سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
در محضر سوره فتح هستیم و ان شاء الله وارد در تفسیر سوره میشویم. در محضر قرآن کریم از خدای سبحان استمداد و استعانت میکنیم که ان شاء الله هم فهم آیات قرآن را روزیمان بکند و هم قدرت عمل به آن را برای همهمان قرار بدهد و هم خواندن سوره فتح را به عنوان یک اسلحه و جند الهی برای پیروزی محور مقاومت مؤثر قرار بدهد ان شاء الله. ما قائلیم که قطعا قرآن این تأثیر را دارد اما خواندنهای ما گاهی ناقص است و با باور تاثیر نیست.
ان شاء الله هر چقدر این باورمان را بیشتر بکنیم تاثیر این در پیروزی محور مقاومت و نصرت آنها بیشتر خواهد شد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً ﴿1﴾
این تابلویی که قرآن کریم در این سوره به خصوص بعد از اینکه جریان صلح حدیبیه مطرح شد، مسلمانانی که احتمال نمیدادند زنده برگردند وقتی با پیشنهاد صلح مشرکین، آن هم یک پیشنهاد ده ساله مواجه شدند، یک دفعه توقعاتشان جور دیگری شد. یک احساس دیگری برایشان پیش آمد که پس ما خیلی قدرتمند هستیم. یک نگاه دیگری که حتی نه از روی باور ایمانی که آن باور اینها را به اینجا بکشاند، بلکه بعضی از روی نگاه ظاهری یک چنین احساسی بهشان دست داد، به طوری که بعضی از شرایطی که پیغمبر اکرم قبول کرده بودند و آنها را تبیین فرموده بودند برای مسلمانان، بعضی از مسلمانهایی که گاهی تعصبات بی جا و افراطها و تندرویها… گاهی کندرویهاست و گاهی تندرویهاست، هر دو مضر است. میفرمایند المتقدم لکم، هر کسی از شما جلو بزند مارق است، هر کسی که جا بماند، المتاخر عنکم زاهق، باطل است. و اللازم لکم لاحق. آنی که با شما ملازم است به نتیجه میرسد. لذا بعضی مسلمانان نگاه نکردند که پیغمبر چی میفرمایند تا تبعیت بکنند. بعضی نسبت به بعضی از این شرایط حالت تهاجمی گرفتند که چرا ما این را پذیرفتیم. حتی خطاب به پیغمبر فرمودند که این عمل دنی و پست بود. نعوذ بالله کار پیغمبر و قبول پیغمبر را تعبیر به کار پست کردند. آنجا پیغمبر از دست اینها محزون بود. با حزن داشتند وارد مدینه میشدند. از سفری که به عنوان عمره میرفتند اما در حدیبیه که در 20 کیلومتری مکه بوده است، نزدیک و حومه مکه بوده است، تقریبا در حال ورود به مکه بودند، از آنجا برگشتند. رسیدند تا نزدیک مکه، 20 کیلومتری تقریبا رسیدن حساب میشود. وقتی تا آنجا رفتند ولی برگشتند، برای عدهای خیلی سخت بود که چرا اینطور شد، و گاهی تندی کرده بودند. پیغمبر از دست اینها ناراحت بود تا وقتی نزدیک به مدینه بودند این سوره نازل شد.
إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً ﴿1﴾
همین چیزی که به ظاهر برای عدهای به عنوان شکست و ذلت مطرح بود را قرآن کریم تابلو میکند که این فتح مبین است. با فرازهای بعدی آیه که فعل مضارع میشود، حال تدریجی در او دیده میشود، مثل لیغفر لک که حالت مضارع است، همچنین یتم نعمته علیک که چهار اثر را به صورت مضارع برای این فتح مبین ذکر میکند. یکی لیغفر لک که به صورت مضارع آمده است، یکی یتم نعمته علیک که باز هم مضارع آمده است، و یهدیک که باز هم مضارع آمده است، و ینصرک الله نصرا عزیزا که باز هم مضارع آمده است. اما انا فتحنا ماضی آمده است. یعنی این فتح را برای تو محقق کردیم و چهار اثر برای تو تدریجا ظاهر خواهد شد. یعنی این فتح قطعی است و الان است. اما این چهار اثر از حالا شروع شده و هی تکمیل میشود. این نگاه چقدر زیباست که هم تحقق و مبدئیت صلح حدیبیه برای این چهار اثر است، که این چهار اثر از صلح حدیبیه نشات گرفته است، اما روز به روز هم بیشتر آشکار خواهد شد. این خودش یک بیان عالی است که بشارت بر آینده هم هست که فقط این چهار اثر که الان میبینی نیست. بلکه این ادامه دار میشود، و روز به روز گستردهتر میشود.
