بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
ان شاء الله نظر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در همه کارهای ما، در همه اقوال و افعال ما با آن نگاه رحمتشان بر ما باشد و ما را از شر شیطان حفظ بکنند.
بحثی که در محضرش بودیم به دنبال عهد جمعی خواندن سوره فتح بیان آیات سوره فتح بود که به آیه شریفه چهارم سوره فتح رسیدیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَاناً مَعَ إِيمَانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ كَانَ اللَّهُ عَلِيماً حَكِيماً ﴿4﴾
فراز اول این آیه شریفه که در راستای اینکه خدا فاعل تمام کمالات و خیرات است که از جانب خدا خیرک الینا نازل، خیر تو بر ما نازل میشود، و البته شرنا الیک صاعد، از جانب ما بدی است که اگر باشد به سوی او بالا میرود. ولی هر خیری که باشد از جانب خدای سبحان است که ما اصابک من حسنة فمن الله. هر حسنهای فاعلش خداست، این نفی فاعلیت انسان را نمیکند. بلکه تأیید و تاکید این فاعلیت به ضمیمه اراده الهی است که این فاعل را به عنوان اینکه امر الهی است، به عنوان اینکه اراده و مشیت الهی است، این فاعل قوت پیدا میکند فعلش که با آن اراده گره خورده است. در حالی که عمل سیء و شر به شیطان گره میخورد، و اراده و مشیتش از شیطنت نشات میگیرد، در وجود این انسان با اراده این انسان ظهور پیدا میکند.
اینجا میفرماید که هو الذی انزل السکینة فی قلوب المومنین. خدای سبحان است که آرامش را بر قلبهای مومنان نازل میکند. نزول آرامش به تعبیر مرحوم علامه طباطبایی یعنی ایجاد آرامش. نزول به معنای ایجاد است. منتها لطافتی در این نزول وقتی به کار برده میشود دیده میشود که آن لطافت این است که وقتی میفرماید انزل السکینة، یعنی ایجاد آرامش، مبدئیت این را هم دارد میبیند. یعنی از آن مبدا این ایجاد در این اشباع شد که این نزول با توجه به مبداش که هو الذی انزل السکینة است، در این اشباع و دیده شده است. کأن همین الان آن اراده رب در ایجاد سکینه در این حضور دارد. آن حقیقت متعالی که نشات از رب گرفته است، همین الان در این قلب مومن حضور دارد. این خیلی کار را زیبا میکند. لذا در جاهایی که انزل را به کار میبرد به جای اوجد، به جای خلق، این میخواهد شدت حضور فاعل را نشان بدهد. شدت حضور الهی را آنجا آشکار بکند که این نازله است، مرتبط است و گسسته نیست. چون نازله ارتباطش محفوظ است. لذا میفرماید که هو الذی انزل السکینة. اینکه جمله هم با هو الذی انزل آغاز شده است یعنی فقط و فقط این آرامش از جانب خدا ایجاد میشود.
#توحید_افعالی
#لطافت_تعبیر_انزل_در_برابر_اوجد_و_خلق
در این بحثی که بحث فتح مبین بود و بحث نصر عزیز بود که در اینجا آمده بود و یک بحث منازعه بین مومنان و کفار و مشرکان و منافقان بود، اینجا آرامش خیلی کارساز است. یعنی یک موقع هست در یک وقت عادی آرامش ایجاد میشود، اما یک وقتی است که در یک وقت نزاع، وقت آشوب و جنگ و شدت و ابتلاء آرامش ایجاد میشود. این آرامش یک لشگر نصرت ویژه است. یک توجه ویژه است که نه در حالت عادی که انسان در یک حالت راحتی است آرامشی صادر و نازل بشود. در وقتی است که همه چیز به هم ریخته و متلاطم است، حالت بحران و شدت است، اما هو الذی انزل السکینة. آشکار میشود که چقدر این نعمت آرامش مطلوب است.
در جریان غزه و لبنان وقتی میبینید بچههای کوچکی، نوجوانانی، پدر و مادرهایی بر خرابههای خانهشان در حالی که همه چیز ویران شده است نشستهاند، در حال تلاوت قرآن هستند، این خیلی عظیم است. این باعث شد به قرآن حتی در جهان کفر توجه ویژه بشود که چی به اینها این قدرت را میدهد که در این حال شدت و بحران حالشان این است، آرامششان این است که با قرآن خودشان را آرام میکنند و آرامش و سکون در تمام وجودشان مشهود بود. این جریانی هم که در صلح حدیبیه بعد از آن پیش آمد و عدهای از مسلمانها احساس میکردند که اینجا آن مطلوب برایشان محقق نشده است ابتداء. لذا یک حالت اضطراب و ناراحتی و شاید پشیمانی از کار در بعضی از اینها بود که در حال برگشت به شهرهایشان بگویند ما چه کردیم؟ سرمایه و سوغاتمان چی بوده است؟ آیا همین که قبول کردیم برگردیم؟
خدای سبحان میفرماید چون اینها به تبعیت از رسول قبول صلح را با نگاه الهی پذیرفتند، خدا هم انزل السکینة فی قلوب المومنین. سکینه یک آرامش ویژه است. آن هم فی قلوب المومنین. در دلها، یعنی این دل ظرف پذیرش این آرامش است. لذا همانطور که الا بذکر الله تطمئن القلوب است که ذکر خدا آرامش قلب ایجاد میکند، همین بیانی که خدای سبحان میفرماید وقتی تلاوت آیات ما بر اینها میشود وجلت قلوبهم. اینها قلوبشان خشیت الهی پیدا میکند. کسی که از خدا میترسد و خشیت و وجل الهی برش عارض میشود دیگر از چیز دیگری ترسان نیست. بقیه برایش آرامش آور است. این طمأنینهاش با خدا گره خورده است. وقتی به خدا گره میخورد، دیگر چیز دیگری برای او سخت نیست. لذا خدای سبحان برای اینکه آرامش را ایجاد کند، این آرامش عمدتا در راحت ایجاد نمیشود، در شدتهاست که آرامش ملکه میشود. چون انسان اگر فقط در حالت راحتی آرامش پیدا کرد، یک دفعه یک چیز سختی که پیش میآید، نمیتواند کنترل شده برخورد بکند. اما به کسی که در حالت بحران آرامش داده شد، در حالت راحت هم آرامش دارد. چون که صد آمد نود هم پیش ماست. پس اعطای آرامش در وقت بحران باعث میشود که سختی تبدیل به راحتی بشود.
ان شاء الله خدای سبحان این نگاه را که
فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ
که در آیه 26 آمده است یا
فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ
که در آیه 18 همین سوره آمده است در جان ما پیاده بکند.
این نگاه آرامش را که در دلها فرستاد، مقابلش هم رعبی است که در دلهای کافران میافتد.
ان شاء الله خدای سبحان آرامشش را بر قلبهای محور مقاومت نازل بگرداند و بر همه ما آن آرامش الهی و طمأنینه و حالت ذکر را غالب بگرداند.
#عمل_به_تکلیف_و_نزول_سکینه_الهی
#تبعیت_از_رسول_و_نزول_سکینه_الهی
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 17” دیدگاه میگذارید;