سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا

إن‌شاءالله خدای سبحان همه برکاتی که به اولیائش در طول تاریخ و مجاهدانش عنایت کرده است به همه ما عنایت بکند و عاقبت همه ما را ختم به شهادت بگرداند.

در آیه چهارم فرازهایی بیان شد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ‌

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ كَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً ﴿4﴾

در این فراز آیه که می‌فرماید خدای سبحان سکینه را بر قلوب مومنین نازل کرد، ایمانشان را ازدیاد بعد ازدیاد ایجاد کرد، بعد به دنبالش می‌فرماید چرا؟ چون لله جنود السماوات و الارض و کان الله، این کان الله علت کل است، کان الله علیما حکیما. خیلی زیباست.

این لله جنود السماوات و الارض ظاهرا دوبار در قرآن ذکر شده است. هر دو بار هم در این سوره آمده است. به فاصله 2-3 آیه. یکبار برای تایید مومنان خداوند و لله جنود السماوات و الارض را آورده است، و یکبار هم برای مغلوب کردن کفار و ذلت آن‌ها و لله جنود السماوات و الارض را آورده است.

لله جنود السماوات و الارض اگر باورش در انسان شکل بگیرد، بفهمد که همه صحنه زمین و آسمان لشگر حق هستند که این نگاه اگر در وجود انسان شکل بگیرد، خیلی آثار وجودی دارد.

#لله_جنود_السماوات_و_الارض

#لشگر_حق

من شعری را از مثنوی برای تبیین همین آیه آوردم

جمله ذرات زمین و آسمان

لشکر حق‌اند گاه امتحان

باد را دیدی که با عادان چه کرد

آب را دیدی که در طوفان چه کرد

آنچ بر فرعون زد آن بحر کین(یعنی غرقی که برای فرعونیان ایجاد شد)

وآنچ با قارون نمودست این زمین

وآنچ آن بابیل با آن پیل کرد(ابابیل که پیل‌ها را با آن سنگ‌ها از بین برد)

وآنچ پشه کلهٔ نمرود خورد(یک پشه نمرود با آن عظمت را اینطور ذلیل و خوار کرد و ساقطش کرد)

وآنک سنگ انداخت داودی بدست

گشت شصد پاره و لشکر شکست(با یک سنگ داود لشگر عظیم جالوت در هم شکست)

سنگ می‌بارید بر اعدای لوط

تا که در آب سیه خوردند غوط

گر بگویم از جمادات جهان

عاقلانه یاری پیغامبران(که همه جمادات چطور در همه عالم یاور پیغمبران بودند)

مثنوی چندان شود که چل شتر

گر کشد عاجز شود از بار پر

دست بر کافر گواهی می‌دهد(دست کافر بر کفر نفس کافر گواهی می‌دهد)

لشکر حق می‌شود سر می‌نهد(یعنی دست هم لشگر حق است و در برابر حق تسلیم است)

ای نموده ضد حق در فعل درس

در میان لشکر اویی بترس(اگر انسان این باور برایش شکل بگیرد که در میان لشگر حق است. در میان لشگر حق بودن باعث می‌شود انسان بترسد. قارون باشد یا فرعون، غرق سلاح باشد، باز هم در میان لشگر حق است)

جزو جزوت لشکر او در وفاق

مر ترا اکنون مطیع‌اند از نفاق(اگر دست و پایت در خدمت تو هستند به خاطر این نیست که این‌ها مطیع تو هستند. نفاق تو باعث شده که این‌ها نتوانند خودشان را ابراز بکنند و آشکار بکنند. الان مجبور هستند در دست تو. اما به وقتش که بشود، همین‌ها علیه تو می‌شوند و تو را ساقط می‌کنند)

گر بگوید چشم را کو را فشار

درد چشم از تو بر آرد صد دمار(یک اشاره الهی کفایت می‌کند که چشم دردی بگیری که هیچ کاری نتوانی بکنی)

ور به دندان گوید او بنما وبال

پس ببینی تو ز دندان گوشمال

این شعر ادامه دارد. این نگاه که عالم لشگر حق است گاه امتحان. این اگر در مومنین باور بشود به کار گیری‌اش آسان می‌شود. به مقدار باور قدرت به کار گیری لشگر حق محقق می‌شود. اگر می‌بینیم حاج قاسم شهید ما، سردار دل‌های ما از هیچی نمی‌ترسید، این باور برایش ایجاد شده بود که عالم لشگر حق است و بی اذن او تیری به او نخواهد خورد.

اگر دارد که بعضی در بعضی جنگ‌ها بی خود و بی زره می‌رفتند، عاشق شدن حال عجیبی است. درست است که باید رعایت کرد، زره پوشید، کلاهخود بر سر گذاشت. اما مسئله فوق این حرف‌هاست. اسباب عادی را باید رعایت کرد.

غیر از اینکه خود اینکه آسمان‌ها و زمین جنود حق هستند نشان می‌دهد که خدای سبحان با واسطه هم کارهایش را انجام می‌دهد اما واسطه‌ها تحت تدبیر محض خدای سبحان هستند.

بی واسطه هم دارد. اما با واسطه هم دارد. مراتب ایمان مراتب امداد. لذا گاهی بی واسطه امداد می‌شود. گاهی جنود حق جنود آشکارند. یعنی همین زمین و آسمانی است که ما می‌بینیم. گاهی جنود حق ملائکه‌ای هستند که دیده نمی‌شوند. آن هم جنود حق است. گاهی خود خدای سبحان بی واسطه امداد می‌کند. بستگی دارد به مراتب درک و باور و ایمانی که ما داریم. البته جایی که جنود حق هستند هم خداست. آنجایی هم که ملائکه هستند خداست. لذا اولیاء الهی مانند موسی کلیم وقتی در آن تنگنا قرار می‌گیرد می‌فرماید ان معی ربی، نمی‌گوید عصا دستم است، عصایی که خدا داده است که بزنم به دریا. نمی‌گوید ملائکه رحمن اینجا هستند. می‌فرماید ان معی ربی. خدا با من است. این باور که لله جنود السماوات و الارض و کان الله علیما حکیما.

#امداد_الهی

#امدادهای_الهی_با_واسطه_و_بی‌واسطه

کان الله علیما حکیما زیبایی‌اش در این است که خدای سبحان علمش مطلق است، چون علمش مطلق است، حکمتش هم مطلق است، چیزی از زاویه دید او در امداد مومنین مخفی نمی‌ماند.

یک موقع نگوییم شاید حواسش به من نباشد، می‌فرماید علیما حکیما. علم او مطلق است، هیچ زاویه‌ای از زوایا، چه ظاهر و چه پنهان، یعنی اگر در پنهانی‌ترین لایه‌های وجود ما هم که تقاضای امداد از سوی خدا صورت بگیرد، خدا علیما حکیما.

وقتی ابراهیم خلیل را داشتند می‌ انداختند در آتش، جبرئیل گفت اگر از وسائط کمک نمی‌خواهی، از ما کمک نمی‌خواهی، از خودش بخواه اقلا. بیانش این است که علمه بحالی کفی عن سوالی، یا حسبی عن سوالی. دارد می‌بیند. علیما حکیما.

#علم_مطلق_الهی_به_خواست_بندگان

اگر این باور به خدا ایجاد شد، به مقدار باور هم در نظام فردی‌ و هم در نظام اجتماعی‌ و هم در نظام جهانی امداد صورت می‌گیرد. امداد دائر مدار این باور است. سعی کنیم خودمان را اختیارا محروم نکنیم. باورهایمان را قویتر قرار بدهیم، تا إن‌شاءالله امدادهای الهی بیش از گذشته باشد.

جنود یکی از خصوصیاتش هم این است که کأنه خدای سبحان یک ستاد فعال دائمی دارد که این‌ها آماده‌اند. نه اینکه دستور بدهد تا برسد به این‌ها، این‌ها بعدا بخواهند انجام بدهند. همان کن فیکون که در ایجاد هست، در امداد هم همان کن فیکون است. تا اراده حق تعلق گرفت امداد محقق است. اصلا این امداد در زمان نیست که بگوییم فاصله می‌افتد و شاید دیر شود. دیر شدن در کار خدا راه ندارد.

#آماده_بودن_جنود_الهی

إن‌شاءالله خدای سبحان باورهایمان را مضاعف قرار بدهد.

إن‌شاءالله خدای سبحان این‌ها را اول در ما مستجاب بکند. یعنی ما قبول کنیم. فقط حرف نباشد در وجودمان. باور کنیم به این‌ها. آن وقت دنیا معنا و مزه دیگری برای انسان پیدا می‌کند.

همه این جنگ‌ها، حتی جنگ ستارگانی که آن‌ها می‌گویند، برای ما یک بازی می‌شود، چون همه دنیا لهو و لعب است. چه برسد آن چیزی که از کسانی که اهل لهو و لعب هستند سر بزند. جنگ ستارگان‌شان هم می‌شود یک بازی. دیگر اینطور نیست که ترس ایجاد کند. ناوگان آمریکا با یک قایقی که بچه‌ها می‌گذارند در آب بازی می‌کنند برای مومن فرقی نمی‌کند. همان قایق بازی بچه‌هاست برای مومن. اگر این باور ایجاد بشود، چقدر زیبا می‌شود حال انسان که فقط خدا ترس باشد، چیز دیگری در وجودش ترس ایجاد نکند.

#جنود_حق_و_ناچیز_بودن_دشمنان

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید