سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا

در ادامه بحثی که در محضر سوره فتح بودیم ذیل این آیه شریفه نکات متعددی عرض شد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ كَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً ﴿4﴾

یکی از آیاتی که خیلی بشارت دهنده است و می‌تواند دل‌ها را آرامش بخش باشد همین آیه شریفه است که خدای سبحان سکینه و آرامشش را در دل‌های مومنین قرار داد، لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم.

بعضی از بزرگان مثل صاحب مجمع البیان در مورد سکینه که در اینجا آمده است این نکته را بیان می‌کنند که

هی ان یفعل الله بهم اللطف الذی یحصل لهم عنده من البصیرة بالحق ما تسکن الیه نفسوهم.

خیلی زیباست. می‌فرمایند اینکه سکینه را خدا نازل می‌کند مواردی دارد از جمله این مورد که خدای سبحان از باب لطفش کاری با این‌ها می‌کند که این‌ها مسیر و راه برایشان آشکار است. بصیرت به راه پیدا می‌کنند. وقتی بصیرت به راه پیدا می‌کنند، از اضطراب و تشویش و غلق در امان قرار می‌گیرند. دیگر حالت اضطراب و تشویش ندارند. تحیر در تصمیم ندارند. وقتی کسی مبتلای به تحیر و اضطراب در تصمیم می‌شود، اغلب توان انسان در اینجا صرف برداشتن این تحیر می‌شود. در مقابل این اضطراب باید اغلب توانش را صرف بکند و لذا کمی از توانش صرف حرکت صحیح می‌شود. در مقابل این اضطراب باید خودش را مسلح بکند تا این اضطراب را از درونش بیرون بکند.

‌اما اگر خدای سبحان بر جمعی و اجتماعی سکینه و آرامش را نازل کرد تمام توان این‌ها صرف حرکت صحیح می‌شود. لذا در یک ماشین که می‌خواهد حرکت بکند، اغلب انرژی صرف اصطکاک و وزن ماشین می‌شود تا خنثی بشود. وزن ماشین و اصطکاکی که این ماشین با زمین دارد، اغلب توان ماشین صرف خنثی کردن آن‌ها می‌شود، توان کمی باقی می‌ماند برای حرکت. لذا در دنده یک که ماشین می‌خواهد حرکت بکند، با اینکه انرژی خیلی می‌برد، اما حرکت زیادی حاصل نمی‌شود. به این جهت است. در نظام اضطرابات انسان‌ها هم از همین سنخ است. آنجا که انسان دچار تشویش و اضطراب است، اغلب فکر و تمرکز انسان صرف این می‌شود که این تحیر و نگرانی و اضطراب را چگونه بردارد. اگر توانست بر این غلبه بکند آن موقع حرکتی صورت می‌گیرد.

#ایجاد_بصیرت_از_مصادیق_نزول_سکینه_الهی

#بصیرت_در_حرکت_و_صرف_تمام_توان_در_حرکت_رو_به_جلو

لذا در طول تاریخ دشمنان اسلام و دشمنان ایمان همیشه به دنبال این بودند که جوامع ایمانی را دچار تشویش و اضطراب بکنند. نگذارند یک آرامش و امنیت و سکینه‌ای برای مومنین محقق بشود که اگر مومنان با امنیت و آرامش بخواهند حرکت بکنند، تمام توانشان صرف حرکت ایمانی بشود، جامعه سرعت حرکتش خیلی زیاد می‌شود و لذا جاذبه‌اش برای دیگران خیلی زیاد می‌شود. به همین جهت دشمنان دائما به دنبال این بودند که جامعه ایمانی در حالت سکینه و آرامش قرار نگیرد. لذا جنگ‌ها و اضطرابات متعددی پیش می‌آوردند. امروز می‌بینیم تحریم‌ها و تهدید‌های متعددی ایجاد می‌کنند که این تحریم‌ها و تهدید‌ها و چالش‌ها جامعه را آنچنان به خودش مشغول بکند که آن حرکت ایمانی و آرامش بخش کم محقق بشود.

#تلاش_دشمن_برای_از_بین_بردن_آرامش_مومنین

اما خدای سبحان هم در مقابل این حیله مشرکان و کافران، تدبیر اندیشیده است. می‌فرماید همان چالش‌ها و اضطراب‌ها و تشویش‌هایی که دشمنان می‌خواهند ایجاد بکنند، ما همان را تبدیل به سکینه و آرامش می‌کنیم. نه اینکه سکینه و آرمش را در جای دیگری، در یک وقت رفاه و امنیت فقط ایجاد می‌کنیم. نه، حتی همانجایی که دشمن به دنبال ایجاد اضطراب و تشویش و بحران و تحریم و تهدید است، همانجا سکینه را در قلوب مومنین ایجاد می‌کنیم تا توطئه آن‌ها خنثی بشود.

شش آیه در قرآن کریم بحث سکینه درش مطرح شده است. سه آیه در همین سوره فتح است. دو آیه در سوره توبه است، و یک آیه در سوره انفال است. این شش جا که آمده است، هر شش موردش در مورد سنگین‌ترین اوقاتی بوده است که دشمنان تحمیل کردند.

مثلا سوره فتح وقتی بوده است که نماینده پیغمبر در مکه به ظاهر شایعه شد که کشته شده و تهدید‌های سواره نظام و پیاده نظام دشمن علیه مسلمانان شدت پیدا کرد، در همین وقت که مسلمانان نزدیک مکه هستند و دور از مدینه، یعنی نزدیک یک شهر پر جمعیت از مشرکان هستند که 20 کیلومتر به مکه مانده است، آن‌ها با یک جمعیت زیادی پشتیبانی می‌شوند، و مسلمانان دور از مدینه، از مدینه آمدند، فاصله زیادی دارند، امکان پشتیبانی نسبت به آن‌ها نیست، در همین حالت که شایعه کشته شدن نماینده پیغمبر هم هست، آنجاست که خدای سبحان می‌فرماید هو الذی انزل السکینة. یعنی در این چالش.

یا در جنگ حنین که یکی از جاهای چالشی شدید بوده است که در سوره توبه می‌فرماید

لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ

شما ابتدا به کثرت خودتان بالیدید که چقدر جمعیت هستیم. مسلمانان را دارد بیان می‌فرماید. در آن جنگ جمعیت زیادی بودند.

فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئاً

اما در این کثرت و غروری که به جمعیت و کثرت پیدا کردید شما را بی نیاز نکرد و فایده‌ای نداشت.

وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ

و همه زمین با گستردگی‌اش که زیر پای شما بود برای شما تنگ شد.

ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ﴿25﴾

حتی در این جنگ شکست ظاهری اولی خوردید که پشت کردید و فرار کردید.

ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهَا

بعد از این شکست اولی و فرار شما که یک حالت اضطراب و تشویش شدیدی برایتان ایجاد شد، خدای سبحان سکینه را بر شما نازل کرد. ببینید چقدر در وقت بحرانی بوده است که به ظاهر این بوده است که این بحران با سکینه و آرامش سازگار نیست.

خدا می‌فرماید همین بحران و اضطراب را من تبدیل به سکینه آرامش کردم.

به دنبالش هم می‌فرماید

وَ أَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهَا

لشگری که شما نمی‌دیدید.

وَ عَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ذٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿26﴾

یا آنجایی که در سوره توبه آیه 40 می‌فرماید

إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ

خدا نصرت می‌کند. چگونه؟

إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ

آنجایی که پیغمبر با دیگری حرکت کردند، دو نفری از مکه به سمت مدینه در حال هجرت بودند، و دشمنان آن‌ها را تعقیب کردند

إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ

وقتی در غار قرار گرفتند،

إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ

پیغمبر اکرم آنجا به همراهشان فرمودند که

لاَ تَحْزَنْ

چرا می‌ترسی؟

إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا

خدا با ماست.

مثل آنجا که لشگر بنی اسرائیل به موسی علیه السلام ایراد گرفتند و اشکال کردند و ترسیدند که انا لمدرکون، و در جوابش موسی کلیم می‌فرماید کلا ان معی ربی، چرا می‌ترسید، چرا می‌گویید غافلگیر شدیم؟ خدا با من است.

اینجا هم می‌فرماید

إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ   لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا  فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ

خدا سکینه‌اش را بر پیغمبر اکرم در این اوج شدت و سختی نازل کرد

وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا

همانطور که در جنگ حنین فرمود و انزل جنودا لم تروها، در سوره توبه آیه 26، اینجا هم می‌فرماید ایده بجنود لم تروها

وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَ اللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿40﴾

و همچنین موارد دیگری که إن‌شاءالله در فرصت دیگری بقیه مطلب را به عرض دوستان خواهیم رساند.

#فرصت‌ها_در_دل_تهدیدها

#نزول_سکینه_الهی_در_اوج_چالش‌ها

إن‌شاءالله خدای سبحان همه زندگی ما را با سکینه و آرامش الهی همراه بکند تا تمام توان ما صرف هدایت الهی و قرب الهی و لقاء الهی بشود.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

در پاسخ: ابتلائات ممکن است برای تطهیر گذشته باشد، و ابتلائات ممکن است برای ترفیع آینده باشد. هر دو ممکن است. لذا گاهی ابتلاء ابتدایی است، گاهی جزایی است.

-در ابتلای ابتدایی هم استغفار می‌خواهد؟

بله، ابتلا ابتدایی هم که باشد، اگر انسان به درگاه خدای سبحان استفغار بکند که قد من کوتاه‌تر از این ابتلائات است، من توانم کمتر است، این یعنی اظهار عجز به درگاه الهی، آن وقت خدا متکفل انجامش از جانب بنده می‌شود. آثارش را مترتب می‌کند. آنجایی که کوتاهی کرده است، جبران کوتاهی است. آنجایی که نکرده است، به عنوان دفع است. یعنی خدایا من که نمی‌توانم حق این را درست ادا بکنم، لذا از اول به جانب خدا استغفار که می‌کند، یعنی خدا متکفل می‌شود که این را نصرت بکند و قدرت پیدا کند.

-اینکه می‌فرماید و جعل لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها، انسان در ازدواج فکر می‌کند کارها پیچیده و سخت می‌شود، ولی…

بله، آنجا سکونت است. خدا بر حالت اجتماعی سکونت ایجاد می‌کند. چه آنجایی که ازدواج صورت می‌گیرد، چه آنجایی که می‌فرماید

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لاَ تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً

این اخوت یک نعمت ویژه است که خدا با این آن پیوند اجتماعی را و رشد را ایجاد می‌کند، در مقابل آن عداوت که گسست اجتماعی است. لتسکنوا الیها  به دنبال این پیوند اجتماعی است. حالا یک جا با خانواده شکل می‌گیرد که یک پیوند طبیعی غریزی فطری است، یک جا هم با اخوت شکل می‌گیرد، که یک پیوندی است که از او ضعیف‌تر است، اما به دنبال همان است. دنباله همان الفت است.

#ازدواج_و_نزول_سکینه_الهی

#پیوندهای_اجتماعی_و_نزول_سکینه_الهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید