بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
ان شاء الله خدای سبحان همه ما را از سربازان امام زمان، از یاران و یاوران حضرت و بلکه از سرداران حضرت ان شاء الله قرار بدهد.
در محضر سوره فتح بودیم که بنا بود طبق فرمایش مقام معظم رهبری در این ایام به عنوان یک عهد جمعی او را تلاوت داشته باشیم و همراه و همنشین و در محضر این سوره باشیم به صورتهای جمعی در حدی که برای هر کسی مقدور است. حتی فردی.
این نگاهی که در دو سه روایت در فضیلت سوره فتح عرض کردیم که روایات زیبایی است که انسان را همراه میکند با خودش و این سوره مثل یک راهنمایی که قدرت میدهد به انسان، انسان را از محدوده تن و زمان و مکان خارج میکند، میبرد در عمق تاریخ، در سختترین لحظات همراه با پیغمبر میکند. وقتی در این سوره وارد میشویم زیباییهای این سوره در اینکه موضوعاتی مطرح میکند دیده میشود. موضوعاتی که در این سوره مطرح میشود خیلی موضوعات زیبایی است.
مثلا در همان ابتدا اگر بخواهیم یک نگاه کلانی به سوره داشته باشیم، با بحث فتح و انا فتحنا لک فتحا مبینا طلیعه و پیشانی سوره است که آغاز سوره با ایجاد امیدی است در جایی که برای بعضی یک حالت سرگشتی یا سرافکندگی بود، یک دفعه از این رو به آن رو کرد. ایجاد امید و فتح مبینی که تمام نقصهای گذشته را که دشمن میدید نسبت به مومنان، همه آنچه دشمن از مومنان خودش را طلبکار میدید، یک دفعه پاک میشود، بلکه از این به بعد آنها خودشان را بدهکار مومنان میبینند.
ان شاء الله راجع به فتح و اقسام فتح گفتگو میکنیم که فتح مطلق داریم، فتح مبین داریم و فتح قریب داریم در قرآن کریم. در مورد این سه قسم فتح ان شاء الله صحبت خواهیم کرد.
نکته دوم بحث غفران بود که لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر. این بی نظیر است در گفتارش که این جور تمام آن ضعفهایی که دشمن از مومنان میدید یا قوتهای مومنان را دشمن ضعف احساس میکرد و به پای مومنان مینوشت، اینها پاک خواهد شد و بعد جریان معکوس خواهد شد.
سومین نکته این است که میفرماید اتمام نعمت بعد از این فتح محقق میشود. اتمام نعمت حقیقتش در غدیر محقق شد. یعنی خدای سبحان گره میزند صلح حدیبیه را به جریان غدیر، که مقدمه سازی جریان غدیر در صلح حدیبیه محقق شده است. این خیلی اهمیت و ارزش دارد که جریان غدیر را نتیجه صلح حدیبیه میبیند که از اینجا آغاز شد. و در دنبالش میفرماید و ینصرك الله نصرا عزیزا. یک نصری را که ان شاء الله راجع به تفاوت فتح و نصر باید گفتگو بکنیم. ممکن است بگوییم مثلا در جنگ بدر نصر محقق شد، اما فتح در جنگ بدر محقق نشد. مسلمانان دفاع کردند. در جنگ احد فتح محقق نشد. در جنگ خندق فتح محقق نشد. فتح خودش یک موارد خاصی را شامل میشود که یک باز شدن و سلطه و سیطره بر دشمن در سرزمینهای آنها را محقق میکند. بعد ان شاء الله بحث مفصلترش را خواهیم داشت که تفاوت فتح و نصر چیست.
اینجا میفرماید خداوند نصر را، آن هم نصر عزیز محقق شد. ان شاء الله معنا خواهد شد که چرا نصر به صفت عزیز متصف شده است. عزیز را به معنای کمیاب گرفتن یک معناست، عزیز را به معنای غیر قابل نفوذ گرفتن، نفوذ ناپذیری که اصل معناست، معنای دیگری است. زمینی عزاز است که نفوذ ناپذیر باشد. مومن را عزیز دیدند. یعنی مؤمن نفوذ ناپذیر است و خدای سبحان هم عزیز است. آنجایی که خدا عزیز اطلاق میشود برش یعنی هیچ نفوذ پذیری در آنجا تصور ندارد. از صلابت غیر قابل نفوذ فعل نشات میگیرد. اینها هر کدام بحث خودش را دارد.
به دنبالش نزول سکینه در قلوب مومنین و ازدیاد ایمان در قلوب مومنین را بیان میفرماید. این هم به دنبال فتح مبینی است که در صلح حدیبیه محقق شد.
بعد دوبار در همین آیات اوایل خدای سبحان میفرماید و لله جنود السماوات و الارض، که یک ستاد فرماندهی و یک ستاد سپاهیان دارد خدای سبحان، که همه آسمان و زمین سپاهیان حق هستند که به امر حق حرکت میکنند. در این چند آیه اول سوره فتح دوبار به این لله جنود السماوات و الارض استشهاد میکند که نشان بدهد حتی جان خود کافرین جزء جنود حضرت حق است. اگر این باور در جان مومن شکل بگیرد که چیزی در عالم نیست مگر اینکه به امر حضرت حق و جند حضرت حق است، آن هم جنود، جنود سپاه آماده است نه فقط یک لشگر خوابیده. بلکه یک لشگر قائم است، یک لشگر غرق سلاح را عنوان جنود میدهند. یعنی سراسر عالم جنود حضرت حق است و آماده انجام فعل هستند. این تعبیر خیلی زیباست.
بعد به دنبال اولین مورد میفرماید کان الله علیما حکیما. و به دنبال دومیاش میفرماید عزیزا حکیما.
وقتی در ارتباط با ازدیاد ایمان مومنین با جنود آسمان و زمین نگاه میکند، میفرماید کان الله علیما حکیما.
وقتی در رابطه با جریان کافرین و عذاب منافقین و مشرکین دارد بیان میکند، میفرماید کان الله عزیزا حکیما.
چقدر زیباست. یعنی جنود دو کار ازشان میآید، استحکام ایمان مومنین، اتحاد بیشتر مومنین، از طرف مقابل در هم کوبیدن کار منافقین و مشرکین.
اگر این دو نگاه را ببینیم، این دو کار ازش آمدن در دو جبهه مقابل هم، هم مومنین را راسختر و محکمتر میکند، و هم آنها را ذلیل و خوار میکند. کار این جنود فقط ذلیل و خوار کردن آنها نیست. کار این جنود بالا بردن مومنان هم هست.
پس صلح حدیبیه دو کار کرد. یکی اینکه مومنین را بالاتر برد. دیگر این بود که مشرکین را ذلیل کرد.
1400 نفر در زمان صلح حدیبیه همه قوایی بودند که تجهیز شده و حرکت کرده بودند. اما طولی نکشید، یکسال نشد که چند هزار نفر شدند، دو سال که شد چندین هزار نفر وارد مکه شدند. سال هشتم. یعنی دشمن نفهمید که با این صلح چطور دست پیغمبر و مومنان را باز کرد، با نگاه خودش یک سلطه پیدا کرده بود اما از منظر و نگاه الهی کاملا در طریق شکست خودش قدم برداشت، قدرت داد به مومنان. اگر مومن لازم باشد جایی یک نرمش قهرمانانه داشته باشد، بواسطه اخلاصش و توکلش بر خدا و نگاه الهی، از پیکارش اثرگذارتر میشود. آنجایی که مبارزه و قتال میکند، ثمراتی که بر آن بار میشود خیلی عظیم است، اما اگر لازم باشد یک جا یک نرمش قهرمانانهای در جایی محقق بکند، اگر این به امر الهی و به عنوان تکلیفش به این رسیده باشد، خدای سبحان این را از او برتر قرار میدهد. چنانچه اگر آنها در سال صلح حدیبیه وارد مکه میشدند و کفار هم با اینها درگیر میشدند، معلوم هم بود به ظاهر که با آن توانی که آنها داشتند، اینها کشته و شهید هم خیلی میدادند. ممکن بود در نهایت هم با شهادتهای زیاد برگردند. اما پیغمبر حاضر شد با همه تحقیری که بعضی مومنین احساس کردند و مذمتهایی که کردند این کار را انجام بدهد تا این نتایج مترتب بشود. این دل مومن را خیلی آزرده میکند که به خاطر خدا شماتت دیگران را بپذیرد. به خاطر امر الهی. این خیلی اثر ایجاد میکند. آنجا اگر انسان قتال کند راحت است. اما وقتی تشخیص داد و به امر الهی و تکلیف خدا صلح را پذیرفت، میبینید که چقدر اینجا خدا به این برکت میدهد و اثر ایجاد میکند و تاثیر ایجاد میکند. این جریان شد یک دفعه فتح مبین. فتح آشکار.
#نرمش_قهرمانانه
#بیشتر_بودن_آثار_صلح_به_امر_الهی_از_جهاد
لذا یکی از نکات دیگر این است که میفرماید داخل شدن مومنان به بهشت خلودی با همین صلح حدیبیه تضمین شد. اینها خیلی زیباست. فقط آیات اولش را که ما نگاه بکنیم اینها به دست میآید. بعد همینطور تکفیر سیئات اینها که اینجا آمده است، عذاب منافقین و مشرکین که گمان بد به خدا داشتند. بعد میفرماید تاکید بر ظهور جنود و سربازی و آماده بودن آسمان و زمین. و نکات بسیار زیادی در همان ابتدا آمده است.
بعد جریان بیعت رضوان که یک مسئله عظیمی در تاریخ است که محقق شده است و بعد مسائل بعدی که مقدمات فتح مکه و گسترش اسلام شکل گرفت.
اگر ما نگاهمان را به سوره فتح به عنوان یک دستور العمل برای امروزمان ببینیم که کجا باید پیکار و مبارزه و قتال و آمادگی داشته باشیم و کجا باید نرمش قهرمانانه داشته باشیم، با تشخیص این تکلیف، در هر دو جا انسان پیروزی را احساس میکند.
آنجایی که تازه نرمش قهرمانانه است میشود فتح مبین. آنجایی که فتح مکه است، بدون درگیری و خون ریزی، این صلح حدیبیه فتح مکه را به دنبال داشت. بدون اینکه یک قطره خون ریخته بشود مکه فتح شد. به طوری که میگویند ابوسفیان قدم میزد بعد از جریانی که پیغمبر وارد مکه شده بود و فتح کرده بود. قدم میزد و پیش خودش میگفت چطور شد که اینها پیروز شدند؟ ما که تعدادمان بیشتر بود، ما که سلاح داشتیم، شمشیر داشتیم، اینها چوب دستشان بود، ما که غذایمان چه بود، مرکب هایمان چگونه بود، سربازهایمان آموزش دیده بودند. با این وضعشان چطور پیروز شدند. همینطور که داشت با خودش زمزمه میکرد که چی شد ما مغلوب شدیم و اینها پیروز شدند، پیغمبر آدم دست زد به پشتش، فرمود خدا ما را غالب کرد. یعنی به صورت عادی این غلبه اصلا قابل تصور نبود و این از صلح حدیبیه نشات گرفت.
ان شاء الله در بیان معارف دیگر این سوره باز هم در خدمت خواهیم بود.
اما نگاهمان این باشد که این سوره سراسر شور و امید است. وقتی میخوانیم با حال شور و امید که در سختترین و در تنگناترین لحظاتی که مومنان داشتند خدای سبحان بالاترین نتایج را محقق کرد. همچنان که در جنگ خندق وقتی مسلمانان داشتند برای اینکه محفوظ بمانند از حمله دشمنان، خندق میکردند برای حفظ، آنجا وقتی رسیدند به آن سنگ و آن سنگ جرقه میزد، پیغمبر یکی را دلالت بر فتح روم و دیگری را دلالت بر فتح ایران گرفت.
ببینید، آنجا دارند یک شهر را حفظ میکنند با کندن خندق که امکان مقابله سخت بوده، ولی ببینید امید چطور نشات میگیرد.
این نگاه مومنانه است که انسان معتقد است که یک سرانجام مطلوبی داریم که ان شاء الله خداوند تبارک و تعالی آن سرانجام مطلوب همه مومنان را به زودی برای همهمان برساند.
ما همچنین خدایی داریم که میتواند سختترین لحظه را تبدیل بکند به بالاترین لحظه.
نه مومنان فکر میکردند همچنین چیزی محقق بشود نه کفار فکر میکردند چنین امکانی پیش آمده است.
#خلاصه_مطالب_اولیه_سوره_فتح
ان شاء الله خداوند متعال به همهمان قدرت بدهد، اگر پای جهادی پیش آمد، همینطوری که اینجا آمدیم، با پای جهادی هم حاضر باشیم. ان شاء الله خدای سبحان عاقبت همهمان را ختم به شهادت قرار بدهد و همهمان را در رکاب امام زمان قرار بدهد و چشم ما به جمال حضرتش روشن بفرماید و شمشیر و اسلحه ما در کنار حضرتش علیه دشمنش برافراشته باشد.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 4” دیدگاه میگذارید;