بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
بحثی که داشتیم در عهد جمعی برای خواندن سوره فتح بود که برای پیروزی محور مقامت یکی از سه رکنی بود که قرار بود به صورت جمعی انجام بدهیم، ما هم به رسم تذکر و یادآوری نکاتی را ذیل آیات شریفه این سوره در محضر دوستان و در محضر قرآن کریم هستیم.
یک روایتی را ابتداء در محضرش هستیم.
پیغمبر اکرم فرمودند هنگامی که نزول سوره فتح شد، فرمودند سورهای بر من نازل شد که نزد من محبوبتر و دوست داشتنیتر از همه چیزهایی است که خورشید بر آن تابیده است.
در وقت نزول با این جمله خرسندی و وجدشان را از نزول این سوره بیان کردند.
ان شاء الله ما هم در بهرهمندی از این سوره این حال پیغمبر برایمان باشد.
این نکته هم قابل توجه است که این سوره از سورههایی است که شب نازل شده بر پیغمبر و به عنوان سورههای لیلی منسوب است. با اینکه در روایت فرموده از آنچه خورشید بر آن میتابد برای من دوست داشتنیتر است، ولی خود سوره در شب نازل شده که وقت وحدت بیشتری هم هست.
در بحثی که در محضر دوستان بودیم این نکته را یادآور شدیم که هر عمل ما به اعمال دیگر ارتباط دارد و گسسته نیست و این آیات شریفه صدر سوره فتح به این مسئله بسیار توجه میدهد که جریان صلح حدیبیه با اینکه به ظاهر جنگی نبود و صلح بود، اما اثرش از بسیاری از جنگها بیشتر شد، چون مردم آماده شهادت بودند. نه اینکه برای صلح آمده باشند و حالت خواری صلح از ابتدا در ذهنشان بوده باشد. بلکه اینها به گونهای آمدند که اصلا امید برای برگشت نسبت به اینها نبود. در خود قرآن هم میفرماید بل ظننتم ان لن ینقلب الرسول و المومنون إلی اهلیهم ابدا. یعنی شما اصلا گمان نمیکردید مومنان و پیغمبری که از مدینه حرکت کردند به سمت مکه برای انجام عمره و حجی که لازم بود با شرایط آن موقع، باور نمیکردید که کسی از اینها برگردد با آن دشمنی که داشتند. خیلی تعبیر زیباست. لذا کسانی حرکت کردند در اینجا که دست از جان شسته بودند و حرکت کردند. تعبیر این است که بل ظننتم ان لن ینقلب الرسول و المومنون، یعنی برنمیگردند و رجوع نمیکنند الی اهلیهم ابدا. به خانوادههایشان دیگر اینها برنمیگردند. با این نگاه بود که حرکت کردند. و این صلحی که با این نگاه ایجاد میشود این مقدار عظمت دارد. یعنی صلحی که در اوج جهاد است. نه صلحی که از روی خفت و خواری و ناچاری و عجز باشد. بلکه یک صلحی بود که اینها در کمال افتخار حرکت کرده بودند. به طوری که نماینده مشرکین وقتی آمده بود برای گفتگو، وقتی برگشته بود، به مشرکین گفته بود که این عشق و شوری که مسلمانان نسبت به پیغمبرشان داشتند که حتی آب وضویش را نمیگذاشتند بر زمین ریخته بشود، و به او تشفی میکردند و به او تبرک داشتند، با این عشق و شور، با اینها نمیشود حریف شد. این نگاه نشان میداد که مسلمانها هم یک عشق پر شوری را به پیغمبر نشان میدادند و هم دست از جان شسته برای این حرکت آمده بودند.
#پیوستگی_اعمال_با_یکدیگر
#عمل_به_وظیفه_و_ایجاد_گشایش_الهی
#نتایج_عظیم_صلح_حدیبیه_به_جهت_همراهی_با_روحیه_جهاد_و_شهادت_طلبی
خدای سبحان هم عوض این حرکت را چندین نتیجه عظیم قرار داد. درست است که هر عملی با همه اعمال دیگر من مرتبط میشود، اما یک سری قلههایی را پیدا میکند یک عمل بزرگ که آن قلهها هم عظیمترین تاثیرات است. خدای سبحان در این آیه عظیمترین تاثیرات حرکت اینها را دارد میشمارد.
یکیش آن بود که لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاخر که گفته شد.
و دیگری یتم نعمته علیک که نعمت را بر تو تمام میکنیم که در جلسه گذشته بیان شد.
و سومیاش این است که و یهدیک صراطا مستقیما، که به صورت مضارع هم آمده است که نشان میدهد این هدایت دائمی است، مثل آن تتمیم نعمتی که دائمی بود. آن وقت ما در نمازمان هر روز میخوانیم که خدایا اهدنا الصراط المستقیم. ما را به صراط مستقیم هدایت کن. صراط مستقیم را هم آنجا بیان میکند، صراط الذین انعمت علیهم. صراط کسانی که به آنها نعمت دادی. نه کسانی که مغضوب تو هستند و نه کسانی که ضالین و گمراهان هستند. یعنی یک صراط مصداقی نه مفهومی. یعنی وقتی آنجا ما داریم اهدنا الصراط المستقیم میگوییم، حقیقتا طلب هدایت از خدای سبحان میکنیم به صراطی که ببینیم در کنار نبیین و شهدا و صدیقین و صالحین هستیم، چون آنجا دارد
وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولٰئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولٰئِكَ رَفِيقاً ﴿69﴾
این صراط یک رفاقت و یک همراهی و یک مصداق است که اینجا میفرماید و یهدیک صراطا مستقیما. خدایا ما را به صراط مستقیم هدایت کردی، نه اینکه فقط طلب باشد. چون طلب اهدنا از قبل بود، اینجا اجابت شد. یعنی با عمل صلح حدیبیه اجابت این دعای دائمی مومنان که بودن با نبیین و صدیقین و شهداء و صالحین است محقق شد. و لذا میفرماید که و یهدیک … منتها خطاب به پیغمبر است. ولی در عین حال به لحاظ تثبیت این صراط در بین مومنین است. چرا تثبیت صراط در بین مومنین است؟ علتش این است که خطابات مختلفی به پیغمبر اکرم داریم که انک علی صراط مستقیم. همه انبیاء و اجتبینا و هدیناهم الی صراط مستقیم هستند. ما اینها را انتخاب کردیم و هدایتشان کردیم الی صراط مستقیم. اما در مورد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دارد که انک علی صراط مستقیم. یعنی چی؟ یعنی تو هیمنه بر صراط داری. تو اصل و متن صراطی. چون هیمنه فرع این است که آن حقیقت شامل بر او باشد. این نسبت به آن محیط باشد. علی هیمنه است دیگر، محیط بودن است. همه انبیاء به سوی صراط مستقیم حرکت میکنند، ولی پیغمبر اکرم بر صراط مستقیم است که در روایات متعدد هم داریم که میفرماید مثلا اینجا پیغمبر اکرم به امیر مومنان علیهما السلام میفرماید یا علی، انت حجة الله و انت باب الله و انت الطریق الی الله و انت النبأ العظیم و انت الصراط المستقیم و انت المثل الاعلی، صراط مستقیم و مثل اعلی تو هستی.
یا در روایتی امام صادق علیه السلام میفرمایند که نحن ابواب الله و نحن الصراط المستقیم.
یعنی به لحاظ انفسنا و انفسکم، آنچه که در مورد پیغمبر اکرم است، اوصیاء حضرت هم از آن بهرمند هستند.
در آیات قرآن میفرماید انک لمن المرسلین علی صراط مستقیم. تو از مرسلین هستی که بر صراط مستقیم هستی در سوره یس. یا در سوره زخرف میفرماید و انک علی صراط مستقیم. این انک علی صراط مستقیم نشان میدهد که وجود مبارک پیغمبر اکرم اساس صراط است، هیمنه بر صراط دارد. انبیاء دیگر به سمت صراط حرکت میکنند.
و لذا ما در دعاهایمان وقتی میخوانیم هر روز در سوره حمد اهدنا الصراط المستقیم، آن موقع مییابیم که وقتی صراط مستقیم حضرت پیغمبر اکرم و حضرات اوصیاء هستند، حقیقتا داریم خودمان را در آن نگاه مصداقی با آنها قرار میدهیم. این نگاه میتواند برای انسان حال مصداقی خودش را در رابطه با غیر المغضوب علیهم و لا الضالین هم آشکارتر بکند که نه فقط از دشمنان تاریخی اینجا تبری بخواهیم، بلکه دشمنان امروزی را با نگاه تاریخی که پیدا کردیم، بصیرت تاریخی که پیدا کردیم، از دشمنان امروزی تبری میکنیم. پس دائما میخواهیم که اجتبیناهم و هدیناهم صراطا مستقیما انشاءالله در حق همه ما اجابت بشود. همراه خوبان باشیم دائما، دائما خودمان را با خودبان ببینیم و در مقابل تمام ظالمان و ضالین و مغضوب علیهم در طول تاریخ و امروز باشیم. این نگاه میتواند نگاهی باشد که محور مقاومت را پشتیبانی کردن در کنار آنها بودن است. در مقابل ظالمین تبری داشتن غیر المغضوب علیهم و لا الضالین است که ازشان تبری میکنیم و این صراط مستقیم است.
-اگر پیامبر علی صراط مستقیم هستند، یهدیک الی صراط مستقیم وجهش چیست؟
عرض کردیم دارد حرکت امت را تثبیت میکند. خطاب به پیغمبر است. اما وجهش تثبیت امت است بر صراط. و الا خود پیغمبر خودش صراط مستقیم است. حقیقت پیغمبر صراط مستقیم است. اما یهدیک تثبیت امت است بر صراط مستقیم.
#معنای_علی_صراط_مستقیم_بودن_پیغمبر_اکرم
#تقاضای_هدایت_به_صراط_مستقیم_به_معنای_معیت_با_پیغمبر_اکرم_و_اهل_بیت
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 14” دیدگاه میگذارید;