جلسه 985 07/07/1403
پیش از بحث از واقعه ای که دیروز پیش آمده و ان شاء الله خدای سبحان خیراتش را و رحمت و فضلش را شامل حال همه مان بکند و ان شاء الله بهترین تقدیراتش را خدای سبحان برای ما و محور مقاومت قرار بدهد.
حواسمان باشد که همیشه در طول تاریخ وقایع سخت خیلی زیاد بوده است ولی خدای سبحان در دل بسیاری از وقایع سخت بهترین نتایج را ایجاد کرده است. شاید ما سخت تر از شهادت امام حسین علیه السلام نداشته باشیم ولی برکاتی که بعد از این شهادت ایجاد شد قطعا غیر قابل تصور است. لذا یک نکته مهم این است که مومنان در هیچ حالی به ملامت همدیگر نپردازند و مأیوس نشوند که این چیزی است که دشمن میخواهد. حتی اگر آن سختی ممکن است با یک قصور و کوتاهی در بین مومنین همراه بوده باشد، تخطئه های ما از هم موشک هایی است که از دشمن بیشتر تاثیر میگذارد در جمع مومنین. یعنی اگر دشمن موشک شلیک بکند به جمع ما اثرش کمتر است، چون تهییج ایجاد میشود. تا جایی که از درون به پراکنده کردن یأس بپردازیم. خودمان شروع کنیم به تخطئه و مثل موریانه به جان هم بیوفتیم. نمیگویم تحلیل نکنیم مسئله را و دنبال اینکه چه کاری بهتر باشد نگردیم، اما اگر به تخریب و انتقام بخواهد منجر بشود، این همانی است که دشمن میخواهد. یعنی دنبال این است که جوری برخورد بکند که ما به جان هم بیوفتیم. اگر ما به جان هم بیوفتیم، فاتحه مان خوانده است و کارمان تمام است. اما اگر هرچه موشک بزنند به ما، ما محکم تر بشویم این ضعف او را بیشتر آشکار میکند و او بیشتر آزرده میشود. چنانچه در دفعات سابق که پیش آمد خیلی تخریب بالا ایجاد کرد، اما چون پای مسئله ایستادند و تفرقه ایجاد نشد، همین باعث پیروزی شد.
امروز شاهدیم که گاهی جاهلانه، گاهی مغرضانه، گاهی به تحریک دشمن، بدون اینکه بدانیم، موشک ها را از درون خودمان داریم شلیک میکنیم به خودمان. به همدیگر بی اعتماد و بدبین میشویم. من نمیگویم ساده لوح باشیم. ساده لوح بودن امر خوبی نیست. اما به جان هم افتادن از درون چیزی است که آن ها میخواهند. اگر نتیجه این کار افتادن به جان همدیگر شد به طوری که تخطئه ها و تخریب ها و بی اعتمادی ها شدید شد، این مسئله آنی است که آن ها میخواهند. ما به نفوذ بی اعتنا نیستیم. باید مراقب نفوذ بود. بعضی اوقات نفوذ امکان پذیرتر و ساده تر میشود، در عین اینکه این معلوم است تخطئه کردن ها به نحوی که ما پشتوانه و عقبه خودمان را بر باد بدهیم و وحدت خودمان را پیش خودمان بر باد بدهیم، قطعا دشمن را تشجیع بیشتر میکند. جو رسانه ای ما کاملا در رصد است. اگر به جان هم افتادیم او شجاعتش بیشتر میشود. میفهمد اینور پشت هم نیستیم. حتی تظاهر به پشت هم بودن هم نداریم. همین تظاهر به پشت هم بودن هم خودش مهم است پیش دشمن. تا فشل ایجاد نشود. سستی ایجاد نشود. قدرت بر باد نرود. آن موقع امر رهبری هم در این فشل بیان بشود، هر کسی جوری توجیهش میکند. دیگر بر باد میرود. آن هم اثر نمیگذارد. لذا مراقب باشیم در این جریانات عزممان قوی تر بشود. هر انتقادی که به قدرت عزم و وحدت منجر شد خوب است. اما انتقادی که به پخش شدن و مقابل هم قرار گرفتن، حتی گاهی دو برادر مومن به خاطر نوع انتقاد مقابل هم میشوند. یقین کنید این کار شیطان است و یک ذره شک نکنید. هر نقدی که به نحوی شد که قدری از قدرت ما را تضعیف کرد، این نقد زبان شیطان است، ولو از زبان من در بیاید. اما نقدی که به قدرت بیشتر منجر شد، به عزم بالاتر منجر شد، یعنی وحدت بیشتر را به دنبال خودش آورد، این نقد الهی است. نقد است، خوب هم هست. لذا مومن مرآت مومن است. با این نگاه مرآت بودن دارد نشان میدهد تا اصلاح بشود. نه تخریب بشود.
#نقد_صحیح
#وحدت_بین_مومنین_در_زمان_جنگ
وقتی انسان حال غضب و ناراحتی برایش پیش میآید، تقوا خیلی سخت میشود. رعایت تقوا خیلی سخت میشود. شیطان از این حالات انسان کمال استفاده را میکند تا اینکه انسان را از حالت تعادل خارج کند. یک چیزهایی که مخفی بوده در وجودش را، بغض های پنهانش را در حالت اینطوری آشکار میکند. یک چیزهایی که تا به حال کنترل کرده بود از دستش خارج میشود، به مرتبه ای میرسد که حالش دست خودش نیست. تقوا رعایت نمیشود. تقوا اگر رعایت نشد انسان میشود نیروی دشمن. فکر نکنیم دشمن فقط آنی است که موشک میزند. سستی درونی مومنین از موشک بدتر است.
این را به عنوان برادری که تجربه چهل و چند سال تجربه موارد مختلف را دارم عرض میکنم. خیلی شیطان قوی است. به اسم انقلابی گری، به اسم رعایت، با انواع اسماء وارد میشود. هیچ ابایی ندارد که برادران مومن را به جان هم بیندازد با اسماء مختلف. ببینیم فعلمان در جهت قوت بیشتر است یا ضعف. و الا معلوم است که دل همه خون است، همه ناراحت هستیم. اما دلیل نمیشود که اگر من ناراحت هستم سر برادر مومنم این ناراحتی را خالی کنم. بی گدار هرچه آمد بگویم. حق دارم عقده ام را خالی کنم حالا که ناراحت هستم. اینجا رعایت تقوا سخت تر است. وقتی جنگ میشود دارد سفارش به تقوا شدیدتر میشود. چون جای شدت و حدت است. جای از طور عدالت خارج شدن است و شیطان میخواهد استفاده بکند. موقع طلاق رعایت تقوا سخت تر است. چون انسان از اعتدال خارج میشود. باید مراقبت بیشتری داشته باشیم. ان شاء الله خداوند از این آزمایش هم ما را به سلامت به در بیاورد. همین آزمایش را برای ما نوید پیروزی قرار بدهد.
وقتی موسی علیه السلام در شدیدترین حالت قرار گرفت که انا لمدرکون، همانجا باب فرج محقق شد. در تاریخ این مسئله الی ما شاء الله است. لذا حق نداریم ناراحت و مأیوس بشویم و ناراحتی را به زبان بیاوریم به طوری که ایجاد یأس بکند. هر حرفی باید به دنبالش وحدت و قوت بیشتر باشد.
#تقوا_در_سختیها
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَ خَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ بَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيراً وَ نِسَاءً وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً ﴿1﴾
عرض کردیم آیه اول سوره نساء یک بحث عمیقی است که کار دارد. شاید چند جلسه دیگر در محضرش باشیم.
