سخنرانی استاد عابدینی ، اولین نشست قرارگاه ربّیون
موضوع: امروز دشمن، ناخواسته ما را به میدانی کشانده که جای ظهور ماست. آیا ما سرداران این میدان هستیم یا فقط تماشاچیان آن؟ باور کنیم که جنگ است و نگاه کردن به جنگ، در جنگ بودن نیست…
تاریخ: دوشنبه 27 خرداد ماه 1404
صوت مراسم
متن جلسات
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کل ولیک الحجت ابن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فیضه الساعه وی کل ساعه ولیام و حافظم و قائدا و ناصرم و دلیلا و عینا حتی تسکنه ومتعه فیلا انشاالله که بپذیرن سربازیمون رو و نشونمون بدن روش سربازی رو و انشاالله قبول کنن از همون سربازی رو خب ی حسرت این رو داشتیم که بتونیم در مقابل این اسرائیل صهیونیست بهانهای پیدا بشه که رودر رو مقابله بکنیم و لزومی بر این نباشه که از طریق وسائط باشه خ یک آرزوی قلبی دیرینه مؤمنان بود که یک خدا بهانهای جور کنه براشون وسیلهای رو بسازد که یک رودریی مستقیمی شکل بگیره که این رودر روی مستقیم این نعمت عظیمیست و بهره وسیعیست که شاید از مصادیق ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحال خاصت اولیای از مصادیق عظیمش یکیش این جهاد باشد که جهاد در مقابل دشمن انود دیرینه قصیالقلبیست که هیچ در حقیقت حد و مرزی رو نمیشناسه و از به اصطلاح ابتدای اسلام هم ها دشمنیشون با اسلام و قبل از اون هم با انبیای بزرگوار که اینها نبی کشی و پیغمبرکشی سیرهشون بوده اصلاً با الهیت عالم اینها مخالف هستن به اسم الهیت این یه خلاصه توفیقیست که خدا امروز روزی ما کرده و لذا باید با تمام وجود بهش بچسبیم نگهش داریم از دستمون نره یعنی اینجورم نیست که فکر کنیم که این نعمت همیشه همینور به راحتی باقی میمونه پس اگر تو مدتی که این در بازه هر کدام از ما به وظیفش درست عمل کنه اون تشخیص کاری که داده رو درست تشخیص بده و عزمش در قبال به اصطلاح این مسئله بصیرتش راسخ باشه در کنار اون جزمی که دارد عزم و ارادهش قوی باشه حسرت و دندان گزیدن بعداً نداریم اما اگر خدایی نکرده دیر جنبیم مثل یه رعد و برقیست که میاد و میره معلوم نیست چقدر ام داشته باشه این فرصت طولانی مدتی نیست لذا این باشیم که از این فرصت کم بیشترین استفاده رو بکنیم که بعداً پشیمون نشیم کاش که تو اون موقع حواسمون بود این کارا روم میکردیم خب یه قسمتی کار نظامی بودنه نظامیگری و اون کارهایی که الحمدالله به برکت خون شهدا عزم مجاهدان و مؤمنان و سپاهیان و پا ارتش یان و نمیدونم نیروهای متخصص ما یک به اصطلاح مرتبه الحمدالله عالی از دفاع شکل گرفته که وظیفهشونو اونو انجام دادن اما از این طرف این بدنه یه روحی میخواد که اگر روحی که در این بدن دمیده میشود روح ضعیفی باشد این بدن کار خودشو کرد اما روحی که قوی باشه این بدن رو به اون سرانجام نهاییش برسونه اگر نباشه نرسیده و اون روحش به اصطلاح محتواییست که در کنار این یقین و ایمانیست که در کنار این باید رشد بکند که موقع جهاد و وقت جهاد وقت رشد است وقت این است که انسانها به اون کمالات لایقشون میرسن و چون این جهاد عالیترین نوع جهادیست که تا به حال محقق شده یک حتی با یه نگاه میتونیم بگیم که ما در مقابل آمریکا اگر یه موقع جهادی داشته باشیم یه جهاد نظامیست اما در مقابل اسرائیل یه جهاد نظامیفکریست، تفکریست. یعنی این تفکر در عینی که اسرائیل آمریکاست و غرب است در عینی که اونا هست که اون جهاد نظامی هست یه جهاد تفکری هم هست. یعنی ما داریم اینجا بالاترین مرتبه جهاد رو الان سوق میدیم. از طرف نظام ظاهری دیشبم به دوستان عرض کردم ما داریم با لبه فناوری و علم نظام مقابله میکنیم. یعنی کم نگیریم این دستاوردمون رو که با لبه فناوری جهانی از جهت نظامی داریم ما یعنی تمام امکاناتی رو که آخرین مراتب امکانات روز هست اینا تو فناوری فناوری دارن از هوش مصنوعیشون گرفته ماهوارههاشون گرفته امکانات در حقیقت شبکهسازیها و تمام اینهاشونو به کار گرفتن در اینجا لذا ما داریم با لعبه فناوری نظامی مقابل میکنیم شونه به شونه داریم میریم جلو رو خیلی کم نگیرید ما با اسرائیل مقابله نمیکنیم تمام امکانات لبه فناوری جهان در اختیار اوست پنهان و آشکارش یعنی آشکاراش یه چیزاییشه پنهانشم اینا تمامشو دارن به کار میگیرن که این نگاه خودش یک قدرت و عظمت به ما میده که قوامون به فعلیت بالاتری برسه باورمون به خود به خودمون و اون الهیت کار قویتر بشه که در مقابل این لذا خیلی اراده میخواد قوت میخواد این مسئله اینورشه و از اون طرف تمام جنگ رسانهای رو که اینها تجربه سالیان طولانیشونه که تخصصشون تو این کاره و هرچه هم به سمت ظهور ما نزدیک میشیم اونچه که از روایات استفاده میشه این است که جریان جنگ به اصطلاح تفکری و نرم غلبه پیدا میکند بر جنگ سخت الان هم شاید ۱/دهم کار جنگ نظامیه ۹دهم کار جنگ رسانهایه. یعنی ما اگر که قدرت جنگ رسانهایمون رو، باورمون رو مثل باوری که تو نظام فناوری علمی فیزیکی بیرونی داشتیم، تو نظام جنگ رسانهایمون هم این باور رو پیدا کنیم که ما میتوانیم، ما قدرت داریم، بلکه ما تو اینجا جای کار ماست که نظام تفکری و رسانهای اصلاً از جهت الهی با توجه به نظام فطرت و نظام صدقی که ما قائلیم و اون نگاه لهی که اساسش بر این نظام تفکری و رشد فکری و ایمانیست باید اینجا جولانگاه ما باشه که تو نظام فطرت و وجدان قدم برداریم بتونیم عرصه مکر و حیله و شیطنت او رو رسوا کنیم باورمونم هستش که خدای سبحان عرصه ما قرار داده و امداد میکند ولیکن متأسفانه ما تو این عرصه نتونستیم مثل عرصه اون نظام به اصطلاح فناوری علمی بیرون قدم بر حالا علمی که میگیم نه در مقابل غیرعلمیست دیگه اون علمی مقصود علم فیزیکه حالا به تعبیر همین علم تجربی تو این علمی که تو نظامی ما نتونستیم همتای او تو این بلکه باید اینجا ما فراتر میبودیم یعنی اگر دشمن عرصه رو کشوند به جریان عرصه نظام فکری و تفکری ما با تو پوست خودمون نگنجیم که اینجا جای ظهور ماست اینجا جای بروز ماست چون ه حرف ما با فطرت سازگار ره با وجدان سازگاره و عرصه تفکر آغازش از نظام آ وجدان و فطرته که داره آغاز میشه بدیهیات با ما سازگاره فطریات و اولیات با ما سازگاره همهینا تناسب داره این باور باعث میشه که انسان اینجا تازه بگه به به اونا ناخواسته اومدن تو میدان من اونا دادن سلاح رو دست من در حالی که ما تو این عرصه وقتی که میرسیم احساس میکنیم که فقط عرصه مکر است و عرصه خدعهست نه اونا عرصه مکر و خدعه کردن این کارو در حالی که اینجا عرصه مکر خدعه نیست من نگاهم این است که به اصطلاح ببخشید من غلط اینجا نگاهمون باید این باشه که ما تو بحث به اصطلاح مثل جریانی که خدای سبحان برای موسی کلیم پیش آورد که اونها اومدن با دست خودشون یومالزینه رو قرار دادن همه سحره رو جمع کردن در مقابل موسی علیه السلام که موسی کم بیاره و رسوا بشه همه مردمو جمع کردن امروز اینها عرصه رو ع کردن آوردن تا عرصه ظهور ما آشکار شود. یعنی ما رو خدا تو اینجا به صحنهای کشونده که قدرت ایمان مردم ما در کنار اون قدرت به اصطلاح نظامی ما آشکار بشود. قدرت نظامی محمل و مرکب ظهور این قدرت ایمانیست. ما اگر در نهایت سلطه موشکی پیدا کردیم اگر بر فرض پیدا کردیم بر سلطه نظامی اونها هنری نکردیم یه سلطه در مقابل سلطه دیگر مادی اینجا مأموریت ما نبوده که ما بخوایم یه سلطه مادی رو در قبال سلطه مادیگری اونی مهم بود که اینجا سلطه تفکری ما در ضمن این نگاه مادی آشکار بشه ولی این جهت کاری ما الان متأسفانه پررنگ نیست نمیگیم رنگ نداره پررنگ نیست و رنگش خیلی از این میتونه قویتر باشه لذا اونا پیش آوردن ما رو بردن تو چشم جهان یعنی بردن تو چشم همه ماهوارهها تو چشم همه شبکهها خب این بهترین هترین زمانه برای اینکه ما بروز و زهور پیدا کنیم خودمون رو فکرمون رو اون عرصهای رو که قوت ماستو نشون بدیم یا مثل جریانات مختلفیست که تو طول تاریخ دشمنان مثلاً خدا برای ابراهیم خلیل دشمنان آتش رو که فراهم کردن آتش که برد و سلام شد جلو چشم همه تا در حقیقت فرزندان ابراهیم و نوه و نتیجههای ابراهیم بودن وقتی میخواستن هر کی رو معرفی میکنن میگفتن این ابن کسیست که آتش برش سرد شد یعنی یه تفکری تو اونجا حاکم شد که توحید و حنیفیت با در حقیقت سرد شدن آتش که این سرد شدن آتش یعنی از کار افتادن همه سلاحهای اینها امروز در مقابل همین نگاه ما در مقابل این تف یا یومالزینهایست که همه سحرها در مقابل الهیت موسی نه عصای موسی عصای موسی چی بود یه وسیله ظهور الهیت موسی بود اگر این نگاه رو ما بکنیم پس اگر کوتاهی ما بکنیم ما اینجا کوتاهی کردیم و الا اهدان وظیفهشون رو انجام دادن اونها تو عرصهای که لازم بوده. بنابراین شد که گفتیم فکر بکنیم واقعاً دغدغهمندان از مؤمنان بنشینن ببینیم فکرامونو چه کارایی میشه کرد. یه گفتگوی به اصطلاح نیمه اجمالی هم دیشب سلام علیکم و رحمتالله دیشب داشتیم با دوستان که حالا اون دیگه تکرار اون رو نمیکنیم. اون بحثاش هستش. یه قسمتهایی هم موندش. اونم میذاریم یه وقت دیگری. اون صوت رو آقای صالحی توی کانال گذاشتن و به اصطلاح قابل در دسترسیش حالا پیاده شدهشم امکانپذیر میشه اون رو جدا میبینیم نظرات دوستان رو بیشتر اینجا میخوایم برای اینکه این قرارگاه فکری رو بین خودمون حجتی داشته باشیم کاری ببینیم چیکار میتونیم انجام بدیم انشاالله تشکیل دادیم حالا این ببخشید که یه خورده مقدمه طول کشید ولی برای اون اصل فلسفه کار فکر میکنم شاید تتمهی اون بحثو الان نه حیف میشه چون یه طرفه میشه اون یه بحثی حالا ایشاالله میگیم بقیهشم یه وقتی ولیکن این بحثه که نظرات دوستان در اینکه یه کار عملیاتی شروع کنیم بکنیم که یقین داشته باشید که من دیشبم عرض کردم این خصوصیت یهود و این صهیونیستا غافلگیریه یعنی اینها اصلاً اهل در حقیقت فتکن و غافلگیر کردنن لذا چون اهل به اصطلاح غافلگیری هستن منتظر باشیم که بعد از این هم چی باشه؟ کارهای غافلگیرانه دیگری رو اینها انجام بدن یه موقعی ساده لوه نشیم در اینکه الحمدالله جنگ موشکهاست. موشک ما هم بزرگتر و قویتر و اینجوری نیست. یعنی یه دفعه میبینی با یه تونستن جریان اون مقابلهای رو که تو دا به اصطلاح جریان زدن پادگان عیناللاسد بود با یه جریانی که یه دفعه توی اون هواپیمای اوکراینی پیش اومد اصلاً از این رو اون روشو من دیشب عرض کردم که حقیقتاً هنوز یادم میاد که سردار حاجیزاده اومد تو تلویزیون عذرخواهی کرد به عهده گرفت و عذرخواهی کرد مسئولیت کار با گرفت یعنی به جای اینکه این سردار ما بر تارک عزت مملکت بنشینه که ما این کار زدن عیناللاسد رو کردیم نشست بر اونجا جو ایجاد کرد این رو که به اصطلاح یه مسئله شد البته خدا عزت دوباره به خاطر همینم دادا اما منتظر باشیم همون چیزایی که میبینیم نقطه قوتمونه اگر یه خورده غفلت بکنیم مراقب نباشیم قبلش تدارک ندیده باشیم با یه حرکت زیگزاگی اینها میتونن چیکار بکنن؟ چیزی رو ایجاد بکنن کاری رو بکنن که یه دفعه ذهنهای منافقین، قلمهای اهل نفاق و شولایمانها و ضعیفالیمانها چی بشه؟ کاملاً به اون سمتی که اونا میخوان بچرخه دوباره و این اتحادی که الان ایجاد شده، ظرفیتی که ایجاد شده نه ولیکن با توجه به تجربه و تحلیل سابق انسان میتونه یه حدودی از پیشبینیها رو داشته باشه. نمیگیم تفصیلاً ولی حدودی از پیشبینیها که چه کارهایی ممکنه پیش بیاد. اگر بشینیم رو اینها واقعاً فکر دقیق جدی و راه حل که چیکار بکنیم یقترین عمل تو اونجا چی باشه که کمترین ریزش ایجاد بشه بلکه خودش سبب استحکام بشه یعنی ما میتونستیم جریان هواپیمای اوکراین رو اگر ما بر این موج سوار بودیم حتماً اون رو سبب استحکام زدن پایگاه ولی چون ما یه دفعه باختیم مسئله رو چرا آمادگی نداشتیم و روحیهمون رو از دست دادیم و حجمه اونا شدید شد و اون حجم شدید کاملاً صحنه رو واگذار کردیم با اونا اومدیم کنار تا مجبور بشه سردار ما بیاد چیکار بکنه؟ عذرخواهی بکنه تا یه خورده تخفیف پیدا کنه به عهده بگیره حتی بگه من آماده محاکمهم آماده فلانم هر کاری بلایی که بخوا من به عهده بگیرم خب این خیلی دیگه خیلی سختهها شما خودتونو نمیتونید جای اون بنده خدا بذارید ببینید خب اگر ما الانم نکنیم بعید ندونید که همین کسانی که امروز این کارو کردن مجبور بشن بیان بنشینن از مردم عذرخواهی بکنن که ما ببخشید این کارا رو کردیم یعنی دشمن ما خیلی فکر کرده خیلی ار کرده. نمیخوایم دشمنو بزرگ کنیم که ما ضعیف بشیما. میخوایم بگم ما ننشستیم به وقت فکر کنیم. ما نمیتونیم بر موجها خودمون رو سوار کنیم. موجی که داره ایجاد میشه اون نشسته از قبل طراحی کرده. خدام فرموده وعده داده کلاً نمد هؤلاء و هؤلاء منط یعنی امداد الهی در کار است برای کسی که تو میدانه. اگر ما آماده میدان نباشیم موج اونا سوار میشن. سواری رو اونا میگیرن و اونچه که به دست آوردیم همه رو چیکار میکنیم؟ به راحتی از دست میدیم از اون درم بیاید آقا اونور جا هست اون درم باشه اینور جا هست بله اگر این نگاه رو بکنیم انشاءالله یه خورده باید با قوتتر به صحنه نگاه کنیم احساس بکنیم ما سرداران میدان این نبردیم اون سنگینی این بار رو دوشمون احساس کنیم جنگ رو باور کنیم جنگه باور کنیم جنگه الان صحنه جنگه و اگر باور کردیم که صحنه جنگه اون موقع جنگی بودن در اینجا توان رو میطلبه نه اینکه زندگیمون عادی باشد در عین حال چی باشیم؟ در عین حال خوشم باشیم که بس من عرضم دیشبم به دوستان این بود گفتمین همه وقت تو گوشیاها گذاشته میشه الان خبرها رو پی میگیرن این پیش خدا ما حجتی نداریم که این وقتو میذاریم اگر وقتی گذاشتیم تو هر حرکتی تو تونستیم راه حلهای جدید پیدا کنیم کار جدید توش پیدا کنیم این وقت ارزشمنده اما وقت فقط بگذاریم بخونیم فقط بفهمیم این این خ دونستن و فهمیدن و وقت انسان گرفته شدن پیش خدا در وقت جنگ مثل کسی میمونه که بنشینه دارن میجنگن اینم یه دوربین مداربستهای باشه بشینه چیکار کنه؟ جنگو نگاه کنه نگاه کردن جنگ تو جنگ بودن نیست باید از جریان جنگ مطلع بود اما مؤمن با کمترین وقت بیشترین بهره رو میبره ما الان وقت زیادی تو گوشیها گذاشته میشه و کمترین بهرهست باید قدر وقتمون رو بدونیم مراقب باشیم گول نخوریم جوری بشه بعداً پشیمون بشیم. اون وقتی که ما داشتیم صحنهها رو نگاه میکردیم، دشمن در حال طراحی بود که چیکار کنه صحنه عوض شه. اونوقت غصه میخوریم.


