سخنرانی استاد عابدینی در رابطه با اتفاقات اخیر در گفتگو با فعالین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی
« روایت الهی از فتح مبین: از میدان جنگ نظامی تا حماسهٔ نبرد روایتها و ارادهها »
در قرارگاه ربیون
3 تیر ماه 1404
صوت جلسه
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم کن لولیک الحجت ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعه و فی کل ساعه ولیا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
در خدمت دوستان عزیز جبهه فرهنگی هستیم و انشاءالله که فعالین فرهنگی تو این عرصه پیشتازیشون رو بیش از گذشته نشان بدهند و سرداریشون رو در جریانات همونجوری که سرداران و سربازان نظامی ما آشکار کردن، انشاءالله سرداران و سربازان فرهنگی ما هم تو این عرصهای که از حالا به بعد بهخصوص عرصهی عرض اندام اینهاست بیش از گذشته نشان بدهند و آشکار بکنند.
قبلاً بارها عرض کردیم که جنگها هر چقدر به سمت آخرالزمان نزدیکتر میشه از ساحت نظامی به ساحت روایتگری بیشتر منتقل میشه. روایت الهی از این صحنهها بالاترین دستاوردیست که میتواند محقق بشود. لذا الان عرصه جهادگران عرصه فرهنگیست که آن جهاد فرهنگی و روایتگری خودشون رو انشاءالله عرضه بکنند.
ما تو نگاه الهیمون روایت از مسئله به عنوان روایت الهی اصل و اساس است. لذا یک روایت زمینی داریم که روایت زمینی رو دین میپذیرد اما به عنوان نقطه آغاز. همچنین یک روایت الهی داریم که جامع است و هم شامل روایت زمینی است و هم روایت آسمانی مسئله رو دارد.
تو روایت زمینی مبانی و اساس بر اساس این است که ما چند به اصطلاح موشک زدیم و آنها چند بار توانستند موفق بشوند. ما از این طرف مثلاً چقدر خرابی بار آوردیم برای آنها و آنها چقدر توانستند. ما چند شهید دادیم آنها چقدر کشته دادند. این روایت زمینی مسئله است که عرصهاش قابل شمارش و اندازهگیریست.
اما یک عرصه روایت الهی داریم که در عرصه روایت الهی پیروزی و فتح و شکست عوامل دیگری رو شکل میدهد.
امام حسین (علیه السلام) با اینکه همه یارانش شهید شدن اما آنجا عرصه پیروزی امام حسین (علیه السلام) و تثبیت گفتمان نبرد حق علیه باطل بود، که حالا فقط به عنوان نمونه مثال زدم، انبیای گرامی در طول تاریخ در نبردشون موفق بودن از منظر الهی هرچند ممکن است از عرصه زمینی و شمارش زمینی و روایت زمینی بسیاری رو برشون خرده بگیرند که چرا در این عرصه موفق نبودن هرچند آن پیروزی کامل آنجاییست که عرصه زمینی با عرصه روایت الهی با هم به آن غلبه ظاهری و باطنی منجر بشود
خب این خلاصه نگاه ما هست که از ابتدا نگاهمان رو منحصر در عرصه زمینی نکنیم عیبی نداره که سؤالات در عرصه آن مسائل روایت زمینی مطرح باشد اما روایتگری ایمانی بر اساس روایتگریست که خدای سبحان از نهضت انبیا در قرآن کریم آورده که در نبرد حق و باطل بودند و همچنین آنچه که امروز واقع شده میخواهیم یک نظیری از آن روایتگری الهی رو اینجا در حقیقت آشکار بکنیم و مصداقش رو برای اینکه تحت آن قواعد و سنن الهی قرار بگیره آشکار بکنیم.
من با این آیه شریفه از سوره فتح آغاز میکنم:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِنّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِيناً (١)
لِيَغْفِرَ لَكَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِراطاً مُسْتَقِيماً (٢)
وَ يَنْصُرَكَ اللّهُ نَصْراً عَزِيزاً (٣)
هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدادُوا إِيماناً مَعَ إِيمانِهِمْ وَ لِلّهِ جُنُودُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ كانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً (٤)
این آیات و بقیه سوره فتح تازه کمکم خودش رو داره برای ما آشکار میکند. من نگاهم این است که ما الان در عرصهای قرار گرفتیم که دشمن صهیونیست کودککش ظالم، بعد از اینکه در عرصه نبرد ظالمانهش با غزه و لبنان و جریاناتی که تو این مدت طولانی پیش آمد ظالم بودن خودش رو اثبات کرد، و ما سوار بر موجی شدیم که بیش از یک سال و نیم طول کشید تا ظالم بودن این ظالم آشکار بشود.
و خدای سبحان برای ما قرار داد این نکته رو که وقتی این دشمن به ما حمله کند که در کمال خباثت تو جهان شناخته شده باشد این اوج امداد الهیست که قبل از این اینگونه نبود که در نبرد بین اسرائیل و ما اگر پیش میآمد در حالت عادی این نگاهی که تو عرصه جهانی چه ملتها و چه دولتها به ما این نگاه را داشته باشن نبود.
این آیه شریفه که «لِيَغْفِرَ لَكَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ»:
تعبیری که در روایات آمده این است که قبل از جریانی که صلح حدیبیه پیش بیاید آنجا پیغمبر اکرم (ص) را به عنوان یک کسی که این خانوادهها رو به هم ریخته، دشمنیها رو ایجاد کرده، ترورها رو شکل داده، دشمنیهای بین اقوام رو پیش آورده. تبلیغات اینگونه بود که پیغمبر مقصر بسیاری از حادثهها جلوه داده میشد. اما پس از جریان حدیبیه خدای سبحان تعبیرش این است که «لِيَغْفِرَ لَكَ اللّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ» پیغمبر که گناهی نداشت، تقصیری نداشت اما جنگ رسانهای دشمن به گونهای بود که پیغمبر متهم جلوه میکرد. پیغمبر مقصر جلوه میکرد. خدای سبحان میفرماید این عملکرد پیغمبر در جریان صلح حدیبیه تمام آن جنگ رسانهای رو که دشمن ایجاد کرده بود تا پیغمبر رو منشأ تمام بدبختیها و همه بیچارگیها نشان بده کاملاً خنثی شد و عوض شد و نگاه به پیغمبر اکرم بعد از اینکه این مسئله پیش آمد از این رو به آن رو شد. بین دیگران. نه مسلمانها، بلکه بین غیرمسلمانها، که آنها هم به همین جهت سرعت ورود به اسلام بعد از این جریان آنچنان شدت پیدا کرد غیر قابل قیاسه با قبل خودش.
طولی نکشید شاید حدود ۲۰ روز بعد از این صلح حدیبیه جنگ خیبر واقع شد که جنگ خیبری که در آنجا واقع شد زیباییش این بود که هفت قلعه تو در توی محکم بود که گنبد آهنین امروز نمادی از آن میتواند باشد یکی پس از دیگری، درحالیکه تسخیر ناپذیر تلقی میشد از یهودیان فتح شد، تا خود خیبر هم که بالاترین و اوج استحکامات آنها بود آن هم فتح شد و وقتی که این ارتباط با یهودیها حل شد آن موقع تازه آماده عرصه بالاتر که آن فتحی بود که فتح مکه بود پس از این واقع شد که این سیر جریانیست که بعد از اینکه مسلمانها تکلیفشون رو در حدیبیه در تبعیت و اطاعت از نبی گرامی اسلام انجام دادند و آن بیعت خیلی زیبایی رو که در آن آنجا محقق شد که تبدیل کرد، یک چیزی که به ظاهر ضعف میخواستن نشان بدهند تبدیل به یک قوت شد که در قرآن کریم اینچنین آن رو ستوده که «لَقَدْ رَضِيَ اللّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً» غیر از اینکه خدای سبحان و آرامش رو بعد از این بیعت برای مردم آورد دنبالش گشایشهای اقتصادی زیادی رو وعده داده «وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللّهُ عَزِيزاً حَكِيماً» و آنچه که یهود دست گذاشته بود بر او و حصر ایجاد کرده بود با این ضعفی که بر آنها عارض میشود مجبور میشن که دست بردارن و گشایشها برای مؤمنان ایجاد میشود. این نگاه کلان الهی به مسئلهست. ما نمیگیم الان تمام شده. ما نمیگیم الان آتشبسی شده یا قراردادی امضا شده. اما در حالیست که دشمن بیچاره به طوری شده که واسطههای زیادی رو کرد. حتی وقتی پدرش رو هم تو صحنه جنگ آورد دید آن هم حریف نمیشه. خود آمریکا بعد از آن که پایگاه ادید مورد حمله قرار گرفت با اینکه قبلش تهدید کرده بود که اگر چ از جانب ایران تعدی صورت بگیرد ما مثلاً فلان و فلان خواهیم کرد اما نه تنها کاری نکرد بلافاصله بعد از بمباران ما نسبت به پایگاه ادید که انجام شد به سرعت تقاضای آتشبس کردن ترسیدن مراحل بعدی نقشههای ما که برای آنها بسیار حیاتیتره آنجا محقق بشود لذا با ذلت با سرعت تقاضای آتشبس کردن این نگاه اول حالا بعضی سؤالات تو مسئله مطرح است. سعی میکنیم کوتاه به سؤالات جواب بدیم. بعضی سؤال کردن چرا در مقطعی که اوج انسجام و وحدت مردم و مسئولینه تا نقطه آخر که نابودی رژیم صهیونی بوده ادامه نمیدیم. ببینید قطعاً دوستان میدانن که هر لشگری موفقیتها و سختیهایی دارد. قطعاً همچنان که رژیم صهیونی پیشبینی نمیکرد آنچنانی که استحکام ر مردم ما ایجاد شد که از بمب اتم قویتر عمل کرد این استحکام و این صفوف متراکم مردم این حقیقت که انجام شد بسیاری از نقشههای او نقش برآب شد ما تو صحنه نابودی اسرائیل نابودی زمینیش ملاکمون نیست فقط بلکه نابودی تفکری جریان اسرائیل برای ما مهم است که نابودی تفکری یک صحنه بزرگی رو میطلبد لذا میبینید پیغمبر پمبر اکرم با اینکه قدرت داشتن بسیاری از منافقین رو از بین ببرن اما به خاطر اینکه آن تفکر نفاق معلوم بشود و رسوا بشود به آنها مهلتها و فرصتهایی رو میدادند اما در عرصه افشاگری و روشنگری آنجا قدم اصلی رو برمیداشتن. تو این مسئله هم ما جریان خاک اسرائیل فقط برامون مهم نیست که به هر قیمتی شده این از بین برود بلکه مهمتر از این نمیگیم این مهم نیست تر از این آن تفکر به اصطلاح تفکر صهیونیست که دشمنیست که تجاوزگری آن شیمه و خصلتش هست دنبال این بودیم این رو ادب کنیم شاید تو تاریخ صهیونیستا چنین برخوردی با آنها و ذلتی که خودشون از درون هم اظهار میکنند تا به حال براشون ایجاد نشده لذا ما داریم پی میگیریم اسرائیل نابود شدنشو رها نکردیم اما راه نابود شدن در یک جنگ ترکیبیست که تو این جنگ ترکیبی مراحلی دارد تشبیه به دویی که در حقیقت میگن این دو دو امدادیست که ما توی عرصه دو امدادی که عرصه نظامی اولی بود جلو رفتیم و دستمون بر ماشه هنوزم هست هدفهامون هم و نقطه هدفمون هم دشمن هست اما در عین حال یک عرصه بالاتری رو اینجا باز میکنیم که تو این عرصه بالاتر نگاه ن رو در جذب به اسلام همونجوری که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم انجام دادند میخواهیم انجام بدیم. لذا ما رها نکردیم بلکه گلوی او رو از چند جهت گرفتیم. این رها کردن نیست. نکته دوم این است که آیا بدون متجاوز شناختن رژیم در مجامع بینالمللی به آتشپستن دادیم؟ ما یقین داریم اولاً تو عرصه بینالمللی به عنوان ملتها رژیم صهیونیستی محکوم شد. نه محکوم میشود. واقعاً محکوم. شد این محکومیت از محکومیتی که توی دادگاه بینالمللی فقط بینالدولی فقط باشد این بالاتر است. این عرصه در مردمان عمده جهان به عنوان یک رژیم ظالم او رو معرفی کردن و شناختن و این محقق شد و تثبیت شد این مهمتر از آن است. هرچند باید آن رو هم پی بگیریم و دنبال آن هم هستیم و تازه آغاز گفتگوست نه مذاکره هنوز شده و قراردادی امضا شده ما تو ابتدای گفتگو نباید دنبال این باشیم که مفاد قرارداد آنجا از ابتدا گفتگو مربوط به مسائلیست که باب مذاکره رو باز میکند و باب مذاکره باب قرارداد رو لذا در عرصه گفتگو هستیم و شروطی که ایران دارد بنابر این است که این شروط دیده بشود هنوز شروط از آن طرف بیشرط آتشبس رو پذیرفتن اما یک طرفه و به این خی خیلی زیباست که دشمن انود ما با همه وعدههایی که داده بود که در جلسه مفصلی که ۵ هدف رو برای دشمن شمردیم که اینها خودشون اعلام کرده بودن یکیش این بودش که اینا تو نظام هستهای ما رو از بین ببرن دومیش این بود که قدرت موشکی و نظامی ما رو کاملاً از بین ببرن و کنترل بشود سوم این بودش که تو عرصه سران اصلی نظام اینها قدرت مانوری نشان بدهند که هیچکدوم از این سه تا تاکنون الحمدالله ن و عرصه هستهای اینها توفیقی پیدا نکردن مگر یک ظواهری که روی زمین بود آنم به کامل به تمام نه تو عرصه موشکی که تازه قدرت موشکی ما به جهان ثابت شد که گنبد آهنین آنها یک در حقیقت چی شدش؟ یک سبدی شد که سوراخ سوراخ هست و آن گنبد توری شد و سوراخ سوراخ بود این تو نگاه موشکی ما تازه عرصهشم آزمایشات ما آنجاییش که قدرتهاست آشکار شد ضعفها شم تازه ما خودمون فهمیدیم که چگونه جبران بکنیم توی عرصه میدانی تو عرصه آنچه که اینها میخواستن تو سران الحمدالله موفق نشدن درسته نیروهای خوبی از ما رو ترور کردن که این رو هم خوبه بدونیم با آن تدارکی که اینها دیده بودند که این جریانات ریزندهها و جریانات شناساییهایی که محقق شده بود اگر جنگی واقع نمیشد هم اینها قدرت از بین بردن عدهای رو اشتن که منتصب به منافقینم بکنند نه منتصبه به خودشون که دست ما رو باز بکنند اما اینکه خون این شهیدان هم اثرگذار بود این پیروزی و این عزت و این قدرت و این اقتدار ثمره خون شهیدان بود اگر این اقتدار پیش نیامده بود ثمره خون شهیدان نا از بین رفته بود اما این اقتدار ثمره خون شهیدان است که محقق شده و لذا ما الان تو این س۳ عرصه و عرصه چهارم که اینها به دنبال اقتشاش و تجزیهطلبی بودن که اقتشاش و تجزیهطلبی نه فقط محقق نشد بلکه پیوست اجتماعی مردم استحکامی رو پیدا کرد که تا کنون یک همچین استحکامی شاید بعد از انقلاب اسلامی حتی در دوران جنگ تحمیلی آن ۸ ساله این استحکام به این گونه محقق نشده بود که این چند روزه آنم با این سرعت یک موقع میبینید یک روندی در طول چند سال شکل میگیرد تا شکل تا محقق شود یک روندی در طول چند روز سرعت تشخیص مردم که بفهمند کجا باید همه در کنار هم باشند این یک درس بزرگی رو ایجاد کرد که بینظیر است نه در تاریخ ملت ایران بلکه در تاریخ همه ملل ببینید که با این جریانی که اسرائیل پیش آورد که حمله اولیه و غافلگیری و زدن بسیاری از فرماندهها در آن شب اولی که آنها به اصطلاح فرماندهها اصلی بودند و بعد آن جنگ روانی چطور میتوانست یعس رو و سرخوردگی رو در یک جامعه ایجاد کند که به برکت رهبری فرزانه و عظیم و الهی ما خدای سبحان ایشون رو برای ما قرار داد تا آرامش هو الذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین آن آرامش رو ایجاد کرد و تمام آنچه که آنها تدارک دیده بودند از همون روز اول زیر و رو شد یعنی از شکست بر آنها آ کاملاً معلوم شد. ۱۲ ساعت طول نکشید از اولین حملهها که جواب ما با قاطعیت برای آنها محقق شد. آنم در حالی که آنها غافلگیر کرده بودن ما رو و فرماندههای اصلی ما رو برای پاسخ زده بودن. این درایت رهبری در اینکه فرماندهان رو جوری نصب کرد که در همان حینی که نصب شدن عملیاتی شدن. پس ما رها نکردیم در دادگاههای بینالمللی هم پیگیر هست. هستیم و جزء شروط ما هم قرار میگیرد که باید محکومیت متجاوز نه فقط اسرائیل بلکه آمریکا هم چنانچه د** بسیاری و مردم بسیاری همین الان اینها رو محکوم کردن و در وجدان و فطرت بشریت محکوم شدن ولی بیش از این هم باید پیگیری کرد بعد فرمودن چرا بعضی سؤالات این است که آیا این زیل حرفی که ترامپ به اصطلاح زده برای آتشبس قبول ما زیل او قرار نمیگیره که مثل تابعیت باشه به هیچ وجه تی دشمن انود خودش تو صحنهست خودش طرف مقابل ماست آمریکا طرف مقابل ما در جنگ بود اولاً این ابهت آمریکا شکسته شد که فکر میکردن اگر آمریکا تو جنگی وارد بشود چه میشود؟ ما این رو ثابت کردیم که وقتی آمریکا به جنگ وارد شد هیچ تغییری در زندگی مردم هیچ تغییری آنایی که خودشون تو این کشور زندگی کردن کاملاً محسوس بود که وقتی آمریکا زد ساعتی نگذشت که مردم کنه او زندگی عادیشونو ادامه دادند. ابهت دخالت آمریکا شکسته شدنش کم نبود. غیر از اینکه تهدیداتش در اینکه اگر بزنید شما تلافی بخواید بکنید ما چه میکنیم که این هم شکسته شد که تو خالیست و تبل تو خالیست. غیر از اینکه ما خبر داشتیم و یک عرصه به اصطلاح خالی رو برای زدن آنها قرار داده بودیم. درسته تجاوز هرچی که باشد عظیم است اما این تجاوز رو ما هم به آنها به لحاظ پاسخ دادیم و ما در اینجور نگن که آنها در حقیقت فردوی ما رو زدن یا نه تنز رو و ما پادگان خالی آنها رو شاید که نیروهاشون در سنگرها رفته بودن. نه اینجور نیست. آنها هم آنچه که زدن یک عرصهای بود که ما مطلع بودیم و لذا از هم نیرو خالی بود هم از آن امکانات ضروری که باید خالی شده باشد خالی بود. هر دو تو یک مسئلهست. غیر از اینکه او به عنوان یک ابرقدرت شاخشونه میکشید. ما خودمون رو در حد او در عرض او مطرح کردیم و غلبه کردیم سنگ آخر و تیر آخر رو ما زدیم و او نتوانست پاسخی در این رابطه بدهد اینم پس اگر خودش واسطه شده و ما در قبال حرف او به میدان آمدیم به این عنوان است طرف مقابل اظهار عجز کرده اظهار نیاز کرده وقتی طرف مقابل اظهار عجز و نیاز میکند واسطههای متعدد میکند آنجا در حقیقت بر نگاه در حقیقت اگر ببینیم که در آنجا قبول این مسئله با قدرت و اقتدار امکان پذیر است و ان جنه لسلمه فجنه امکان پذیر است که اگر آنها با تزلل آمدن جلو و تقاضای به اصطلاح آن آ سکوت رو کردن یا آتشبس رو اگر انجام بشود این رو کردن ما در حقیقت اگر ببینیم با اقتداریم نه با ضعف پذیرفتیم آنجا با اقتدار پذیرفتیم و ضعف چنانچه خودشون از همین الان شروع کردن از درون خودشون، کارشناسای خودشون، نظامیان خودشون که این ضعفی که آشکار شد که بهخصوص آخرین زدنی رو که ایران گسترده در اسرائیل ایجاد کرد و شب قبلشم در پایگاه ادیت قدرتنمایی نظامی ایران و صحنهگردانی ایران بود که با قدرت ما این اومدیم اگر هم بخواد این گفتگو به مذاکره و یا آتشبسی منجر شود که هنوز نشده و هنوز دست ما بر ماشههاست ما به اینها اطمینان نداریم. این مثال رو زدم که رمؤمنان علیه السلام وقتی که مروان رو آوردن برای بعد از جنگ جمل بیعت با امیرمؤمنان حضرت فرمودن که من با این بیعت نمیکنم دست این دست یهودیست دست یهودی دست خیانتکار است وفای به بیعت ندارد لذا ما الان تو صحنه جهانی به عنوان مقتدری که هر موقع اراده میکند هر موقع دشمنی بخواد به او تجاوزی بکند پاسخ قاطع خواهد داد چه اسرائیل چه آمریکا دیگه بزرگتر از اینا که نداریم ما پاسخ دادیم و چون پاسخ دادیم الان دوران اقتدار ماست پس قبول مذاکره از طرف ما به عنوان مقتدر است نه به عنوان ضعیف نکته دیگری که ممکنه در حقیقت مطرح بشود این است که پاسخ ما به حمله آمریکا ضعیف بوده ما پاسخمون ضعیف نبود عرض کردم با همون تعداد موشکی که آنها زدن با تمام قدرت پا دفاعی که آنها داشتن که خبردار بودن یعنی اگر خبردار نبودن و غافلگیر میشدن میگفتیم ینا غافلگیرانه بود نتوانستند خوب دفاع کنن. اگر دو د خود دشمنان میگن ما خبردار بودیم اگر بعضی از شبه افکنا میگن اینها خبردار بودن خب این که بدتر میشه که اگر خبردار بودن و مورد تهاجم قرار گرفتن و اقلاً ۶ش موشک ما به پایگاه اصابت کرده این نشان میدهد که قدرت پدافندی آنها در مقابل قدرت حمله ما کاملاً کم آورده و توانستیم آن پایگاه رو که متعلق به آنهاست با قدرت در در حقیقت به عنوان آن آخرین ضربه که او دیگه پس از او جوابی نداده و به سرعتم به دنبال واسطهگری بوده. یک نکته دیگر این است که چرا ما اسرائیلو نابود نکردیم و تا آخرین مرحله نرفتیم؟ نابودی رو عرض کردم بستگی داره که چی ببینیم؟ اگر عرصه روایتگری رو روایت الهی ببینیم ببینید موسی علیه السلام از وقتی که آمد پیش بنی اسرائیل و آنها رو آماده کرد ۴۰ سال طول کشید تا اینکه فرعون در دریا غرق شد. تو این دوران هم بنیارائیل ساخته شدن هم فرعونیان فرهنگشون برای اینکه ذره به ذره تحقیر بشوند محقق شد تا اگر بینشان کسی هم اهل هدایت بود هدایت بشود ما نگاهمان نابودی نیست که فقط بخواهیم نابود بکنیم بلکه نابودیست که در کنارش هدایتگریست که یمحقالکافرین محق کافرین تدریجیست این تدریجی بودن علامت قدرت و قوتیست که ما د دنبال هدایتگری هستیم. دنبال جذب قلوب همه کسانی هستیم که تو جهان وقتی نگاه به عرصه میکنند این عرصه رو اقتدار رو میبینن و در عین حال ذلت طرف مقابل رو هم در منطق و هم در میدان هم در منطق و هم در میدان آن ذلت آشکار بشود مهم است. لذا الان ما در عرصه میدان عزتمون و اقتدارمون رو نشان دادیم. در عرصه منطق هم از ابتدا با منطق قوی وارد شدیم. از این به هم با منطقه قویتر در عینی که در میدان قوی ایستادیم. سؤال کردن که جنگ و صلح به دست رهبر است یا وزارت خارجه؟ جنگ و صلح در نظام جمهوری اسلامی مطلقا به دست رهبریست و لذا بدون اذن رهبری امکان در جنگ و صلح امکان قدمی در این رابطه نیست. حتی مسئله جنگ و صلح غیر از مذاکرات هستهایست که مذاکرات هستهای به لوازمش به جنگ و صلح برمیگردد. اما جنگ و صلح در اینجا قطعاً مستقیم به دست رهبریست طبق قانون اساسی و هیچکس دیگری بدون اذن ایشون حق ندارد قدمی بردارد و چون این قانون نیست و قانون اساسی ماست یقیناً تو این مسئله بدون اینکه از ایشون اذن بگیرند تو این مسئله قدمی حق نداشتن و حق ندارن بردارن و ما این رو یقین داریم نکته دیگر این است که آیا با این جریانی که صمیمیت و اتحاد و همبستگی که بین مردم ایجاد شده آیا با قبول آتشبس این همبستگی از بین نمیره؟ من عرض میکنم که ما جنگمون مراحلی دارد از مرحلهای از جنگ که آن جنگ نظامی بود که الحمدالله سرفراز و مقتدر تا اینجا آمدیم نمیگیم بیرون آمدیم تا اینجا آمدیم و ادامه دارد و باید دائماً هم مراقب این دشمن حیلهگر غدار فریبکار باشیم که من بنام این است که بگیم که ما این رو اصلاً ترند کنیم که به اصطلاح ترامپ دروغگو و فریبکار ترامپ دروغگو به عنوان اینکه تو جهان با این نگاه اصلاً شناخته بشود که سیره و مشیع او به عنوان نماد یک کشور مردمش برنمیتابند که نماد کشورشون به عنوان یک شخص دروغ دروغگویی که همه او رو به دروغگویی بشونداسن. این رو باید خوب روش کار بکنیم که شخص دروغگو که هرچه گفته دروغ بوده اینها این دروغ رو برا آشکار بکنیم. با این نگاه ما تو مرحله دوم ی جنگ قرار گرفتیم که این جنگ از جنگ اول سختتر است. تو این جنگ است که الان باید قرارگاهها همه دست به کار بشوند. ببینید آنها به سرعت دارن آن خبرهای اول و روایت اول رو ارائه میدن. ما تو جریان تالود که میبینیم روایت اول وقتی لشکر بعد از اینکه از آن رود عبور کردن و رفوزها باقی ماندن و فقط کسانی که نمره قبولی اقلش یا اکثرش رو گرفتن که منا شدن یا نه منا نشدن از اصحاب یمین شدن که این اقل نمره بود وقتی مقابل جالوت قرار گرفتن چون آنجا مؤمنین در صحنه کامل حاضر نبودن و خودشون رو نشان ندادند گفتار اول و روایت اول رو ضعیفلایمانها آشکار کردن که لا طاقت لنیوم به جالود و جنوده ما قدرت نداریم اما تا این عرصه پیش آمد آن انسانهای سابقین و قویتر و مقربون پا به عرصه گذاشتن اما دیر گفتن در حقیقت کم منف قلیله قلبت فتا کثی بهذ اللهصابرین که این رو دیر گفتن گفتمان اول باید این باشد قرارگاههای ما اول باید این گفتمان رو اظهار بکنند لذا اینها روز بعد که مقابل هم قرار گرفتند اولین گفتمان رو اینها ارائه دادند که ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القومفرین که اینها گفتمان اول رو شکل دادند الان باید قرارگاههای فرهنگی ما به فکر گفتمان و روایت اول باشن. ما الان از یک مرحله پیروزی به مراحل بعدی پیروزی انشاءالله داریم حرکت میکنیم. نگاه امیدوارانه، نگاه قاطع، نگاه سلحشورانه، احساس صلحشوری در این مرتبه جنگ رو کردن که باور بکنیم این جنگ سختتر از جنگ سابقه است. اینجا مرزها ناشناختهتر است. لذا من از سابقم عرض کردم اگر جنگ رو به ۱۰ قسمت تقسیم کنیم، یک قسمت از ۱۰ قسمت جنگ نظامیست. گ شناختیست که امروز الان به شدت وارد جنگ شناختی شدیم و لذا وظایف قرارگاهها و مؤمنان در این عرصه وظیفه جدیتری است. اگر در قبل ما نازارهگر کار نظامیانمون بودیم و مشوق آنها بودیم و اتحاد و همبستگی رو ترویج میکردیم و به دنبال راههای مردمیسازی بودیم، امروز جنگ هم بر عهده ماست. خود آن موشکهای شناخت باید امروز به هدف برسد و اگر موشکهای ما نقطهزن نباشد در آن عرصهای که شبهات دشمنان چه در بین ملل جهان و چه در بین داخلیهای خود ما آن شبهها اهداف دشمن است که اگر آن شبهها حل نشود موشک به آنها زده نشود که آنها رو حل کند و آنها رو رسوا کند قطعاً بدونیم که ما در نظام موشکیمون در این مرحله آنوقت شکست میخوریم. بعضی از دوستان یا حالت واگرا یدا کردن احساسشون فقط روایت زمینیست که باید جنگ نظامی باشد موشک پراکنی باشد اما تو جنگ شناختی خودشون رو دخیل نمیبینن این بزرگترین خطاست بهخصوص اگر که نعوذ بالالله دوستان ما در قبال هم قرار بگیرند امروز روز نقد آن کارنامه دوستانی که دستن در کار هستیم نیست بلکه امروز باید با پشتیبانی با قدرت نگاهمان به آن آنچه باشد که از جانب رهبری با فهوا یا در حقیقت تصریح به دست ما میرسد دنبال تبعیت از او باشیم. اگر این نگاه رو داشته باشیم قطعاً بدونید که تو این مرحله پیروزی سختتر است. طولانی مدتتر ممکن است طول بکشد. اما اگر پیروز شدیم این گفتمان آغاز فتح مکه است آغاز فتح خیبر است. هم فتح غریب که فتح خیبر بود و هم فتح مطلق که فتح مکه بود رو ه دنبال فتح مبین که فتح آن در حدیب بود و این چیزی بود که در آنجا قراردادی که امضا شد که به دنبالش فتح غریب که فتح دروازههای خیبر بود و فتح مطلق که فتح مکه بود شکل گرفت و مردم در این عرصه بود که وارد میدان جنگ شدن. خب بعضی شبهات دیگر رو مطرح کردن که نصرت الهی برای کسیست که پاپس نکشد. این خیلی سؤال خوبیه. آنجایی که نصرت الهی مال کسانیست که پاپس ن کشن اگر کسی میگفت جنگ تمام شده البته اما اگر کسی بگه جنگ دقیقتر شده سلاحهای آخرالزمانی که در آخرالزمان هست سلاحهای شبهههای شناختی و جذب قلوب جهانیست ما چگونه تو این عرصه سلاح اینجا رو مسلح بشیم بجنگیم عرصه جنگ در اینجا نصرت الهی رو به دنبال میارد همچنان که پیغمبر اکرم بعد از آن قبول تازه نصرت الهی شامل حالش شد که در همون آیه در ش بودیم که وقتی که میفرماید که لیغفر لک ما تقدم من ذنبک و ما تاخر بعد از این هم تو خوشنام میمانی نه خوشنامی قبل جبران شد که آنها بدهندامی قبل جبران شد خوشنام شدی بین دیگرانی که تو رو نمیشناختن خوشنامی بعد هم در پیش است ویتم نعمته علیک اینجاست که خدا نعمت رو بر تو تمام میکند و یک صراط مستقیما وینصر الله نصرا عزیزا این اینجا آغاز نصر است. نصر عزیز آن هم نصر عزیز یعنی نصر غالب غیرمغلوب که این نصرت غی آنوقت این نصرت همراهست با هو الذی انزل السکینه این نصرت همراه هست با آن انزال سکینه خدا که آرامش رو بر مردم از این به بعد که دستاورد این همبستگی کنار هم آمدن مردم و آن واپاشی و گسستگی جبرانش که پیش آمد هو الذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین تدا تو قلب اهل ایمان تو کسانی که جلودار و خط مقدم بودن باید این سکینه و آرامش ایجاد بشود و از طریق اینها این آرامش و سکینه به جامعه برسد. پس اگر اهل ایمان سابقین در اینجا سکینه رو از دست دادند اضطراب و بحران در وجودشون دیده شد این مانعیت رسیدن این به اصطلاح سکینه به دیگران هم محقق شده. لذا قرارگاههای فرهنگی که واسطه در القای آرامش هستن کارگزاران خدا هستن که این آرامش رو به مردم منتقل کنن وظیفه امروزیشون از حالا به بعد خیلی سخت میشه که اینا مثل ملائکه الهی باید به گونهای از سرشار از ایمان یقین نشاط صلحشوری آماده بودن اینگونه باشن که وقتی مردم اینها رو میبینند یقین به اینکه جنگ ادامه دارد یقین به اینکه نصرت خدا محقق شده و دیدن آرامشو در خودشون احساس کنن هو الذی نزلکین فیلوب المؤمنین لیزداد ایمانا مع ایمانهم به ظاهر این است که اینجا جای تزلزل ایمان بود آنچه که برای پیغمبر پیش آمد اما چون اقتدار پیغمبر پیش آمد با آن و خدای سبحان اقتدار رو برای پیغمبر ایجاد کرد با جریان حدیب همین باعث ایمان مع ایمان میشه منتظر این باشیم که این دریچهها رو ببینیم همونجوری هم که وعده دادند که دنبالشم فرمودن که البته مقانم کس که آن هم به دنبال این هست و آن گشایشهای اقتصادی هم که به ظاهر به نظر ما تنگنا باید بیاد خدا وعده میدهدد که اگر این تبعیت و این بیعت با رهبری در این جنگ و صلح محقق بشود قطع بدانید که مقانم کثیر هم به دنبال این ایجاد خواهد شد. البته شعار شبههای دیگری هم ممکنه باشه اما نگاه رو با آن روایت الهی اگر روایت الهی دیدیم جنگ ادامه دارد مراحل جنگ و شکل وزا بهای جنگ متفاوت میشود. نباید قالب جنگیمون رو از دست بدیم. قرارگاههایی که شکل گرفته برای این مسئله باید شدیدتر از سابق اگر روزی ۱۰ ساعت کار میکردن الان باید در این مسئله روزی ۱۵ ۱۶ ساعت کار بکنیم تا بتونیم تو این جنگ شناختی که نظام جهانی مخاطبش هست تو این جنگ شناختی هم موفق باشیم. انشاءالله خدای سبحان همه ما رو در خلاصه مسئولیتهایی که داریم موفق بگرداند و از این طرفم بدان یم خون این شهیدانی که ریخته شده تا این عظیم که اقتدار ملت اسلامی و ملت ایمانی و کشور عزیز جمهوری اسلامیست به دست آمده این شهدای قدس این خونها به گردن ما هست. اگر کوتاهی بکنیم در این مرحله از جنگ آن موقع آن خونها وبالش ما رو خواهد گرفت که چرا کوتاهی کردین. اما اگر که ما نگاهمان یک نگاه الهی باشد پشتوانه آن شهدا و ادامهدهندگان آنها باشیم نه فقط آنها رو از دست ن یم بلکه آنها در صحنه حاضرن که یستبشرون بالذق من خلفهم آنا در صحنه حاضرن حیات دارن و به دنبال این هستن که چیکار بکنند به دنبال این هستن تأیید بکنند اگر من خلفهم صدق بکند دنبال راه آنها رو بگیریم چه دانشمندان هستهای ما چه فرماندهان ما و چه مردم عزیز ما که در این به اصطلاح جنگ به شهادت رسیدن یا مجروح شدن انشاالله خدای سبحان صبر رو به خانوادههاشون، اجر رو به خانوادههاشون و آن ثمره شیرین پیروزی رو برای آنها مرحمی قرار بدهد که دلهای آنها هم خوش باشد. وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

