سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا

ان شاء الله از یاران و یاوران و سرداران امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم.

یکی از نکات مهمی که در تفسیر این سوره از ابتدا دخیل است و این مژده فتح مبین برای این سوره با این تابلو عظیم واقع شده است این است که افق نگاه مومنین را از ابتدا می‌خواهد تغییر بدهد. و این نگاه را ببرد به سمتی که این دین جهانی است، و غلبه آغازش از امروز شروع شده است و این پایان کار نیست، بلکه این دین از این به بعد روز به روز رو به گسترش است.

#شروع_فتح_در_اسلام_با_صلح_حدیبیه

اینکه هر فعلی از انسان مرتبط با این نگاه انجام بشود یا با این نگاهی که انسان این فعل را انجام می‌دهد برای افق محدود خیلی متفاوت می‌شود. یعنی قدمی که من بردارم برای اینکه این دینی که می‌خواهد فراگیر بشود، همه بشریت را نجات بدهد و خدا وعده نصرت و غالب بودن این دین را به ما داده است، در هر فعلی از افعال ما و نفسی که ما می‌کشیم آن نفس را تغییر می‌دهد و آن فعل را ماهیة متفاوت می‌کند. این نگاهی که در دین ما به خصوص در این سوره به او اشاره قوی دارد دو اثر دارد. یک اثرش در این است که مومن استحکام قوی پیدا می‌کند در کارش و هیچ چیزی متزلزلش نمی‌کند. چون نگاهش به این است که تا آن نهایت جزء روزی او برای غلبه ایمانی است و آن را هدف گرفته نه اهداف کوچک را، و خستگی ناپذیر می‌شود. وقتی کسی قصدش رسیدن به یک مسیر بسیار دور است، مسیرهای نزدیک او را خسته نمی‌کند. اگر من از تهران بخواهم بروم مشهد، نیشابور ممکن است احساس خستگی بکنم. اما اگر از تهران بخواهم بیایم به قم، نزدیک علی آباد که حدود 20-30 کیلومتر مانده به قم خسته می‌شوم. چرا همین کسی که به قم می‌آید وقتی 100 کیلومتر می‌آید خسته می‌شود، ولی کسی که مشهد می‌رود 800 کیلومتر که می‌رود خسته می‌شود؟ چرا؟ چون افق نگاهش را بالاتر قرار داده است.

حالا اگر افق نگاه غلبه ایمانی توحیدی بر همه عالم باشد، قطعا هیچ کدام از مقاصد کمتر از این برای او خسته کننده نیست. نهایت کاری نیست که احساس بکند دیگر توانش را به آن اندازه تقسیم کند. توان را برای رسیدن به آن امر عظیمی که سلطه جهانی است

به خصوص با وعده ظهوری که ما داریم که سلطه توحید است بر عالم وجود و همه استعدادها در آن نظام می‌خواهد به فعلیت برسد این خیلی به ما قدرت و انرژی می‌دهد. لذا اگر یک موقع می‌بینیم انرژی‌ها و توان‌هایمان کم است، باید یک تجدید نظری در شناخت هدف داشته باشیم تا انگیزه‌هایمان کامل بشود. هرچقدر جریان ظهور و وعده‌های الهی در رابطه با ظهور قوی‌تر در وجودمان شکل بگیرد، انتظار فرج هر لحظه برایمان باشد، قدرتمندی‌مان بیشتر است. غیر از اینکه یک افق روشن در آینده برای هر امتی در کار باشد از بشارت‌ها و وعده‌های عظیمی است که در تمام افعال انسان اثر می‌گذارد، غیر از آن این وعده و بشارت به عنوان یک حقیقت پایان ناپذیری که سلطه جهانی است را به دنبال خواهد داشت.

#ایجاد_قدرت_در_مومنان_با_افق_نگاه_به_بلندای_ظهور

لذا این آیه انتهایی که

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً ﴿28﴾

یک تابلو بشارتی است که تمام افعال ما را با این بشارت تحت تاثیر خودش قرار می‌دهد. این نگاه را در این سوره باید پیدا بکنیم که انا فتحنا لک فتحا مبینا، این آغاز فتحی است که پایانش سلطه توحید بر همه عالم است که پرچم او به دست مبارک امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف زده می‌شود. هرچند آغازش با جریان پیغمبر اکرم و بعثت آغاز شد و در صلح حدیبیه یک مرتبه و گردنه مهمی از آن طی شد، از اینجا به بعد آغاز فتح است. تا به حال نصر خدا بود، از اینجا به بعد آغاز فتح است.

پس نگاهمان را باید با شرح صدر قرار بدهیم. یعنی اگر من قرار شد دینم دین جهانی باشد، قرار شد فراگیر باشد، غیر از این است که این دین آمده است چند نفر را مومن بکند و به کمال برساند. این دینی است که اقتضای وجودی‌اش این است که همه انسان‌ها را به کمال بالایشان برساند پس مومن یک شرح صدری پیدا می‌کند در جذب. دنبال نحوه‌ای از جذب است که تمام این مراتب را شامل بشود. از کسی که در دورترین نقطه است و کمترین اطلاع را دارد، قدرت جذب او را داشته باشد، تا عالم‌ترین افرادی که در مراکز علمی قرار دارند، تا مجاهد‌ترین افرادی که در متن مجاهده قرار دارند، برای همه این‌ها جذابیت دین، ظلم ستیزی و عدالت گستری دین، آن عالم پروری دین و فطری بودن این دین دیده بشود.

اگر این نگاه برای ما یک نگاه واقعی شد، قطعا شرح صدر ایجاد می‌کند. اینکه من به سرعت هر کسی را طرد بکنم، با نگاه عالمی شدن حقیقت دین سازگار نیست که می‌خواهم همه استعدادها به فعلیت برسند.

#شرح_صدر_مومنان_با_افق_نگاه_به_بلندای_ظهور

آن وقت صلح حدیبیه در این نگاه یک معنای ویژه‌ای پیدا می‌کند که فتحی است که فتح مبین است. یعنی آغاز باز شدن دل‌ها به سوی این دین است. حقیقت فتح مبین مملکت گشایی نیست. بلکه آغاز فتح مبین، فتح دل‌هاست. فتح دل‌ها فتح مبین است. فطری بودن دین آشکار بشود فتح مبین است. اینجاست که مبین بودن معنا می‌دهد. آشکار بودن یک امر ادراکی است. امری است که برای دل‌ها واضح می‌شود. لذا پیغمبر فهمید ارزش این فتح چقدر است. تعبیر این است که انا فتحنا لک فتحا مبینا. لک. این آغاز آن نگاه جهانی و باز شدن دل‌ها به سوی این حقیقت است که بعد از این به سرعت فتح خیبر محقق می‌شود که آن هم فتح است نه فقط نصر، فتح قریب. و بعد هم فتح مطلق که اذا جاء نصر الله و الفتح، فتح مطلق که در فتح مطلق، و رأیت الناس یدخلون فی دین الله. لذا فتح با دخول در دین خداست نه مملکت گشایی. خیبر و مکه را که گرفتی، لازمه کار است، اساس و هدف آن رأیت الناس یدخلون فی دین الله است.

#فتح_مبین

#معنای_فتح_مبین

#فتح_در_نگاه_اسلام

ان شاء الله ما هم با این نگاه هر کدام از کارهایمان، چه جنگ‌ها و چه صلح ‌ها، چه وعده‌های صادق و چه صلح‌ها، هر کدام که در کار باشد، با ‌این نگاه که به دنبال یدخلون فی دین الله افواجا هستیم که فتح دل‌هاست، نوع نگاه و تفسیرمان با نگاه عالمی شدن دین می‌تواند متفاوت بشود.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

-الفتح فقط ظهور است؟

الفتح فتح مطلق است که مراتب دارد. الفتح مراتب اطلاقی فتح است. منتها خود اطلاق مراتب دارد. یک مرتبه‌اش خود فتح مکه بود که از فتح‌های مقید تبدیل شد به فتح مطلقی که از آنجا جهانی شدن شکل گرفت. یعنی ندای اسلام از حجاز بیرون رفت و فراگیرتر شد. یک گردنه عظیم بود. اما اوج این فتح اطلاقی ظهور است. آن هم بعد از استقرار حاکمیت حضرت است البته. اما خود فتح اطلاقی مراتب دارد.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 8” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید