برساند، آن وقایه جمعیت است که می‌خواهد محقق بشود و وقایه انسان نسبت به آن شیطان است که می‌خواهد محقق است؛ یعنی تقوا سپر است، حافظ است؛ یعنی از تعاون با همدیگر ما داریم سپر ایجاد می‌کنیم برای خودمان. تعاون وحدت می‌آورد، وحدت باعث می‌شود جای نفوذ شیطان بسته بشود؛ لذا تعبیری که در بعضی از آیات قرآن هست که ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ﴾ [۳] ببینید این صف شدن، به هم پیوسته شدن، آن‌جایی است که وقتی حاجات هر کدام را انسان مرتبط شد به حاجات همدیگر. من یک مثالی بزنم جالب است، یکی از دوستان ما می‌گفت پدر من یا پدربزرگ ما می‌گفت یک عادت خوبی داشت، وضعش خوب بود، ثروتمند بود. خوب مردم رجوع می‌کردند بهش برای وام گرفتن و قرض گرفتن برای اینکه یک موقعی آن‌ها سختشان نشود که یک طرفه است، گاهی با اینکه نیاز نداشت، اما رو می‌زد یک چیزی که این‌ها داشتند به عنوان [این] که نیاز دارد می‌گرفت، بعد بهشان پس می‌داد که آن‌ها هم احساس کنند خوب این هم نیاز دارد؛ پس چقدر زیبا می‌شود مثال ساده‌ای ها. تعاون یعنی اینکه من در یک چیزهایی کمک می‌کنم، آن‌ها توی چیزهای [دیگر] کمک [کنند]. سعی کنیم توی تعاون رابطه‌ها را جوری ببندیم یک‌طرفه نباشد. از قدرت‌های افراد حتی اگر در یک جهتی ضعیف‌اند، در مسئله مالی ضعیف است، اما من می‌توانم توی مسئله دیگری این را ازش کمک بخواهم. کمک خواستن از این‌ها شخصیت و هویت او را حفظ [می‌کند]، آن وقت بعد پیوندها طرفینی می‌شود. هر چقدر پیوندها طرفینی بشود، این پیوندهای طرفینی صف ایجاد می‌کند، وقتی صف ایجاد شد، مرتبط شدن آن وقت این صف بنیان می‌شود؛ یعنی خلل‌ناپذیر. اما اگر کمک فقط یک‌طرفه باشد به طوری که من فقط از جهت مالی نگاه کنم، درست است؛ لذا می‌گوید این‌جوری نگاه نکنید، ببینید او هم قابلیت‌های زیادی دارد، توانایی‌های زیادی دارد، ممکن است از جهت سرمایه اقتصادی چه باشد الان سخت باشد برایش، اما تو هم سعی بکن توانایی‌های او را ببینی، از توانایی‌های او در جامعه استفاده بکنی، احساس بکند که او هم یک فرد مفید است در جامعه، او هم تعاون دارد.