#فواید_صلح_حدیبیه
#لزوم_همراهی_با_ولی_جامعه
#تفاوت_منظر_الهی_نسبت_به_حوادث_با_تندروها_و_کندروها
انا فتحنا لک فتحا مبینا، فتح مبین یعنی استدلال و تبیین نمیخواهد. فتح بودنش آشکار است. اگر کسی به صحنه نگاه بکند، نمیخواهد از جای دیگری دلیل و استدلال بیاورد. مبین است و آشکار است که این پیروزی است. این نگاه که پیروزی را فتح مبین میداند در اینجا که استدلالی نمیخواهد، فقط دیدن صحنه کفایت میکند، توجه به صحنه آشکار میکند که این پیروزی و قدرت است.
#فتح_مبین
#معنای_فتح_مبین
خیلی از کسانی که پیغمبر را آزرده کرده بودند متنبه کرد که خدای سبحان به عنوان فتح آشکار تعبیر میکند. این غفلت و عدم توجه اینها را میرساند که صحنه را از یک زاویه دیدند. اگر کسی چشمش را باز بکند و برگردد به صحنه درست نگاه بکند… ما گاهی از یک زاویه به یک واقعه نگاه میکنیم و آن زاویه خالی و تنگ است. همین باعث میشود یک تحلیل منفی برای ما شکل بگیرد.
اما اگر کسی چشم را بازتر کرد و زوایای مسئله را خوب نگاه کرد و از یک نگاه بازی به مسئله نگاه کرد میبیند چقدر فرصتها ایجاد شده است. در کنار یک محدودیت دهها فرصت ایجاد شده است. اینجا میبیند یک محدودیتی که سبب این دهها فرصت شده است میارزد و ارزشمند است. ممکن است من ده هزار تومان پول داده باشم، اما صدها هزار تومان نفع کرده باشم. اینجا میارزد. ما من بلیة هر ابتلایی که در عالم پیش میآید الا و لله فیها نعمة تحیط بها. نعمتهای الهی سراسر آن را فرا گرفته است. اینجا با این بیان که انا فتحنا به صورت ماضی، که قطعا الان محقق شده است، نه اینکه بعدا محقق میشود این فتح، آن هم لک، برای تو به عنوان اینکه اختصاص دارد این فتح به باور پیغمبر، و مومنان به تبع پیغمبر این فتح برایشان محقق شد. ما به خاطر تو و باور تو این فتح را ایجاد کردیم. انا فتحنا لک فتحا مبینا. این فتح هم فتح آشکار است.
#احاطه_نعمت_بر_بلاء
تا قبل از این واقعه مسلمانان نصر داشتند، جنگ بدر نصر بود. جنگ احد نصر بود. جنگ خندق نصر بود. اما تا کنون فتح نداشتیم. اولین فتحی که برای مسلمانان به عنوان فتح پیش آمده است همین صلح حدیبیه است. به ظاهر صلح است، اما اولین فتح است. فتح بالاتر از نصر است. نصر کمک شدن است. آن یاری کردن است. اما فتح گشودن است. وارد شدن به یک عرصه دیگر است. لذا اینجا قرآن کریم در آیه اول با این تابلو بیان میکند که از این به بعد شما وارد عرصه جدیدی شدید. مرحلهای را طی کردید و گذراندید که با نصر محقق میشد. اما مرحله جدید فتح است. شما داخل شدید در حیطهای که مشرکین نمیخواستند داخل بشوید، اما با این صلح توانستید داخل بشوید. مثل اینکه چطور اگر داخل در شهرشان بشوید فتح اطلاق میشود، این داخل شدن در جغرافیای فرهنگی و وجودی مشرکین بود که از این به بعد آثارش بیش از گذشته آشکار میشود. لذا بیان این نگاه است که فتح و نصر را فقط در دایره نظامی نمیبینیم. بلکه چون اساس اسلام بر نگاه توسعه است، این فتح و نصر را هم باید در این دایره تعریف و تفسیر کرد که انا فتحنا لک فتحا مبینا.
و السلام علیکم و رحمة الله برکاته.
#تفاوت_نصر_و_فتح
#فتح_در_نگاه_اسلام
#فتح_جغرافیای_فرهنگی
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 7” دیدگاه میگذارید;