سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
در محضر آیه دهم سوره فتح هستیم. قبلا نکاتی از این آیه شریفه بیان شد و إنشاءالله در ادامه نکاتی را عرض خواهیم کرد.
یکی از آیاتی که در سوره فتح خیلی نکته مهم و کلیدی است همین آیه ده است به ضمیمه یکی دو آیه دیگری که در آیات بعدی خواهد آمد، آنجا هم اشاره به جریان بیعت مومنین با پیغمبر اکرم میکند، که این بیعت چه برکاتی به دنبال خودش آورده است، اینجا ابتدای این بیان را دارد، البته در آیات بعدی که لقد رضی الله من المومنین اذ یبایعونک، ادامه این بحث را در آن آیه بیان میکند که این بیعت رضای الهی را به دنبال خودش آورد و خدا از مومنین راضی شد و به دنبال این رضایت الهی سکینه بالاتری بر مومنین نازل شد.
پس یکی از چیزهایی که میتواند سکینه را بر مومنین نازل بکند، آن هم سکینه و آرامش اجتماعی، این است که پیوند مردم با امامشان در جامعه محکم دیده بشود. نه فقط باشد. بلکه دیده بشود. چون جریان بیعت وقتی صورت گرفت که خبر آمد که نماینده و سفیر پیغمبر را که فرستاده بودند برای گفتگو به مکه، گفتند کشته شده است. بعدا معلوم شد که خبر راست نبوده است. اما شایعه این خبر بین همه پیچید و یک آشوبی در درون لشگر پیغمبر ایجاد شد.
از طرفی اینها نزدیک مکه هستند، 20 کیلومتری مکه هستند و جایگاه مشرکین در مکه است و یک عقبه قوی دارند. از طرف دیگری از مدینه خیلی دور هستند. حدود 300 و خوردهای کیلومتر از مدینه فاصله گرفتهاند. امدادشان از مدینه سخت است و مسائل مختلفی که پیش آمده بود. مسلحینی در اطراف مسیر دائما برای پیغمبر اکرم اذیت و آزار ایجاد میکردند تا اینها را برگردانند، همه اینها باعث شده بود که یک تزلزلی در لشگر ایجاد شده بود و زمزمههایی که گیر افتادیم. پیغمبر اکرم این جریان را که سبب یک تزلزلی شده بود، با خواست بیعت مجدد از مردم تدبیر کردند. این تقاضا و خواستن از جانب خود پیغمبر اکرم بود. و عرض هم شد که حقیقت بیعت از مثل همان بیعی که دست میدهند با همدیگر و طرف میگوید آنچه من قدرت تصرفم بر این مال یا کالا بود، با این دست دادن و بیع به تو واگذار کردم، دست بیعت یعنی من تصرف در خودم را به شما واگذار کردم. به پیغمبر دارد عرض میکند که من آنچه که در خودم قدرت تصرف داشتم را با بیعت واگذار کردم به پیغمبر که هر امری او داشته باشد تخلفی صورت نگیرد. لذا جابر بن عبد الله انصاری نقل میکند که ما وقتی بیعت میکردیم با پیغمبر اکرم، بیعت میکردیم تا جانمان را در راه پیغمبر بدهیم و از کنار پیغمبر فرار نکنیم. تا مرتبه جانبازی در کنار پیغمبر باشیم و فرار از کنار ایشان نداشته باشیم. یعنی تمام توانمان را در خدمت پیغمبر قرار بدهیم. اگر در جامعهای این حالت ایجاد بشود که نسبت به امام و رهبرشان این بیعت و وفاداری را نشان بدهند، این آرامش الهی را هم بر جامعه حاکم میکند هم تشویش را بر دشمنان. یعنی دشمنان هم از دیدن این آرامش در جامعه مومنین به تشویش میافتند.
#استحکام_پیوند_امت_و_امام_سبب_نزول_سکینه_الهی
#تجدید_بیعت_با_رهبر_جامعه_و_نزول_سکینه_الهی
خدا عزت و سلامتی بالاتر به مقام معظم رهبری بدهد، ایشان در بیان آیه قرآن میفرمایند:
ای پیامبر ما، آنهایی که با تو بیعت کردند، خدای متعال میدانست در دلهای اینها چیست. این بیعت با آن انگیزه صادقانه موجب میشود که خدای تعالی سکینه و آرامش را بر دلهای آنان نازل کند. وقتی سکینه بر دلها نازل شد، دغدغهها از بین خواهد رفت، نگرانیها از بین خواهد رفت. نا امیدی از بین خواهد رفت.
بعد میفرمایند:
امروز یکی از کارهای مهم دشمنان ایجاد نا امیدی و تزریق نا امیدی است در بخشهای مختلف. جوان را نا امید کنند، پیر را نا امید کنند، انقلابی را نا امید کنند. این آرامش و سکینه الهی امید به انسان میدهد. بیعت با پیغمبر اینطوری است.
بعد میفرمایند:
شما امروز وقتی با انقلاب بیعت میکنید و بیعتتان را تازه میکنید…
این راهپیماییها یا نمازی که در مصلی بعد از جریان شهادت آقای نصر الله عزیز ما پیش آمد که یک تنشی در جامعه مومنین ایجاد شد، که تهدید کرده بودند که ایشان را هم میخواهند بزنند، ایشان اظهار کردند که نماز جمعه را میآیند علنی در یک جای باز و آشکار میخوانند. همه فرزندانشان هم آمدند. آمدند تا همین باعث عقب نشینی دشمن شد. آمدن مومنین، جرأت پیدا کردن، تازه شدن بیعت، این بیعت بود. بیعت همهاش به این نیست که فقط بیایند دست بدهند. بیعت فقط به این نیست که تظاهراتی صورت بگیرد. انواع بیعت را میتوانیم داشته باشیم که این نشان دادن این است که ما وفادار و مطیع هستیم و در صحنههای حساس و خطرناک آمدن به میدان و حاضر بودن بیعت است. خود را نشان دادن اظهار بیعت است.
#انواع_تجدید_بیعت_با_امام
میفرمایند:
شما امروز وقتی با انقلاب بیعت میکنید و بیعتتان را تازه میکنید و تجدید میکنید با پیغمبر تجدید بیعت کرده اید.
یعنی دست ما کوتاه نیست از اینکه بگوییم کاشکی در حدیبیه بودیم و امروز با پیغمبر بیعت میکردیم. بیان ایشان این است که تجدید عهد امروز با آنچه ادامه راه پیغمبر است، اظهار و اقامه دین پیغمبر است، این تجدید بیعت با پیغمبر است. همان اثر و آرامشی را ایجاد میکند که آنجا خدا نازل کرد.
بعد میفرمایند:
آن کسی که امروز با امام خمینی بیعت میکند با پیغمبر بیعت کرده است. وقتی شما خط انقلابی امام را زنده نگه میدارید و نمیگذارید مندرس شود، نمیگذارید رنگ کهنگی بگیرد، در واقع با پیغمبر بیعت کردید. آن وقت انزل الله سکینته علی رسوله و علی المومنین. خدا هم سکینه و آرامشش را بر دلها نازل میکند.
#تجدید_بیعت_با_انقلاب_بیعت_با_پیغمبر_اکرم
امروز هم که دشمن برای ما اینطور خط و نشان میکشد، هر گونه اظهار بیعت با مقام معظم رهبری که نشان بدهد ما در صحنه خطر و در وقت خطر در میدان هستیم، ما فرار نمیکنیم، تا مرتبه جانبازی حاضریم کنار رهبرمان بایستیم، این بیعت است و این بیعت به دنبالش نزول آرامش بر جامعه است. پس مراقب باشیم بی تفاوت از این مسئله نگذریم.
اگر آقا صحبت میکنند و در صحبتهایشان تشر میزنند به دشمنان ما، تهدید میکنند دشمنان را، تهدید دشمنان را کاملا معکوس میکنند، پشتیبانی ما از آقا، نشان دادن این بیعت، اثرش این است که آرامش در دلهای مومنین جاری میشود و در قبالش هم تشویش بر دشمنان. دشمنان به دنبال این هستند که با تظاهر به قدرت تشویش در جامعه مومنین ایجاد کنند. الان دارند اظهار قدرت میکنند. نگاهشان این است که اگر ما سوریه را گرفتیم بدون شلیک یک تیر، این یک قدرت است. آقا فرمودند این قدرت نیست. این آمدن و گرفتن یک کشوری که از هم پاشیده است، این قدرت نیست.
مراقب باشیم حواسمان باشد در تحلیلهایمان جوری حرکت بکنیم که آرامش بر دلهای مومنین حاکم بشود. اظهار بیعت با امام و رهبرمان دیده بشود در رفتارمان. این را بتوانیم آشکار بکنیم. هر چقدر این آشکارتر باشد، آرامش بر مومنین بیشتر حاکم میشود و اضطراب و تشویش بر دشمنان بیشتر میشود.
#پشتیبانی_از_امام_جامعه_و_نزول_سکینه
إنشاءالله خدای سبحان عزت روز افزون به مقام معظم رهبری و همچنین به مومنین و محور مقاومت عنایت بفرماید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
در پاسخ: با تصنع انسان شروع بکند تا کم کم در جان ایجاد بشود. با همان نگاه تصنعی یعنی علم حصولی شروع بکند. اگر چیزی شنیدیم، همین را هی تکرار بکنیم با خودمان، تا کم کم به دل بنشیند. چنانچه بچه وقتی میخواهد به حرف بیاید چطوری این را یادش میدهند؟ با تکرار در قلبش وارد میشود. برای اینکه در قلب وارد بشود و ملکه بشود و اثر بگذارد، تکرار این مسئله در نظام علم حصولی راهش است. حضور قلب را همینطور در قلب کم کم ایجاد کنید. با تلقین علم حصولی، ذره به ذره. مراقبت اینکه خدا عظیم است. عظمت را هم یک عظمت کمی ببیند. عیبی ندارد. خودش را ذلیل ببیند. او را عزیز و عظیم ببیند. کم کم این نگاه حصولی در دل انسان جا باز میکند.
#راه_ایجاد_آرامش_قلبی