نشست هم اندیشی نقش فعالان صنایع فرهنگی در دفاع مقدس اخیر در مقابل اسراییل و آمریکا
« طراحی فرهنگی در جنگ تمدنی: از تغییر ذات تا تشکیل روح جمعی »
چهارشنبه 19 تیر ۱۴۰۴ – جلسه آنلاین
صوت جلسه
00:46 اجتماع فعالین فرهنگی از برکات جنگ
1:25 همه چیز در عالم تعبیر دارد…
2:30 باور به ارتباط هر کار با کل عالم هستی …
3:57 کار را باید جزئی از یک روند دید…
5:18 شیب تغییرات در عالم مهندسی شده است…
7:31 ضرورت مهندسی معکوس کار شیطان در طراحی…
8:13 هدف وسیله را توجیه نمیکند…
9:41 مراتب طراحی برای ایجاد تغییر در رفتار، صفت و ذات…
10:35 طراحی موسی کلیم الله برای تغییر در ذات طاغوت…
12:36 لزوم طراحی برای تغییر در ذات و آغاز از تغییر در فعل…
13:11 ضرورت نشأت گرفتن محصول ما از عمیقترین لایههای وجودی ما…
14:05 تناسب تأثیر یک اسباببازی با منشأ وجودی آن…
15:15 ضرورت برخورداری طراحان محصول از قدرت و عمق فکری برتر…
16:20 وجود طاهر طراح و ایدهپرداز؛ مجرای تنزّل سالم معنا و حقیقت…
17:46 عهد جمعی تشکلهای فرهنگی؛زمینهساز تشکیل روح جمعی…
20:09 دائم الوضوء بودن؛ نمونهای از عهد جمعی…
22:34 سرعت حرکت در فضای جنگ بر محور بغض علیه اسرائیل…
متن جلسه
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان عزیزی که جمعند و ما توفیق حضور در محضرشون رو نداشتیم. بحثی که میخوام شروع بکنم بیقدمه وارد بشم تا از فرصت محدود انشاءالله استفاده بکنیم. اولاً جمع شدن این دوستان در کنار هم یک حقیقت مبارکیست که میتونیم بگیم این هم از برکات این جنگ و ابتلاعیست که پیش آمده که برکات زیادی دارد. از جمله جمع شدن بسیاری از دوستان در در کارهای مختلف است که این باید این رو به میمنت مبارکی تعبیر کرد و استفاده کرد برای اینکه کار شما ارزشش و اهمیتش معلوم بشه چند تا مقدمهای که مقدمه به اصطلاح لازمه برای بحث است من خدمتتون عرض میکنم نکته اول این است که همون جوری که خواب تعبیر داره و هر خوابی که انسان میبینه معبر باید از اون عبور کنه از صورت تا به معنا برسد تا این به اصطلاح صورت به معنا برسد و معنا اون حقیقت خوابیست که دیده شده نه اون صورتی که دیدیم وقایع هم هر واقعهی که داره اتفاق میفته تعبیر دارد علتش این است که واقعه به صورت گسسته ابتدا دیده میشه و دیدن گسسته یه نگاه به من وقتی این پیوسته در زنجیره علل و معالیل دیده میشه و آثاری که این به جا میگذاره تا آ عالم ع عالم عالم است اینها دیده بشه این یه حلقهای از زنجیره دیده میشود در اینجا یک معنای دیگری پیدا میکند که اگر ما این رو باور کردیم اون موقع فعلی رو که ایجاد میکنیم اثری رو که تولید میکنیم یک اثر گسسته در یک زمان خاص نمیبینیم بلکه این اثریست که از علتهای بینهایت سابق نشأت گرفته بوده که ما هم یکی از اون علله برای ایجاد این اثر بودیم که اونها همه باید در کار باشد به ضمیمه اون فعل من و تأثیری هم که باقی میگذارد تا روز قیامت باقیست. مثلاً اگر شما یک وسیلهای رو جاب کنید در عالم یه متر اینور اونور کنید بازوی اثری که در تأثیر در تمام عالم دارد این در تمام این تغییر یک متری من در تمام عالم تأثیرگذار است چون از جهت فیزیک این به همه ت به اصطلاح جاذبه وارد میکرد و از جاذبه بقیه تأثیر میپذیرفت بازوش که تغییر بکنه این تغییر در کل عالم ایجاد شده لذا به فعلی که دارید ایجاد میکنید با این نگاه که یه اثریست که در کل هستی داره تأثیر میگذاره. نگاه بکنید. اگر انسان این باور رو کرد، قدرت خودش رو تو این مسئله دید اون موقع فقط ارزیابیش به این نیست که این الان در این زمان چه تأثیری ایجاد کرد، بلکه قطعاً و یقیناً تأثیری که ایجاد میکند همین جور به صورت به اصطلاح ادامهدار این مدام باقیست. این نکته اول. نکته د مثلشم بخوایم نیم یه موقع شما چشم رو روی میز تشریح برای دانشجو داره پزشک توضیح میده یه موقع این چشم در بدن است در حالی که در بدن است خصوصیات قبلو دارد اما خصوصیاتی اینجا دارد که تو هیچ موقع تو اون رو روی میز تشریح نبود اینجا دیدبان بدن است مرتبط کامل با تمام عذاب و جواره هست فعل در عالم فعلی که ایجاد میشود هر فعلی که ایجاد میشود چه بد چه خوب این فعل مرتبط با تمام هستیست این عظمت کار یک فعلیست که دارید ایجاد میکنید که این رو توجه بکنید. نکته دوم این است که به صورت روندی کار رو ببینید نه به صورت مقطعی. مقطعی دیدن امید رو کم میکند، انگیزه رو کم میکند. اگر فعل رو روندی دیدیم که این فعل در طول یه زمان طولانی چه تأثیری میگذارد و چه ت آثاری رو ایجاد میکند که با مقدمه سابق مرتبط میشود. نکته سوم این است که ما اگر که کنیم شیب نظام تکوین در تأثیر خیلی مهندسیه. یعنی شما جادهای و بزرگراهی رو که مهندسی به اصطلاح طراحی شده باشد راننده احساس شیب رو نمیکند یا بهخصوص سرنشینان احساس شیب رو نمیکنن. اما وقتی که نگاه به مقدار گازی که ماشین خورده دارن نگاه میکنن دور موتور نگاه به دور موتور که میکنند میبینن که این حرکت خلاصه گا فاز بیشتری خورده این شیب مهندسی به اصطلاح کار است که تو نظام تغییر در عالم شیب مهندسی در کاره یعنی کاملاً حرکت با یک صبوری محقق میشود نطفه تا میخواد جنینی بشود که بعد متولد بشود با یک صبوری ذره به ذره حرکت خودش رو انجام میده تغییر در عالم اینگونهست و لذا شیطان صبوری در تغییر دارد اگر گاهی میگن جله از شیطان است یه بحث جداییست شیطان خیلی صبور است حتی به تغییر چند نسل بعد راضیست یعنی امروز کاری رو طراحی بکند چند نسل بعد اثرش آشکار بشود اینم جزو نظام خلقت هست که اگر ما خلقت رو بر اساس نظام شیب مهندسی صحیح دیدیم اون موقع دنبال تغییر تدریجی هستیم البته ابتدای کارگاه گاهگاهی خیلی به اصطلاح به اصطلاح شیب ملایمه اما در بعضی از مراحل که آمادهسازی شد اونوقت گاهی خودش رو نشون میده مثل اینکه خدا میفرماید ما نطفه رو علقر و مزغر و لحم و عظام رو خلق کردیم به ترتیب و بعد و انشعناه خلقا آخر یکباره تحولی در این روح دمیده میشود که یک خلق جدیدیست اینم تو نظام کاری که ما داریم انجام میدیم صبوریه در کار نشستن پای کار به طوری که با یه شیب مهندسی کت با زمان طولانی محقق بشود. نکته بعدی در ادامه این است که حتماً مهندسی معکوس کار شیطان در تأثیر شیطانی در عالم حتماً لازمه کار است. چرا؟ چون شیطان به نظام هستی اطلاع دارد و از قواعد هستی مطلع است. به همین جهت درست به کار میگیره برای اغواگریش. چون اینها رو به کار میگیره در راستای اغواگریش اگر ما بتونیم این رو مهندسی معکوس بکنیم افعال شیطانی رو که تأثیرگذار است میتونیم تو مسیر الهی از اونها استفاده بکنیم چون شیطان در اصل مسئله با ما شریک است یعنی اینگونه نیستش که راهش رو غیر از راه به اصطلاح الهی و تکوین قرار بده بلکه راه تکوین رو در خدمت اهداف خودش قرار میده البته ما قائلیم به اینکه وسیله با هدف یک حقیقت واحد است. یعنی به گونهای نیست که بگیم هدف وسیله رو توجیه میکند. نه، هدف وسیله رو توجیه نمیکند و لذا وسایلی در این راه مصرف میشود و به کار گرفته میشود که با هدف سازگار باشد. اما شیطان همین رو استفاده میکند. چنانچه به اصطلاح اون جریان روم و چینیها که گفتن که رومیها نقاشی رو میکشیدن بینشون پردهای بود. چین ها سیقل میدادن که این سیقل دادن وقتی که اون پرده رو برداشتن نقاشی در این سی قویتر و گویاتر دیده شد. لذا شیطان گاهی عالم رو به اصطلاح آیه میگیره در مقابل حقایق تا حقایق رو در آینه جلوه بده نه خودشون. اون موقع کسی که به دنبال آینه و تصویر آینه رفت از حقیقت دور شده. این یک فعل شیطانه که همون مسیر رو به کار میگیره. و در حقیقت توش تخته ایجاد میکند. نکته بعدی این است که ما گاهی در حد یک فعل میخوایم تغییر ایجاد کنیم. گاهی در حد یک صفت میخوایم تغییر ایجاد کنیم و گاهی تغییری که ما میخوایم ایجاد بکنیم در حد یک ذاتیست که میخواد تغییر هر کدوم از اینها معونهای رو میطلبد. بله اونجایی هم که میخوایم ذات رو تغییر ایجاد بکنیم درش که یک ذات شیطانی تبدیل به ذات الهی بشه یا ذات بالقوه تبدیل به ذات بالفعل الهی بشود. ببینید اینجا هم از یه فعل شروع میکنیم از یه صفت بعدش آغاز میکنیم و بعد به دنبال این هستیم. اما اگر هدفگیری از ابتدا فقط برای یک فعل باشد به گونهای طراحی و برنامهریزی میشه اگر هدفگیری برای صفت باشد به گونه دیگری و اگر هدفگیری ذات باشد این تغییر خیلی اساسیتر است. در قرآن کریم تعبیر خیلی زیباست که میفرماید موسی کلیم وقتی که به سوی فرعون میخواست بره نمیخواست یه فعل رو تغییر بده نمیخواست یک فقط صفت رو تغییر بده بلکه به دنبال تغییر ذات بود و تغییر ذات در اونجا تعبیری که در قرآن آمده کی نسبهک کثیرا و نذکرک کثیرا که تسبیح یعنی اینکه اون شالوده سابق رو اون تمدن سابق رو ویران کند اون طاغوت حاکم رو با تمام رگ و پیش او رو قل و غم کند و در قبالش نذکرک کثیرا اونجایی که انسان به یه فعلی مقابله میکند تسبیح هست چون مقابله با نقصه اونجایی که با صفتی مقابله میکند تسبیح هست چون مقابله با یک صفت و خلق غلط است اما اگر با ذات اون تمدن به اصطلاح شیطانی مقابله بکند اسم این میشه تسبیح کثیر چون داره تمام افعال و صفات و اون ذات ریشکن میکند. پس غایتمون رو توی به اصطلاح نگاه تسبیح کثیر قلع و قمع ریشه افعال و صفات غلط قرار میدیم تا به اصطلاح ذات غلط ریشکن بشه. در مقابلش نذکرک کثیرا ذکر کثیر است که به موسی خطاب میشود که ذکر کثیر گاهی ذکر این است که یه فعل خوبی رو ایجاد کند. گاهی ذکر این است که یه صفت خوبی رو در جامعه ایجاد کنیم. گاهی ذکر این است که یک تمدن جدیدی رو پایهگذاری کنیم. این نذکر کثیرا کثیرا یعنی همه مراتب رو دارد هم افعال تغییر کند هم صفات محقق صفات خوب محقق بشود و هم ذات تغییر درش ایجاد بشود. لذا به دنبال ما تو نگاه جهانیمون به دنبال تسبیح کثیر و ذکر کثیر هستیم. هرچند شروع و آغازمون از فعل و صفت میخواد شروع بشه ولی هدفگیریمون اینجوریست. ار رو خیلی عمیق میکند. یعنی نگاه نیت به کار در ظاهر کار روح میدمد. اگر شما فقط فعل رو در نظر گرفتید در همین حد روح دمیده میشود. اینم یه نگاه هست که باید روش خلاصه یه کار جدی بکنیم. نکته مهمی که به اصطلاح در اینجا میخواستم عرض بکنم خدمت دوستان این است که خدا میفرماید و من شی خزائنه و نزله الا بدر معلوم. هر چیزی که در عالم محقق میشود نازله حقایقیست که از بالا و خزائن نازل شده آمده تا این مرتبه رسیده لذا شما وقتی میخواید یه تصویری رو یه کاری رو شکل بدید نازله هر مرتبهای از وجود شما باشد اثرش به همون اندازهست اگر این مرتبه خزائن عمیق اعتقادی نازل بشود قطعاً با اینکه یه تصویر ظاهری و یه شکل ساده اولیست ن تأثیرش در حد اون مرتبهایست که ازش نازل شده. لذا خدا میفرماید هر چیزی که در عالم ایجاد شده نازله اسماء حق است. لذا تأثیرش به اندازه مرتبه حقانیست. اگر ما مثلاً صحبت میکنیم الفاظی رو که به کار میگیریم الفاظ یه موقع از مرتبه خیال من نشأت میگیرد یه موقع از مرتبه عقل من نشأت میگیرد. تو مراتب عقلم مراتبی در کار است. این نازله از هر کجا که نشأت بگیرد رجوع ش به همون مرتبه است تاثیرش در همون مرتبه است لذا سعی بکنیم که وقتی میخوایم یه تصویری رو یه شکلی رو یه به اصطلاح اسباب بازی یا انیمیشن یا صورتی رو ایجاد بکنیم از اون عمیقترین لایههای وجودیمون نشأت بگیرد که هرچقدر از اونجا مثل الفاظی که من دارم حرف میزنم این صورتدهی الفاظ از هر چقدر از عمق بالاتری نشعت بگیرد وقتی به شما میرسد تجریدش از ها تا رسیدن به اون حقیقت و معنا به همین شدت و سرعت ایجاد میشود. لذا اگر از مرتبه خیال من نشت بگیرد کسی که این حرفو میزند خودش در مرتبه خیال باشد تجریدشم حداکثر در مرتبه خیال محقق میشود. از اون بالاتر نمیره. لذا حتماً طراحان شما کسانی که میخوان اینها رو طراحی بکنن هرچقدر قدرت فکری عمیقتری داشته باشن وقتی این رو طراحی میکنن در رجوع و تأثیر هم این مسئله چی میشه؟ به همون مرتبه رجوع میکند. درسته ممکنه تصویرگران اون قدرت رو نداشته باشن اما طراحان باید این قدرتو داشته باشن. تصویرگران به نسبت او این رو در حقیقت چیکار بکنن؟ نازل بکنن. لذا کارتون رو این ببینید که داره از یک مرتبه عظیم خزائن این نازل میشود. نازل میشود تا صورت محسوس. اونوقت جوری دارید نازل میکنید که قدرت برگشت به همین نسبت نازل درت برگشت هم محقق میشود. یعنی هرچقدر این به اصطلاح قدرتمندانهتر این نزول صورت بگیرد در ذهن مخاطب شما چه کودک باشد، چه نوجوان باشد، چه بزرگ، این در حقیقت قدرت برگشت به همین نسبت به اصطلاح مؤثر میشود. اینم یه نکته مهمی بود. نکته بعدی این است که بهخصوص وقتی که این نزول میخواد محقق بشود و تنزل میخواد محقق بشود، هرچقدر مجرایی که این تنزل رو شکل میده تا هرتر باشد. هر چقدر این مجرا طاهر باشد این تنزل سالمتر تنزل پیدا میکند. لذا ضرورت پیدا میکند. کسانی که دستند در کار این کار هستن که در کلام دوستانم بود اونها خودشون یک رابطه به اصطلاح ارتباطی ویژه برای خودشون تعریف کرده باشن که طهارتی در وجودشون محقق شده باشد که اون طهارت محقق باعث بشود کمتر تصرف به عنوان حد زدن به این تنزل صورت بگیرد. هر چقدر این تنزل بدون حدتر باشد تأثیرش بالاتر است. لذا ببینید خدای سبحان وقتی که میخواد کلام خودش رو به مردم برساند انبیا که معصومند باید این کلام رو برسونن تا از خودشون دخل و تصرفی در این نازل شدن ایجاد نکند و حد اینها به این تنزل حد نزند. اگر ما در حد عصمت نیستیم اما میتوانیم راههایی رو پیدا بکنیم که کمترین آسیب رو ایجاد کنیم و بیشترین اثر در خلاصه تنزل رو و صعود رو محقق بکنیم. خب با این نگاه حتماً لازم است که دوستانی که دستندرکار این کارها هستند یک عهدهای جمعی با هم داشته باشن. اثر عهدهای جمعی این است که این عهدهای جمعی یه اثرش این است که به فرمایش مرحوم علامه طباطبایی ارتباط و شباه عضا و افراد رو بیشتر میکنن. اگر این افراد شباهت و ارتباطشون بیشتر شد، هرچقدر این عهدهای جمعی شباهت و ارتباط ایجاد کند، اثر او به این مرتبه میرساند که اینها توی به اصطلاح رابطه خودشون روح جمعی که متولد میشود قویتر و عظیمتر متولد میشود. مرحوم علامه قائلن به اینکه افراد تأثیری دارند غیر از اینکه که افراد تأثیر دارند، مجموعه افراد با همدیگه تأثیری دارند و غیر از مجموعه افراد یه روح جمعی متولد میشود. بر اساس اهداف مشترک که این اهداف مشترک در کنار هم بودن افراد رو فقط مجموعه دانههای قند یا شکری که در یه ظرف قرار گرفته قرار نمیده که اینها مجموعشون و یا تعدادشون در کنار هم این اعتبار است. اما یه حقیقتی محقق میشود که اون حقیقت اسمش روح جمعیست که اون روح تو نگاه دینی کاملاً تأیید شده که اثرش مجموع افراد نیست بلکه یک اثر مضاعفی دارد به مقداری که در مقصد و غایت اینها مشترک میشوند روح جمعی متولد شده قویتر و رشدش فضایندهتر است. این نگاه رو اگر باور کردیم ضرورت کار جمعی تشکلات مرتبطه با هم که یک زنجیره بشن یک حقیقت واحده رو دارن تنزل میدن در زنجیرههای مختلف و ارتباط بیشتر با هم به اصطلاح این نگاه رو این نگاه رو به اصطلاح در با هم که پیدا کردند اون موقع تأثیر کارشون شدت پیدا میکند و این شدت کار سرعت نتیجه ایجاد میکند. پس اگر دوستان میخوان ارتباطشون با هم بیشتر باشه غیر از کنار هم جمع شدن یه عهدهای جمعی کنار همی رو قرار بدن من فقط به عنوان نمونه یک اثر رو اینجا عرض میکنم یه عهد جمعی مشترک رو که حتی ممکنه افراد اکثراً این خودشون دارن انجام میدن. اما در کنار اینکه این کارو دارن انجام میدن، این نگاه هم میتواند مؤثرتر باشد که این مثلاً اینکه عهد کنن با همدیگه دائموضو بودن، طهارت که این مجرای کار رو به عنوان یه عهد جمعی تعبیری که امام صادق علیه السلام دارد این است که تعجب میکنم اگر کسی با طهارت وارد کاری بشود و اون کار به نتیجه نرسد تعجبآور است. چرا؟ چون وقتی که این شخص با طهارت وارد کار میشود اثرش این است که خودش رو با عالم همتا کرده توافق اسباب ایجاد میشود پس اگر یه جمعی با هم با این عهد جمعی قدم به کاری گذاشتند اون موقع توافق اسباب میشود یعنی اسباب جمع میشود همراه میشود با عالم انسان شبیه میشود این هوشمندی عالم رو باور کردن اثرش این میشود که شما این کارم که ایجاد کردید اونوقت تأثیرش فضاینده با طهارت ادامه پیدا میکند. فکر نکنید طهارت در او اشباع نمیشود. کاملاً طهارت شما در او چی میشود؟ در همون تصویرگری که کردید در همون کاری که ساختید اگر کسی با طهارت این باشد یا بدون طهارت کاملاً تأثیر این هرگاه که در حقیقت استفاده از این داره میشود اثر خودش رو میگذاره. از اون طرفم حضرت فرمودن ت اگر کسی بدون طهارت وارد کاری شد و به نتیجه نرسید غیر از خودش کسی رو ملامت نکند و یا اگر به نتیجه برسد قابل تعجب است که بدون طهارت به نتیجه برسد. پس ببینید ما دوستانی که در این کار مشغولند باید یه ارتباط جمعی با هم پیدا کنن. روح جمعی پیدا بکنن باورشون به این باشد که یک کار مشترک هست در کنار این عهدهای جمعی داشته باشن. اولین عهد جمعی اینها که میتواند به مدت ۴۰ روز این رو تمرین بکنن و بعد این نهادینه بشه نه کنار بگذارن عهد جمعی باشد. مقدماتی هم که عرض کردیم براتون برای اینکه این کار رو عظمت کار رو که شروع د که دارید تربیت نسل نوجوان و جوان است که دارید به کار میگیرید معلوم بشه. نکته آخری رو که نکته پایانیست خدمت دوستان عرض بکنم این است که خدای سبحان با این جریان جنگی که پیش آمده یه فضاسازی عظیمی رو محقق کرده که در این فضاسازی سرعت حرکت ایجاد میشود. یعنی ما باید خیلی زمان و وقت مصرف میکردیم و توان تا بتونیم یک فضای اینگونه رو ایجاد بکنیم. اما خدا این فضا رو ایجاد کرده. و اگر نگاهمون این باشد که با مرکب محبت و بغض که دو مرکب اساسی حرکت برای تأثیر هستن که این دو مرکب حرکت محبت و بغض سرعت تأثیر ایجاد میکنن اگر این د تا رو درست به کار بگیریم بهخصوص الان بغض مشترک که این بغض مشترک نگاه به این بغض مشترک میتواند یک مسیری رو البته با توجه به روحیه جوان و نوجوان و یا کودک که در مسیر کار شماست غض مشترک نه به نحو خشنش، بغض مشترک به نحوی که به محبت برمیگردد، به نحوی که محبت رو تأکید میکند این بغض مشترک رو ترسیم کردن حالا این روشش و نگاهش و صورتهای ممکنش چگونه میشود که قابل بحث بعدیست. این مقدمات لازم بود تا ارزش کار و اون به اصطلاح عمق کار روشن بشود. اون روش جمعی و روح جمعی هم با عهدهای جمعی هم برای دوستانی که خودشون دستند در کار هستن لازم بود که بتونن خودشون رو به یه مرتبه عظیمتری در طهارت که عرض کردیم انبیا مسئول این کار بودن و لذا طاهر محض بودن تا برسانن. شما میخواید اون نقش رو در تربیت ایجاد کنید. قطعاً باید تشبه به انبیا پیدا بکنید و این تشبه لازمش این است که از یه کار ظاهری سطحی اولی اقلاً شروع بکنیم تا به مراحل بعدی انشاءالله منجر بشود. انشاءالله کادر دوستانی که اعضایی که بر این کار هستن با رعایت این کار به اهدافی که ترسیم شد که با این نگاه حالا میتونیم اینکه نازل است و اینکه میخواد صعود بکند اینها رو با همدیگه در یه ترکیب بیایم روش اگر فکر بکنیم اونوقت راهحلها و راهکارهای زیادتری میتونیم پیدا بکنیم و بدانیم که خلقی که ما میکنیم این خلق تا ابد باقیست و از بین نمیرود و هرچقدر این روح این خلق قویتر باشد از مرتبه قویتری از وجود ما نش گرفته باشد بقا ش و حیاتش حیات بالاتریست انشاالله خدای سبحان موفقتون بکنه در اینکه در این کاری که پیش گرفتید با صبوری و استقامت که استقامطریقیناهم ما غدقا که اگر استقامت کردید خدای سبحان وهای پی در پی رو که نتایج است بر شما نازل میکند وسلام علیکم و رحمت الله و برکاته


