بسم الله الرحمن الرحیم

درس اخلاق هفتگی استاد عابدینی در مدرسه علمیه ثامن الائمه (علیه‌السلام)

موضوع جلسه: «آداب تشرف محضر امام»

چکیده سخنرانی

  • کسی که قصد زیارت میکند، از ابتدایی که «قصد» زیارت میکند، مثلاً ثبت نام میکند، یا پولش را آماده میکند، از همان موقع، چندین ملک با او همراه میشوند. همراه شدن ملائکه یعنی وقتی انسان قصد زیارت کرده است، حال وجودی اش متفاوت شده است. با این حال درونی – چه متوجه آن باشد، چه متوجه آن نباشد – مرتبط تر با امام میگردد.
  • همراهی ملک، یعنی حال انسان، حال ملک است. ملک، مجرد از عالم ماده است و این حال را داشتن، یعنی بریدن و دل کندن از دنیا…
  • اینها فرصتهایی است که ما با عدم اطلاع از دست میدهیم و شاکرش نیستیم. ما از همین الان زائر هستیم و توجه به این نداریم.
  • ما در ورود به حرم ها، اذن ورود میگیریم. در آن میخوانیم: جواب سلام ما به امام نجوای درونی ما است. «فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم»
  • میخوانیم: «فأذن لی یا مولای افضل ما اذنت لأحد من اولیائک»: این نشان میدهد ورود ها یکسان نمیباشد. ارتباط با امام از زمین تا آسمان متفاوت است. دامنۀ کمالی امام نامتناهی است و ما هم محدودیم و محدود هم میکنیم! ورودمان بر امام محدود است چون باور نداریم.
  • اگر «افضل ما اذنت» را میخواهیم، هر لحظه مراقبه داشته باشیم تا هر لحظه، از لحظۀ قبل اذن افضلی بگیریم. اگر از الان مراقبه نداشته باشیم، وقت پابوس حضرات، دیگر دیر است برای «افضل ما اذنت» گرفتن. اما اگر از قبل بارها مراقبه داشتیم و اذن ورود گرفتیم، این «افضل ما اذنت» را تجربه خواهیم کرد.
  • خداوند بین ظاهر و باطن تلفیق کرده است. خداوند سفر ظاهری را ممزوج با سفر باطنی کرده است. حضرت امام میفرمودند «و من یخرج من بیته مهاجراً…» فقط هجرت ظاهری نیست. هجرت باطنی هم هست: هجرت از بیت ظلمت و نقص و گناه، به سمت خداوند و رسولش.
  • زیارت ما، هم هجرت زائری به حرمها است و یک مرتبه از سفر است، و هم سفر باطنی باید باشد.
  • یک قاعده: در اسلام اساس، نیت و باور است. حقیقت در این مرتبه است. عالم نیت عالم عظیمی است و وجود انسان قائم به عالم نیت او است. همین که نیت زیارت کردی زائر محسوب میشوی. اگر این سرمایۀ عظیمِ نیت را شناختی و استفاده نکردی….
  • حواسمان باشد نیتمان برای زیارت خوب شکل بگیرد.
  • چرا در روایات آمده قدمها را کوتاه بردارید؟ چون هر قدم یک تأثیر در انسان ایجاد میکند. هر قدم ظاهری، قدم به قدم تأثیر میگذارد، در نظام باطنی هم تأثیر میگذارد. در هر قدم رفع سیئة و اقتضای حسنة ای ایجاد میکند.
  • انسان وقتی در زیارت است، هر چیزی برای او پیامی دارد. در حالت عادی هم هر چیزی برای ما پیام دارد اما انسان چون محجوب است و مشغول است در اوقات عادی کمتر متوجه پیامها میشود و تکثرات مانع میشوند. حال زیارت،حال توحّد ایجاد میکند، و پیامگیر انسان گویا از پیامهای زائد و پارازیت ها رها میشود و حالا پیامهای پاک و طاهر را ادراک میکند.
  • مراقب باشید هر چیزی، سوالی، اتفاقی، هر کدام پیام عظیمی از جانب خدا و مرتبط با شما، راجع به شما پیامی دارد. نسبتی با شما دارد. حالت، حال گیرندگی در حال قدسی زیارت باشد. آنجا دائماً ملائکه در رفت و آمدند. مختلف الملائکة…
  • برای کسی که به اینها باور دارد، و کسی که باور ندارد، تفاوت از زمین تا آسمان است. برای ما اینها نگاه افسانه ای و شعر سرایی شده است و مبالغه.
  • اما ما نمیدانیم کجا قرار گرفتیم و که هستیم و چه استعدادی داریم. نه خودمان را میشناسیم نه آن که به زیارتش رفته ایم رامیشناسیم نه آنچه خدا برایمان در نظر گرفته را نمیفهمیم. به قول آیت الله بهجت چوب عدم باورهای
  • خودمان را میخوریم. وقتی باور نداریم، این نفحات و نعمات را دریافت نمیکنیم. نفحات الهی مهمان عزیزی است که وقتی در بسته باشد، در نمیزند و میرود، ولی اگر در باز باشد، می آید.
  • حواسمان باشد، آنجا حرم کسی است که: انسان کامل الهی است که هیییچ محدودیتی بر او عارض نیست. خزائن علم و جود و قدرت الهی هستند. حواسمان باشد در گرفتن، حد نزنیم. آنها مطابق خودشان اجابت میکنند ولی این ما هستیم که حد میزنیم و مطابق خودمان میکنیم
  • باورمان نمیشود که غیر از این امکان پذیر است! میگوییم اگر خداوند بخواهد اجابت کند باید این کار را بکند. فکر میکنیم خدا فقط راههایی که ما بلدیم را بلد است! وقتی میگوییم خدایا از این راه انجام بده، این حد زدن است دیگر!
  • اگر حد زدیم چقدر ضرر کردیم؟ هم راهش را حد نزنیم. هم با این نگاه باشد که خداوند همین را به صورت نامتناهی به ما میتواند بدهد.
  • زور، یعنی میل و زاویه پیدا کردن. یعنی مبدأ میل در وجود انسان میخواهد تغییر کند. هر زیارت یعنی جدا شدن از عادتهایی که انسان دارد، به سمت عادتهای الهی. زیارت یعنی انس با امام و نزدیک شدن به عادت الهی. حواسمان باشد در آنجا با همان حال سابق نباشیم…
  • نشانه تغییر مبدأ میل این است که تشابهمان به امام بیشتر شود. اثر اشتیاق این است که تغییر هم بکنیم.
  • زائر بودن یک مرتبه از ارتباط است. خادم بودن، یک مرتبۀ بالا تری است. خادم دو بهره دارد. هم زائر است و هم خدمت میکند.
  • هر مؤمن و زائری آینه ای است که به قدر ایمانش امامش را نشان میدهد. اگر اشتیاق به خدمت به امام داریم، خدمت به زائرین امام کنیم. اگر دنبال کمال و رضای امام هستیم و میخواهیم زیارتمان مقبول تر باشد و توفیق بالاتری داشته باشیم، سعی کنیم «خادم الزوار » باشیم. اگر کدورتی باقی مانده است نگذاریم ادامه پیدا کند و آنرا برطرف کنیم.
  • زیارت برای این استکه یاد آوری کنیم: ما امام زمانی داریم و این یک تسکین و انتقال است به اینکه امام زمان هست و حیّ است. یکی از حاجتهای مهم ما این باشیم که معرفت امام زمان را بخواهیم. از خودشان، خودشان را بخواهیم. اللهم عرفنی حجتک فإن لم تعرفنی حجتک ظللت عن دینی.
  • آن چیزی که راه ما را به سوی امام بسته است، رفتار خودمان است. رابطه های ضعیف خودمان بین خودمان است. رابطۀ با مؤمنین را شدید کنیم تا رابطه با امام محقق شود.
  • هر حسنة, لقای با امام است. بر حسنات مراقبه داشته باشیم چون اینها شئونات و مراتب امامند. شوق این است. امام را فقط پای ضریح نمیخواهیم. اگر اینطور شد در هر لحظه و حسنه ای با امام مرتبط محقق میشود. حسنات ظهورات ائمه هستند. تمرین این را در این سفر داشته باشیم. نماز میخوانیم: ملاقات با امام است. صدقه میدهیم: ملاقات با امام است. اگر سلام میکنیم: سلام به امام ببینیم…
  • در این سفر انسان همه چیزش را با زیارت تنظیم میکند. این غیر زندگی عادی است که کارهایش را میکند، و زیارتی هم میکند…
  • زیارت تجدید عهد و بیعت است که اگر کوتاهی داشتیم جبران کنیم و اگر خوبی داشتیم، تشدید کنیم.
  • دلهای کسانی که جامانده اند را همراه خودتان ببرید. دیگر افراد مدرسه و خانواده و… را در زیارت شریک کنید.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “آداب تشرف محضر امام” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید