سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
در محضر سوره فتح و آیات نورانی این سوره بودیم که بنابر عهد جمعیمان قرار بود که هر روز با این سوره محشور باشیم تا در آن عهد جمعی هم حال نصرت در وجودمان ایجاد شود و هم إنشاءالله خدای سبحان از این سوره و این نورانیت سوره و نویدهای پیروزی مومنین، ملائکه خودش را برای نصرت محور مقاومت بیش از گذشته نازل بفرماید.
در محضر آیه شریفه پنجم بودیم که
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَ يُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَ كَانَ ذٰلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزاً عَظِيماً ﴿5﴾
عرض شد که چهار نعمت را خدا به پیغمبر اکرم در ابتدای آیات عطا کردند، و چهار نعمت را برای مومنین قرار دادند. نعمت اول مومنین انزال سکینه در قلوب مومنین بود که این آرامش، قدرت و انگیزه را برای مومنین زیاد کرد. به دنبالش لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم، ازدیاد ایمان، و به دنبال آن فرمودند که لیدخل المومنین و المومنات جنات تجری من تحتها الانهار. داخل در بهشت میشوند. آن هم بهشتی که خلود در او دارند. بهشتی که من تحتها الانهار و خالدین فیها، در نگاه اول این بهشت بهشت خلدی است که برای مومنین در آخرت وعده داده شده است.
اما با نگاه دوباره میشود این را سرایت و عمومیت داد که علاوه بر آن بهشتی که در آنجا هست، سرایت این بهشت در دنیا هم امکان پذیر است. به این معنا که وقتی مومنین با هم آن آرامش برایشان ایجاد بشود و بعد آن حال بعد از آرامش سبب ازدیاد ایمان بشود، با توجه به اینکه ایمان خودش بهشت است و آن آرامش هم از خصوصیات بهشت است، زندگی مومنان با این ایمان بالاتر در دنیا به صورت اجتماعی دخول در بهشت است که از این به بعد زندگی در جامعه ایمانی هم یک بهشت است. اینکه میفرماید لیدخل المومنین و المومنات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها، این خلود به لحاظ ملکه ایمان است. ملکه ایمان که یک صفت ثابتی است، خلود در بهشت را ایجاد میکند. شاید کسی بگوید علامت اینکه این برداشت احتمالی را از آیه میکنیم چیست. به چه عنوانی این را میفرمایید؟
به این عنوان که در قرآن کریم وارد شده است طبتم فادخلوها خالدین. اگر کسی میخواهد وارد بهشت خلودی بشود حتما باید طاهر بشود. طبتم فادخلوها خالدین، پاک بشوید و بعد وارد بهشت خلودی بشود. چون بهشت جای مطهران است. کسی که تطهیر شده است وارد بهشت میشوند. نه اینکه وارد بهشت بشوند بعدا تطهیر بشوند. در اینجا آیه شریفه به دنبال لیدخل المومنین و المومنات جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها، به دنبالش میفرماید و یکفر عنهم سیئاتهم. اینکه اینها وارد بهشت بشوند و بعد تکفیر سیئه و پوشاندن گناهان بشود عیبی ندارد، اما با آن سبک و سیاق و سلوکی که قرآن در آیات دیگر دارد نشان میدهد که دم بهشت و حتی در دروازه بهشت، آخرین تطهیرها صورت میگیرد، و بعد در بهشت طاهر و حقیقتی که عین طهارت است وارد میشوند.
اما در اینجا میفرماید که داخل در بهشت میشوند، و بعد یکفر عنهم سیئاتهم میشود. اگر بیان کردیم که به عنوان احتمال و شاید که این بهشت همان اجتماع مومنین است که از به بعد قوامی پیدا میکند که مردم در کنار هم آن اعتصام و پیوستگی بیشتر را پیدا میکنند، و این زندگی یک زندگی بهشتی است که در او سکینه و آرامش هم ایجاد شده است، چرا؟ تا کنون اضطرابات دائم حمله مشرکین به جانب مومنین بود ولی از این به بعد حرکت متفاوت میشود، مومنین حمله میکنند، مومنین موانع را برمیدارند. منتظر حمله نیستند مثل جنگ احزاب دشمنان آنها را احاطه بکنند یا مثل جنگ احد دشمنان به سمت آنها هجوم بیاورند. یا مثل جنگ بدر که مسلمانها به دنبال کاروان تجاری بودند، اما مواجه شدند با لشگر دشمن، قصد جنگیدن با دشمن نداشتند ابتداء، چون هنوز آن آمادگی را در خودشان احساس نمیکردند. اما از این به بعد جامعه ایمانی حالتش به گونهای است که دیگر نه فقط خودش به صورت یک جامعه ایمانی شکل گرفته است، گسترش این جامعه ایمانی و برداشتن موانع دیگران را به دنبال دارد، که از اینجاست که جنگ خیبر و فتح مکه و جنگهای دیگر آغاز میشود که یک گردنهای است که کلا نگاه مومنان در ارتباط با دین داری و جهادشان متفاوت میشود.
لذا اگر میفرماید انا فتحنا لک فتحا مبینا، این فتح مبین برای این است که کاملا قبل از صلح حدیبیه با بعد از آن مسلمانان در رویکردشان متفاوت شدند. تا کنون نشسته بودند تا دفاع بکنند از خودشان. اما از این به بعد حرکت میکنند تا موانع را از جلو راه دیگران هم بردارند.
این یک مرحله عظیمی در صدور نگاه دینی به عالم بود که این میتواند برای ما هم به عنوان یک الگو امروز دیده بشود که تا مدتی ممکن بود ما به دنبال جواب باشیم. بعد از آن به دنبال بازدارندگی باشیم. یعنی دشمن بترسد که به ما حمله کند. در مرحله اول او حمله میکرد و ما جواب میدادیم. در مرحله دوم بازدارندگی باشد که بترسد حمله بکند. چون جواب دارد. در مرحله سوم دشمن حالت تدافعی پیدا کند که دائما ببیند نظام ایمانی و توحیدی مومنان رو به گسترش است از جهت تفکری و حتی از جهت سرزمینی جغرافیایی رو به گسترش است و موانع دیگران را هم میتواند امداد بکند، و اگر استغاثهای از جایی صورت گرفت پاسخ بدهد. این نگاه اگر در این آیات دیده بشود، لیدخل المومین و المومنات جنات تجری من تحتها الانهار، میتواند احتمالا جامعه ایمانی باشد که گشایشها، و ممکن است حتی مقداری رفاه هم از این به بعد برای جامعه ایمانی بیشتر باشد به قرینه یکفر عنهم سیئاتهم. یکفر عنهم سیئاتهم یک معنای دیگری پیدا میکند که إنشاءالله اگر عمری بود در جلسه بعد در تکمیل فراز لیدخل المومنین و المومنات بیان میکنیم تا چهارمین خصوصیتی که برای مومنان قرار داده شده است إنشاءالله روشن بشود.
#اساس_ایمان_بهشت_است
#مومن_در_دنیا_هم_در_بهشت_است
#ایمان_و_سکینه
#سکینه_در_جامعه_ایمانی_و_زندگی_بهشتی
#صلح_حدیبیه_نقطه_عطف_جامعه_ایمانی_در_مواجهه_با_دشمنان
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
-اگر این جنت در این دنیا باشد، خلود چه معنایی پیدا میکند؟
گفتیم اگر ایمان بهشت باشد، خلود در بهشت میشود ازدیاد ایمان. ملکه اتصافیه ثبات ایمان در مومنین ایجاد بشود. یعنی یک آزمایشی بود که مومنان به محوضت رسیدند. محض شدند. نه همه مومنان. آن عدهای که باید به محوضت میرسیدند با این آزمایش به محوضت رسیدند.
لذا در بعضی روایات دارد که چرا به خاطر چند عمل اینها را بهشت میبرید؟ میفرمایند ملکه این عمل در وجودشان ایجاد شد به طوری که اگر تا ابد هم در دنیا بودند همین کار را میکردند. پس منشا خلود از کجاست؟ از همین جاست. لذا این بیان منشا خلود است. ایمان در اینها مستودع نیست، ایمان در اینها مستقر شد.
#معنای_خلود_در_بهشت_دنیوی