عرض کردیم که این آیه شریفه یک بیانی است هم تکوین را دارد بیان میکند که عالم وجود است، هم تشریع مطابق او را دارد استفاده میکند. از یک سو بحث تقوای خالق و تقوای رب را مطرح میکند که انسان رابطه اش با خالق و رب چه تقوایی را میطلبد که این یک رابطه تکوینی است. رابطه خالقیت خدا با ما و ربوبیت حضرت حق با ما که همین رابطه در نظام تشریع میشود خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها، که در نظام ارتباطی، پدر و مادر واحدی دارند همه انسان ها، یک تقوای ویژه ای مانند تقوای خالقیت و ربوبیت را این تقوای رابطه با پدر و مادر میطلبد. یعنی نظام عظیم خالقیت و ربوبیت را میآورد در نظام پدر و مادر انسان که نسل از او پراکنده میشود. به دنبالش میفرماید و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام. همان تقوایی که در ارتباطاتتان نسبت به خدای سبحان به کار میگیرید، همان تقوا را در رابطه با ارحام به کار بگیرید. عطف شده است. این نسبت و رابطه ایجاد کردن فقط تشبیه نیست. بلکه دارد یک حقیقت وجودی را بیان میکند که نظام پدر و مادر در نظام خلقت مانند نظام خالقیت و ربوبیت است، این نازله اوست. این دارد او را نشان میدهد. از این میشود به سمت او حرکت کرد. مسیر حرکت را روشن میکند. انسانی نیست که از این نسبت خالی باشد. نسبت عظیمی که برای ما غیر قابل لمس است ولی بالاترین نسبت است، راهش از همین نسبت ملموسی است که در رابطه با پدر و مادر میتوانید ببینید و لمس کنید. به آن نسبت نامحسوس و ناملموس برسید که خالقیت و ربوبیت را بیابید. خیلی میشود روی این مسئله حرف زد و احکام و مسائل و روابط را شکل داد.
#نظام_رابطه_با_والدین_نازله_ربوبیت_و_خالقیت
بعضی از روایات را خواندیم. یک روایتی که خیلی زیباست، ما در محضر بخشی از آن هستیم، روایت رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام است. این رساله حدود 50 حق را بیان میکند. یکی از آرزوهای بنده این است که بتوانم این رساله را به صورت بحثی در خدمتش باشیم. نظام ارتباطات انسانی و حقوق و تکالیف را آدم ببیند که چقدر زیبا و عالی است. شاید در زمان امام سجاد علیه السلام که حضرت به ظاهر در تحت شدیدترین و سخت ترین حالت دیکتاتوری قرار داشت، بعد از شهادت امام حسین علیه السلام کاملا سلطه بنی امیه تثبیت شده بود، رسالة الحقوق و صحیفه سجادیه را حضرت بیان میکند که دو باب عظیم است برای حرکت به سمت خدا در نظام اجتماعی. بیان آن مسئله است با رسالة الحقوق. در 50 حق، حق رهبر چیست، حق امام چیست، همه حقوق را بیان میکنند. از اعضا و جوارح، تا تمام روابط.
قسمت پدر و مادر و فرزند را میخوانیم.
و أما حق الرحم
فَحَقُّ أُمِّكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهَا حَمَلَتْكَ حَيْثُ لَا يَحْمِلُ أَحَدٌ أَحَداً
آن وقتی که هیچ کسی کسی را اینگونه، نه ماه، با مراقبت، نه فقط حمل. غذایش را مراقب است که صدمه ای به بچه نخورد، تمام مراقباتش برمیگردد به اینکه چی برای بچه نافع است، چی برای بچه مضر است تا رعایت آن را بکند. تمام مُشتَهای خودش و لذت خودش را آنی قرار میدهد که حفظ و کمال بچه را دارد. یک وقت انسان در یک وعده رعایت میکند. جوری غذا میپزم که همسرم یا بچه هایم دوست دارند. اما نه ماه هر چیزی را با اینکه چی برای بچه نافع است همراه بکند. مراقبت لحظه به لحظه. نوع خوابیدنش را… سخت میخوابد که رعایت بچه بشود. فشار نیاید.
ما یک وقت کسی را سوار ماشین میکنیم یا دست کسی را میگیریم… اما این حمل کجا تا حملی که مادر نسبت به فرزند دارد
وَ أَطْعَمَتْكَ مِنْ ثَمَرَةِ قَلْبِهَا مَا لَا يُطْعِمُ أَحَدٌ أَحَداً
بعد از آن از ثمره قلب خودش تو را غذا میدهد. این غذا در درون همان رحم که هست، جنین است، خون مادر است. بچه از خون مادر دارد تغذیه میکند. اگر آدم هر کدامش را بخواهد دقت کند، خدا چه سیستم و نظامی را قرار داده است.
اینطوری کسی کسی را اطعام نمیکند. اینطوری پذیرایی نمیکند.
وَ أَنَّهَا وَقَتْكَ بِسَمْعِهَا وَ بَصَرِهَا وَ يَدِهَا وَ رِجْلِهَا وَ شَعْرِهَا وَ بَشَرِهَا وَ جَمِيعِ جَوَارِحِهَا مُسْتَبْشِرَةً بِذَلِكَ فَرِحَةً مُوَابِلَةً مُحْتَمِلَةً لِمَا فِيهِ مَكْرُوهُهَا وَ أَلَمُهَا وَ ثِقْلُهَا وَ غَمُّهَا
همه اجزاء وجودی مادر در کار هستند تا کمال تو محقق بشود. در هیچ حالت دیگری این تکرار نمیشود. در هیچ ایثاری در دنیا این قابل قیاس نیست. اصلا امکان پذیر نیست برای کسی از این سنخ بخواهد ایثار نسبت به دیگری داشته باشد.
تو را حفظ کرده است با گوشش، چشمش، دستش، پایش…. هر کدام از این ها ماموریتی دارد.
در یک جنگی قبل از بعثت پیغمبر دارد که دو لشگر که مقابل هم بودند، شروع به تیراندازی کردند، یک بچه ای از یکی از این لشگرها، راه میافتد میرود وسط. مادر میبیند که این بچه وسط این دو لشگر قرار گرفته. مادر خودش را میاندازد روی بچه تا هر تیری میآید به آن بچه نخورد.
پیامبر اکرم وقتی این را دیدند اشکشان جاری شد که خدای سبحان از این مادر به ما رحیم تر است. رحمت را نشان دادند که چه رحمتی است. ببینید چه انتقالی پیدا میکنند. این مظهر رحمت را خدا قرار داده تا برسیم به اینکه خدا از این به همه ما مهربان تر است.
اینجا در درون مادر است، از آن اشد است. این راه ندارد. جای کار دارد که چطور مادر با گوشش در حفظ بچه کمک میکند. با چشم چطور حفظ میکند؟ با دست و پایش. حتی با مویش حافظ بچه است.
مستبشرة بذلک، نه با ناراحتی و سختی. بلکه مستبشرة. فرحة، با خوشرویی. موبلة، با یک دل شاد، با یک حالت وبیل و خوشحالی. محتملة… حاضر است همه سختی ها به این وارد بشود به بچه نرسد. این ها را امام سجاد علیه السلام دارند میفرمایند. همه درد و سختی و سنگینی را تحمل میکند به خاطر آن.
حَتَّى دَفَعَتْهَا عَنْكَ يَدُ الْقُدْرَةِ
خودش آسیب ببیند، آفت به تو نرسد. خودش ضربه بخورد به تو نرسد.
بسیاری از مادر ها وقتی امر دائر میشد که بچه بماند یا مادر، میگفتند بچه بماند. یعنی با همه وجودش.
وَ أَخْرَجَتْكَ إِلَى الْأَرْضِ فَرَضِيَتْ أَنْ تَشْبَعَ وَ تَجُوعَ هِيَ
راضی است تو سیر بشوی اما او گرسنه بماند.
وَ تَكْسُوَكَ وَ تَعْرَى
تو را بپوشاند، حتی اگر به این قیمت باشد که برای خودش محدودیت ایجاد بشود. خودش لباس های کهنه داشته باشد، اما لباس های تو برازنده باشد.
وَ تُرْوِيَكَ وَ تَظْمَأَ
تو را سیراب بکند و خودش تشنه بماند. اگر آب کم باشد، تو را سیراب بکند و خودش تشنه بماند.
وَ تُظِلَّكَ وَ تَضْحَى
سایه بر تو بیندازد و خودش در آفتاب باشد.
وَ تُنَعِّمَكَ بِبُؤْسِهَا وَ تُلَذِّذَكَ بِالنَّوْمِ بِأَرَقِهَا
تو را به نعمت برساند هرچند به خودش سختی برسد.
یک کاری بکند که تو به خواب بروی، با اینکه خودش بیداری بکشد.
وَ كَانَ بَطْنُهَا لَكَ وِعَاءً وَ حَجْرُهَا لَكَ حِوَاءً
شکم او ظرف تو بود، دامن او حاوی تو بود. وقتی به دنیا آمدی دامن خودش را حاوی تو قرار داده است.
وَ ثَدْيُهَا لَكَ سِقَاءً
سینه او سیرابی توست.
وَ نَفْسُهَا لَكَ وِقَاءً
هم توصیف امر وجودی است که اخبار است. همه به نحوی انشاء است. یعنی مادر اینطوری هست. یک انشاء هم هست که باید اینطوری باشد. اگر مادری با این ها فاصله دارد، دارد تایید میکند که اینطوری باید باشد. اگر جایی فاصله ایجاد شد بین آن حقیقت و فطرت، که خیلی ضعیف است اینکه این ایجاد بشود، این انشاء هم هست. چون تایید امام است. وصف زائدی نیست.
دارد به عنوان یک حقیقتی که خدا قرار داده است، این را تایید میکند.
پس هم وصف است هم انشاء. این فضیلت است برای مادر.
تُبَاشِرُ حَرَّ الدُّنْيَا وَ بَرْدَهَا لَكَ وَ دُونَكَ
حرارت دنیا و سردی و گرمی را حاضر است تحمل بکند تا تو در راحت باشی.
فَتَشْكُرُهَا عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ
پس اگر میتوانی به این قدر خدمت کن به او
وَ لَا تَقْدِرُ عَلَيْهِ إِلَّا بِعَوْنِ اللَّهِ وَ تَوْفِيقِهِ
بدان که قطعا نخواهی توانست مگر اینکه خدا توفیق بدهد.
در دعای والدین صحیفه میفرماید خدایا الهمنی که چطور حق پدر و مادر را انجام بدهم. من نمیدانم. به من الهام کن. با الهام از جانب خدا این امکان پذیر است.
#حق_مادر
#مادر_مظهر_رحمت_الهی
#مادر_تنزل_رحمت_الهی
حق مادر حدودا 8 خط بود. حق پدر را در دو خط و نیم بیان میکند.
وَ أَمَّا حَقُّ أَبِيكَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ أَصْلُكَ وَ أَنَّكَ فَرْعُهُ
او اصل توست. تو شاخه او هستی
وَ أَنَّكَ لَوْلَاهُ لَمْ تَكُنْ
همان رابطه خالقیت. منتها این واسطه در خالقیت است. علت معده است.
فَمَهْمَا رَأَيْتَ فِي نَفْسِكَ مِمَّا يُعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاكَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَيْكَ فِيهِ
اگر جایی خودت را برتر از پدرت دیدی، احساس کردی که من اینجا موفق تر هستم، بدان در همان فضیلت که فکر میکنی خودت به دست آوردی بدان که استعداد آن را کی برای تو قرار داد. اگر آن استعداد نبود تو این را به دست نمیآوردی. خیلی زیباست.
بچه نگوید من این ها را خودم پیدا کردم. هر بچه ای استعداد درش نیست. این استعداد را پدر ایجاد کرده است. ممکن است بچه همه استعدادها را به فعلیت نرساند. اما اگر به فعلیت رساند حتما از طریق پدر بوده است.
وَ احْمَدِ اللَّهَ وَ اشْكُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ
میتوانی به اندازه این نعمت شکر پدر را داشته باشی؟
وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
این هم فقط با قوت الهی امکان پذیر است.
#حق_پدر
#پدر_مظهر_خالقیت
بعد حق ولد را بیان میفرمایند.
وَ أَمَّا حَقُّ وَلَدِكَ فَتَعْلَمُ أَنَّهُ مِنْكَ وَ مُضَافٌ إِلَيْكَ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا بِخَيْرِهِ وَ شَرِّهِ
بدان که او شاخه توست. تعبیر امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام را ببینید. میفرماید تو را خودم و ثمره خودم دیدم. او اضافه به توست در دنیا.
در آخرت نسب ها منقطع هستند مگر اینکه به سبب الهی متصل بشود. کل سبب و نسب متقطع مگر سبب من و نسب من. یعنی مگر به رحم الهی برسد. بعضی نسب ها در دنیا قطع میشود. فرزند کافر بشود از ارث محروم میشود. اما حقیقت نسب در آخرت محقق میشود که اگر این نسب گره خورد به نسب الهی که پدر و مادر رساندند انسان را به ولایت، این نسبت تثبیت میشود. هم پدر و مادر طینی باقی میمانند هم پدر و مادر ولایی.
وَ أَنَّكَ مَسْئُولٌ عَمَّا وُلِّيتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَى رَبِّهِ
تو مسئولی در تمام این ها. هم در ایجاد اقتضائش. مراقبت در دورانی که نطفه بسته میشود، بعد به دنیا میآید. هم بعد از آن در تربیت و رسیدگی هایش.
همان رحم طینی که به رحم ولایی میرسد.
وَ الْمَعُونَةِ لَهُ عَلَى طَاعَتِهِ فِيكَ وَ فِي نَفْسِهِ فَمُثَابٌ عَلَى ذَلِكَ وَ مُعَاقَبٌ
هم خودت در راه طاعت کوشا باشی، و هم او را اینطور قرار بدهی.
فَاعْمَلْ فِي أَمْرِهِ عَمَلَ الْمُتَزَيِّنِ بِحُسْنِ أَثَرِهِ عَلَيْهِ فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا
چقدر در ظواهر عمل دقت میکنی که زیبا باشد. میفرمایند ولد تو عمل توست. در تزین او بکوش که حال و عمل و ادبش زیبا باشد. هر کسی دارد این را میبیند تو را میبیند. لذا سعی کن اینطور برخورد بکنی که متزین باشد، زیبا باشد در جهات ادب و طاعتش.
الْمُعَذِّرِ إِلَى رَبِّهِ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ بِحُسْنِ الْقِيَامِ عَلَيْهِ وَ الْأَخْذِ لَهُ مِنْهُ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
در این هم انسان نمیتواند موفق بشود مگر اینکه از خدا کمک بگیرد.
#حق_فرزند
یک نگاه جدیدی به این روایات باید بکنیم که دارد یک ساختار عظیمی را شکل میدهد. ان شاء الله خدا کمک بکند که در این نظام خانواده، نظام الهی را پیدا کنیم. از نظام خانواده و نظام طینی به نظام و رحم ولایی متصل بشویم و برسیم.
اولین کسی باشید که برای “تفسیر المیزان، جلسه 985” دیدگاه میگذارید;