سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
ان شاء الله از یاران، یاوران و بلکه سرداران حضرت باشیم و ان شاء الله خدای سبحان اعمال همهمان را به سربازی قبول بفرماید.
بحثی که در محضر دوستان بودیم طبق امری که مقام معظم رهبری داشتند بر انجام خواندن سوره فتح به ضمیمه دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و همچنین دعای توسل، ما فعلا در محضر بیان سوره فتح و ضرورتش و آثار و نتایجش که این خواندن چه آثاری میتواند داشته باشد، در کنار نگاه عهد جمعی که قرار شد دوستان در هر جایی که میتوانند، در هر جمعی که امکان پذیر هست، از یک جمع خانوادگی گرفته تا جمعهای مساجد و هیئات و اجتماعات و دانشگاهها و مدارس و هر جایی که امکان پذیر است برایشان، ترویج پویش خواندن جمعی و فردی دستورات آقا را به خصوص در سوره فتح را پیگیری کنند. ان شاء الله همه دنبال ترویجش باشیم تا یک عهد جمعی بشود که روح جمعی عظیمی که در جلسه اول عرض کردیم محقق بشود و نصرت محور مقاومت به دنبالش بیش از گذشته ان شاء الله محقق بشود.
نکتهای که لازم است دقت بشود روایاتی که در فضیلت سوره فتح وارد شده است، که خودش ناظر بر این است که در این نقشی که باید داشته باشد چقدر مؤثر است.
مثلا در روایاتی که وارد شده است برای قرائت سوره فتح از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است که من قرأ سورة الفتح فکأنما بایع تحت الشجرة. کسی که سوره فتح را بخواند، مثل کسی است که با پیغمبر در جریان صلح حدیبیه بعد از اینکه فرستاده پیغمبر به مکه خبری ازش نشد و مفقود شد به طوری که شایعه شد که آن فرستاده کشته شده، مومنان بنا شد طبق امر پیغمبر دوباره با پیغمبر بیعت مجدد بکنند. این خودش از آن بحثهای زیبا است، این بیعت مجدد و پشتیبانی مجدد مومنان از پیغمبر اکرم در جریان صلح حدیبیه. رعبی را که در دشمن ایجاد کرد از یک سو و از سوی دیگر اتحادی که بین مومنان در بیعت مجدد ایجاد کرد غیر قابل قیاس بود. لذا نشان میدهد که در مواقع حساس پشتیبانی از رهبری در جامعه ایمانی حتما لازم است و باید بیعت بعد بیعت و پیمان بعد پیمان داشته باشیم، و در مواقع حساس این مؤکد بشود. این یک نکته.
#بیعت_بعد_از_بیعت_با_رهبر_جامعه
#پشتیبانی_از_رهبر_جامعه
نکته دیگر این است که از بحثهای مهم این است که ما باور داریم که اگر این روایت میفرماید کسی این سوره را بخواند فکأنما بایع با پیغمبر تحت شجرة، یعنی حقیقتا، نه اینکه فقط ثوابش را میدهند. یعنی این سوره بردن انسان است به زمان پیغمبر اکرم و اعلام پشتیبانی است در آن لحظه با بیعت با پیغمبر.
اگر این نگاه در وجود انسان باور بشود که من میتوانم فرا زمان و فرا مکان بشوم، انسان در نظام نیاتش محدود به هیچ حدی از زمان و مکان نیست، لذا میتواند فرا زمانی و فرا مکانی بشود. این هم از یکی از مصادیقش است. با اینکه عده ای، حدود هزار و اندی نفر آنجا بودند، اما در طول تاریخ افراد دیگری که این واقعه را بشنوند و اظهار و احساس شوق به این کار در وجودشان شکل بگیرد، نظام نیت را به این عنوان تمرین دادن، او را آماده میکند که وظیفه امروزش را هم درست انجام بدهد. اگر کسی تاریخ را میخواند، تاریخ را برای خودش به روز ببیند. آنجا که لازم است بیعت، بیعت میکند، آنجا که لازم است قتال قتال میکند. یعنی الان اگر دستش از آنجا کوتاه است، اما واقعا شوق قتال در وجودش شکل میگیرد. بی تفاوت و سرد از مسئله عبور نمیکند. فقط به یک نگاه تاریخی به این نظر نمیکند، بلکه این را واقعهای مرتبط با خودش میبیند. این باعث میشود قرآن در زندگیاش جاری میشود. جریان پیدا میکند. تکلیف امروزش هم آشکارتر میشود، به طوری که امروز هم میتواند و میداند که وظیفهاش چیست و باید چکار بکند. چون در تاریخ دائما تکرار وظیفه انجام داده و تشخیص وظیفه داده است و بعد از تشخیص شوق در انجام پیدا کرده است. این برای کسی که انگیزهاش دائما تحریک میشود و با تاریخ همراه میشود و با جبهه حق همراهی میکند، در جبهه حق بودن برایش خیلی ساده میشود. اما اغلب مردم نگاهشان به تاریخ یک نگاه گسسته است. یک تاریخی است فقط نقل است. و لذا وقتی نظر به تاریخ میکنند تکلیف درش برای خودشان نمیبینند. وقتی کسی با تاریخ سرد بود، امروزش هم آمادگی پیدا نکرده و سرد است. لذا وقتی تکلیفی جلو راهش قرار میگیرد، احساس آمادگی نمیکند، تشخیص وظیفه نمیدهد. کسی که در تاریخ نگاه میکند کسانی که کوتاه آمدند و تخلف کردند به چه عقابی مبتلا شدند، همانجا میترسد و شوق به بیعت و همراهی با مومنان پیدا میکند و گریز از اینکه نکند از متخلفان باشد، این در وجودش دائما شوق و انگیزه ایجاد میکند. این یک نگاه است. همین نگاه وقتی عمیقتر میشود بیعت شجره کشیده میشود تا امروز. یعنی این مسئله که بیعت شجره فقط یک امر تاریخی نیست. بلکه همین امروز احساس این بیعت را میکند و لذا احساس حضور پیغمبر را در امروز میکند و اگر کسی درست قدرت تشخیص پیدا کرد میفهمد که الان کدام جبهه و کدام موضع و کدام خط به پیغمبر نزدیک است و رضایت پیغمبر در بودن در چه جبهه و محور و کاری است.
