سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

در محضر سوره فتح آیه 11 بودیم. جلسه گذشته گفتگویی در مورد این آیه شریفه انجام شد. عهد جمعی در رابطه با خواندن سوره فتح داشتیم برای نصرت محور مقاومت که إن‌شاءالله خدای سبحان که لله جنود السماوات و الارض است نصرتش را آشکار کند برای ما. آشکار کردن نصرت غیر از ایجاد نصرت است. ما باورمان این است که وقتی لله جنود السماوات و الارض و کان الله علیما حکیما است، حتما نصرت هست. اما ما در دیدنش گاهی قصور داریم. و به این جهت از خدای سبحان در آن حوادثی که واقع شده است و نگاه اولی ما این است که شاید نصرت الهی در کار نیست، اگر چشم بازتر شود، اگر نگاه عمیق‌تر شود، اگر خدای سبحان چشم ما را بازتر کند، نصرت را می‌بینیم و همان باعث می‌شود همانجایی که ما سختی می‌دیدیم یا به ظاهر شکست می‌دیدیم همان نصرت بشود. همان تبدیل به اظهار قدرت حق بشود. چون گاهی نگاه ما از نصرت با آن چیزی که در منظر الهی است متفاوت است و لذا تفاوت نگاه داریم. اگر این دو نگاه به هم نزدیک بشود که ما بتوانیم نگاهمان را به نگاه الهی نزدیک‌تر کنیم، آنجا نصرت برایمان محقق می‌شود.

غیر از اینکه حوادث و وقایع برای تمحیص است. برای تمحیص قلوب مومنین است. وَ لِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ. قلوب مومنین را تمحیص کند خدای سبحان. و خود این نصرت است. اینکه مومنین به مرتبه محوضت و محوصت و تمحیص و محض شدن نزدیک می‌شوند از بالاترین مقامات نصرت الهی است.

#نصرت_الهی_و_تمحیص_مومنین

در آیه 11 سوره فتح می‌فرماید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌

سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيراً ﴿11﴾

وقتی آزمایش حرکت به سوی حدیبیه محقق شد، عده‌ای چون می‌دیدند نتیجه مطابق میلشان روی محاسبات آن‌ها نیست، دستگاه فکری‌شان، دستگاه محاسباتی‌شان محاسبه را بر اساس نظام ظاهری که خدا در او حضور ندارد تحلیل می‌کرد. و لذا به یک تحلیل غلطی از مسئله رسیده بودند. نگاه اینکه خدا حاضر است و لله جنود السماوات و الارض است، با نگاهی که مانند کافران و مشرکانی که به خدا اعتقاد ندارند، دو تحلیل دارد. اینجا لله جنود السماوات و الارض است. اما در آن نگاه هر کسی خودش خودش است. کس دیگری پشت صحنه، کس دیگری، مالک صحنه و قادر مطلق در کار نیست. هر کسی است و خودش. منافقین روی محاسباتشان دیدند رفتن به حدیبیه خودکشی است. افتادن در دام هلاکت است. جمعیت کم، دور از شهر، بدون سلاح قوی حرکت بکنند بروند در دل دشمن قوی. دشمنی که شهر آن‌هاست، جمعیت آن‌ها کثیر است، اطراف همه مربوط به آن‌هاست.

#ایمان_به_خدا_و_تفاوت_در_تحلیل_و_محاسبه

سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَ أَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا

این‌ها خواستند عذر بیاورند. عرض شد که عذر این‌ها عذر دروغین بود. فکر نمی‌کردند که رسوا بشوند. خدا وحی نازل بکند که شما ترسیدید. نرفتید از ترستان بود. نه اینکه از روی عذر باشد. این عذر که موجه نبود. اما برفرض هم که عذر موجه بود، علت نرفتن شما این عذر نبود، بلکه ترس شما بود. منتها در قالب اینکه انسان معمولا برای ترسش عذر می‌تراشد که سر شکسته نباشد. دلش نمی‌خواهد بگوید من ترسیدم. به این عنوان گفتند اموالمان بی سرپرست است، خانواده‌هایمان کسی را ندارند، مجبوریم بمانیم.

از قبل به پیغمبر گفته شد که این‌ها می‌آیند می‌گویند برای ما استغفار کن. این ‌ها را توضیح دادیم.

يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً

این‌ها حرف‌هایی که می‌زنند با آن چیزی که در دلشان است متفاوت است. تو به این‌ها اینطور جواب بده که شما فکر کردید که حافظ خودتان خودتان هستید؟ نمی‌دانستید خدا در کار است؟ خدا حافظ است، خدا مالک است، خدا امر کرده بود که بروید. اگر انسان بداند که همه وجودش ملک خداست، تصرف در ملک غیر بدون اذن او جایز نیست. وقتی خدا مالک حقیقی همه وجود من است، هر تصرفی در رفتن و نرفتن، در نشستن و ایستادن، در خوابیدن و گفتن و نگفتن باید به اذن مالک باشد و الا تصرف غصبی است. و الا پاسخ می‌خواهد.

تعبیر را ببینید. قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً، شما خواستید در مقابل خدا از خودتان حفاظت کنید؟ در مقابل خدا؟ یک موقع انسان در مقابل یک شخص دیگری می‌خواهد از خودش محافظت بکند. یک موقع در برابر امر الهی عصیان می‌کند. یعنی دارم خودم را حفاظت می‌کنم در برابر امری که مالک من به من امر کرده است که این کار را بکن. پس باید در مقابل آن مالک از خودم محافظت کرده باشم.

إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرّاً أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعاً

اگر امر کرده و این امرش حتی بنابر آنچه شما فکر می‌کنید ضرری باشد، کی می‌توان در مقابل امر او و ضرری که بر شما اراده کرده است مقاومت کند. اگر او اراده کند به شما ضرر بزند، هیچ کسی در مقابل او حافظ شما نیست و اگر او اراده بکند به شما نفع برساند، هیچ کسی در مقابل نفع رساندن او مانع نمی‌تواند باشد. این نگاه که باور و تفصیل لله جنود السماوات و الارض است، یا باور به اینکه لله ملک السماوات و الارض است، که مالکیت و ملوکیت مربوط به خدای سبحان است، رساندن نفع و ضرر از جانب اوست. بله، در محاسبات عادی وسائط نقشی دارند، اما نه اینکه نقش مستقلی داشته باشند. لذا خود دشمنان و وجود مشرکین مکه هم داخل در لله جنود السماوات و الارض هستند یا نیستند؟ داخل در لله ملک السماوات و الارض هستند یا نیستند؟ آن‌ها هم داخل هستند. خدا مالک آن‌ها هم هست. آن‌ها هم جزء جنود الهی هستند.

در این جریان حدیبیه خدای سبحان این را خوب نشان داد. آن جایی که این‌ها احساس می‌کردند ضرر است، نفع کامل شد. محاسبات این‌ها نشان می‌داد که رفتن به حدیبیه هلاکت است. اما یک قاعده و واقعه‌ای شد در طول تاریخ اسلام به عنوان یک تنگه عظیمی که سرنوشت اسلام از آن به بعد تغییر کرد، اگر تا به حال دفاعی بود، از این به بعد تهاجمی شد، اسلام از این به بعد رو به جهانی شدنش کاملا آشکار شد. گسترشش غیر قابل توصیف شد. که إنا فتحنا لک فتحا مبینا. یعنی تمام محاسبات آن‌ها، نه محاسبه غلط شد، ضد آن محاسبه کاملا محقق شد. این نشان می‌دهد که خدا مالک است نه محاسبات ما. پس ما باید محاسبه داشته باشیم؟ البته. آیا شرایط و وقایع را بسنجیم؟ البته. اما در عین حال دیدن اینکه خدا در کار است، باور به اینکه لله جنود السماوات و الارض است، آن هم جزء باورهاست که اگر جایی امر الهی تعلق گرفت، آشکارا معلوم بود، مثل اینکه اینجا پیغمبر فرموده است، اگر امر واضح بود، همه محاسباتی که مقابل آن امر باشند تحت این امر قرار می‌گیرند و این می‌شود محاسبه نهایی. لذا انسان را از محاسبه نهی نکردند. اما در عین حال گفتند امر الهی بالاترین محاسبه است به شرطی که امر باشد نه گمان امر و احتمال امر.

اگر امر الهی را انسان احساس کرد و یقین کرد این بالاترین محاسبه الهی است و باک از چیزی ندارد.

إن‌شاءالله خدای سبحان توحیدش را به ما بچشاند. همه این‌ها بیان توحید الهی است و رشد در این است نه در پیروزی ظاهری. پیروزی ظاهری مقدمه این رشد می‌خواهد باشد. إن‌شاءالله خدای سبحان این رشد توحیدی را در تمام زندگی‌مان به ما بچشاند.

#عمل_به_وظیفه_و_نترسیدن_از_نتایج_فعل

#لله_جنود_السماوات_و_الارض

#لله_ملک_السماوات_و_الارض

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید