سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
در محضر سوره نورانی فتح هستیم و آیات شریفه این سوره. در محضر آیه دهم هستیم. اما یک نکته کوتاهی از آیه نهم را یادآوری بکنیم که ذکر نشد.
در انتهای آیه فرمودند
وَ تُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصِيلاً ﴿9﴾
وظیفه مومنین این است که خدا را تسبیح بکنند صبح و شام. صبح و شام تسبیح کردن به این نیست که فقط انسان تسبیح دستش بگیرد و سبحان الله بگوید. این تسبیح یعنی آنچه خدای سبحان امر کرده و رسولش انجام میدهد صدق است و درست است. لذا تسبحوه عملی است که مطابق آن دستور الهی معرفت انسان را بالا میبرد. حقیقت ذکر اطاعت است که انسان به عصیان کشیده نشود که عصیان و مقابله با دستور رسول و ناراضی بودن، میشود معصیت. حقیقت معصیت اینجاست. حقیقت اطاعت و طاعت و ذکر هم آنجایی است که انسان تابعیتش صبح و شام باشد. به دنبال این باشد که چه کند صبح و شام مطیع بالاتری از خدای سبحان و رسول گرامیاش باشد. لذا تسبحوه بکرة و اصیلا. بکرة و اصیلا که صبح و شام است کنایه از دوام است.
بعضی از افعال صبح و شام دارد. اما بعضی از افعال را اگر میگویند صبح و شام، یعنی دائما در این حال باشد. از جمله اینجاست که مقصود دوام است.
#حقیقت_ذکر
#حقیقت_ذکر_اطاعت_است
#معنای_تسبیح_در_صبح_و_شام
در محضر آیه بعد هستیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً ﴿10﴾
چقدر آیه زیبا و پر مطلب است. إنشاءالله در محضر فرازهایی از آن خواهیم بود.
میفرمایند ان الذین یبایعونك انما یبایعون الله، پیغمبر، کسانی که آمدند با تو بیعت کردند، مومنانی که آنجا بودند و با تو بیعت کردند، انما یبایعون الله. باید چقدر آن شخص فانی شده باشد در کمال الهی و مقام قرب با خدا که خدا مطلقا بفرماید که هر کسی با تو بیعت کرد با من بیعت کرده است. مثل آنجا که میفرمود و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی. آن موقعی که تو تیر انداختی، سنگها را پرتاب کردی، تو نبودی که انداختی، ما انداختیم.
ما یک حدیث قرب نوافل و فرائض داریم که میفرماید بنده در اطاعت و طاعت و اعمالش به جایی میرسد که کنت سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به، همینطور ادامه میدهد. میرسد به جایی که گوشش و چشمش و همه دست و پایش همه میشود گوش و چشم و دست الهی. خیلی زیباست دیگر. یعنی با چشمش نمیبیند مگر چیزی که مرضی الهی است، با گوشش نمیشنود مگر آنچه امر الهی است. لذا گوش این با هرچه میشنود، میفرماید بواسطه من میشنود. یا میفرماید کنت سمعه، من سمع او میشوم. یا بی یسمع و بی یبصر. این مرتبه بالاتر است که با من میشنود، با من میبیند. تفاوت اینها إنشاءالله باشد در فرصت دیگری.
اما اینکه میفرماید کسانی که با تو بیعت کردند با من بیعت کردند، خیلی عالی است.
#مقام_قرب_پیغمبر_اکرم
#قرب_نوافل_و_فرائض
در یک حدیثی دارد که مأمون میخواهد فرزندش را بیاورد با امام رضا بیعت بکند، به حضرت عرض میکند که فرزندم عباس را آوردم با شما بیعت بکند. آنجا حضرت دستش را بالا میگیرد به این صورت که باطن دست به سمت روبرو باشد. مأمون میگوید دستتان را بدهید که بیعت بکنند، حضرت میفرمایند پیغمبر اکرم در صلح حدیبیه اینطور بیعت کردند که پشت دستشان به سمت صورت خودشان بود و باطن دستشان به سمت مردم بود، مردم میآمدند اینطور بیعت میکردند که ید الله فوق ایدیهم صدق بکند. نه اینکه دست را بیاورند پایین. عیبی ندارد. اما این ید الله فوق ایدیهم که در اینجا آمده است یک معناست، در عین حال یک صورت ظاهر هم دارد. باید همین حالت هم آن علو درش مطرح باشد و دیده بشود. چقدر زیباست.
میفرماید هر موقع شما صدقه دادید، دست شما در دست خدا قرار گرفته است. لذا احساس بکنید دست دهنده بالا نیست، دست کسی که دارد صدقه میدهد بالا نیست. چون خدا دارد میگیرد، دست خدا را پایین نبینید. یعنی تو داری تقاضا میکنی در دادن، تو ملتمس هستی در دادن. کسی که صدقه میدهد، اینطوری بدهد، حالتش اینطور باشد که کأن من دارم با التماس و تقاضا و پافشاری دارم این را میدهم، چون دستی که میگیرد دست خداست. اینطوری احساس بکند. نه اینکه احساس علو بکند که من دارم میدهم. چقدر زیباست.
#تنزل_ید_الله_فوق_ایدیهم_در_نحوه_بیعت
بیعت به این جهت است که در بیعهای سابق وقتی کسی معاملهای انجام میداد دست میدادند. علامت چی بود؟ دست علامت قدرت است. تا به حال قدرت تصرف در این کالا دست من بود، از حالا منتقل شد این قدرت با این دست دادن به تو. با این دست دادن قدرت تصرف در این کالا به تو واگذار شد. دست توست.
در بیعت هم همین است که وقتی من دست میدهم با کسی که بیعت میکنم، یعنی اگر تا قبل از این قدرت تصرف در نظام جسم و روح مربوط به خودم بود، واگذار کردم این قدرت تصرف را به کسی که با او بیعت کردم که اینجا پیغمبر اکرم است. یعنی بی اذن شما تصرفی در وجودم نمیکنم. منتظر امر شما هستم هر کاری بخواهم بکنم. چقدر زیبا میشود؟
از یک امر ساده عادی معمولی، یک امر عظیم الهی نشات بگیرد که معهود مردم و آشنای برای مردم بوده است آن مسئله. اما همین را عمق بدهند برسانند به یک رتبهای که احساس بکند در این دست دادن و بیعت کردن، که به ما فرمودند هر بار که شما زیارت میکنید دست را بر مزار مبارک بگذارید، دست راست را، که دست بیعت است، هذه ید المبایعه. در روایت دارد. یعنی من دوباره عهد میکنم که تصرفی در خودم نداشته باشم مگر به اذن شما. اگر روی قبر مبارک جا نیست، میفرماید نزدیکترین مکانی که به آن متصل است، مثل دیوارههای حرم و ضریح که هست، آنجا دست راست را بگذارید، اگر آنجا هم امکان پذیر نیست، مثل کعبه وقتی دارید طواف میکنید، به محاذات حجر الاسود که رسیدید و دارید عبور میکنید دست راستتان را بالا ببرید بگویید الله اکبر. این الله اکبر بیعت مجدد است با خدای سبحان. چقدر اینها با هم لطیف و زیبا میشود؟
لذا اگر انسان در جایی که زیارت از راه دور است، دست را بر سینه بگذارد. چون چیزی نزدیکتر از قلب و سینه انسان به حضرات معصومین که محل محبت آنهاست، جایگاه وجودی آنهاست، نزدیکتر از این نیست. لذا میگوید دست راست را بر سینه بگذارید و سلام بدهید.
یا حتی اگر در سینه زدن هست، با دست راست سینه زدن، بیعتهاست که دارد برای انسان محقق میشود.
با این نگاه میفرماید ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله. با خدا اینها بیعت کردند.
#بیعت
#معنای_بیعت
#بیعت_به_معنای_واگذاری_حق_تصرف_در_خود
#دست_راست_و_تجدید_عهد_در_تصرف_به_اذن
اگر انسان باور کند در وقت زیارتی که الان برای ما هست یا بیعتی که برای آنها مقدور شد، انسان باور کند دستش در دست خدا قرار گرفته است. برای انسان این مصافحه چی به دنبال میآورد؟ میشود خدا دست در دست ما بگذارد؟ مقصود معلوم است که تشبیه نیست. میشود خدا دست در دست ما بگذارد، اثر آن وجود متعالی و نوری در وجود ما محقق نشود. صدقه را هم اینطور دانستند.
باور بکنیم که ارتباط با خدای سبحان از همین محسوسها به نهایت متعالیاش میکشد.
#آثار_ارتباط_با_دست_الهی
البته معلوم است، این نکته توجه بشود که این مقام فعل حضرت حق است. یعنی ارتباط با خدا در مقام بیعت که گفتند ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله، یا ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی، این مقام ظهور فعل خداست و الا ذات حضرت حق و اسماء ذاتی مبرای از این نسبت هستند. در مقام فعل مانعی در این کار نیست. اینجا جای تنزیه مطلق نیست. خدای سبحان در مقام فعلش با این فعلش متحد است. مانعی ندارد و این ظهور عظیمی است که به ما وعده دادهاند. راهکارش را به ما نشان دادند.
امروز هم اگر انسان با امامی که مبلغ و مروج مکتب پیغمبر است، به خودش دعوت نمیکند، به دین خدا دعوت میکند، نیابت عام دارد از جانب ولی معصوم ما، اگر انسان هر کاری که عنوان بیعت برش صدق بکند انجام بدهد، قطعا ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله صدق میکند.
#امتداد_دست_الهی_تا_دست_اولیاء_الهی
إنشاءالله خدای سبحان به ما بچشاند که ید الله فوق ایدیهم. قدرت غلبه الهی را برای ما در امور اجتماعیمان بیش از گذشته به ما نشان بدهد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
إنشاءالله خدا را ما را در تبلیغ دینش موفق بکند که دینش را جوری نشان بدهیم که واقعا محبوب بندگان خدا باشد. اقامه دین را وظیفهمان قرار بدهد. احساس بکنیم که نمیخواهیم حرف خودمان را بزنیم. دنبال این هستیم که دین چگونه اقامه بشود و احیاء بشود. ما نقشی در احیاء دین و تبلیغ دین اینطوری داشته باشیم. نمیخواهیم فقط یک سری معارف انتزاعی را بگوییم. بلکه دنبال این هستیم که یک قدمی در دین داری برداریم. إنشاءالله خدا به همهمان کمک بکند و ما را دین دار قرار بدهد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.