برای انسان این حال اباحه و تکلیف گریزی کار ساده است که انسان فقط بخواند، غم و غصهاش هم به یک حالت فقط تاریخی بگذرد. اما اینکه این تاریخ بشود صحنه فعال زندگی، بشود تاریخ امروز ما، شیطان قطعا این را نمیپسندد. بلکه شیطان میپسندد صحنه زندگی امروز ما را هم تاریخی کند. نه فقط تاریخ را تاریخی کند، بلکه امروزمان را هم ببرد در تاریخ فقط. در تاریخ زندگی کنیم. اما اگر تاریخ را زندگی امروزمان قرار دادیم، آن وقت زندگی فعال و صاحب حیات میشود. تاریخ حیات پیدا میکند. یک امر مرده نمیشود. یک شیء دور نمیشود. گسسته نمیشود. بلکه یک نگاه زنده میشود و یک حیات پیدا میکند، آن موقع انسان قدرت تشخیص پیدا میکند و انجام وظیفه برایش محقق میشود. یک روایت است، اما ببینید چقدر زیباست. من قرأ سورة الفتح فکأنما بایع تحت الشجرة. این مثل کسی است که آن روز بوده است و تحت شجره بیعت کرده است.
یا در روایت دیگری میفرماید من قرأها فکأنما شهد مع محمد صلی الله علیه و آله و سلم فتح مکة. ممثل کسی است که با پیغمبر در فتح مکه شرکت داشته است. فتح مکهای که به دنبالش یدخلون فی دین الله افواجا، این همه عظمت و منشا تاریخ شدن محقق میشود، کسی با خواندن این سوره فتح میتواند مثل کسی باشد که آن روز حاضر بوده و این تاریخ را رقم زده و این نتایج را برای خودش محقق کرده است.
ببینید چقدر زندگی برای انسان میتواند از صحنه زمان و مکان محدود تن خارج بشود و انسان را ازلی و ابدی در تاریخ بکند. این فقط هم در صحنه گذشته نیست.
در روایات داریم که کسی در صحنه جنگ جمل خدمت امیر المومنین رسید. عرض کرد به حضرت که آقا جان ما میآمدیم از مکه برای جمل خیلیها دلشان میخواست، اما فاصله دور بود و همه امکان برایشان فراهم نبود. حضرت فرمودند اگر واقعا دلشان با ما بود و میخواستند باشند، در تمام جریان جنگ جمل و سختیهایی که داشتیم شریک بودند و هستند. و نه فقط آنها، بلکه کسانی که در بطن مادران هستند و بعدا به دنیا میآیند، نه فقط اینها، بلکه کسانی که در اصلاب آباء هستند و بعدا به دنیا میآیند، در جنگ جمل ما شریکند.
همینطور در جنگ تبوک هم پیغمبر فرمودند که آنها شریکند. بعد در جریان ظهور هم همین مسئله مطرح میشود، کسانی که در دوران قبل از ظهور هستند و با این امید و شوق و انگیزه به ظهور نگاه میکنند که ای کاش محقق میشد و ما بودیم و شرکت میکردیم. در تمام آن فتنهها و حوادث در کنار امام میبودیم، اگر مقدماتش را فراهم کرده باشند ولی از دنیا رفته باشند و نباشند، در آن دوره که حضرت میآید، دارد که در قبر به آنها خطاب میشود که میتوانید برخیزید در کنار امامتان که ظهور کرده، باشید. این نگاه اصلا جریان تاریخ را در گذشته و آنچه که در آینده میآید یک نگاه دیگری برای ما میکند. اگر این باور را پیدا کردیم، با این سوره یک سیر داریم ایجاد میکنیم، همراه میشویم با مسلمانان در سختترین شرایط. هم بصیرت ایجاد میشود و هم یک تصمیم گیریها و بیعتها، فتح مکه و تمام برکاتی که در این سوره بوده است.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
#نیت
#سعه_عالم_نیت
#همراهی_حقیقی_با_معصومین_بواسطه_نیت_در_همه_دوران
#عدم_محدودیت_نیت_به_زمان_و_مکان
#گسترش_عمل_به_فرا_زمان_و_مکان
#نگاه_گرم_به_تاریخ
#درس_گرفتن_از_تاریخ
#زنده_کردن_تاریخ
#شوق_به_عمل_با_مطالعه_تاریخ
اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 3” دیدگاه میگذارید;