نگاه فردی تعاون گرا

اصلاً یه نگاه فردی هم حاج آقا دارند باز می‌کنند؛ یعنی صرفاً آن کار که تعاون باید رویش بشود نیست، خود من اصلاً باید یک دید تعاون‌گرایی داشته باشم، یه خوبی درونی داشته باشم تا بتوانم این مسیر را شروع [کنم]. می‌خواستم بگویم تو نگاه به اصطلاح خوب بودن و خوب شدن مراحلی را داریم. اگر همان‌جوری که در اعتصام گفتیم که انسان باید اول وحدت درونی‌اش را شکل بدهد تا بتواند به وحدت بیرونی برسد؛ لذا از نفاق خودش جلوگیری بکند در اعتصام تا بتواند به وحدت اجتماعی برسد، تو این نظام تعاون هم ابتدا انسان باید خوب باشد، دنبال اینکه خوب بودن چیست این را یاد بگیرد تعاون دنبالش است. می‌فرماید اگر کسی خوب نبود، قدرت تعاون پیدا نمی‌کند. بعد از خوب بودن انسان به خوبی کردن می‌رسد. حالا که خوب بودی قدرت داری که خوبی به دیگران هم بکنی، وقتی خوبی به دیگران کردی این هم یک مرحله است. دنبال خوبی کردن به دیگران که خودش خیلی مرتبه مهمی است، بالاتر از آن این است دنبال این باشیم فرهنگ خوبی کردن در جامعه پیش بیاید، سنت‌گذاری بشود؛ یعنی فقط مقام معظم رهبری فرمودند در بحث مواسات که بود، مواسات وقتی شکل گرفت، ایشان فرمودند که ما نگاهمان این نبود که فقط مواسات در این مرحله شکل بگیرد، فرهنگ مواسات را می‌خواستیم که دائمی بشود؛ یعنی فرهنگش که ایجاد می‌شد دیگر احتیاج به محرک نداشته [باشد]، انگیزه ایجاد کنی. یه موقع هست انسان خوبه، یه موقع خوبی می‌کند، اما یه موقع یه فرهنگ خوبی را جا می‌اندازد که این دوام دارد، فرهنگ دیگر مخصوص یک زمان هم نیست؛ یعنی آن انسانی که این کار را کرد از دنیا هم رفته، اما این سنت باقی است؛ لذا این سنت هر کسی به این سنت عمل می‌کند، عمل او هم محسوب می‌شود. پس باید در خوبی نگاهمان از اول محصول فقط به خوبی کردن نباشد، محدود به خوبی کردن نباشد، بلکه اگر این را با آن نگاهی که می‌خواهیم فرهنگ‌سازی بکنیم حرکت بکنیم، مدل کار اصلاً تغییر می‌کند؛ یعنی من نگاهم این است که این خوبی کردن را چه جوری انجام بدهم که فرهنگ [شود]. حالا یه خوبی کردن گاهی در خفای مخفی است، یه صدقه انسان می‌خواهد یواشکی بدهد که دارد. وقتی امام سجاد علیه السلام از دنیا رفتند، تازه مردم مدینه فهمیدند آن که شب‌ها می‌آمد در می‌زد تو تاریکی می‌داد و می‌رفت امام سجاد بوده، تازه فهمیدند. اما در عین حال این معلوم شد بعداً دیگر بله اگر انسان بخواهد انسان دارد که صدقه خفی می‌دهد، پنهانی می‌دهد، گاهی صدقه آشکار می‌دهد. صدقه آشکار وقتی شما شروع کردید صدقه آشکار دادن، یک اثرش این است که دیگران هم نگاه می‌کنند، شوق پیدا می‌کنند، می‌بینند شدنی است، آن‌ها هم می‌دهند، این هم خودش است؛ لذا یه آثاری آن دارد، هر دو باید در جامعه تبلیغ بشود که این انسان‌ها را یک جور متعالی می‌کند، آن هم یه نکته دیگری هم که اینجا بعد از فرهنگ‌سازی هستش این است که چهارمین مرتبه این باشد که این فرهنگ وقتی شد در جامعه، این فرهنگ جریان پیدا [کند]. گاهی فرهنگ شکل می‌گیرد، اما جریان پیدا نمی‌کند، همه می‌گویند چه فرهنگ خوبی است، چه حرف خوبی است، همه تصویر [است] اما لذا خود اینکه این را جوری بکنی اجرا پذیر بشود، خیلی متعالی نکنی که خیلی دست [کسی] بهش نرسد، دسترس‌پذیرش بکنی که حتی یه بچه و کودک هم ببیند این هم می‌تواند در مدرسه‌اش که می‌رود مثلاً ماه رمضان است، این هم می‌تواند ده هزار تومان مثلاً از خرج خودش کم کند بدهد برای افطار دیگران، همین قدر شد. نگوییم فقط لذا وقتی که جریان فلسطین قبل از انقلاب بود که امام فرمودند که کمک به فلسطین می‌خواست بشود، بعضی بازاری‌ها آمدند گفتند ما متقبل می‌شویم همه آن کمکی را که لازم است. امام فرمود نه من می‌خواهم اینکه همه دخیل بشوند در این کمک؛ یعنی بگذارید هر کسی یه مقداری بدهد فرهنگ‌سازی بشود، این مهم‌تر از اصل کمک است، اینکه کسانی که در اینجا می‌آیند کثیر باشند، کثرت انجام این مهم‌تر از اصل انجام شود. این نگاه را اگر ما پیدا [کنیم] آن فرهنگ‌سازی معلوم می‌شود، این نگاه نگاه قشنگ آخرالزمانی حالا به من دست می‌دهد؛ یعنی یک [وقت] داریم درباره یک امتی صحبت می‌کنیم که کاملاً سر حق با همدیگر دارد تعاون می‌کند.

تعاون در جبهه حق و باطل

بعد ادامه آیه هم جالب است ﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾ [۴] انگار طرف مقابل هم دارد اسم خودش دارد با هم اتحاد می‌کند، دو جبهه بزرگی که این‌ها متحد فرهنگ‌سازی شدند برای کمک کردن مسیر حق و طرف مقابلی که متحد دارد می‌شود برای مقابله با این‌ها. زیبایی‌اش این است که هر چقدر جبهه حق تعاونشان و کمکشان [بیشتر شود] که این تعاون فقط یه مسئله مالی نیست، تعاون در فرهنگ و علم هم هست، تعاون در مقاومت هم هست. وقتی که ما مقاومتی در یه جایی به اصطلاح در مقابل اشرار و مشرکین و به اصطلاح معاندین قرار می‌گیرد، بقیه تعاون کنند، این موشک می‌تواند بهش بدهد [این] تعاون [است] مصداق [تعاون]. این می‌تواند تظاهرات برایش انجام بدهد، این می‌تواند برایش یک جو به اصطلاح پویش ایجاد کند توی رسانه، این هم تعاون است؛ پس تعاون یه امر عظیمی است. مقاومت که شکل گرفت و دیدیم چقدر هم اثر گذاشت؛ یعنی مهم‌تر از این دفعه جریان مقاومت که پیش آمد، مهم‌ترش پویش جهانی بود که شکل گرفت که حتی کشورهای دیگر، حتی غیر مسلمان‌ها، حتی مسیحیان و یهودیان آمدند علیه کودک‌کشی چه‌کار کردند؟ این تعاون بود بر به اصطلاح تقوا و همچنین عدم خاموش نشستن بر جایی که گناهی دارد شکل می‌گیرد، عداوتی دارد شکل می‌گیرد، دشمنی دارد شکل [می‌گیرد]، کودک‌کشی دارد شکل می‌گیرد، خاموش بودنش هم تعاون بر اسم است، تعاون بر گناه. این سکوت کردن ظاهراً خیلی برای خدا مهم است که توی مثلاً مسائل ظلم که دارد می‌شود تو ساکت نمانی ها، این‌طور است؛ یعنی ما تو نگاه الهی یا باید تعاون بر تقوا باشد یا تعاون بر اثم، بی‌طرفی نداریم، بی‌طرفی در نگاه الهی نداریم. چنانچه در اصحاب سبت و قوم سبت که عذاب بر آن‌ها نازل شد که این‌ها وقتی که گفته بودند شنبه‌ها نباید حرام شده بود برایشان ماهیگیری، این‌ها می‌آمدند شنبه تور می‌گذاشتند، ماهی‌ها خدا کاری کرده بود که تحریکشان بکند می‌آمدند تو ساحل نزدیک ساحل و تو رودخانه‌های تو شهر پر می‌شد هی هم بالا پایین می‌پریدند این‌ها خلاصه ابتلای الهی [بود] دیگر تا چقدر این‌ها لذا این‌ها آمدند چه‌کار کردند؟ آب که بالا می‌آمدند تور می‌گذاشتند، بعد این‌ها تو تور گیر می‌کردند، شکارشان نمی‌کردند فردا شکارشان می‌کردند، اما حیله کرده بودند. به خاطر همین به اصطلاح عقاب شدند و مسخ شدند و کسانی هم که این‌ها را نهی از منکر می‌کردند که نکنید این کار را، این در مقابل جهت الهی است، این‌ها خلاصه چه‌کار می‌کردند؟ این‌ها را مسخره [می‌کردند]، حتی یه عده آمدند گفتند ولشان کنید فایده ندارد سکوت کنیم [فایده] ندارد. آن‌هایی که مسخ شدند ساکتین هم مسخ شدند. فایده ندارد ولشان کنید همین مقدار هم چه شدند داخل در کسانی شدند. روزگار ما چقدر نزدیک به این ماجرا، این داستان فلسطینی که پیش آمد توی آن یک سالی که این اتفاقات داشت می‌افتاد، اصلاً انگار برای دنیا یه ذره جدی‌تر از همیشه شد؛ یعنی این نگاهی که ما به سمت ظهور هر چه حرکت می‌کنیم، مثل اینکه اگر بخواهیم مثال بزنیم که وزنه‌ می‌کشند کامیون‌ها می‌گویند به اضافه منهای مثلاً ۲۰ تن به اضافه ۲۰۰ کیلو ۱۰۰ کیلو، بعد یه موقع هست تو مغازه است می‌گویند این یک کیلو به اضافه منهای مثلاً ۵۰ گرم، می‌روند تو طلافروشی آنجا اگر پنکه روشن باشد کولر روشن باشد می‌گویند باید خاموش کرد رو وزنه اثر می‌گذارد یه سوتش هم خلاصه چه دارد قیمت [دارد]. این ادراک ظلم و جور و ادراک عدل باید به سمت شدت برود؛ یعنی از مرتبه به اضافه و منهای ۲۰۰ کیلو بالا پایین شدن که خوب و بد را فقط تشخیص می‌دهد تا برسد به مرتبه‌ای که خوب و خوب‌تر را تا می‌رسد به مرتبه‌ای که خوب و خوب‌تر و خوب‌ترین را و بد و بدتر و بدترین قدرت تشخیص ایجاد بشود. نسبت به داستان رژیم صهیونیستی جدی شد این حرکت آخر زمانی به سمت آخرالزمان است، ادراک ظلم در آخرالزمان بالا [می‌رود]. همان ظلمی که قبلاً اگر می‌شد کسی دادش در نمی‌آمد حساسیتی کرخت بود اجتماع جامعه اعصابش [تکان] نمی‌خورد با این [وضع] اگر الان با همان ظلم در حقیقت تحریک بشود یه مرتبه رشد ایجاد شده در ادراک و این می‌شود که اگر فرمودند دوران ظهور ﴿يَمْلَأُ ٱللَّهُ بِهِ ٱلۡأَرۡضَ قِسۡطٗا وَعَدۡلٗا كَمَا مُلِئَتۡ ظُلۡمٗا وَجَوۡرٗا﴾ [۵] پر شده از ظلم و جور، این پر شدن نه شدت زیادیش باشد فکر می‌کنند مردم جهان که دنیا پر از ظلم شده، اصلاً نگاه این است که تحمل‌ناپذیر می‌شود. همان ظلم و جور قبلاً تحمل‌پذیر بود الان حساسیت‌ها بالا رفته تحمل‌ناپذیر می‌شود حساسیت بهش پیدا کردند همین باعث می‌شود که نسبت به ظلم عکس‌العمل نشان بدهند؛ لذا این حرکت آخرالزمانی است طلب عدل می‌شود.

تمرین عملی تعاون در ماه رمضان

آقا سؤال آخرم بپرسم، شما درباره تعاون بر بر و تقوا فرمودید، ماه رمضان چه جوری تمرینش کنیم؟ ما تو نگاه ماه رمضانمان از یه جاهای کوچک ساده شروع بکنیم، از عاطفه و احساسات نسبت به همدیگر، مهربانی، از کمک به همدیگر، این‌ها را به عنوان یه اعمال ساده منتها با نگاه فرهنگ‌سازی؛ یعنی جوری من دارم این کار را با دیگری انجام می‌دهم که او هم یاد بگیرد با دیگری [انجام دهد]. متوقف نشود؛ یعنی یه عملی که توقف‌ناپذیر باشد با تمام [توان]. اگر این نوع نگاه را پیدا کنم حتی اگر دارم یک کمک کوچکی انجام می‌دهم نگاهم این باشد که جوری انجام بشود که او هم یاد بگیرد به دیگری انجام بدهد، او هم ببیند شدنی است، حتی گاهی ممکن است بگویم من به دست بچه‌ام می‌دهم که این کار را بکند تو صندوق مثلاً صدقات بیندازد یا سفره‌ام را جوری می‌کنم که بچه تو چیدن این سفره برای پذیرایی از مهمان دخیل دارد، کم‌کم فرهنگ کارهای ساده جزئی می‌شود شروع کرد منتها با نگاه [فرهنگ‌سازی]. ما الان توی هیئت‌هامان توی اربعینمان عملاً با این شعار می‌دهیم دیگر؛ یعنی تعاون تقوا دارد بر مطلق که ابی عبدالله علیه السلام هستند و همه دارند تلاش می‌کنند بر اعتلای آن دارند با همدیگر همکاری می‌کنند توی فرهنگی که همه آن آدم‌ها را هم دارد شامل می‌شود. افطاری دادن‌ها را اگر سخت کردیم و سنگین کردیم [مانع] فرهنگ [سازی] انجام [آن] بشود، اما ساده‌سازی افطاری دادن جمع شدن مؤمنان کنار هم می‌تواند فرهنگ در تسریع فرهنگ‌سازی اثر [بگذارد]، جلسات قرآنی بیشتر این اتفاق [را تسریع می‌کند]. خیلی ممنونم که این قسمت هم همراه ما بودید، ما را دعا بکنید یا علی مدد خداحافظ.

ساده سازی افطاری و مذمت تذلیل مومن

لذا ساده‌سازی افطاری دادن جمع شدن مومنان کنار هم می‌تواند فرهنگ در تسریع فرهنگ‌سازی اثر [بگذارد]، جلسات قرآنی بیشتر این اتفاق [را تسریع می‌کند]. خیلی ممنونم که این قسمت هم همراه ما بودید، ما را دعا بکنید یا علی مدد خداحافظ. من این مثال می‌زنم حالا ببینید تا چقدر فرصت می‌شود. یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) از مدینه که از عراق حرکت کردند برای دیدن امام صادق (علیه السلام)، آمدند تو راه تو هر منزلی یه گوسفند می‌کشتند همه را مهمان می‌کردند کاروان را، وقتی رسیدند خدمت امام صادق (علیه السلام) حضرت فرمودند: «تَذَلَّلَ الْمُؤْمِنِینَ یَا حُسَیْنُ» («ای حسین، مؤمنین را ذلیل کردی؟»). گفت آقا من چه کردم؟ من اکرام کردم مؤمنین را. گفت: تو این کاروانی که تو بودی چند نفر دیگه هم بودند این‌ها مرجعیت داشتند برای مردم، مردم رجوع می‌کردند ولی انقدر نداشتند مثل تو چلو کباب بدهند هر دفعه به قول ما این‌ها چلو خورش می‌توانستند بدهند اما چلو کباب نمی‌توانستند بدهند، تو با این کارت مرجعیت آن‌ها را از بین بردی. پس ببینید چقدر زیباست که اگر می‌خواهیم تعاون بر و تقوا کاری بکنیم فرهنگ‌سازی بشود، نه اینکه خیلی عالی سنگین و تعداد بیشتر [شود]، تعدادش را بیشتر کن. لذا ساده‌سازی افطاری دادن جمع شدن مومنان کنار هم می‌تواند فرهنگ در تسریع فرهنگ‌سازی اثر [بگذارد]، جلسات قرآنی بیشتر این اتفاق [را تسریع می‌کند]. خیلی ممنونم که این قسمت هم همراه ما بودید، ما را دعا بکنید یا علی مدد خداحافظ.

[۱] ﴿وَتَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡبِرِّ وَٱلتَّقۡوَىٰ﴾ [المائدة:۲] (و در راه نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید) [۲] ﴿لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ﴾ [البقرة:۱۷۷] (نیکی آن نیست که روی خود به سوی مشرق و مغرب بگردانید، بلکه نیکی [از آنِ] کسی است که به خدا ایمان آورده) [۳] ﴿إِنَّ ٱللَّهَ يُحِبُّ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَ فِي سَبِيلِهِۦ صَفّٗا كَأَنَّهُم بُنۡيَٰنٞ مَّرۡصُوصٞ﴾ [الصف:۴] (خداوند کسانی را دوست دارد که در راه او صف‌کشیده می‌جنگند، گویی که آنان بنیانی استوارند) [۴] ﴿وَلَا تَعَاوَنُواْ عَلَى ٱلۡإِثۡمِ وَٱلۡعُدۡوَٰنِ﴾ [المائدة:۲] (و در راه گناه و تجاوز با یکدیگر همکاری ننمایید) [۵] ﴿يَمْلَأُ ٱللَّهُ بِهِ ٱلۡأَرۡضَ قِسۡطٗا وَعَدۡلٗا كَمَا مُلِئَتۡ ظُلۡمٗا وَجَوۡرٗا﴾ [الروم:۴۱] (خداوند زمین را به‌وسیله او پر از عدل و داد خواهد کرد، همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد)

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید