بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعا وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.
در محضر سوره فتح به عنوان عهد جمعی هستیم که مومنان به این عهد جمعی ان شاء الله وفادار هستند و نظر به این سوره و خواندن این سوره را ان شاء الله در برنامه داریم به صورت جمعی. در محضر آیات بیست و دوم و بیست و سوم این سوره هستیم میفرماید بسم الله الرحمن الرحیم وَ لَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا.
تعبیر این است که اگر کافرین با شما به قتال برخیزند و شما فرار بکنید آنجا لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا، یعنی اگر دشمن حمله کرد، حالا حمله گاهی حمله نظامی و در صحنه است گاهی حمله لفاظی است و رسانه ای است، اگر دشمن در زیر آن داد و فریاد خودش، حمله رسانهای خودش توانست دل دوستان را خالی بکند، دل مومنان را خالی بکند به طوری که ناخودآگاه حتی اگر ابراز نکنند در دلشان حالت ترس ایجاد بشود، نحوهای از پشت کردن تلقی بشود به طوری که در تصمیم گیریهایشان دخیل بشود یعنی اگر حالا میخواهد تصمیم بگیرد با ترس و لرز تصمیم میگیرد که تهدید کرده من را به اینکه جهنم میخواهد به پا بکند.
چقدر این جالب بود که وقتی آنها تهدید کردند که آمریکا با تمام قدرتش در کنار تمام کشورهای دیگر غربی در کنار اسرائیل یک مردم محدودی را که آنجا را میخواهیم به جهنم تبدیل کنیم اگر همه اسیران را آزاد نکنید، اینها گفتهاند ما همان روال آتشبسی را که از قبل بوده ادامه میدهیم و اگر بخواهد آن روال ادامه پیدا نکند ما از آزاد کردند بقیه هم چه میشویم؟ منصرف میشویم. این نگاه از یک باور الهی شکل میگیرد، ببینید اگر با تمام آن ید بیضایی که اینها میخواستند از خودشان نشان بدهند، قدرتنمایی آنها که نشان بدهند خب این به عجز کشیده میشود وقتی که دو بار این فریاد کشی را بکند، عربده کشی را بکند اما ببیند طرف مقابلش نمیترسد خودش میترسد، ترس در او ایجاد میشود، او میترسد اقدام به این کار بکند و در منظر جهانی طبل توخالی میشود، دیگر بعد از این آن صدای طبل او هراس برای دیگری هم ایجاد نمیکند، بله ممکن است روسیه و چین و اروپا و کشورهای کانادا و مکزیک بترسند، از آن داد و فریاد او بترسند و مقداری حرکتشان را متناسب با او شکل بدهند و به قول ما ماست را کیسه کنند اما مومنان نمیترسند، مومنان رسوایی این طبل توخالی را آشکار میکنند که اگر مومنان جلو افتادند و این توخالی بودن طبل را آشکار کردند بقیه جرئت پیدا میکنند به دنبال مومنین، آنها هم در مقابل پرخاش او بایستند.
پس این وظیفهی مومنین با نگاه الهی راه را باز میکند برای دیگران هم که ایمان این مرتبه را ندارند وقتی رسوایی آن داد و فریاد و آن به اصطلاح هیاهوی او آشکار شد برای بقیه هم باب باز میشود، چه کسی تا حالا هواپیمای آمریکایی را زده است؟ چه کسی تا به حال جرئت زدن پادگان آمریکا را داشته باشد؟ چه کسی تا به حال اخطار داده به او که اگر میخواهی از این تنگه عبور کنی باید با فارسی حرف بزنی، اجازه ورود بخواهی و او اطاعت بکند و قبول بکند با همه دبده و کبکبهاش، این نگاه که مومنان وظیفه دارند آن نظام ظلم و جوری را که هیاهو میکنند سر جایش بنشانند، وظیفه اولیه مومنان است تا بقیه هم که ضعیف النفس هستند به دنبال این قدرت پیدا بکنند. این جا میفرماید اما اگر شما ترسیدید، شما هم پشت کردید، وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا، که آنهایی که با شما به جنگ برمیخیزند لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ، بعد آنها خلاصه از قتال شما پشت گردانیده، آن ها فرار بکنند، آنهایی که با شما جنگیدند، آنهایی که با شما جنگیدند اگر پشت بکنند آنها لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا، نه ولی دارند نه نصیر، البته این برای مومنان هم هست، اگر مومنان پشت بکنند هم خدا رهایشان میکند اما این جا خطاب به کیست؟ خطاب به آن ها است، که با همه آن به اصطلاح داد و فریاد حمله کردند اما پشت کردند، وقتی پشت میکنند دیگر هیچ جایی نیست که امداد آنها را داشته باشد. ولی یعنی کسی که تمام رفتار و ولایت این را به عهده میگیرد، نصیر یعنی کمک به او میکند در بعضی از شئون، پس بین ولی و نصیر عام و خاص است، ولی ولایت در تمام شئون است، نصیر ولایت در کمک در بعض شئون است. میگوید اینها که برمی گردند نه ولی دارند که تمام شئون اینها را کمک بکند به ایشان، نه نصیر و ناصری دارند که اقلا در جهتی به اینها کمک کند اما مؤمن حتی اگر در سختترین شرایط قرار بگیرد ولیکن فرار نکند هم ولی دارد و هم نصیر دارد، به مقدار ایمانش اگر ایمان ضعیفتر است نصرت الهی شامل حال او میشود، اگر ایمان قویتر است ولایت الهی شامل حال او میشود. پس ما خوش هستیم به اینکه در سختیها چه داریم؟ نصیر و ناصر داریم، ولی داریم و مولا داریم که آنجا تعبیر است که کافرین لا مولی لهم ولی مومنین چه دارند؟ آنها گفتهاند لات و عزی است در حقیقت به اصطلاح بلند آنها هستند و... چه بود آقا بگویید؟ این را بعد اضافه کنید. بله آن مال آن ها گفتند.
یکی از حضار: اعل هبل.
استاد: اعل هبل، بله حالا این را با مکث میگوییم که درستش کنید. آنها گفتند که اعل هبل، اعل هبل، هبل برتر است، آنجا دارد که پیغمبر اکرم این شعار را یاد داد به مومنان که الله اعلی و اجل، خدا در حقیقت بالاتر است و برتر است که الله اعلی و اجل یا الله مولانا ولا مولی لکم که خدا مولای ماست و آنها مولا ندارند، مولا یک حقیقتی است که تمام شئون ولایت شخص را به عهده میگیرد، مؤمن در پناه خدای سبحان در پناه ولایت الهی تمام شئونش در حیطه الهی است. این آیاتی که در دنباله او هم میفرماید سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا، که یک سنت دائمی خدا است، این سوره واقعاً یکی از سورههایی است که در جریان جنگ رسانهای و نگاه رسانهای قوت قلبی که برای مومنان ایجاد میکند بیسابقه است و در کنار این قوت قلب رعبی که برای دشمنان ایجاد میکند بیسابقه است لذا جنگ در اینجا، جنگی در صلح حدیبیه واقع نشد، قبل از اینکه حرکت بکنند جنگی واقع نشد اما قدرت ایمانی که با این نزول سوره و وعدههای الهی ایجاد شد بالاترین قوت قلب را ایجاد کرد، خود همین نزول سوره سبب پیروزی در خیبر و حنین شد. وقتی این وعدههای الهی صادقانه بود و وعدههای صادق الهی بود مومنان با طیب خاطر و تمام در حقیقت قوت و نگاهشان حرکت کردند و پیروز شدند، لذا مراعات مواظب باشیم جنگ رسانه ای دشمن ما را در حقیقت به خالی شدن دلهایمان نکشاند. این سنت الهی است که اگر ایمان در مقابل کفر بایستد هرچند مومنان ضعیف و کم باشند به جهات عده وعده خدا وعده پیروزی داده است، نمونهاش را امروز خودمان در صحنه غزه را دیدیم که با همین مرتبه پیروزی محقق شد، لبنان را دیدیم با همین مرتبه محقق شد، بیش از این هم به مقدار ایمان اگر باشد بیش از این محقق میشود. ان شاء الله خدای سبحان ما را جزء مومنین به قدرت خودش و باورمندان به قدرت و عزت ایمانی خودش قرار بدهد.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.