سلام علیکم و رحمة الله. بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین و و اللعن الدائم علی اعدائهم اجْمَعِینَ الی یوم الدین. اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.

ان شاءالله خدای سبحان ارض نفوس ما را قبل از اینکه ارض وجود عالم تطهیر شود و موقف سکونت امام زمان عجل لله تعالی فرجه الشریف شود و این ارض به طاعت امام زمان متحلی باشد و وجود امام زمان حکمش در این عالم وجود ما دائما جاری باشد، صلوات بلندی مرحمت کنید.

 شب عیدالله اکبر و عهد معهود و میثاق ماخوذ؛ شب غدیری است که همه اوصیای انبیای الهی در این روز غدیر به وصایت منصوب شدند؛ لذا اتفاقی نیست در این روز که رابطه نبوت انبیا علیهم السلام به ولایت اوصیا گره می خورد و برکات وجود انبیا در غالب ولایت اولیا محقق می شود، یک جذبه ویژه ربانی و الهی است؛ لذا در این شب و روزی که فردا است هرچقدر عشق و علاقه داریم این جذبه الهی شامل حال ما بشود، ما هم بعثتی در وجودمان با این ولایت شکل بگیرد، زیر سایه ولایت باشیم، صلوات دوم را بلندتر مرحمت کنید. قطعا روز غدیر از ایامی است که خرسندی حضرت زهرا سلام الله علیها در آن به اوج رسیده هرچقدر دوست داریم شفیعه ما در دنیا و آخرت و محبت ما به حضرت را دوست داریم بیشتر اظهار کنیم و ایشان شفیع ما باشد، صلوات سوم را بلندتر محبت کنید.

 من یک روایتی را می خوانم که حول این روایت ان شاءالله بعضی از نکات را خدمت دوستان عرض می کنم. روایت شریف که در کافی شریف وارد شده از امام صادق علیه السلام است که نظیر این روایت متعدد وارد شده ، اما این تعبیر روایت تعبیر جامعی است، می فرماید از امام صادق علیه السلام سلسله سندش را دوستان رجوع می کنند. «نَحْنُ اَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ، وَ مِنْ فُروعِنا كُلُّ بِرٍّ، فَمِنَ البِرِّ: التَّوحيدُ، وَ الصَّلاةُ، وَ الصّيامُ وَ كَظْمُ الْغَيْظِ، و… (می شمارد)». در دنباله روایت می فرماید وَ عَدُوُّنا اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ، وَ مِنْ فُروعِهِمْ كُلُّ قَبيحٍ وَ فاحِشَةٍ، فَمِنْهُمُ الْكِذْبُ، وَ الْبُخْلُ، وَ النَّميمَةُ، وَ الْقَطيعَةُ…» و ادامه سیئات. اساس این روایت با یک مبنای دقیق قابل تبیین است که وجود حضرات معصومین علیهم السلام وجود گسسته از نظام وجود نیست که سبب متصل به این ارض و سما هستند؛ به لحاظ وجود مادی شان و سبب سما هستند؛ به مراتب سما به واسطه وجود نورانیشان، در نظام حسنات هم که نظام تشریع است، سبب همه حسنات و آن حقیقت همه حسنات حضرات هستند. اگر می فرماید «نحن اصل کل خیر»، یعنی چه؟، یعنی خیر هر اساس و ریشه ای که داشته باشد، ما آن ریشه و اساس هستیم. اگر کسی با این نگاه به خیر و عمل صالح نگاه کند، جریان غدیر منحصر در روز و شب غدیر نیست. منحصر در دهه ولایت نیست، منحصر در ایام خاص نیست. لحظه لحظه انسان، نفس نفس انسان رابطه با ولایت است، چون برای انسان در هر لحظه امکان عمل خیر است. همین که انسان قصدش این است که در حال طاعت رب باشد که این طاعت را به واسطه ولایت یادگرفته، ارتباط با ولایت است. همین که قصدش این باشد امروز گناه نکند، ارتباط با ولایت است، چون از دشمنانشان دور شده که عدونا اصل کل شر. دقت کنید یک روایت ساده به نظر می آید، اما بسیار عمیق و دامنه دار است؛ نحن اصل کل خیر. در زیارت جامعه می فرماید: « ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه؛ هم اصل و هم فرعش هستید، نه فقط ریشه اش باشید، بلکه تمام میوه و برگش هم شما هستید، چون فرعش هم شما هستید ان ذکر الخیر کنتم اوله و اصله و فرعه و معدنه و ماویه و منتهاه؛[1] هر چیزی، مقصود، منتهی از خیر شما هستید، مبدأ آغاز از خیر شما هستید، خب این حرف بسیار سنگین است، یعنی انسان در رابطه با خیر آغازش، حین انجام، پایان، قصد، نیت، ترکش و هر کدامش رابطه با ولایت است، ترکش دور شده از ولایت است. وقتی انسان روزانه از صبح بیدار می شود، رابطه با ولایت آغاز می شود، شب که دارد می خوابد رابطه با ولایت در آنجا ادامه دارد، اگر خوابش با طهارت است که می شود عبادت، در خواب هم با ولایت است. ولایت هم نظام تکوین عالم را اداره می کند که نظام تکوین عالم وجود به واسطه ولایت اداره می شود و هم نظام تشریع عالم وجود که حرکت کمالی انسان ها و رشد انسان ها است، به واسطه ولایت محقق می شود آن هم نه که در سلسله علل باشند، با فاصله…، بلکه در متن سلسله هدایت گری هستند، یعنی امکان ندارد انسان از ولایت دور شود، حتی دشمن ولایت نمی تواند جدا شود، چون هر امر خیری را که ترک می کند و هر دشمنی را که اعمال می کند، در رابطه با ولایت این دشمنی را اعمال می کند، یعنی باز هم محشور است؛ آنچنان که انسانی تحت اراده رب است و در عالم زندگی می کند، یا طاعت یا معصیت، گاهی از اسم جمالی حق به سمت اسم جلالی حق می شود، از بهشت الهی به سمت جهنم خدای سبحان می رود با معصیت. آن هم نمی تواند از خدا فرار کند. فرار از خدا این المفر است و فرار از نظام ولایت که سببیت تکوین و تشریع هستی است هم به واسطه ولایت است و فرار از آن امکان ندارد. نفس نفس انسان ارتباط با ولایت است.

 حالا می فرماید: «نحن اصل کل خیر و من فروعنا کل بر» که هر بر و نیکی از فروع ما است، ببینید بعد چطور می شمارد و چه چیزهایی را به عنوان فروع این بر می شمارد. اولین بیانی که داریم التوحید است؛ این توحید الهی است. «فمن البر التوحید»، از جمله نیکی ها و نیکویی ها این است که انسان توحید افعالی داشته باشد. توحید افعالی به واسطه ولایت محقق می شود، چون مشیت و اراده حق است و ظهور اراده حق فقط به واسطه اطاعت امر آن ها محقق می شود. اگر کسی کلان مساله را خوب دقت کند آن موقع می یابد که کاربردی ترین حقیقتی که برای ما وجود دارد ارتباط با ولایت است؛ انحصاری به روز غدیر و ایام خاص ندارد، بلکه در ایام خاص و روز غدیر اوج این مساله است، عهد دوباره با این مساله است، یعنی یادآوری ویژه با این مساله است، مثل اینکه انسان می خواهد کاری را انجام دهد، اما می خواهد گل سرسبد این را که اوج پیدا کند در این ایام انجام دهد. این قله اش است نه اینکه فقط اینجا باشد؛ قله ولایت در غدیر است؛ لذا کسی که قدر ایام غدیر را دانست و به قله راه پیدا کرد در سراسر سال به سمت این قله باید حرکت کند تا قله بعدی تا سال بعدی. این نگاه به ولایت با آن روایت شجره طوبی است که می فرماید، تنه شجره طوبی در خانه امیرالمومنین علیه السلام است و شاخه هایش در خانه مومنین است که سخاوت یک شاخه، شجاعت یک شاخه، عفت یک شاخه است و هر حسنه ای از حسنات یک شاخه ای از شاخه های شجره طوبی است، بعد می فرماید هر کسی به شاخه ای از شاخه های شجره طوبی چنگ برند آن شاخه او را به تنه، یعنی به ولایت می رساند؛ پس نگاه به اعمال صالح با این نگاه ارتباط به ولایت می شود، در نتیجه شوق انسان به عمل صالح بسیار متفاوت می شود، اگر انسان بداند که ارتباط با این عمل صالح و انجام این عمل صالح حشر با ولی است؛ ارتباط و اتصال با ولی است، اگر انسان این را دید، هر نمازی که می خواهد بخواند، هر ذکری که می خواهد بگوید، هر صدقه ای که می خواهد بدهد، هر روی خوشی که به مومنی که می خواهد نشان دهد، هر عمل صالحی که کوچک یا بزرگ دارد انجام می دهد، می بیند این عمل صالح ارتباط با ولی است؛ امام زمان را می یابد. آنوقت اگر ملاقات انسان با امام دائمی باشد، چقدر برای انسان مراقبه این زیبا می شود؛ به خصوص دوستانی که این ایام معمم می شوند، این عهد و مراقبه این حالت را با خود داشته باشند که این روایت شریف را اینگونه با خود داشته باشیم که ما می خواهیم مراقبه این روایت را داشته باشیم، بیابیم هر عملی که داریم هر لحظه ای که از نفس کشیدن ما می گذرد، نفس به نفس ارتباط با ولی است و جدایی امکان ندارد، چون هر نفس انسان در رابطه با عمل صالح می تواند عبادت باشد؛ چنانچه در ماه رمضان می فرمایند: «أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ»[2] که نوم عبادت است، نفس تسبیح است، در ایام دیگر هم این امکان سرایت دارد که لحظه به لحظه انسان ارتباط با ولی؛ به خصوص این ایام ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

 حقیقت غدیر حقیقت ولایت همه حضرات معصومین است؛ لذا ما در حقیقت غدیر ارتباط با ولی پیدا می کنیم و ارتباط با ولی اتحاد با اولیا و حضرات معصومین علیهم السلام است. اینگونه نیست که بگوییم به یک یا دیگری نه، ارتباط با هر یک ارتباط با بقیه است. بله انسان ممکن است گاهی از باب امیرالمومین علیه السلام وارد شود، یک جاذبه ویژه در وجودش ایجاد شود، گاهی از باب امام حسن علیه السلام وارد شود، جاذبه دیگری در وجودش متجلی می شود، اما به هر یک که چنگ بزنند همانطور که درباره با انبیا هست که «بهداهم اقتده»، خطاب به پیغمبر صلی الله علیه و آله است، می گوید به هدایتی که ما برای انبیا قرار دادیم اقتدا کن. درباره حضرات معصومین هم انسان به هر یک که چنگ زند به همه آن ها چنگ زده است؛ لذا اگر می بینید حال دارید با امام سجاد علیه السلام نجوا کنید، نگویید حالا چگونه با امام زمان عج نجوا کنم؛ نجوا با امام سجاد نجوا با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هم هست. این جلوه های مختلف مثل این می ماند که صفات مختلف… انسان گاهی با این صفت و گاهی با صفت دیگر این شخص مرتبط است، اما در هر صورت با این شخص مرتبط است؛ با این صفتش یا با صفت دیگرش. این وجودات متجلی که هر یک ظهور و بروزی پیدا کردند، یک حقیقت واحده هستند.

ادامه این روایت می فرماید: « نحن اصل کل خیر و من فروعنا کل بر فمن البر التوحید». یکی از فروع ما که یکی از برها هست، توحید است، صلاة است، صیام است… در همه اینها ما را ببینید. و من فروعنا؛ از فروع ما است. چه چیزی از فروع ما است؟ توحید افعالی از فروع ما است. صیام و صلاة. می گوید، اینکه نماز می خوانید، بدانید رابطه با ما است، بدانید نماز شما از طریق ما دارد بالا می رود، بدانید روزه با ما مرتبط شدن و از طریق ما بالارفتن است، فمن البر التوحید و الصلاة والصیام و کظم الغیظ؛ اگر کسی ناراحت و عصبانی شد، فروکش کرد و غضبش را خورد، ارتباط با ما است همین شرح صدری که پیدا کرد، ارتباط با ما است. وَ الْعَفْوُ عَنِ المُسىءِ؛ اگر کسی به کسی بدی کرد و او را بخشید، این ارتباط با ما است، با ما مرتبط شده است. اگر جامعه آن قشر فرهیخته و نخبه به خصوص طلاب عزیز ما با این نگاه در جامعه وارد شوند، ببینید چطور می توان در جامعه، ولی را حاضر و حی در صحنه کرد. مردم احساس ولی را بکنند. نه گاهی به یاد ولی بیفتند. ببینند که ولی حاضر است. اگر اینها نمی بینند، اینها غافل هستند. در لحظه لحظه زندگی انسان ولی حاضر است و او هست و ما نیستیم و ما غایب هستیم و ما غافل هستیم. اگر این رابطه اینطور باشد، بسیار متفاوت می شود.

بعد می فرماید وَ رَحْمَةُ الفَقيرِ، به محتاج ها رحمت در دل بجوشد. حالا رحمت نه اینکه آدم پول دهد، بلکه همین که انسان کسی را دید که مریض و ندار است، رحمت در دلش جوشید که از خدای سبحان برای او گشایش و سلامت خواست، این ارتباط با ولی است؛ بی تفاوت از یک چالش در اجتماع و نسبت به مومن نگذرد، نگوید این به من ربطی ندارد، وَ تَعَهُّدُ الجارِ، ببینید همه جا امکان پذیر می شود. ارتباط با ولی از دسترس انسان دور نیست، در نزدیک ترین مکان ها امکان پذیر می شود. می گوید با همسایه ها اهل رعایت آن عهود همسایگی و مومنین باشد، همچنین وَ الاِقرارُ بِالفَضْلِ لاَهلِهِ این کمی در جامعه علمی ابتلایش بیشتر است که آدم ببیند کسی فاضل است، اقرار کند که این فرد در این رشته فاضل است. اگر کسی به من رجوع کرد من دیدم بلد نیستم نگویم که اگر بگویم بلد نیستم نقص است، بلکه بگویم من این را نمی دانم و دیگری در این مساله محل رجوع است. این الاقرار بالفضل لاهله اثرش می دانید چه می شود؟ اثرش این می شود که انسان می فهمد که در عالم وجود هم فضل ولی در تدبیر عالم از همه بالاتر است. اینکه آدم اقرار بالفضل لاهله در ارتباطات عمومی اش کند، نتیجه اش اقرار به فضل نسبت به ولی در نظام وجود می شود. اگر می گوید تعهد الجار، از همسایه شروع کنیم تا به همسایگی و جواری که در بهشت محقق می شود. اگر می فرماید رحمة الفقیر، از همین جای ساده شروع کنید این فقیر انسان را تا فقر وجودی و اقرار به آن می کشاند. آن قدر عالی می شود من سطح ظاهرش را معنا کردم، اما این کشش دارد؛ تمام اینها در آن رابطه عظیم تر.

 بعد می فرماید، وَ عَدُوُّنا اَصْلُ كُلِّ شَرٍّ این هم مقابلش؛ نمی شود انسان وسط بایستد؛ رابطه با ولی دارد یا مقابل ولی است. وسط نداریم، مگر کسانی که غافل هستند. انسانی که غیر غافل باشد، امکان ندارد وسط باشد. تنه شر عدو ما هستند، وَ مِنْ فُروعِهِمْ كُلُّ قَبيحٍ..» ؛ همه قبائح هم شاخه های وجودی هستند، یعنی نمی شود انسان به یک قبیح چنگ بزند بعد بگوید من کاری ندارم. اگر انسان به گناه، معصیت و عصیانی مبتلا شد، به شاخه دشمنان اهل بیت چنگ زده است. ببینید چقدر نفرت را نسبت به بدی زیاد می کند که انسان بداند اگر کار بدی انجام می دهد، این کار بد چنگ زدن به درخت ولایت دشمنان اهل بیت علیهم السلام است، یعنی به ولایت آن ها چنگ زده و به آن ها متصل شده چقدر قبیح است که انسان ولایت و حقیقت را بشناسد و به شاخه دشمنان آن ها چنگ بزند. یک موقع انسان چنگ نمی زند به شاخه ولایت و یک موقع به شاخه دشمنان ولایت چنگ می زند؛ این انسان را بسیار مطرود می کند و انسان باید بسیار نمک نشناس باشد .خدا رحم کند. ادامه روایت می فرماید: «و من فروعهم کل قبیح وَ فاحِشَةٍ، فَمِنْهُمُ الْكِذْبُ، وَ الْبُخْلُ، وَ النَّميمَةُ، وَ الْقَطيعَةُ؛ از جمله این فاحشه ها و قبیح ها دروغ، سخن چینی، قطع رحم یا قطع ارحام، حتی قطیع با دوستان مومن است وَ اَكْلُ الرِّبا،؛ رباخواری است، وَ اَكْلُ مالِ الْيَـتيمِ بِغَيْرِ حَقِّهِ؛ اکل مال یتیم است وَ تَعَدّى الْحُدودِ الَّتى اَمَرَ اللّه ؛ حدود الهی را شکستن است وَ رُكوبُ الْفَواحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الزِّنا، وَ السَّرِقَةُ، وَ كُلُّ ما وافَقَ ذلِكَ مِنَ القَبيحِ…، اعمال قبیح را می شمارد و هر چیزی که از قبایح وجود دارد، بعد اخرش یک جمله بسیار زیبا می فرماید، فَـكَذَبَ مَنْ زَعَمَ اَ نَّهُ مَعَنا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُروعِ غَيْرِنا»[3]؛ دروغ می گویند کسانی که می گویند ما با شما (با ولایت هستیم)، اما چنگ می زند به شاخه درخت دشمنان ما، یعنی به معاصی و غفلت ها. دروغ می گوید اینکه ما اهل ولایت هستیم؛ پس با ادعای ولایت ولایت ایجاد نمی شود. ان شاءالله امشب را برای خود یک مراقبه قرار دهیم که این مراقبه دو قسمت دارد؛ یک قسمت این است که همه خیرات ظهورات با حضرات و ارتباط با حضرات و چنگ زدن به تنه ولایت است؛ این مراقبه را در وجودمان داشته باشیم.

ممکن است انسان بگوید من در روز یک ساعت را برای اینکه حواسم را برای این کار جمع کنم شروع می کنم بعد کم کم این ساعت را می تواند بعد از مدتی توسعه دهد تا کم کم توسعه پیدا کند و همه ساعتش را فرا بگیرد. یک مراقبه در این بود، مراقبه دوم در این است که هر بدی و قبیحی که از انسان می خواهد صادر شود، باور کند که چنگ زدن به درخت دشمنان ولایت است. فقط یک بدی نیست، بلکه اگر بخواهیم تعبیر را کمی باز کنیم، مثل این می ماند که نعوذ بالله نعوذ بالله معصیت ما تیر زدن به ولایت است. نعوذ بالله نعوذ بالله سیلی زدن به ولایت است، یعنی اگر انسان باو کرد که قبائح درخت دشمنان اهل بیت هستند، آن وقت هر چنگ زدن خون کردن دل حضرات است که ما را دوست دارندو تعبیر روایت این است که «تعطف الوالد علی الولد»[4]؛ مثل دوست داشتن پدر نسبت به فرزند؛ آن هم پدر رحیم دوست دارند.  فرزند مدام بدی کند، پدر زود طردش می کند، اما دلش خون می شود، چقدر دل پدر می سوزد که این فرزند دارد این جهالت ها را می کند. چقدر سخت است. نعوذ بالله اگر ما ادعای ولایت داریم و به درخت دشمنان اهل بیت چنگ می زنیم، فَكَذَبَ مَنْ زَعَمَ اَ نَّهُ مَعَنا وَ هُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُروعِ غَيْرِنا؛  دروغ می گوید آن کسی که می گوید با شما هستیم، اما  به شاخه های درخت دشمنان ما چنگ زده است.

 این دو مراقبه را به عنوان تحفه و ثمره و عهدی از عید غدیر داشته باشیم که این عهد را از دست ندهیم، با این عهد محشور باشیم که بتوانیم این را کم کم در وجودمان نهادینه کنیم، یعنی از یک خبر و اطلاع به یک معرفت و ملکه وجودی تبدیلش کنیم و این ثمره حشر دائم با ولی می شود، یعنی دیگر انسان جداپذیر نیست و می یابد بنابراین اگر دید، قطعا بدانید که به فرمایش حضرت آیت الله بهجت (ره) برای کسی که این نگاه را بکند، غیبت دیگر معنا ندارد. کجا غیبت کرده، کجا غائب است که نبیند؟ چون طبق این روایت شریف ظهور و وجود او را در همه خیرات و ابواب بر می بیند و محشور  است و این بالاتر از این است که انسان وجود بدنی حضرت را در بیرون بخواهد ببیند. این دیدن وجود سعی حضرت در همه هستی است. این چشم را همه نداشتند؛ لذا در همان ایام هم امام باقر علیه السلام وقتی با ابوبصیر در مسجد مدینه بودند آنجا دارد که حضرت به ابوبصیر فرمودند که بپرس ببین ابوجعفر را چه کسی دیده است (اباجعفر خود  امام باقر علیه السلام است). چند نفر کنار از مسجد خارج می شدند و پرسید، اباجعفر را ندیدی؟ (امام باقر علیه السلام کنار ابوبصیر ایستاده بود)، بعد وقتی ابوهارون مکفوف که چشم نداشت، گفت از این هم بپرس که اباجعفر را ندیدی؟ گفت، چرا، ابوبصیر گفت، چطور؟ ابوهارون گفت، کنار تو ایستاده است؛ بنابراین دیدنی که با این چشم باشد، ملاک نیست بسیاری کنار پیغمبر صلی الله علیه و آله بودند، اما جهنم ابد مربوط به آن ها است و بسیاری پیغمبر را یک بار هم ندیدند، اما پیغمبر فرمود:  «إنّی أَشَمُّ رَائِحَةَ الرَّحْمَنِ مِنْ جانب الْیَمَنِ»[5] و این رابطه اساس است که فرمود: «نحن اصل کل خیر و من فروعنا کل بر». انسان وجود  ولی را در سراسر هستی ببیند و قطع رابطه با ولی را در چنگ زدن به معاصی ببیند که می فرماید: «و عدونا اصل کل شر و من فروعهم کل قبیح».

ان شاء الله خدای سبحان چشم همه ما را باز کند  وجود سعی حضرات را در همه ابواب خیرات در چنگ زدن به ولایت بفهمیم و بیابیم، حقیقت اعمال صالح در وجود ما را ارتباط با ولی برایمان نشان دهند، غیبت از جانب ما  به واسطه معرفت و مراقبه در او برداشته شود، ما را از همه ابواب شر و قبیح حفظ بفرماید، هیچ لحظه ای از لحظات وجود ما چنگ زدن به درخت و فروع و قبائح دشمنان اهل بیت قرار داده نشود، اگر تا حالا در وجود ما قبیح و شری از ما صادر شده به برکت امشب که شب بیعت مومنان با امیر مومنان است و شب شفاعت آن ها است و شب عهد ماخوذ و میثاق ماخوذ است، شب رحمت الهی است، شب عید است به برکت امشب و حقیقت ولایت، گذشته ما آنچه که چنگ زدن به درخت دشمنان اهل بیت بوده به واسطه وجود مبارک امیرالمومنین علیه السلام امشب پاک و مورد عفو قرار بگیریم. ان شاءالله خدای سبحان گذشتگان ما را ببخشد و بیامرزد. این بیماری را از جامعه مومنین ریشه کن بفرماید، خدای سبحان این حکومت اسلامی را عزت و قدرت و شوکت روزافزون عطا بفرماید، دشمنانش را نیست و نابود بگرداند، برای ما توفیق بستر سازی و ایجاد مقدمات ظهور حضرت ایجاد بفرماید، مقام معظم رهبری را طول عمر باعزت و نفوذ کلمه عطا بفرماید. ان شاءالله خدای سبحان درک مقام ولایت را روزی ما بفرماید. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علي ابن ابي طالب و اولاده المعصومين صلوات الله عليهم اجمعين. ان شاءالله خدای سبحان همه ما را تابع ولایت در دنیا و آخرت قرار دهد. هر چقدر امیرالمومنین علیه السلام را دوست دارید، صلوات بلند بفرستید.

[1] . من لا یحضره الفقیه ، ج۲، ص۶۰۹، عيون الأخبار ، ج۲، ص۲۷۲، تهذيب الأحكام ، ج۶، ص۹۵، المزار الکبير ، ج۱، ص۵۲۳، المحتضر ، ج۱، ص۲۱۵، الوافي ، ج۱۴، ص۱۵۶۶، بحار الأنوار ، ج۹۹، ص۱۲۷، زاد المعاد ، ج۱، ص۲۹۶،، بحار الأنوار ، ج۹۹، ص۱۴۶، البلد الأمین ، ج۱، ص۲۹۷، مستدرك الوسائل ، ج۱۰، ص۴۱۶

[2] . فضائل أمیر المؤمنین علیه السلام ، ج۱، ص۱۳۳، عيون الأخبار ، ج۱، ص۲۹۵، فضائل الأشهُر الثلاثة ، ج۱، ص۷۷، الأمالی (للصدوق) ، ج۱، ص۹۳، إقبال الأعمال ، ج۱، ص۲، بحار الأنوار ، ج۹۳، ص۳۵۶،، روضة الواعظین ، ج۲، ص۳۴۵، الوافي ، ج۱۱، ص۳۶۶، زاد المعاد ، ج۱، ص۷۱، وسائل الشیعة ، ج۱۰، ص۳۱۳، تسلیة المُجالس ، ج۱، ص۴۷۶، المصباح (للکفعمی) ، ج۱، ص۶۳۳، زاد المعاد ، ج۱، ص۷۰

[3] . الکافي ، ج۸، ص۲۴۲

[4] . بصائر الدرجات ، ج۱، ص۱۴، بحار الأنوار ، ج۱۵، ص۲۲، بحار الأنوار ، ج۲۵، ص۸، بحار الأنوار ، ج۶۴، ص۱۲۵

[5] . غرر الأخبار ، ج۱، ص۲۶۸، مجموعة ورّام ، ج۱، ص۱۵۴

5 ستاره

100%
1 دیدگاه

4 ستاره

0%
0 دیدگاه

3 ستاره

0%
0 دیدگاه

2 ستاره

0%
0 دیدگاه

1 ستاره

0%
0 دیدگاه

توسط 01 کاربر

مرتب‌سازی بر اساس

  • تصویر آواتار

    محمد

    سپاس بیکران از توضیحات مفیدتان

    خداوند جناب آقای عابدینی را سلامتی و طول عمر عطا بفرمایند. خیلی استفاده کردیم از تشریح حدیث عنوان بصری و این جلسه که راجع به عید غدیر بود‌. یا حق.

    1403/03/23

    اشتراک‌گذاری در

    آیا مفید بود؟

در این مورد یک بازخورد بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید