سخنرانی‌ استاد عابدینی

« دلیل اهمیت حفظ الفتِ جامعه در نبرد با اسراییل و راهبرد های ماه محرم پیش رو »

جلسه با جمعی از مدیران و حلقه های میانی بانوان. عصر جمعه ۶ تیر ۱۴۰۴

مکان قرارگاه ربیون

 

صوت جلسه

 

متن کامل

هم با این میگ وقتی امامون برای سلامتیش دعا می‌کنیم حقیقتاً امت امام از شعون امامه و لذا محور مقاومت که امت امامه وقتی داریم دعا برا سلامتی امام می‌کنیم برای امتشم داریم دعا می‌کنیم برا تک‌تک خودمون هم تو سایه امام داریم دعا می‌کنیم لذا یه موقع از دعا برا خودمون می‌کنیم یه موقع دعا برای امام می‌کنیم از امام جاری و ساری به ا میشه این خیلی لطیف‌تر و زیباتره پس بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کل ولیک الحجت ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فیضه الساعه و فی کل ساعه ولیام و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلم و عینا حتی تسکنه ارزکت و تمت فی طیلا انشاالله عرض قلوب ما اطاعت حضرت ولی عصر آراسته‌تر باشد و این اطاعت ما نسبت به حضرت تمتعه فیها طویلا که این اطاعت دائمی باشد انشاالله و دائماً مطیع باشه انشاالله بحثی که خب باعث نوید بود که این همه نیروهای قوی و خوب الحمدالله فعال پرتوان که این‌ها همه ثمرات دوران ترب تربیت انقلاب اسلامیست که جمع شدن حالا کنار هم تربیتشون یک نعمت جمع شدنشون از نعمت تربیتشون بالاتره چون جمع شدن نیروهای پرتوان کنار هم خیلی سخته لذا به این نعمت خیلی باید شاکر باشیم و این جمع شدن نیروها کنار همدیگه اساس نگاه دینه که حرکت کاروانی و روح جمعی رو میخواد شکل ه. تمام دستورات دین بر اساس حرکت جمعیه. حتی فردی‌ترین دستوراتش که مثل نمازه اولویت شدیدش به جماعته. اونم ببینید جماعتی که صفوف متصل باشن به هم نه هر کسی یه گوشه مسجد پراکنده باشد و داره مدل درست می‌کند که باید اتصال بگیریم و ارتباط باشد. نه مثل مثل دانه‌های شکر باشیم که در دست وقتی قرار داره به جهت جبر و قصر دست اینا کنار هم می‌مونن. نه تا دست باز بشه چی میشه؟ این شکر می‌ریزه چون ارتباطی نداشتن با هم. نماز وقتی کنار هم می‌ایستن به یه شوق و محبت اتصال ایجاد میشه. درسته؟ اگر این شد دستور جماعت محقق شده. اما اگر این نشد جماعت محقق نشده. بشو میدن اما نتیجه جماعت محقق نشده که این پیوستگیست و دیدن دشمنی پیوستگی رو و لذا هفته‌ای یه بار باید این جمع‌ها حلقه‌ها به هم بپیوندد بشه نماز جمعه یه پیوستگی بالاتر و تو سال بچرخه بشه د تا عید مثلاً ۳ تا عید نماز عید که اون دیگه مستحب خارج از شهر و توی فضای بازی که همه جا بشن این خیلی دستور زیبا که ارتباط ایجاد شه حالا نمازو شما در نظر بگیرید روزه به نحو دیگریش که همه روزه بر این اساس است که همه با هم از یک روز بامدادی تا یک روز شامگاهی که ۳۰ روز باشد با هم روزه بگیرن. این با هم روزه گرفتن یک حرکت جمعی در زمان است. اون یه حرکت جمعی در چی بود؟ مکان بود که در نمازهای جماعت بل مکان و زمان بود یه حج است که سالیانه مؤمنان از همه جهان جمع شن بازم یه حرکت جمعی یعنی روح دین با یه حرکت جمعیست حالا دیگه امر به معروف و نهی از منکر و جهاد و دیگه زکات و اینا خیلی واضح‌تره روح جمعیش اونوقت روح جمعی هم اینا رو مقدمه عرض می‌کنم که قدر این ارتباطو بدونید روح جمعی هم به تعبیر مرحوم علامه که استفاده می‌کنن در جاهای مختلف یه موقع ما جماعت رو میگیم یه نفر ۲ نفر ۳ نفر جماعت خوانده میشه مثلاً ۱ نفر صد و چند برابر میشه ۲ نفر مثلاً چقدر میشه ۳ نفر به ۱۰ نفر که می‌رسد از حد احسا اون به اصطلاح ثواب خارج می‌شود علتش این است که تعبیری که مرحوم علامه دارن می‌فرمایند هر دو نفری که با یک هدفی کنار هم قرار می‌گیرن از بودن کنار همه این‌ها یه روح جمعی جدیدی متولد می‌شود که این روح ی نه اون روح تک‌تک اون‌هاست که هست اون هست خودش نهتم و اجتمع شدن این‌هاست که مجموع دو به اصطلاح توان باشد اونم هست سر جاش یه سومیست که اون سوم چی هستش یه شیء حقیقت زنده جدیدیست که این حقیقت زنده خودش تولد دارد رشد دارد و احکامی دارد تعبیر مرحوم علامه تو این مسئله این است که ل کل امت اجل که هر امتی هم یک پایانی دارد، آغازی دارد، مسیری دارد که حیات دارد. اگر عجل دارد حیات دارد. بعد این رو می‌پروران ایشون. پس اگر جمع میشیم کنار هم یا جمع شدیم کنار هم یا این ایام اقتضاعاتی ایجاد شد که مردم به سرعت کنار هم مجتمع شدن، ارتباط گرفتن، محبت ایجاد شد. یقین بدانید که از این ارتباط و از این محبت یه روح جمعیه. اونم با این عظمت که اگر تر شدن دیگه چی میشه؟ غیرقابل احسا می‌شود. حالا شما حساب کنید که هر یه نفری که مرتبطه با جمع میشه و اون یه نفر اگر خودش سرشاخه جمعی باشد که اون جمع رو این مرتبط می‌کند به جمع‌ها و سرشاخه‌های دیگه ببینید از جهت تصاعدی اون حقیقت وجودی که محقق می‌شود و اون موجود زنده که علامه می‌فرماید و بزرگان دیگه هم به این تأکید دارند ایجاد می‌شود. بعد ببینید چقدر قدرتمند ایجاد میشه. ثواب مربوط به آخرت نیست فقط بلکه ثواب یعنی اون حقیقت وجودی که محقق شده اونجا نتیجه‌ش آشکار میشه. اون حقیقت اینجا محقق شده و لذا از همین جا نتایجش داره آشکار می‌شود. خب این رو از باب اینکه قدر بدانیم که این جمع شدن کنار هم دوستان که در این ۱۳ ۱۴ روز شکل گرفت و بی‌سابقه بی‌سابقه لاخره بعضی از دوستان ممکنه سنشون اقتضاع قبل از انقلاب و بعد از انقلاب و جریانات مختلفو داشته باشه می‌تونن گواهی بدن که نه تو جنگ دفاع مقدس این نوع ارتباط با این سرعت و شدت کنار هم جمع شدن محقق شد با اینکه یک جمع شدنی بود جمع شدن مقدسی هم بود اما جریان ۸ سال بود کمکم شکل گرفت این سرعت اتحاده بی‌نظیره نه تو دوران انقلاب اسلامی این شدت ارتباط و سرعت ارتباط و اینجور اون هم با یک شعور در حقیقت کاملی یعنی شماها هر کدام مظهر یک شعور به فعلیت رسیده از جهت اون توانمندی‌هاتون هستید حالا با هم اومدید کنار همدیگه این یک امر واقعاً بی‌نظیریست که همون جوری که قرآن می‌فرماید وذکرو نعمت الله علیکم اذ کنتم اعدا فف بین قلوب خدا رو کنار هم جمع کرد و الفت ایجاد کرد که اگر انسان دست خدا رو تو این جریان ببیند اون موقع می‌فهمه که این ۱۳ ۱۴ روز خدا با ما چه کرد؟ هرچند دشمن فکر می‌کرد که داره مکر می‌کند با ما اما مکر دشمن با مکر الهی نه فقط خنثا شد بلکه تبدیل به یک فرصت عظیم شده. خب این نکته آغاز مسئله برای اینکه ارت بین محرم رو ما با این حرکتی که شروع کردیم چهجوری ادامش بدیم و چهجوری مرتبط کنیم تا بهرهمند بیشتر بشیم بهخصوص با توجه به اینکه حقیقت محرم بدون اینکه کسی دستورالعملی قراری چیزی داشته باشه از ابتدایی که بچه‌ها به دنیا میان تو دامان مادرشون بلکه از دوران جنینی بلکه از دوران بسته شدن به اصطلاح نطف این‌ها بلکه از قبل از اون درلاب و ارهام این از جهت ژنتیکی این نظام همینور چی شده؟ وجود داره تو آبا و اجدادی که منتقل می‌کنن نمیگیم به معنای اینکه انسان مجبور غیر مختاره اما اقتضائه اقتضا خودش خیلی مهمه لذا چه کنیم که این اقتضا رو به فعلیت بالاتری برسونیم بهخصوص در ضرب با این جریانی که اخیر پیش آمد و جنگی که به تعبیر آقا پیش آمد چه‌جوری این د تا رو ضرب کنیم در هم تا الان که محرم خودش یک حقیقتیست که دل‌ها حول محور او جمع می‌شود و این جنگ هم یه حقیقتی شد که دل‌ها رو به هم مرتبط و متحد کرد از ضرب این دو تا هم بتونیم چیکار بکنیم؟ یه نتیجه بالاتری بگیریم تا بتونیم انشاءالله یه عملیاتی رو تو محرم شکل بدیم که از این نتیجه گرفته بشه. ببینید همینجوری که ابتدای کلام عرض کردم حرکت‌های جمعی اونچه که باعث میشه حرکت جمعی به نتیجه و ثمره و اجتماعی که تولد یه حقیقت زنده جدید بکشد اونیست که شباهت‌ها باید باشد. شباهت‌ها سبب محبت‌ها میشه. محبت‌ها به وحدت می‌رساند. پس یه وحدت و یک شکل‌گیری جامعه توحیدی یک جمع توحیدی یه روح جمعی از کجا ن نش می‌گیرد از محط محبت وحدت از محبت نشعت می‌گیرد محبت از شباهت نشعت می‌گیره قدری از شباهت به صورت تکوینی موجود هست بالاخره ما همه انسانیم این خودش یه شباهته درسته ما همه تو یه جامعه مسلمان به دنیا آمدیم این خودش یه شباهته قدری از این شباهت‌ها اختیاری ما نبوده یعنی تو وجود ما وجود داشته تو محیط ما ژنتیک ما تو نظام وجودی ما ن‌ها در کنار هم تکوین ما وجود داشته. اما قسمت زیادی از این ایجاد شباهت‌ها اختیاریست، کسبی‌ست. یعنی می‌تونیم با ایجاد شباهت این شباهت بمحبت و محبت بوحدت که اون تحقق روح جمعیست منجر بشه. ببینید تو دین وقتی یک مناسکی رو قرار میده که این مناسک ایجاد شباهت می‌کند یعنی شما وقتی می‌بینی که که یه کسی مثل شما نماز می‌خونه، روزه می‌گیره، این خودش محبت میاره. چرا؟ چون اشتراک ایجاد می‌کنه، شباهت ایجاد می‌کنه. هر چقدر این شباهت‌ها که بعضیشو دین میگه، بعضیاشو تو نظامات اجتماعی ما می‌بینیم، قدرت پیدا کنیم که این شباهت‌ها رو بیشتر کنیم که حالا باید رو این فکر کنیم. ممکنه شاخه‌های مختلفی که دوستان اینجا نوشتن که افراد حاضر هستن، شباهت‌ها برای هر کدام از این گروه‌ها من خودشون باشه. یعنی یه شباهت‌های مشترک داریم یه شباهت‌های اختصاصی. مثلاً ما تو نظام دینی یه دستورات واجب و حرام داریم که مشترک بین همه است که ایجاد شباهت عمومی می‌کند. یه دستورات اختصاصی مستحبات و مکروهاتی داریم که ممکنه بعضیا انجام بدن بعضیا انجام ندن که او یه شباهت خاص ایجاد می‌کنه. اگر یه کسی معلم است این شبیه‌سازیش به نحوی امکان‌پذیر است. اگر کسی کار گره در کارخانهست به نحو دیگری و اگر مثلاً مدیر است به نحو دیگری هر کدام از این‌ها نوع شباهت‌سازیشون متفاوته حالا اگر یه موقعی هم فرصت باشه قابل این است که بعضی از این‌ها رو یکی دو مرحله آدم جلو بره که ببینیم این شباهت‌سازیا چهجوری امکانن مثلاً ببینید تو روایات ما وقتی که ابن مهزیار از خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌رسد اونجا اولین سؤالی که حضرت از ابن مهزیار می‌کند این است که ابن مهزیار دیر آمدی ر از این ما منتظر تو بودیم. خب ابن مهیاار ۱۹ سفر حج که این بیستمیش بوده داشته می‌رفته به عشق دیدار حضرت فقط نه برا حج. می‌رفته به عشق دیدهشو می‌دونه امام تو مواسم حج حاضره. بعد حضرت وقتی رسیده به خدمتش میگه دیر آمدی ما هر صبح با شام منتظر تو بودیم. ابن مهدیار میگه آقا جان راه بسته بود. من که مشتاق بودم. حضرت می‌فرماید راه بسته بود یا روابط شما با هم تغییر کرده. نگاه فقرا ثروتمندا به فقرا تغییر تغیر کرده نگاه مسئولان به زیردستان تغییر کرده طبقاتی شدن جامعه شکل گرفته در ارتباط نمیگه حالا این پول نداشته باشه همه پولدار یه جور نه اینو نمی‌خواد ارتباط نوع رفت و آمد ارتباط و نگاه وقتی تغییر می‌کند شباهت‌ها چی میشه کم میشه وقتی شباهت کم میشه چی میشه دنبالش دنبالش گسست ایجاد میشه جامعه از هم چی میشه گسسته میشه یعنی شباهت که نبود محب نمیاد محبت که نبود وحدت نمیاد پس گسست میاد دنبالش اون چیزی که تو جامعه گسست ایجاد می‌کند ندیدن شباهت‌هاست گاهی شباهت هست اما تو تبلیغات و رسانه جوری منتقل می‌شود که این شباهت‌ها دیده نشود خودبهخود وقتی شباهت دیده نشود اون گسست تو افکار و تو ادراکات محقق می‌شود پس اساس این است که تو نظام ادراکی این شباهت دیده بشود نه فقط باشد باشد فقط مؤثر نیست هرچند اونم اثر دارد دنبالش باید این شباهت دیده بشود پس یکی از کارهایی که ما تو هر کجا که هستیم لازم است که به دنبالش باشیم این است که این شباهت‌ها رو نمیگیم شباهت‌ها یعنی یه جور شدنا معلومه که خدای سبحان می‌فرماید که ما خلاصه مردم رو به صورت‌ها رنگ‌ها و اصناف مختلف خلق کردیم خلق ر حقیقت من ذکر و انث و جعلناکم شعوبا و قبائل اما این مانع به اصطلاح ارتباط نیست ل تعارفوس یعنی حتی اینم برای شناخت بیشتره پس اون شباهتی که تباین میاره جدایی میاره دشمنی میاره کینه ایجاد می‌کند اون تفاوتی که دشمنی میاره گسست میاره مقصوده که نباید باشد و لذا اون شباهت هم که ما میگیم شباهتی نیستش که همه یه جور لباس بپوشن اینم دوستی نمیاره که شباهتیست که الفت میاره همونجوری که در سوره آل عمران فرمودن که وذکرو نعمت الله علیکم اذ کنتم اعدا یعنی با هم دوست نبودید حالا اعدا فقط دشمنی و کینه نیست نبود دوستی هم یه نحوه از عداوت است مراتب دارد بعد می‌فرماید وذکرو که اعدا بودید فف بین این ارتباط با خدا که شما داشتید با محوریت خدا شباهت ایجاد شد الفت ایجاد شد فف بین قلوبکم فصبحتم به نعمتهی اخوانا دنبال این تألیف اخوت ایجاد شد خیلی بحث خلاصه چی میشه دقیق میشه که اگر آقا یکی از سه پیروزی رو در این ایام به عنوان همین پیوست اجتماعی و کنار هم قرار دادن یعنی یه شباهتی ایجاد شد که اون شباهت محبتی رو ایجاد کرد که اون محبت وحدتی رو ایجاد کرد که این وحدت به عنوان چی دیده میشه؟ یه نعمت عظیمی که ممکنه این وحدت الان ملکه نشه به اصطلاح در حد یه حال باقی بماند که اگر ما قدردان نباشیم برنامه نداشته باشیم این روح جمعی که متولد شده از دنیا بره البته امکان داره یعنی روح جمعی وفات هم دارد ما اگر ما بتونیم این روح جمعی رو درصدی که ایجاد شده از مثلاً اگر بگیم ۹۰ده بتونیم این رو ۳۰ش رو هم حفظ کنیم تو ادامه تو بقا ۳۰ این رو هم حفظ بکنیم حالا یه بحثهای دقیقی دارد که این ۳۰ کار اون ۹۰ ازش میاد یعنی اگر تو جامعه‌ای ما جریان انقلاب اسلامی چند درصد مردم در تو کار بودن تو جریان تظاهرات بودن حالا آمار دقیقشو رجوع کنید ولی که آمارها خیلی مفصل نیست ولی کار این‌ها به طوری بود که این ارتباط نتیجهش این شد همه جامعه تو صحنه دیده می‌شدن با اینکه نبودن همه اما نتیجه کار اون جمع ویژه که حالا خیلی هم نباید بگیم محدود خیلی هم نه یه جمعی که تظاهرات‌ها رو نشون می‌داد و این‌ها یک آثاری انقلابی به دنبالش به پا شد که اون انقلاب این همه برکاتو تا امروز به دنبال داشته دفاع مقدس چند درصد مردم مستقیم و غیرمستقیم توش دخالت داشتن. ببینید نتیجه‌ای که از او عارض شد این بود در مقابل تمام جبهه مستکبران ما ایستادیم برشر و موفق شدیم. این نتیجه اون ارتباط بود که اصلاًم این نظام ارتباطی تو روایت الهی این نیست که تعداد این‌ها با تعداد مقابلشون مساوی باشد تا قلبه صورت بگیرد. نه کم من فت قلیله قلبت فعتا کثی بهذن الله که اگر این من عشرون صابرون چی هستش؟ یغلبین اگر ۲۰ نفر باشن با ۲۰۰ نفر و اگر ۱۰۰ نفر باشن با ۱۰۰ نفر در حقیقت قدرت مقابله پیدا می‌کنن. خب این رو دارم برای چی عرض می‌کنم؟ اون شباهتی رو که باید تو هر جایی برا خودمون ایجاد کنیم که اون شباهت به محبت و اون محبته به وحدت منجر بشه. این مسیر شباهت به محبت وحدت ه مسیر در حقیقت چیه؟ کمالی برای جامعهست که داره طی می‌کند و الان ما اون وحدته شکل گرفته در یه اوجی با یه سرعتی با یه شیب تندی اما تو این وسط هنوز اون وحدت که شکل گرفته اون محبت و شباهت یک محبت و شباهت عمیق پایدار نیست عمیق پایدار نیست حول یه شباهتی که دشمن واحد این دشمنی دشمن یه شباهت ایجاد کرد. رسوایی دشمن در اینکه این دشمن یک یک سال و خورده‌ای با غزه جنگید به طوری که نه فقط نیروهای داخل کشور ما بلکه تمام مسلمان‌ها و بلکه حتی وجدان‌های بیدار نسبت به این ابراز و احساس بغض داشتن و همین احساس بغض نسبت به دشمن یه شباهت ایجاد می‌کند. درسته؟ این شباهت به دنبال ه اصطلاح چی میاد محبت به هم میاد به طوری که یه مثلاً ساکنان اروپایی حتی کسانی که علیه اینا بودن مثل مثلاً دیدید تظاهرات و کشورهای مختلف وقتی ما موشک می‌زنیم اظهار خوشحالی می‌کنن که ایران موشک زده به اسرائیلی که اسرائیل ظالم مردم غزه رو اینجور چیکار کرده بود؟ مدت‌های مدیدی تحت فشار قرار داده بود و ظلم کرده بود یعنی شباهتی که ایجاد شده بود از غزه و اون به اصطلاح دشمن ستیزی که ظالم‌ستیزی که ایجاد شده بود این خیلی دستاورد مهمیه دو عنصر در پیدا شدن این مشابهت دخیلن دو عنصر یکی دشمنی و بغض است یکی محبت و الفت است که این خود محبت حب و اون بغض خودشون در ایجاد شباهت و شباهت در ایجاد محبت چی میشه با هم دائم این‌ها دست در ه هستن یعنی یه شباهت محبت میاره دوباره این محبت شباهت بالاتر ایجاد می‌کند دوباره در حقیقت اون شباهت بالاتر محبت بالاتر رو اونوقت اگر تو دایره بغض هم این شدت پیدا شد بحث خیلی عمیق میشه که ما دو فطرت داریم یه فطرت شوق به کمال یه فطرت فرار از نقص همه انسان‌ها هیچکسی دوست نداره بهش بگن جاهل این فرار از نقصه حتی اگر این به اصطلاح توی زمینه‌ای موفق فقه که به علم اصلاً کاری نداره به معرفت کاری نداره اگه یه موقع بهش بگن جاهل چی میشه؟ بدش میاد احساس فحش می‌کنه یعنی جاهل بودن که فرار از یک نقص است تو همه مشترک هست خدا رحمت کند امام رو در به اصطلاح هم ۴۰ حدیث هم تو مثل جنود عقل و جر و جاهای دیگه می‌فرمایند این دو به اصطلاح فطرت که متلازم با همم هستن فطرت شوق به کمال فطرت فرار از نفس فطرت از نقص انسان رو از هر چیزی که نقص است دور می‌کنه، جدا می‌کنه، می‌خواد حرکتش بده. فطرت شوق به کمال هم راهو نشون میده که کمال اونجاست. یعنی این کندنه، اون رسیدنه. تعبیری که مثلاً در قرآن کریمم هستیه یسدکلمطیب وعمل الصالح یرفعه که کلمه طیب کارش این است به تعبیری که مرحوم علامه دارد خیلی زیباست در المیزان. علامه در المیزان می‌فرماید چرا برای کلمه طیب رفعو به کار برد الیه یسدکلمطیب وعمل الصالح یرفعه رفع برا عمل صالح صعود رو برای چی کلمه طیب صعود و رفع معناش یکیه به ظاهر صعود بالا رفتنه رفعم بالا رفتنه تعبیر ایشون خیلی زیباست می‌فرماید صعود وقتی داره قل کوهنورد بالا میره نگاه به قله می‌کند میگن داره به قله صعود می‌کند وقتی این کوهنورد نگاه می‌کنه ببینه چقدر از پایین اومده بالا میگن انقدر بالا آمده نگاه به زمین و کندن از زمین بالا آمدن نگاه به قله و رفتن به سوی قله صعود است. درسته؟ ببین چقدر لطیفه این می‌فرماید کار عمل صالح انقطاع و کندن است. کار کلمه طیب رساندن و قله رو نشون دادن است که خب حالا نمی‌خوایم بحثو سنگینشم بکنیم که اساس محرم بر اساس حب و بغض است. زیارت عاشورا در محرم که منشور عاشوراست منشور ربیون است اساسش ببینید از ابتدا که شروع می‌شود سلام و لعن است موالات و معادات است سلم و حرب است یعنی دائماً الفاظ متقابلی که این دو فطرت وجودی انسان یعنی از یک سو فطرت فرار از نقص رو به اوج برسونه یعنی برسونه به بالاترین دشمنی این مهمه یعنی دشمنی‌های کوچک دقت می‌کنید؟ چون دشمنی کوچک انگیزه کوچک ایجاد می‌کند. اگر یه موقعی انسان ببینه یه شیر دنبالش می‌کنه، قدرت مقاومت در برابرشو نداره می‌خواد فرار کنه، اینجا به حالت عادی نمی‌دوئه. این ممکنه حتی از یه کسی که دونده است تو حالت مسابقه با اون شدت می‌دوه. این الان با به اصطلاح شدیدتر از اون بادوئه الان چون تمام توانش متم مرکز میشه در این توجه فرار همه توانش هیچ چیزیش مشغوله به چیز دیگری نمیشه تمام تواناییش در حالی که اون دونده‌ای که داره می‌دود تا پیروز شهون جا حواسش به اول شدن هست حواسش به جایزهش هست حواسش به اینکه از اون یکی جلو بزنه هست از اون یکی عقب اینا تراکندگی وجودشو ایجاد می‌کند و این پراکندگیا هر کدوم نفس رو مشغول به خودش می‌کند. اما اگر انسان یک تمرکز پیدا در رابطه با دشمنی پیدا بکند یه موتور وجودی انسان است که به شدت روشن می‌شود. لذا عاشورا آمده دشمنی رو در اوج آشکار بکند که اون مصیبتی که بر امام حسین علیه‌ السلام وارد شده ما اعظمها اعظم از اون مصیبت دیگه امکان پذیر نیست. لذا دشمنی به اون کسانی که ایجاد کردن در اوج دشمنیست و از اون طرفم محبت هم به لحاظ امام حسین علیه‌ السلام که تمام فضائل و خوبی‌ها رو در جریان عاشورا و زاد کرد تمام محبت رو ایجاد می‌کند. پس تمام محبت و تمام بغض در جریان عاشورا ما تمرینشو کردیم. منتها چون مفهومی بوده عمدتاً چون مفهومی بوده ما نگاهمون این بود که تو مجلس منتقل میشیم تو مجلس امام حسین علیه‌ السلام میایم بیرونم کارامونو می‌کنیم اما امسال این مسئله به جهت اینکه عینی شد یعنی تو جامعه مردم خودشون بغض رو نسبت به دشمن و اون کینه رو از طرف دشمن به خودشون که چطور در حقیقت چیکار کردن این‌ها با چه به اصطلاح اون نگاه بغضآلودی که تعبیر قرآن این است که اونچه که این‌ها از بغض اظهار می‌کنن و اونچه که در قلبشون دارن اشد از اینم هست بیشتر از این رو به مصلحت نمی‌دونن ابراز بکنن م فهمیدن این فهمیدن بغض و کینه دشمن بود که مردم رو کنار هم جمع کردت دشمنی که ایجاد شد شدت فهم اینکه این دشمن دشمنه باعث شد که دشمنی‌های کوچک چی بشه اون اختلافات کم چی بشه دیده نشه نقش این به اصطلاح دشمنی اگر هرچقدر زنده بمون لذا امام رحمت الله علیه یه تدبیر عظیمی داشت این خیلی خدا واقعاً الهی که وقتی پرچم شیطان بزرگ رو علم کرد که گفت آمریکا چی هستش شیطان بزرگ است اونوقت منی دیگری با جمهوری اسلامی شد از ابتدای انقلاب تا امروز بازسنجیده میشد چه نسبتی با اون دشمنی دارد هرچقدر نسبت پیدا می‌کرد مردم بهش کینه داشتن یعنی ممکن بود داعش پیش بیاد اما همون زمان با تمام اون به اصطلاح خشونت‌ها و اون بی‌رحمی‌ها و قصاوت‌هایی که داعش داشت درسته مردم چون داعش رو زایده و نتیجه و مولده آمریکا می‌دیدند کینه‌شون به آمریکا بیشتر میشد در این که از این دسته ناراحت بودن یعنی اون این کاری بود که امام کرد پرچم به اصطلاح دشمنی رو نسبت به دشمن بزرگ که خدا سلامتی و عزت بالاترم به آقا بده ایشون فرمود چرا شیطان بزرگ شیطان دیگه چرا شیطان بود ایشون فرمودن که شیطان کارش وسوسهست اما آمریکا هم وسوسه می‌کند هم اقدام می‌کند لذا شیطان بزرگ است یعنی هم تو اقدام اقدام می‌کند هم وسه وسوسه می‌کنن. امام پرچم شیطنت آمریکا رو خوب برفراشه کرد. مردم فهمیدن که این دشمنه. چون فهمیدن تا وقتی که می‌فهمیدن این دشمنه، اون اتحادشون حول جدایی از او بود. حول مقابله با او بود. لذا خیلی از کسانی که تو این سال‌ها زحمت کشیدن که بیان کاری بکنن مرگ بر آمریکا برداشته بشود. دقت می‌کنید؟ پرچم آمریکا مثلاً لگدال نشه. این‌ها اصلاً کارشون این بود که اون محور وحدت و ارتباط رو از دست بگیرن. هرچی اون کم‌رنگ بشه چی میشد؟ گسست اجتماعی بیشتر میشد چون حول محور دشمنی دشمن زودتر از حتی محبت احباب ارتباط و اجتماع شکل می‌گیره. ببینید ما از جهت محبتی تو این ایام قدم جدیدی ما پیشآمد جدیدی نشده بود که محبت‌ها بیشتر بشه. مگر چی؟ مگر دشمنی دشمن که آشکارتر شد تونستم عرضو برسونم مقصودم چیه؟ وقتی دشمن خودش رو آشکارتر کرد مردم دشمنی دشمن رو بیشتر دیدن براشون واضح شد همه کسانی که دیدن اختلافم دارن با همدیگه دیدن نه این دشمنه واقعاً دنبال این است که اون به اصطلاح اون حال عظمتی رو که ایران داشت رو بشکنند ذا همه حول این با هم چی شدن؟ متحد شدن. نمیگه این جمهوری اسلامیه من جمهوری اسلامی رو دوست ندارم. اون نمیگه که این طرفدار انقلابیه من اصلاح‌طلبم دوست ندارم. دقت کنید حول یه دشمنی این چی چی شد؟ ارتباط شکل گرفت. پس ارتباط و اتحاد دو بال دارد. دو موتور دارد. یه موتورش چی هستش؟ یه موتورش اون دشمنیست که در مقابله که هرچقدر دشمنیش رو آشکارتر بکند این قدرت ما رو بیشتر کرده. لذا ما نمی‌خوایم او رو هم بزنیم. اما خدای سبحان اول که آدم سلام الله علیه وقتی که تو بهشت قرار گرفت خدای سبحان به آدم خطاب کرد ان هاذا ادو لک و زوجک این دشمن شماست. دقت کنید چقدر مهمه تو بهشت. انذا اد و زوجک این دشمن توئه و زوجته از این پرهیز کنید. درسته بعد همین دشمنی رو که از ابتدا خدا نشون داد علت وحدت و تحقق خانواده شد که زوج و آدم رو یه طرف حساب کرد و بعد وقتی که هبوط داره محقق میشه اهبتو بعضکم لبعض عدو اولین هبوط هبوط عداوتی بود که بعد از اینکه آدم سلام الله علیه از اون شجره منهیه به وسوسه این دشمن خورد دشمنی‌ها و کینه‌ها تو خانواده‌هام کشید یعنی اهبتو بضکم لبعض ادو که جمع آورده دیگه یعنی آدم تو همسرت و شیطان جمع سه تا بودن کسی غیر از این‌ها نبود بعضکم لبعض ادف برگرد اما آدم اونجا دارد که قبل از اینکه از به اصطلاح بهشت هبود کند بعد از این خطاب الهی تاب آدم فتلقا آدم من ربه کلمات فتاب علیه درسته بعد دنبالش ببینید آیه بعد از این می‌فرماید قلحبت این دفعه هبوطتون هبوط چی شد دیگه هبوط عداوتی نیست چون توبه محقق شد قلنه به تو لبت جمیعا فمای هدا فب هدای فلا خوف علیهم تو ادامه آیه که و من کفر دنبالش که از این به بعد این هبوط هبوط عداوتی برای آدم نشد بین این‌ها محبت ایجاد شد برای بین آدم و شیطان عداوت ایجاد شد که اون هبوط اول هبوط عداوتی بود هبوط دوم هبوط انسانی بود که اگر این توبه محقق نمیشد بین این دو هبود در سوره بقره بین این دوبود محقق نمی‌شد اونجا انسان‌ها هم با همدیگه دائماً در چی بودن؟ در دشمنی و کینه بودن عداوت حاکم میشد ولی وقتی دشمنی به اصطلاح شیطان علم شد و این‌ها با خدا رجوع کردن این مرز بین انسان و شیطان شکل گرفت دشمنی انسان با شیطان خب این رو هم عرض کردم پس

حضرت آدم و حضرت حوا هم با هم

نه دشمنی کرده باشن اما آمدنشون به زمین اگر محقق میشد م جمع نمی‌شدن چنانچه از ثمرات چی بود؟ هابیل و قابیل یعنی هایل و قابیل اولین فرزندان و نتاج آدم و حوا هستن درسته؟ اما در مقابل هم قابیل به عنوان عداوت و لشکر ابلیسی در مقابل آدم قرار گرفت چون شیطان که نمی‌خواست مقابله با آدم و اینا فقط باشه که شیطان کارش این بود که عداوتو به دایر انسان‌ها بکشاند بکشونه تو اینجا مهم این بود لذا این مظهریت محقق میشد خب حالا داشتم این رو بعد عرض می‌کردم که اگه اگر ما این نگاه رو در زیارت عاشورا ببینیم چرا انقدر به سلم و حرب لعن و سلام موالات و معادات چرا انقدر تکیه می‌کند؟ هیچ کدام از زیارات و ادعیه ما به این شدت نیست. چون این منشور به تعبیری که حالا تو بعضی صحبت‌ها داشتیم ربیونه. یعنی ربیونی که در قرآن به عنوان یه حرکت الهی به عنوان حلقه‌های میانی شکل می‌گیرد که کذالک جعل سط شهدا و یکون الرسول علیکم شهیدا یه دست بگیر از پیغمبر دارن اینها یه دست بده به مردم دارن یعنی جعلناکم امة وسط شما وسط قرار گرفتید که از یک طرف چی هستید پیغمبر بر شما شاهد است از یک طرف شما شاهد بر مردمید میزان برای مردم پیغمبرم میزان برای شما نگاه به پیغمبر می‌کنید حرکت می‌کنید مردم نگاه به شما می‌کنن حرکت می‌کنن چون مستقیم به پیغمبر ش شاید براشون مقدور نباشه باید این پیوسته‌تر باشد که این آیه کذالک جعلناکم امتا وسطا حلقه‌های میانی رو خیلی تبیین می‌کند که چقدر نقش عظیمی دارن اگر منقطع از اون ارتباط با رسول باشند اون دستشونم که در دست مردمه منفسق میشه جدا میشه چون منیت‌ها ظهور می‌کند و منیت‌ها مظهر چیه؟ مظهر عداوته یعنی اگر تو بین انسان‌ها منیت‌ها شکل بگیرد منیت‌ها من‌ها من من این نه؟ عداوت ایجاد می‌کند. اگر می‌خواد این عداوت جلوش گرفته بشه باید منها با یک حقیقت عظیم‌تر وسیع‌تری جایگزین شده باشد که اون حقیقت عظیم‌تر دو لایه دارد. یکی دشمن مقابلشه، یکی دوستی که اون رو ترسیم می‌کند. اون دشمن مقابل هر چقدر عظیم‌تر باشد این ت به اصطلاح شکسته شدن منیت‌ها ساده‌تر صورت می‌گیرد. لذا یه من واحد شکل می‌گیرد. لذا در در مقابل هر جمعی دشمنی که قرار داره باعث جمع اون چی میشه؟ اجتماع بالاتر و قوی‌تر اون جمع می‌شود. اونوقت بعد از این اون حرکت حبی خودشو شکل میده که اگر انسان وقتی در کنار این عداوت کنار هم جمع شد که این عداوت حول محور فطرت و وجدانه که اونم خودش یه محبته. چون انسان‌ها چی باعث میشه نسبت به ظالم این‌ها گریزانن همه بدشون میاد اون فطرت و وج ن انسانه که مخلوق خدای سبحان است که جبلت القلوب علی حب من ینفعها و بغض من اصیها یا ازربها هر دو وارد شده این به اصطلاح نگاه که دو فطرت جبلة القلوب خلق شدن قلوب بر دو فطرت یکی چی هستش حب من ینفعها هر چیزی که براش نافعه و بغض من ازربها که این رو تو اون جلسه مفصل‌تر توضیح دادیم دوستان نوار اونجا رو گوش می‌کنن دیگه این رو تکرارش نمی‌کنیم اما این دو فطرت رو ما با جریان عاشورا باید یه گرهی بزنیم که جریان اسرائیل همون رگه به اصطلاح ملعونیست. شجره ملعونه خبیثه‌ایست که ما تو جریان عاشورا ۱۳۰۰ و اندی ساله داریم چیکار می‌کنیم باهاش؟ کینه‌ورزی داریم. دشمنی داریم یه تعبیر خیلی زیبایی هم هست در روایت که می‌فرماید تعادینا ما با بنی‌آمیه دشمنیمون کینمون ‌داره ابوسفیان در مقابل پیغمبر و بعد می‌فرماید که معاویه در مقابل امام حسن علیه السلام و بعد یزید در مقابل امام حسین علیه‌ال السلام و سفیانی در مقابل امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف اینا یک تفکرن یک تفکرن و این تفکر تفکر شجره خبیثهست شجره ملعونهست که حالا ریشه‌هاش چطور به یهود برمی‌گرده یه تحقیق مفصلی بزرگوارانی کردن که جای خودشو داره که اون اون رو هم دیده بشه که چطور این‌ها در آخرالزمان ابتدا پناهنده میشن و حتی صلیب گردن می‌ندازن بنی‌امیه و تفکر بنی‌امیه که خودشون رو داخل در مسلمان‌ها قرار داده بودن صلیب گردن می‌ندازن و اولی هم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام می‌کند قبل از اینکه اون کفار رو دعوت به اسلام بکند حملهش برای این است که اینا رو تحویلش بدن چون از امت اسلامی این‌ها پناهنده به اونا شدن و سلیم که حالا اینام یه فلسفه‌ای دارن لان وقتش نیست. پس ما جریان عاشورا رو در این حب و بغض اگر بتونیم درست گره بزنیم ب بتونیم درست تبیینش بکنیم این گره خوردنش به جریان حب و بغضی که امروز پیش آمده این ضریب ایجاد می‌کنه که جریان یهود و بنی‌ اسرائیل رو بنی‌ اسرائیلم به عنوان این اسرائیل قاسب رو نه بنی اسرائیل به معنای مطلق وگرنه انبیای بزرگواری از بنی‌ اسرائیل بودن مثل خلاصه یوسف سلام الله علیه تا عیسی موسی علیهم السلام. این‌ها از بنی‌ارائیل بودن. خیلی از انبیا شاید عده زیادی از انبیا انبیا بنی‌ اسرائیل هستن. اما در عین حال این حب و بغض عاشورا و حب و بغضی که در خلاصه این جریان پیش آمد که این بهخصوص این بغض سبب این وحدت شد رو اگر درست الان یه موقع از ما میایم یه جوری برای این دختر و پسر جوان ما که سالیانی به راحتی دل داده بودن به نگاه غربی درسته؟ تعبیر پیغمبر این است که ا لا اللهم لا تجعل لفاجر یا ل کافر علی ید یه کاری نکن که یه چیزی از اونا به من برسه لا تجعل لفر علی یدا یه چیزی که از اون‌ها سودی به من برسد قرار نده چرا فحبه قلبی ناخودآگاه قلبم میل به اون‌ها پیدا می‌کنم یه فرهنگی که اون سبک زندگی‌های اونجوری بود ناخودآگاه این سالیان طولانی ذره ذره وارد سبک زندگی ایمانی ما شد و این سبک زندگی ملتقد شد و اون سبک زندگی محبت‌های دل‌ها رو هم به اون سو برد. اگر ما یه دفعه الان اون چیزی که در دل این راسخ هست ما بیایم این رسوخ رو چیکار بکنیم؟ این رسوخ رو یه دفعه باهاش مقابله بکنیم چی میشه اثرش؟ به نظر شما؟ پس می‌زنم. یعنی یهو بیایم تخته بگیم دیدید اینجوری شد؟ پس یه پس می‌ذاریم دنبال ه پس دیدید شما اشتباه کردید دیدید شما تفکرتون غلط بود دیدید اینا اینجوری نه همین دشمنی اسرائیل رو و همین دشمنی که دشمنان کمک کردن به اسرائیل بدون اینکه بخوای بگی پس دیدی تو فلان همین هم بخوره همین این فقط الان این اخبار که آلمان مثلاً چه جور داره اسلحه می‌فروشه به اسرائیل که اون اسلحه رو چیکار کنن علیه ما به کار بگیرن همین نمی‌خواد بگی پس آلمان بد است و همینم نمی‌خواد بگی همین که ما بتونیم اون دشمنی رو من امروز یه جایی بودم تو یه جلسه بودم دخترانی تو اونجا بودن واقعاً این‌ها اصلاً اهل این حرفا نبودن اصلاً مایل نبودن به این مسائل و اینجوری اما همینقدر دو سه تا خبر دادم دیدم سرخ شدن گفتن خدا لعنت کنه آلمان رو اگر اینجوریه همینقدا خودشون بدون اینکه شما بخوای چیزی بگی این همین خدا لعنت کنه که از زبانش جاری میشه داره یه مرزبندی می‌کنه داره یواش یواش اون به اصطلاح دشمنیه داره چیکار می‌کنه از سر خود می‌گذاره. پس ما از جریان عاشورا که حول محور یه دشمنی و یک محبت الان ۱۳۰ و عند ساله تونستیم شیعه رو حفظ بکنیم و به تعبیر خدا رحمت کن حضرت آیت‌الله بهجت می‌فرمودن ۴ نفر اون موقع ایشون می‌فرمود ۴۰۰ میلیون شدن که الان بیشترن می‌فرمودین ۴ نفر ۴۰۰ میلیون شدن با این محبت و بغض شکل گرفت با این حب و بغض تولی و تبری شکل گرفت که این تولبری هم نسبت به دشمنان کینه توز نه نسبت به یه آدمی که قاصره مثلاً می‌بینی حالا مذهبش با مذهب ما متفاوته نه او نه بلکه چی بلکه اون کسانی که عالمانه آمدانه تو این آمدن و دشمنی کردن با مکتب اهل بیت و با به اصطلاح اساس به تعبیر رهبری انسانیت باس انسانیت ایشون فرما اسرائیل دشمنیست که این پنجره رو که باز کردن چقدر خوب شد آقا خلاصه چیکار کردن بله کوله رو درست کردن چی شد بالاخره خیلی خنک شد یه بله با هشتی آمد بعد دست شما درد نکنه با این نگاه البته اگر از دیگران کم نشده باشه اینو برای ما درست کردین برا دیگر بله میگم اون بهشتی که شما میخواستید برید ما با خودتون

سلامت باشید این خلاصه یه موقع به قیمت تم کم شدن از بقیه نباشه یه موقع

با این نگاه پس ما الان تکلیفمون تو محرم چهجوری باید به اصطلاح جلو بریم گره بزنیم این بغض رو به گونه‌ای که همون بغضی رو که داریم توی به اصطلاح منبرمون تو مداحی می‌موند توی در حقیقت جریان امام حسین علی السلام اینو یه نازله او بگیریم اینو یه یه ارتباط ایجاد کنیم خودبهخود اگر که یه ارتباطی که نخوایمم خیلی ریشه‌دارش کنیم که بگیم پس فرهنگ غرب اینجوریست پس ببین این اینا رو برنمی‌تابن زود همین فقط اینکه دارن شیعیان رو مؤمنان رو مسلمان‌ها رو مظلومان رو دارن می‌کشن همین هیچی نمی‌خواد بیشتر از اینم بگی خودبخود این مقدار می‌تواند اون وحدت رو به عنوان یک دو موتور موتور دیگهشم میشه اینکه انسان وقتی که امام رو به عنوان مظهر خوبی‌ها قرآن رو به عنوان متفق علیه بین همه مسلمان‌ها پیغمبر رو به عنوان اون رحمتاً للعالمین اگر جلوه دادیم آخه یه موقع ما مثلاً میایم می‌خوایم یه بیانی رو توی جمع جهانی انجام بدیم خب اگر شما بیاید اینجا دست بذارید روی خصوصیت ویژه ایمانی بین مؤمنان خب اونا پس می‌زنن درسته از کجا باید شروع کنیم ببین چقدر زیبا قرار دادن برا ما می‌فرماین قرآن با پیغمبر متحده درسته بعد می‌فرماین قرآن با امام هم چیه انی تارک فیکستقل کتاب الله و عترتی حضرت آیتالله بهجت می‌فرمودن که این حدیث شریف سر شیعه است خیلی زیبا که این حدیث شریف سر شیعه است بعد بیان می‌کردن که چرا سر شیعهست می‌فرمودن دنبالش فرموده لن یفترقا حتی علی امکان جدایی بین قرآن و گر امکان جدایی نیست بعد ایشون می‌فرمودن اگر ما یه موقع امامون غائب بود کجا دنبال امام بگردیم اگر کسی باور کرد امکان جدایی نیست ایشون فرمود اگر کسی با این باور بره با سراغ قرآن امام رو می‌یابدوه منتها ایشون می‌فرمود ما محرومیت‌هامون چوب عدم باورهامونه چون باور نمی‌کنیم قرآن رو هم نمی‌بینیم اون اتحاد با امامش رو لذا دل میریم سراغ قرآن احساس امام رو هم نمی‌کنیم اگر ما این نگاهمون این باشد که قرآن رو که داریم مطرح می‌کنیم قرآن خودبهخود امامه. نمی‌خواد الان برای این کسی که مثلاً قبول نداره امام رو تو بیای هی این رو تصریح بکنی. درسته؟ قرآن رو مطرح کن. پیغمبر رو که متفق علی‌تره مطرح بکن. خودبهخود پیغمبر انفسنا و انفسکمه. نفسش با امیرالمؤمنین چیه؟ متحده قرآن با پیغمبر متحده. قرآن با امام اینم تو محبوب‌ها که قرآن رو ببینید حتی قرآن کشش دارد. حتی قرآن کشش دارد که نسبت به غیر به اصطلاح مسلمان‌ها هم تأثیرگذار. حالا این یه بحثی مفصل داره که در به اصطلاح قبلاً برای ماه رمضان و این‌ها بحثه که اگر ما قرآن رو به عنوان محبوب مطرح کردیم و پیغمبر رو به عنوان تمثل عینی قرآن مطرح کردیم کسی که اینجوری دید خودبهخود به بقیهشم می‌رسد. اینم به بقیهشم همون جمع یمنی‌ها که خیلی زیباست میگه که آمدن یمنی‌ها عده‌ایشون پیش پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم عرض کردن آقا جان بالاخره شما هم یه بشری از دنیا میری وسیع بعدت کیه؟ پیغمبر فرمود من معرفی بهتون نمی‌کنم اما تو این صفعت برید ببینید هر کجا دلتون لرزید یه آرامشی براش ایجاد شد وسی من اونه بدون معرفی اینا رفتن تو صف پیش امیرالمؤمنین اصلاً وایسادن پیغمبر گفت چرا اینجا وایسادی گفت آقا اینجا تا رسیدیم به این آقا ما احساس کردیم که یه شوکی تو وجودمون یک وارد شد و یه آرامش و طمعنینه‌ای رو احساس کردیم و لذا همون علامت رو دیدیم پیغمبر فرمود چون شما نجبا هستید و آلوده نبودید بدون اینکه بشناسید به وسیع رسیدید خیلی زیباستی ما قائلیم به اینکه وسیع که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این دوره هست با دل‌های نجیبان یه رابطه ویژه دارد لذا مردم بدون اینکه ما بخوایم به صراحت معرفی بکنیم این علغ ایجاد می‌شود این علغ لذا ببینید جریان آخرالزمانی بر اساس چی شکل گرفته بر بر اساس چی شکل گرفته؟ می‌فرماید که فرزندی از فرزندان من خارج می‌شود که چی؟ یممل الله العرض قسط و عدلا کما ملعت

ظلما و جورا بر چه اساسی شناخته میشه این بهش محبت پیدا میشه بر چه اساسی

مقابله با ظلم که عدالت ایجاد بشود این همون حب و بغض میشه چقدر زیباست که یممل الله العرض قسطا و عدلا کما ملعت ظلما و جورا ر شدن ظلم آشکار شد ادراک ظلم بالا می‌بره. ادراک ظلم که بالا رفت یعنی با بار بارها تا حالا اسرائیل از این حرکت‌های خبیثانه‌ش توی غزه داشت. حتی ممکن بود شه شهیدان بیشتری از اینم تو غزه. اما ادراک ظلم امروز خیلی قوی‌تر شده و این ادراک ظلم باعث شده اینا رو مستعصل کرده که چیکار کنن در عینی که می‌خوان کارشونو انجام بدن. ببینید این ادراک ظلم هرچی بالاتر بره ظهور نزدیک‌تر می‌شود. این ظهو ادراک ظلم است که سبب ایجاد عدل است این دشمنی و کینه است که سبب محبت هم می‌شود دیگه نمی‌دونم سر ته حرف رو تونستم به هم برسونم از ابتدا تا انتها یه بحث بسیار مهمیست که وظیفه امروز ما این است پرچم ظلم ظالمان رو دشمنی با ظلم رو امروز برفراشته نگه داریم برفراشته نگه داشتن این علم کردن ادراک ظلم به ظالمان و حساسیته ببینید یه موقع هست که شما یه ماشین میره روی باسکول مثلاً میگن این ۲۰ تن به اضافه منهای مثلاً ۲۰۰ کیلو دیدید من این بار با چیزا رو بارنامه‌ها رو دیدم چون این ممکنه گازوئیلش پر بوده خالی باشه خالی باشه پر کنه یا مثلاً یه چیزهایی دارن اینها مثلاً برای نگهداری چی خالی رو که میرن به اصطلاح اول وضع می‌کنن بعد یه مسیری رو میره تا این به اصطلاح بار می‌زنه میاد دوباره رو اون بازکوله وز می‌کنه این میگه ۲۰۰ ۲۰۰ کیلو بالا پایین امکان‌پذیره بار این و اگر یه باری خیلی حساس باشه که باسکول نزدیکو باید بره و مراقبت کنن که بارو می‌زنه خارج نشه از اونجا چون بعضی جاها که این‌جوریه خودشون چی دارن؟ باسکول دارن که میره رو این میره بارو می‌زنه برمی‌گرده رو این اما بازکولایی که بیرونه که عمدتاً این‌جوریه بارها میره میوه می‌زنه قبلش رفته باسکول بعد میره میوه رو می‌زنه بعد میا میگه به اضافه مننای ۲۰۰ کیلو تو ۲۰ تن بار ۲۰۰ کیلو قابل تسامحه بعد میاد تو مغازه میگهین ۱ کیلو به اضافه و منهای گرم درسته میره تو طلافروشی میگه چی

یه سوت میگه پنکه هم روشن باشه اینجا چی میشه باد پنکه هم وزن اینجا رو کم و زیاد پنکه نباید روشن باشه ممنوعه نباد بادی که باد باشه نباید باشه چون بادم خودش ایجاد همینم خلاص این حساسیت وزن‌ها مربوط به اون موضوعیست که داره ایجاد میشه محبت و بغض بالاترین و حساسترین وزن‌هاست لذا باید ادراک حساس ت بالا بره هرچقدر این ادراک حساسیت بالاتر بره بله ابتدا باید به اضافه منهای ۲۰۰ کیلو شروع کنیم عب نداره تا جمع بیشتر بشه بعد میاد بالاتر اون افراد خاص باید به اضافه و منهای ۵۰ گرم باشه حساسیتشون درسته بعد میایم بالاتر خواص اصلی باید به اضافه و منهای سود باشه یعنی هی وزنه میاد چی میشه ادراک ظلمش لذا خودتون ببینید نسبت به ظلم ظالمان آیا حساسیتتون داره کم میشه اگه دیدید خدا رحمت کند علامه طباطبایی رو وقتم گذشت چقدر شدش آقا من اینو بگم تمامش بکنم بله چون ما باید بعدش جلسه صحبتم بعداً داریم علا می‌فرماید که بترسید روایتم میاد د تا روایتم داره مسئله میده بترسید از اینکه گاهی ظالم رو شما لعن می‌کنید اگر خدا بخواد اجابت کنه لعن شما رو ببینید اینجوریست قاعدهش الله می‌فرماید روایتم همین رو تأکید تأیید می‌کند میگه اگر شما دارید لعن می‌کنید میگید خدایا هر ظالمی من ملعون است. فلانی ظالم است پس فلانی ملعون است. درسته؟ این سقرا کبرایی که چیده میشه میگه اگر خودتون هم ظلم به کسی دیگری کرده باشید وقتی که دارید یه ظالمو لعن می‌کنید خودتونم دارید لعن می‌کنید یا نه؟ چون اولش میگیم هر ظالمی ملعون است. پس اگه منم ظلم کردم چی هستش؟ لذا می‌فرماید خدا گاهی به شما خطاب می‌کند. ما نمی‌شنویما اما که اگر من بخوام اینو اجابت کنم خودتم گرفته میشیا. عقص میشیا چون خل در این نفرین بشی نمیگه ظالم لعن نکنا این دلیل براش میگه ظالم لعن نک میگه نه مراقب باش حساسیتت نسبت به ظلم اول تو خودت حساسیت بالا بره مراقب باش ظلمی نکنی این مراقب بودن ظلم نکردن حساسیت ظلم رو بالا بردن باعث میشه دعای نسبت به ظالم به زودی اجابت می‌شود پس باید ما تو محرم چیکار بکنیم اگر می‌خوایم فرج نزدیک بشود که عرض کردم یممل الله قسطا و عدلا حالا تفاوت قسط و عدل و تفاوت ظلم و جر دیگه حالا فرصتش نیست که یممل الله العرض قص و ادلا کما ملعت ظلما و این ملعت ادراکشه نه زیادیشه زیادی همیشه ملازمه با ادراک نیست گاهی ممکنه یه ظلم کوچکی شدت در حقیقت چی ایجاد کند برانگیختگی این از مصادیق ملعت می‌شود که حالا اینم یه بحث کو باید

همین مسئله ببینید تو این جریان ر ادراک جامعه یه دفعه بالا رفت یا نرفت؟

ظلم براشون چی شد؟ محسوس شد. یعنی اگر جبهه ما مرزهای زمینی اطراف کشور بود انقدر محسوس نمیشد. زن و بچه مرد و زن دیدند این به اصطلاح تجاوزات این‌ها رو دیدند تعدی این‌ها رو این چی شد؟ این باعث شد که حساسیت نسبت به ظلم بالا رفت و این بالا رفتن حساسیت نسبت به ظلم کینه ایجاد کرد. کینه جدایی از اون‌ها ایجاد کرد. از این طرفم باعث وحدت شد. یعنی ات پاد و ارتباط با همدیگه رو بیشتر کرد قدر همدیگر رو که میگهین اگر اینقدر به من محبت داره چقدر غنیمته چون اون کینه مطلقه وقتی کینه مطلق رو می‌بینه قدر محبت‌های جزئی هم چی میشه دانسته میشه وقتی قدر محبت‌های جزئی هم دانسته شد شباهت‌ها دیده می‌شود قبلاً کاری با ما که کار دشمن این است اینم مهمه کار دشمن این است که ما محبت‌هامون نسبت به همدیگه رو نبینیم شباهت‌هامونو نسبت به همدیگه نبینیم دیدهن هرچند ما گاهی در ۹۰ کار با هم شبیه. مثل مثلاً گاهی الان همین اصول‌گراها و اصلاح‌طلبا. ما وقتی در مقابل اسرائیل قرار می‌گیریم ۹۰ اشتراک داریم. ۱۰ اختلاف بینمون نسبت به او که نگاه می‌کنیم اما این ۹۰ اشتراکو نمی‌بینیم. تو حالت عادی چی می‌بینیم؟ اون ۱۰ افتراق رو بزرگ دیده میشه. لذا بیان بنده این است که اگر بخوایم به عنوان آخرین بحث نگاه بکنیم سعی بکنیم که ما اون شبا شت‌ها رو اول خودمون ببینیم که اگه شباهت‌ها رو با بقیه مؤمنان همین مؤمنان ظاهری تعبیر خدا رحمت کند مرحوم محمد حسن الهی طباطبایی برادر علامه طباطبایی که در فضل و علم و عمل مثل مرحوم علامه بوده ایشون این است که مردم به مقدار ایمانی که دارن مقدار ایمان یعنی همین زبانی هم یه مقدارشه همین که میگن ماهم خلاصه شیعه هستیم ماهم مسلمان اینم یه مقدار میگه به مقدار ایمانی که دارن آینه‌هایی هستن که دارن امام ن رو نشون میدن. لذا اگر کسی با این نگاه به مردم نگاه بکنه اونوقت من مثال زدم این مثال ساده‌ایه برای گفتن که یه کسی می‌گفت یه ماشینی از من جلو زد بعد جلو زد من گفتم الان روشو کم می‌کنم که میرم خلاصه حالشو بگیرم تا رسید جلوم دیدم پشت شیشهش نوشته یا فاطمهة الزهرا دیدم تا نوشته یا فاطمه زهرا گفتم فاطمه جان به عشق شما گذشتم ازش اگر ما نظام مردم رو افراد رو آینه دارانی ببین می‌بینیم که هر کدام به مقدار ایمانشون دارن امام زمان رو نشون میدن. می‌دونید با این نگاه انسان محبتش نسبت به این مردم چقدر میشه؟ گذشتش چقدر میشه؟ میگه امام زمان من می‌بینم که این همین مقداری که بالاخره با شما هشت هر چند کارای بدم دارد اما کارای بدشرح صدر انسان ایجاد می‌کند قدرت گذشت پیدا می‌کند میگه من به عشق شما از این گذشتم درسته؟ نمیگیم اگر کسی هر بدی کرد هر خلاصه فتنه‌ای کرد به این عنوان به م معلومه دیگه همونجا امیرالمؤمنین علیه‌ال السلام در روایت دیگریست که می‌فرماید که نسبت به کسی که با شما بدی می‌کند خوبی بکنید نسبت با کسی که به شما بخل می‌کنه سخاوت بکنید نسبت با کسی که از شما می‌برد شما وصل بکنید کک تعبیر امیرالمؤمنین تو وصیتش به ابن حنفیهست کک لهو عبد مثل اینکه تو بنده او هستی خیلی تعبیر سختیه مؤمنان نسبت به هم تا این مرتبه چی باشن که انک عبد بعد حضرت می‌فرماید بله اگر دیدید یه کسی اگر این کارو بکنید مریضیش مضاعف میشه اون حجته اما ما اصلو چی قرار میدیم ما اصلو چی قرار میدیم

اصلو این قرار میدیم که مریضیش مضاعف میشه مگر خلافش ثابت بشه لذا از اول تا او یه خلافی کرد ما هم باهاش چیکار می‌کنیم برخورد می‌کنیم محبت به مردم محبت به مؤمنان محبت سلمان‌ها محبت به انسان‌ها این رو در وجودمون توسعه بدیم که از نزدیکانم شروع میشه اول یعنی از رحم انسان ارحهام انسان از اینجا آغاز میشه که اگه قدورت‌هایی هست شروع کنیم به برطرف شدنش بعد توسعهش بدیم همسایگان انسان بعد همونجوری که نظام دینی توسعه میده به جامعه ایمانی با ملاحظات همون در حقیقت چیزهایی که خدای سبحان نسبت به جامعه و شریعت قرار داده دیگه با حفظ همه اون‌ها این جامعه رو محبت در جامعه نسبت نگاه شما مردم رو به شما جذب می‌کند و چون شما جذبید به اون پد دستتون در دست امام زمان است انشاءالله به عنوان حلقه‌های میانی مردم به امام بیشتر کشیده می‌شوند و جذب می‌شوند لذا محبت وحدت شکل می‌گیرد این یه طریق عملیاتیه که احساس می‌کنم که با هم جریان امام زمان انس انسان میشه هم با جریان امام حسین علیه‌ السلام که الان محرم است و با هم جریان جنگی که الان پیش آمده بود یه اتفاق و التیا ی‌کند. راه هم خیلی پیچیده نیست. اون محبت و بغض رو نسبت به بدی‌ها اونوقت کنار این کم‌کم بدی‌ها در کنار بدها دیده می‌شود که حالا اینم خودش یه بحثه که بدی‌ها در کنار بدها کمکم خلاصه چی میشه؟ تنفر از بدی‌ها هم که اون روایت شریف که دیگه هی حرف حرف میاره شما روم خسته کردیم نحن اصل کل خیر امام صادق علیه السلام ما ریشه هر خیری هستیم و من فروعنا کل بر و از شاخه‌های ماست همه خوبی‌ها بعد می‌شمره و من البر از جمله بر التوحید الصلاة الزکات تعهدالجار خوب همسایه‌داری حسنالخلق میگه همه اینا ظهورات ماست خب اگر این رو اینجوری انسان دید به دنبالشم می‌فرماید و اعدا اصل کل شره دشمنان ما هم ریشه همه بدی‌ها هستن و من فروهم کل قبیح و فاحشه هر حشایی هم شاخه‌های اون‌هاست. بعد می‌شمره این این اونا روم می‌شمره. بعد انتهاش می‌فرماید کذب من زعمه انه معنا دروغ میگه اون کسی که میگه من با شما هستم به ما به ما میگه ما با شماییم و هو متعلق بفروع غیرنا اما چنگ زده به شاخه‌های دشمنان ما یعنی بدی رو اگر در وجودش داره میاره چی هستش؟ چنگ زده به شاخه دشمنان ما پس مراقب باشین اگر به خوبی چنگ زدین با این نگاه هر خوبی اتصال با امام است هر بدی اتصال به دشمنان امام است این نگاه رو تو جامعه که خودش حالا یه بیانی دارد انشاالله همین مقدارش بعداً حالا اگه لازم شد شما اون بحث به اصطلاح سنت یوسفی رو بعداً برا دوستان بذارید که این رو مفصل‌تر تو اون سنت یوسفی توضیح داد حالا اگر به اندازه یکی دو تا سؤال باشه که منم جون داشته باشم در خدمتتون هستم سؤال خانم دکتر اختری قبل جلسه داشتن که اون روح جمعی که به واسطه

نبرد ایجاد شد بحث آتش‌پز خب خیلی از این قرارگاه‌ها دیگه اون جمع شدن‌ها رو ندارن.

حالا اینو قبلاًهم

توضیح دادیم. یکی از توضیحاتش همین جریان محرم می‌تونه این رو جبران بکنه که ما تو قالب محرم اون رو شکل بدیم. تو قالب محرم اون رو چیکار بکنیم؟ حفظ بکنیم. یه م یه م و همین رو هم محرم رو عمیق کنیم با این نگاه که از مفهوم به مصداق کشیده بشه. هم این جریان رو تا حدودی حفظ بکنیم. این یه مسئله‌شه. یه مسئله دیگهش م این است که باید تا حدودی یه خورده این جو نخبگانی‌تر بشه به این معنا که جنگ ادامه داره قالب‌های جنگ متفاوت شده لذا ما تا نابودی تفکر صهیونیسم چی هستیم در جنگ با صهیونیست هستیم اگر کوتاه آمدیم تو ابقای صهیونیست به همین مقدار شریکیم یعنی حتی اگر ما آتش‌بسی شد حتی اگر مذاکراتی صورت گرفت جریان جنگ ما توی قالب دیگری داره ادامه پیدا می‌کنه و هیچگاه تمام نشد لبته نمی‌تونیم سد جمعیت رو حفظ کنیم اما اگر تونستیم با طراحی‌ها و برنامه‌ها اون انگیزه‌سازی رو که محرم رو هم خدا اتفاقی برای ما این ایام قرار نداده من باورم نیست که این اتفاق باشد و این جریان بین غدیر و محرم که محقق شد من باورم نیست که این مسئله اتفاق باشد دشمن ما اون به ظاهر فکر کرده داره ت کار رو انجام میده اما یقین بدونید که این تو نقشه کلان الهی داره محقق می‌شود و لذا بودن بین غدیر و جریان محرم و بعدم محرم که ۲ ماه حماسی داریم خیلی تنفس خوبی می‌تونه به این به اصطلاح حیات ایجاد شده بده تا حدودی بتونیم این حیات رو درصد خوبی از این حیات رو حفظ کنیم انشاءالله خیلی خوشحال شدیم عذرخواهی هم می‌کنم از خلاصه طولانی شدن بحث و خستگی که برای دوستان ایجاد کردیم

برای اول در واقع شروع سال عملی ما بسیار رس حترم

سلامت باش قول شما همزمان شدن با محرم سفر ممنون و سپاسگزار

سلامت باشین بزرگوار خانم خزعلی عذر میخوایم ازتون ببخشید

خواهش میخواستم بفرما اگر فرصت باشه اجازه می‌فرمایید بسم الله الرحمن الرحیم خب ما که در زمان جنگ تحمیلی اول بودیم یکی از چیزهایی که یادمون هست خیلی مؤثر بود در پیروزی مسئله اعتماد و توکل به خدا بود و واقعاً این رو الان ما نیاز داریم که در جام گسترش پیدا کن یادم هست روزی که خدمت امام رسیدیم همون اوایل جنگ من یه متنی رو خوندم خدمت امام که یا ای النبی حسب الله و من اتبع من المؤمنین یادم هست امام در صحبتشون ۱۰ بار این رو تکرار کردن که بله ما با حسب و کلا اومدیم ما با حسب و کلا داریم می‌جنگیم ما با حسب و کلا زنده‌ایم

بله

این متأسفانه یه خورده‌ای ضعیف شده البته همون موقع هم کسانی بودن که بنیسد مثلاً در روزنامه انقلاب اسلامی در سرمقاله نوشته بود ردن که در جبهه ملائکه به کمک از بندگان اومدن می‌گفت مسخره می‌کرد

و می‌گفت ملائکه کی هستن که بیان به کمک ما؟ انسان‌ها بالاتر از ملائکه هستن و غافل بود از اینکه همین انسان‌ها ملائکه رو به خدمت گرفتن در جبه‌ها

الانم ما نیاز داریم که این رو تقویت کنیم این آیاتی که در سوره انفال هست همین مارمج یعنی واقعاً ما تو همین ۱۲ روز معجزه‌ها رو دیدیم مایت رمتو دیدیم الف بین قلوبکم رو دیدیم این‌ها واقعاً معجزه بود اینها رو باید اگر بشه که از این مسیری ما که هم جوان پسند باشه به روز باشه با زبان هنری باشه بتونیم این روحیه ایمانی رویه اعتماد مقید رو و اون قدرت بزرگ رو که خیلی بالاتر از اسرائیل و آمریکا و امثال این‌هاست این‌ها رو تقویت کنیم اینها رو ارشاد بفرمایم که بتونیم دوباره زنده کنیم و مسئله دوم متأسفانه اختلافی که بین خودی‌ها داره ایجاد میشه و شکافی که در اون جبهه منسجم خودی داره ایجاد میشه الان من دیدم اخیراً باز بحث امت و ملت مطرح شده که حالا چرا گفتین امت باید اصلاً اینا منافعاتی با هم نداره ملت سر جای خودش هست بحث تشیع سر جای خودش هست امت سر جای خودش هست دنیا داره این جمع‌های همین طور که فرمودین اشتراکات رو می‌بینه و در قالب این اشتراکات داره قدرتنمایی می‌کنه نمی‌دونم خلیج فارس تشکیل میده ناتو تشکیل میده کشورهای اروپایی تشکیل میده ما از همین امت رو بهترین موقعیتی هست که می‌تونیم استفاده کنیم و البته هرگز منا ات با ملت نداره این رو باید بتونیم خوب تبیین کنیم اینا داره صدمه می‌زنه یعنی به نظر می‌رسه پشت اینم همش دشمن هست که داره اینها رو دوستان

متأسفانه

من خواهشم این هست که

بله ما تو بحث روایت الهی اون مبحث اول رو خیلی این چند وقت بهش دامن زدیم دیگه حالا دوستان جلسات مختلفی که روایته ما یه روایت زمینی داریم از جنگ یه روایت الهی داریم روایت الهی یعنی جریانی رو که در قرآن پیغمبران نقل می‌کند. جریانی که از پیغمبر اکرم از جنگ‌های پیغمبر در قرآن نقل میشه روایت الهیه. روایت الهی روایت زمینی بر اساس آمار و ارقامه. بر اساس تعداد است و بر اساس ما چند تا موشک زدیم اونا چند تا موشک زدن. ما چند تا مثلاً خانه خراب کردیم اونا ما چند تا شهید دادیم اونا چند تا کشته دادن ما چند تا یعنی همش بر اساس چیه؟ روایت زمینی آمار است و ارقامه. ما چند تا انبار موشک داریم اونا چقدر پشتوانه مثلاً کمکی دارن؟ چند تا هواپیما مثلاً کمک بران اما نگاه الهی این است که در عینی که من قوه و من رباط تون بهدو و عدم اما این رو میخواد الهی کند خدا رحمت کند امام میفرمودن قرآن آمده تمام زمین رو آسمانی کند نه زمین رو بندازه دور نه زمین رو ترد کند نه زمینی رو به اصطلاح نجس بداند و نه می‌خواد زمین رو و زمینی رو آسمانی کند این خیلی زیباست ک رو هم اونجا ملک الهی می‌بینیم که می‌تونه یه سنگ فلاخون داوودی سلام الله علیه باشد که بر پیشانی جالوت می‌زند. درسته؟ می‌تونه یه سنگ عادی باشد که بیفته این‌ور اون‌ور. این سنگ وقتی به پیشونی جالوت می‌خوره میشه در حقیقت چی؟ روایت الهی مسئله. این نگاه که موشک‌های ما هرچقدر اخلاص ما بالاتر برود این موشک در عینی که ما باید تمام توانمون رو برای ساختش، هدف‌گذاریش اون به اصطلاح حاط نقطه زنیش تمام ایناش به کار ببریم اما اون که می‌تونه به پیشانی جالوت بزند اون کیه؟ خدای سبحان درسته این نگاه الهی رو اگر ما باور کردیم ما رمیت اذ رمیته ولاکن الله نمیگه اصلاً پیغمبر نندازه میگه تو بنداز ما رمیت اذ رمیت انداختی تو اما حقیقتاً ما بودیم که رم کردیم پس رم تو شد رم خدا این تو نگاه اوله نگاه دومم که متأسفانه ان که دو به همزنیست و در رأسشم دشمنان ما الان دارن این شیطاتو می‌کنن من دیروز هم یه پیامی دادم به دوستان حالا بد نیست باید ببینید که بکنم پیام بله

خیلی خلاص خیلی به اصطلاح دلم سوخت که یه همچین به اصطلاح اتحادی نه اول از بین ضعیفلایمان‌ها اختلاف شروع بشه بلکه این اختلاف اول از کجا شروع شدوا

از خواص و اون‌هایی که اظهار قویلایمانی داشتن شروع شد که بیان سر اینکه آیا فرمایش آقا مثلاً

آتشبس

آتش‌بس رو تأیید می‌کند یا رد می‌کند که اونجا من عرض کردم که این تنگه احد است که وحدت ما حفظ این تنگه است که اگر افتادیم به جون هم ترک اون تنگهست و این باعث می‌شود که اگر تنگه رو ترک کردیم به دنبال هم به عنوان اونجام گفتم غنایم به عنوان چی؟ قبیله‌ای قبیله تفکری هر کسی فکر خودشو می‌خواد از کلام امام استنباط نن بگه دیدی من راست گفتم اونم بگه دیدی من درست گفتم یعنی اون برداشت قبیله‌ایشون رو از یک خلاصه من گفتم آقا وقتی یه چیزی رو مسکوت گذاشته حق این است که شما مسکوت بذارید اثباتاً و نفیا الان راجع بهش حرف نزنید ۳ تا پیروزی رو گفته شما به این ۳ تا پیروزی بپردازید اینو علم کنید این مظهر قوته اما اگر آتشبس اومدید علم کردید و اختلاف ایجاد کردید و کثرت ایجاد کردید این اون تنگه رو رها کردنه تنگه اون وحدتی که بوده متأسفانه از خواص این تو هر موضوعی داره شروع میشه هرچی هم میگیم بازم می‌بینیم که دست شما درد نکنه این منشأش از اونجاست و خدا هم نسبت به این مسئله که اختلاف است خیلی خلاصه غیوره حساسیت داره زود نشون غیوره میگیم نه اینکه خدا به چیزای دیگه غیور یعنی می‌خوایم بگیم زود نتیجه‌ش معلوم میشه چون غیر شاکر بودنه اختلاف معلوم میشه که نعمت وحدت رو شکر نمی‌خوایم داشته باشیم ‌دانی. لذا خدا میگه اگه قدر نمی‌دانی به تعبیر خدا رحمت کند. علامه حسن‌زاده رو می‌فرمودن که نعمت‌های الهی خیلی خوشنشینن. اگر ببینن یه ذره غفلت یه ذره رها می‌کنن میرن میگن این قدر نمی‌دانن. لذا این وحدت رو اقلش این است که ما خواص قدردان باشیم که خدا ایجاد کرده. انشاءالله خدا قدردانو بیشترمون قرار بده. بتونیم در حقیقت ما کسانی باشیم. نقش ملائکه الهی رو در زمین ایجاد بکنیم. کارگزار خدا بیم. همونجوری که ملائکه کارگزار خدا هستن ما هم بشیم کارگزار خدا بعضی کاراشو به دست ما انجام بده انشاءالله از همه دوستان التماس دعا داریم خیر ببینید بازم عذرخواهی می‌کنم که وقتتونو گرفتین ملتمس دعا ازتون اجازه می‌فرمایید ما توی

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *