بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
انشاءالله خدای سبحان سکینه و آرامشش را بر قلبهای همه مومنان و مجاهدان نازل بکند و رعب و ترس و خوفش را بر همه منافقین و مشرکین قرار بدهد.
در محضر آیه شریفه چهارم سوره فتح بودیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ
در این فراز آیه بیان شد که سکینه و آرامش از جانب خدا نازل میشود. این آرامش یک آرامش ویژهای است که قدرت و توانایی و انگیزه ایجاد میکند. آرامش رخوت آور نیست که انسان گاهی در نگاه مادی پیدا میکند که آن آرامش حیوانی است. این آرامش آرامش انسانی است. قدرتمندتر، با انگیزه تر، حالت سرور و نشاط پیدا میکند. رابطهاش قویتر میشود، در جریانات اجتماعی تاثیرگذارتر میشود. جریان طالوت هم که پیش آمد دارد که برای اینکه لشگریان طالوت انگیزهشان قویتر بشود برای جنگ با جالوت،خدای سبحان آن تابوت و صندوقی که مخصوص بود به آن ودایعی که موسی علیه السلام در آن قرار داده بود را نازل کرد و انزل فیه السکینة. در آن آرامش برای لشگریان طالوت ایجاد میشد که در مقابله با جالوت اینها قدرتمندتر بمانند. پس سکینه یک آرامشی است که قدرت ایجاد میکند، انگیزه میدهد، و خوف را از انسان زائل میکند.
#نزول_سکینه_و_ایجاد_قدرت_برای_مومنان
اگر انسان حالتهای تکثر برایش پیش بیاید، تکثرها و جذبههای مختلف برای انسان ضعف ایجاد میکند. اما وقتی انسان تمرکز دارد و خدا را با خودش میبیند و مییابد، این ارتباط سکینه ایجاد میکند. مییابد که چیزی در مقابل قدرت الهی قدرت محسوب نمیشود. مییابد که خدای سبحان پشتیبان اوست که در ادامه آیه هم به همین استدلال میکند که دنبال آیه میفرماید و لله جنود السماوات و الارض. این سکینه با این دیدن و یافتن لله جنود السماوات و الارض نسبت پیدا میکند.
در مقابل این آرامش که یک مبدا فاعلی میخواهد که از جانب خداست که این مبدا فاعلی آرامش ایجاد کردن کم و زیاد نمیشود. ولی مبدا قابلی ازدیاد و نقصان پیدا میکند. وقتی مبدا قابلی نقصان پیدا کرد محرومیت، و اگر ازدیاد پیدا کرد توفیق ایجاد میشود برای انسان. چه کنیم که توفیق برایمان بیشتر بشود. اینجا چون اینها تبعیت از پیغمبر اکرم و اطاعت در وجودشان محقق شد، این اطاعت و تبعیت منشا شد از جهت قابلی که زمینه بهرمندی بالاتر اینها را از مرتبه آرامش بالاتر ایجاد بکند. پس خود سکینه هم مراتب دارد. اینطور نیست که فقط یک موطن داشته باشد. بلکه هرچقدر انسان توجهش به احکام الهی و اطاعت الهی بیشتر بشود، این آرامش بالاتری به دنبالش ایجاد میشود و آن آرامش بالاتر اطاعت بعدی را به همراه میآورد. این نگاه را اگر توانستیم ببینیم، هر جا آن رابطه اطاعت پذیری شدت پیدا کرد، محبت به پیغمبر و امام شدت پیدا کرد که اطاعت هم تابع محبت میشود، نزول آرامش بعدی را به دنبال دارد. پس برای ازدیاد آرامش را در وجودمان ایجاد کنیم، حتما لازمهاش این است که محبت بالاتری و به دنبالش اطاعت بیشتری داشته باشیم. ممکن است اطاعت در ابتدا تصنعی باشد، یعنی اطاعت من همراه با محبت نباشد. اما اگر اطاعت را انجام دادم حتی اگر ابتداء حال محبت در وجودم نبود ولی به دنبالش بودم. این اطاعتی که من میکنم اگر در ظرف محبت قرار بگیرد همین اطاعت روح پیدا میکند و سعه و گسترش برای من ایجاد میکند. پس میتواند اطاعت کم کم منجر به اطاعت با محبت بشود. انسان مراتب اطاعت را دارد که از مراتب محبت نشات میگیرد و مراتب آرامش را به دنبال دارد. پس آرامش از یک جهت نتیجه است. هو الذی انزل السکینة نتیجه قبلش بود که اینها حرکت کردند همراه با پیغمبر، از جان گذشتند، رفتند در آنجا، موفق به انجام عمره نشدند، اما اطاعت کردند، بیعت مجدد کردند. همه این مراحل آن نگاه متعالی است که ایجاد شد، باعث شد در وجود اینها آرامش بالاتری را خدا ایجاد بکند. از جانب خدا آرامش دائما برقرار است. القاء و ایجاد آرامش دائما مثل باران ریزان از آنور دائمی است. کم و زیاد از آن طرف ندارد. قبول این طرف است که تغییر میکند. این قبول هم حیثش همیشه به دست ما نیست. مقدماتش ممکن است با اراده ما محقق بشود. خود ظرف قبول را هم خدا ایجاد میکند. یعنی خود ظرف قبول چطور ایجاد میشود؟ هو الذی انزل السکینة، جهت فاعلیاش که معلوم است. حالا که میفرماید فی قلوب المومنین یعنی ظرفیت را هم من به اینها دادم. منتها جهت قابلی که من دادم با چی همراه بود؟ اطاعت اینها که محقق کرده بودند. پس کار ما هم تاثیر دارد؟ البته. اما این کار ما ظرف قابلی ما را آماده میکند، خدا ظرف قابلی را توسعه داد و به دنبالش افاضه فاعلی را.
#اطاعت_و_محبت_و_نزول_سکینه
#تشابک_اطاعت_الهی_و_نزول_سکینه
#جهت_قابلی_و_مراتب_نزول_سکینه
به همین نسبت در کفر است. منافقین و مشرکین و کافرین هر چقدر در جهت مقابله با حق جلو میآیند، ظرف دلشان کوچکتر میشود و آمادهتر برای رعب میشود. از جانب خدا میفرماید سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب. همانطور که اینجا میفرماید هو الذی انزل السکینة فی قلوب المومنین، آنجا میفرماید سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب. آنجا هم ما القاء میکنیم. منتها ظرف وجود او، کششش از جانب خودش بود. خودش این رعب را تقاضا داشت.
لذا میبینید که وقتی آتش بس میشود، طرف مقابل ما ترس دارد در برگشت به شهرکهایی که تخلیه کرده بودند. اما لبنانیها با تمام وجد و شور برگشتند. این همان تعبیر هو الذی انزل السکینة فی قلوب المومنین است. با اینکه هر لحظه امکان خطر هست، اما با یک آرامشی حرکت میکنند و میآیند. اما آنها تا خیالشان راحت نشده باشد از اسباب عادی قدم بر نمیدارند. این سنلقی فی قلوب الذین کفروا الرعب است. لذا هزینهاش بر گردنشان میماند. اینجا این آرامش سبب میشود که بدون اینکه دولت بخواهد چیزی فراهم کند، مردم خودشان از همه امکانات برای برگشتن بر سر ویرانههایشان استفاده میکنند. اما آنجا باید برایشان آماده کنند و اطمینان بدهند تا برگردند.
#پیوستگی_مراتب_کفر_و_شرک_و_نفاق_و_مراتب_رعب
اگر این را در نگاه الهی دیدیم میفهمیم که مومن چه سرمایهای با داشتن خدا پیدا میکند، چه آرامشی در زندگی با خدا برای انسان ایجاد میشود، چقدر انسان راحت میشود، و انسانی که بی خداست یا خدایی دارد که میگویند ید الله مغلولة، آنها میگویند دست خدا بسته است یا میگویند ما اغنیاء هستیم و خدا فقیر است، تعبیراتی که یهود دارد در مسئله، معلوم میشود که نتیجهاش در ادامه کار چقدر متفاوت میشود.
این آمدن ایمان در زندگی است.
نقش ایمان را در زندگی و سرمایه ایمان را در زندگی با خدای سبحان آشکار میکند.
این نگاه را ما باید بهش توجه ویژه بکنیم و قدر بدانیم و توسعهاش بدهیم إنشاءالله.
#ایمان_و_آرامش_در_زندگی
#سرمایه_ایمان
خدای سبحان ایمان و آرامشش را در دلهای همه مومنان بیش از گذشته قرار بدهد و رعب و ترسش را در دلهای کافران و مشرکان و منافقان بیش از گذشته قرار بدهد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 18” دیدگاه میگذارید;