سخنرانی استاد عابدینی
موضوع: تدبیر چگونگی پیشبرد شرایط جنگی را با پیشبینی احتمالات مختلف آن داشته باشیم
تاریخ: یکشنبه 25 خرداد ماه 1404
صوت مراسم
متن جلسات
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی محمد و آله الطاهرین
یک نکته این است که من حالا دیروز اتفاقا علامت زدم، گفتم دیروز نوشته بودم که اگر به صدا و سیما حمله کردند، اصلا صدا و سیما کلا قطع شد. تمام شد. ما نداشتیم به هر دلیلی نداشتیم صدا و سیما. جریان نامفهوم00:30 یکی از مسائل مهم باشد که چند تا کار هم راجع به آن هست:
یکی نفوذ،
یکی خلاصه تسخیر،
یکی از بین بردن.
نفوذ گاهی ممکن است ما یکی دو بار داشتیم در دوران انقلابمان. مثلا یک منافقی بود مجری هم بود. خلاصه برای اوایل انقلاب، شاید مثلا سال… همان زمانی که منافقین یک دفعه حرکت مسلحانه شان را شروع کردند، این در وقت زنده پخش زنده، یک دفعه شروع کرد در دفاع از منافقین، یک اطلاعیه خواند و دیگر هم میدانست که راهش نمی دهند بعد از این. خودش گفت من استعفا میدهم بعد از این هم. یعنی اطلاعیه اش را خواند و بعد خب خیلی اثر بدی گذاشت در اینکه در اوج درگیری ما با منافقین یک نفر بیاید از صدا و سیما پخش زنده چه کار بکند، تا هم بخواهند چه کنند و بالاخره برود، این اطلاعیه اش را خواند کامل حالا اسم او هم یادم رفته. سید علی حسینی، نه این حسینی که بعدا بود. یک چیز دیگری بود. مجری خیلی توانمندی هم بود آن موقع برای خودش. یعنی یک مجری بود که توانمند بود و اثر گذار بود.
اگر صدا و سیمای ما چه بشود؟ یک موقع نفوذ در آن بشود. یعنی یک برنامه ای چنانچه چند وقت پیش مثلا یک جریانی گذاشتند یک دفعه یک مسئله لعنی را که گذاشتند وسط یک کاری که چقدر هزینه برای نظام ایجاد کرد. یقین بدانید که یک این چنین کاری را برای صدا و سیما ذخیره کرده اند. که عکس العمل های ما باید آنجا چه کار کند. چه جور باشد؟ یا فرض کنید که کل صدا و سیما یک دفعه چه بشود؟ اصلا از بین بروند. هیچ دیگر ما اصلا صدا و سیما نداشته باشیم. فرض مسئله است. روش اطلاع رسانی به ما چه میشود؟ بعد شما میگویید میرویم روی شبکه های مجازی و فلان. اگر اینترنت را به کل قطع کنند. درست است که اینترنت، آنها الآن بهره بری شان از ما بیشتر است برای کار شان هم. اما منتهی ممکن است بدل داشته باشند یعنی مثلا همین استارلینک میگویند. چه میگویند؟ مثلا و امثال این را فقط باز بگذارند. همه جهات دیگر اینترنت به غیر از آن شبکه ها چه باشد؟ کلا راهش… شما فکر میکنید نمیشود؟ امکان پذیر نیست؟ چرا امکان پذیر نباشد؟
یکی از حضار: حاج آقا بد تر از این را بفرمایید. فرض کنید بنزین اصلا…
استاد: حالا داریم یکی یکی میروم جلو. یک ذره یک ذره. بعد خلاصه اگر اگر خلاصه تصویر بکنید، اینها میخواهم بگویم واقعیت هایی است که پیش بینی اینکه جنگ احتمالا دو سال طول بکشد هست. پیش بینی به اصطلاح عقلایی هم هست. با اخبار و اطلاعات است. یعنی آنها عزمشان جزم است در اینکه چه باشد؟ در اینکه این مسئله به نتیجه برسد. دیگر تا اینجا آمدند، راه برگشت نمیبینند برای خودشان که اگر برگردند، میبینند که دیگر بعد آنها مدت ها از جهت امنیتی چه هستند؟ وا زده و سر خورده میشوند و ممکن است این سیطره و هیمنه که از بین برود، دیگر هیچ کسی به اصطلاح به حرف های اینها و تشر های اینها توجه نکند. نه آمریکایش را، نه اروپایش را، نه این هم. این نماد آنها است فقط یک اسرائیل نیست. یعنی این نماد قدرت اروپا و آمریکا همه با هم است. اگر این شکسته شود در منطقه یعنی بت آن ها در منطقه شکسته شده. یقین بدانید که کشور های منطقه هم دیگر از آنها این جوری حرف شنوی پیدا نمی کنند. چون احساس میکنند که لو فرضش اگر یک چیزی شود، می آیند در دامن یک مثلا قدرت دیگری که بالاخره دعوا شده با اینها و توانسته در مقابل اینها هم چه کار بکند؟ دوام بیاورد. همین این مسئله برای اینها شکست ابهت شان است. لذا آنها همان نگاهشان این است که بودن اسرائیل حیاتی برای شان. یعنی الآن این جنگ جنگ وجودی است. چون جنگ وجودی است. جنگ وجودی خیلی متفاوت میشود تا آنچه که تا به حال دیده ایم. با آنچه که تا به حال دیده ایم. این نگاه را اگر بکنید، اگر تصویر بکنید شبکه های مجازی، اینترنت، تلویزیون قطع شود کلا. چه کار باید کرد در اطلاع رسانی، در ارتباطات.
تصور بکنید یک مرتبه بیایند جلو تر کلا برق را شبکه برق رسانی قطع شود. هیچ کار سختی نیست که شبکه های برق رسانی بمباران شود و تمام از جهت برق قطع شود ارتباطات. هیچ کار سختی نیست. یعنی اگر آمریکا، نه برای اسرائیل سخت است، ولی اگر آمریکا و اینها همه شان توانشان را بگذارند روی همدیگر، بالاخره شدنی است که برق را قطع کنند. اینطور هم نیست که نشود. شدنی است. خب اگر برق قطع بشود، خب خیلی از افراد تمام حیثیت شان بر بودن برق است. یک دفعه دیگر هیچ کاری ندارند. هیچ کاری از آنها نمی آید. حالا آنهایی ما که میگوییم اینطور نیست، چطوری میتوانیم در اینجا چه کار بکنیم؟ جنگ را در حالتی که برق نیست. چطوری میتوانیم ما خودمان حرکت هایمان چه باشد؟ حرکت هایمان باشد که، به طوری باشد که متکی نه بر برق باشد، نه بر شبکه ها. نمی گویم اصلا بگذاریم کنار اینها را. اما تصویر اینکه ما ببینیم چه کار میخواهیم… یک دفعه مواجه نشویم با یک حالتی که ببینیم نیست بعد چه کار بکنیم. این تصویر را بکنید که اینها نباشند، چه کار باید کرد. الآن ما چه طرحی داریم. برای این طرحی دارید. بدانید که اینها وقتی برایشان مسئله بیخ پیدا کند، به تمام اینها فکر کرده اند و لذا برای آن طراحی دارند. برای آن طراحی دارند. بله بعضی از کار هایشان، منافعشان در این است که مردم شبکه ها را ببینند، آنها را هم عرض کردیم راه دارد. بعضی از شبکه ها را میگذارند. حالا ممکن است اگر برق نباشد، آن هم برایشان مقدور نشود. اما بالاخره مردم راه پیدا میکنند برای شارژ این موبایل هایشان. جا هایی که از این ژنراتور میگذارند، چه میگذارند. بالاخره شارژ میکنند. برنامه ها را استفاده ممکن است بکنند، اما ما خودمان چه کاری داریم. چه برنامه ای داریم؟ چجوری میتوانیم اقناع سازی بکنیم؟ مدیریت ادراک در اینجا چگونه میشود؟ خب این یک دانه از مسائلی است که میخواستم عرض بکنم.
یکی از حضار: حاج آقا راهکار هم دارید یا فقط فعلا…
استاد: من از نگاهم این است که راهکارش این است که باید گاهی ما خودم را در این وضعیت قبل از آن شرایط قرار دهیم، یعنی در یک شرایطی که گوشی نداریم، در یک شرایطی که شبکه نداریم، گذاشتیم کنار، درست است. ببینیم چه کار میشود کرد؟ در شرایط قرار بگیریم و بعد استفاده از شرایط بکنیم. بعضی ها بودند میگفتند که ما هفته ای یک روز برای خودمان قرار گذاشتیم که اصلا گوشی یک روز از صبح تا شب همراهمان نباشد، برنامه هایمان را بر اساس رابطه بدون گوشی شکل میدهیم. یعنی رابطه های زندگی مان، میرویم زندگی مان را میکنیم بدون اینکه، دیگر اتکاء به گوشی نباشد در آن روز. الآن هر کدام از شما ها را بگویند یک روز گوشی نباشد، چه میشود؟ فلج میشویم یعنی کأنه از خود ما به خود ما نزدیک تر این است. شب که میخواهد بخوابد، آخرین چیزی که نگاهش میکند چیست؟ گوشی اش. صبح که اگر نصف شب هم بلند شود، اولین چیزی که نگاه میکند. حالا همه را نمی گوییم یک موقع چپ چپ به ما نگاه نکنید. اولین چیزی که نگاه میکند در نصف شب یعنی به جای استغاثه اش به خدا یا یک ذکری، اولین ذکرش خلاصه چیزی آمده یا نیامده. چراغش خاموش روشن میشود یا نمیشود؟
یکی از حضار: ما نصف شب پا نمی شویم.
استاد: بعد صبح که بلند میشود، اولین سلامش به که است؟ به گوشی اش است. زنگ ساعتش با این است لذا میبینی با این می خوابد. با این بیدار می شود. این انسی که ایجاد شده است، یک انس غلطی است که انسان همان آدم توجه به تنش، ساقطش کرد شد خلاصه هبوط. ما به تن هبوط نکردیم، ما به گوشی هبوط کردیم. هبوط به گوشی از هبوط به تن نازل تر است. بله
یکی از حضار: نامفهوم08:47
استاد: اصلا این یک شیء است. آره دیگر. آن یک حیات، بدن یک حیاتی دارد. نازله من است. این اصلا بیگانه با من است و تازه اصلش دست دشمن من است. دیگر این بد تر است.
یکی از حضار: خب اعتبارگوشی به داخلش است نه به اعتبار خود گوشی مادی.
استاد: حالا چون که شما دیگر این را حالا تفصیل و تأویل. آن هم میگوید که، آدم هم میگوید که من هبوط نکردم به اعتبار اینکه این مرکب من است. ولی هبوط شد یا نشد؟ آن توجه. درست است که مرکبم میشد بدن. اما هبوط شد تعلقات آن. لذا این تعلق است. شما به علم آن هم، به قرآن اینقدر گاهی آدم الآن در همراه بودنش تعلق ندارد که به گوشی دارد. چه بگوید آدم. اگر به لحاظ آن علم داخلش بود باید علقه ما به قرآن بیش از این بود. در حالیکه این جوری نیست. توجه ما به گوشی بیش از قرآن است الآن. چون خواب ما با این است. بیداری ما با این است. توجه مان به این است. شب و روزمان با این هستیم. کجا انسان این جوری با قرآن است. اگر شما می گویید به لحاظ محتوایش است، باید محتوایش آن جوری باشد. پس آنکه عین محتوا است، باید از این محبوب تر باشد پیش ما. نیست اینجوری نیست. همراه ما اینجوری نیست.
یکی از حضار: حاج آقا ببخشید من خودم را میگوییم من فرض میکنیم ما که اصلا اینستا و واتساپ و اینها که اصلا نداریم، فقط بحث خبری است. یعنی به جای اینکه مثلا…
استاد: هر چیزی ببینید اینکه شما میگویید بحث خبری، در بحث های دقیق معلوم است که نوع خود به اصطلاح این حتی در اثر خبر رسانی اش، این نوع خبر رسانی، انسان را در حقیقت، نمیگویم اصلا من خودم گوشی دارم، استفاده میکنیم. اما میخواهم بگویم که یک آفتی شده که این آفت همه چیز زندگی ما را، سبک زندگی ما را تغییر داده. لذا اگر یک دفعه از ما بگیرند، به آن یک کسی را گفتند برای مالزی بود کجا بود. یک دختری را انداختند زندان. سه روز به او غذا نداده بودند، ارتباطاتش قطع بوده سه روز بعد به او گفته بودند بعد سه روز غذا بیاوریم برایت یا چیز دیگر؟ گفته بود گوشی من را بیاورید. در حالت ضعف در حال چیزش گفته بود گوشی من را بیاورید. یعنی اولین حاجتش چه بود؟ اولین حاجت خیلی هست ها. نگوییم فکر نکنیم ما اینجوری نیستیم.
یکی از حضار: وابستگی خیالی است دیگر.
استاد: اصلا عمق وابستگی شده.
یکی از حضار: میگوییم بیان شما حضرت آقا از باب غلبه اجتماعی است نه فرد.
استاد: بله دیگر، یک بحث خلاصه. لذا باید روی آن یک فکری بکنیم. اگر این ها ما را اینجوری کردند، حالا نگاه جامعه را بکنید. حالا خودتان هم نبینید. اگر یک دفعه این را از ما بگیرند، چه میشود در جامعه؟ چه میشود؟ یعنی کاملا جامعه در مقابل حاکمیت می ایستد تا این را پیدا کند. آن خانمی که می گوید سه روز در زندان است، اول به من این را بدهید بعد غذا بدهید. بعد ببینید که این را به او میدهد، آن موقع حاضر است همه چیزش را بدهید، این را بگیرد. چون همه چیزش را این میبیند.
یکی از حضار: ده دوازده میلیون نفر با اینستا کاسبی میکنند.
استاد: نه حالا دیگر آنها اضافه بر مسئله است. ببینید، ببین این ها دیگر اضافه بر مسئله اش است. یعنی آنهایی که کاسبی نمیکنند، این جور اند. آنی که دیگر کاسبی میکند که دیگر. حالا پس باید ببینید این یکی از چیز هایی است که، شگفتانه هایی است که اینها دستشان است. قدرت مطلق هم بر آن هستند نه قدرت من وجه. قدرت مطلق هم بر آن دارند. یعنی اگر واقعا تصمیم بگیرند که بخواهند این را از ما بگیرند، می توانند بگیرند. یک موقع است می گوییم بحث میکنند بگیرند شاید نتوانند بگیرند. شاید نتوانند. موشک است بزنند ما هم دفاع کنیم. ولی الآن با شرایطی که الآن ما داریم. با این وضعی که الآن داریم نه بعدا ممکن است ایجاد شود، اگر وضعی که الآن داریم ما هنوز از جهت داخلی نمی توانیم ارتباطاتمان را بر این اساس شکل بدهیم، هنوز متکی بر اینترنت به اصطلاح ارتباطی هستیم. تصویر کنید این را از ما بگیرند.
یکی از حضار: ببخشید حاج آقا در راهکار این ها خودشان در امور ماورایی خیلی کار میکنند. ما هم در همین بحث ها مثلا قوت علم حضوری و این ها میتوانیم کار بشود و اینها.
استاد: ببینید این یک بحث است. علم حضوری در سیره حضرات، در سیره حضرات معصومین بنا بر این بود که بر اساس نظام ظاهر کار شود و الا حضرات معصومین و اولیاء الهی زمان صدر و بعدا داشته اند. اما ندیدیم در مسائل مختلف اجتماعی از اینها استفاده بکنند مگر به شذ و ندری که لازم بوده برای اتمام حجت.
یکی از حضار: زمان ظهور قرار است…
استاد: نه الآن را داریم می گوییم. زمان ظهور و قیامت و زمان ظهور و اینها را نگویید. نه نه. افق آن است. آن هم بعد از چه ایجاد میشود؟ بعد از عبور ظاهر به باطن که بعد از جنگ حضرت، در دوران جنگ حضرت هم نیست. جنگ حضرت که تمام میشود بعد تثبیت میشود بعد آن رشد ها ایجاد میشود، آنجا ایجاد میشود.
یکی از حضار: نامفهوم14:00
استاد: نه نه دوران قیام نیست. در دوران قیام حضرت هم بر اساس ظاهر است هنوز. یعنی احکام در دوران قیام بر اساس ظاهر است. بعد از آن استقرار حکومت حضرت است که در دوران استقرار البته مردم بالا آمدند نه این ها بکار گرفته میشود، چون میخواهند. نه اصلا مردم بالا آمدند. بله؟
یکی از حضار: سیصد و سیزده نفر که اینطور نیستند حاج آقا
استاد: عرض کردم که با خواص از اصحابش الآن هم هستند. اما با مردم نه. یعنی خواص از اصحابشان هم با مردم اینطور نیستند. خود حضرت هم با خواص اصحابشان فردی در نظام انفرادی است.
یکی از حضار: نامفهوم14:51
استاد: صیحه آسمانی، صیحه آسمانی از عالم مثالی است که به ماده کشیده میشود. نه به ماده کشیده میشود. یعنی مردم احساس میکنند همه با این گوش شنیدند و لذا اثرش هم این است که شیطان هم چنین ندایی میکند و مردم می شنوند و مردم هم می شنوند. یعنی آن زمان نشان میدهد که مردم هر دو را در یک رتبه احساس میکنند که او را می شنوند و از ندای شیاطین، خب دور داریم میشویم ها. الآن یعنی از بحث دور میشویم.
یکی از حضار: وارد حاشیه شدیم.
استاد: آره وارد حاشیه میشویم. دارم عرض میکنم که ما یک نگاه این است که اول باید خودمان باور بکنیم که نسبت تعلقمان نسبت این جریان باید یک خورده مراعات کنیم. برق را، هوش مصنوعی را، گوشی را، شبکه ها را، یعنی واقعا یک چیزی است که، از آن حقایقی است که مسخ شدیم. مسخ شدیم. بپذیریم حواسمان باشد. اگر کسی از به اصطلاح عالمی بالاتر الآن به ما نگاه بکند، مسخ ما را در این رابطه می بیند. این کاملا مشهود است که مسخ شدیم. وقتی که در گوشی هست، آن چنان شیفته است که اصلا حواسش به هیچ چیز نیست. در هر جهتی؛ یکی در خبر، یکی در فیلم، یکی در چه، یکی در چه. یعنی همینجور خلاصه این شیفتگی، عشق سقوط در این رتبه است. حالا این همین مقدار دیگر اذان هم شد. ما میخواستیم چند تا نکته…
یکی از حضار: میگویند اصل شصت شصتی
استاد: حالا دیگر بله شصت شصتی دیگر. بله. حالا اگر این نگاه را بعد ما اگر که الآن شروع کردند از همین امروز هم ادعای اسرائیل این بود، بحثی که دیروز هم مطرح بود، دو گانه حاکمیت و مردم. از همین امروز به شدت شروع کرده اسرائیل که مردم ما که با شما کار نداریم. ما با این رؤسای حاکمیت کار داریم. هر چه شما بکشید کنار، ما این ها را میزنیم و بعد از داخل هم سر و صدا هایی شروع شده همین امروز.
یکی از حضار: حاج آقا با هوش مصنوعی ساختن خیلی اش را.
استاد: بله دیگر همین امروز شروع شده. بلدند دیگر. یعنی بلافاصله صدای عمومی دیده میشود. یک عده ای هم که صدا نداشته اند وقتی این جوری میشود، بعد دنبال این حاکمیت دو گانه، دو گانه حاکمیت و مردم دنبالش تجزیه طلبی است که روی این خیلی برنامه دارند. تمام توطئه های از اول انقلاب تا الآن را فکر هم نکنید در یک ورزشگاه مثلا دو تا تیم ترک زبان یا غیر ترک زبان می آیند، بعد آن جا ندا هایی بلند میشود، پشتیبای میشود، اینها را کم نبینید. یعنی فکر نکنید که مسئله خیلی کم است و حقیر است و کوچک است. یعنی انصافا جاذبه دارد. منتهی…
یکی از حضار: حاج آقا قوی تر از این را در غرب کار میکنند.
استاد: بله در غرب دارد، در غرب کشور ما، اصلا در خودش کشور اروپایی هم ناسیونالیسم یک اسباب شدیدی شده که الآن راستی ها، چه میگویند؟ جناح راست. چه؟
یکی از حضار: راست گرا ها.
استاد: راست گرا ها در غرب که با ناسیونالیستی هست، تقریبا دارند در آلمان دارند غالب می شوند. در انگلستان قبلا به نحوی شده اند. در کشور های دیگر دارد جلو میرود. یک شعار مطلوبی است و چون کشور ایران طوایفش مختلف است. اگر این شعار در حقیقت جاذبه هایش بگیرد، خیلی خطرناک است. منتهی خدا برای ما یک رحم و عنایتی کرده که رئیس جمهور ما در این دوره خودش چه است؟ خودش ترک است و این نمی دانیم چقدر نعمت است. یعنی واقعا این جوری است. هم کرد و ترک، هر دو طرف. یعنی این انصافا یکی از خلاصه، اینها طراحی های خداست ما ساده میگیریم. من قبل از اینکه ایشان انتخاب شود، گفتم اگر ایشان انتخاب شود، یکی از مزایایش این است که جریان پانترکیسم عقب می افتد با انتخاب ایشان. یعنی ایشان انتخاب شود، جریان پانترکیسم عقب می افتد. چون اینها خیلی حساب کردند روی پانترکسیم. چون آذربایجان آن طرف است، ترکیه این طرف است. اینها دامن دارند به آن میزنند و اصلا یک جریان ارتباط کشور های ترک نشین. میدانید که این دالان چیز هم که زنگزور هم که میخواهند برای همین است که ارتباط بین شش یا هفت کشور ترک نشین برقرار میشود، مستقیم میشود. یعنی الآن یک فاصله ای افتاده بین بعضی کشور ها ترک نشین که این طرف هستند و بعضی کشور ها… که این مهم است برایشان از حیثیتی که این ارتباط کشور های ترک نشین می دانید برای کسی که آن عقیده و ارتباط الهی در او نیست، وقتی که آن جهت ملیتش را ببیند، ببینید قوت ترکی در آنجا زیاد است، نامفهوم19:50 که خیلی کشیده میشود. آن وقت اگر یکی از اینها بگیرد، یک دفعه زنجیره وار است. چنانچه اول انقلاب جریان کردستان که شروع شد، همان وقت بلافاصله جریان اهواز که عرب ها بودند و بعد خلق عرب بود و بعد خلق ترک بود و بعد گنبد بود و بعد سیستان بلوچستان بود، خلق بلوچ بود. یک دفعه یک زنجیره است، اینها که با هم دیگر قبلا انتخابش کردند و زمینه هایش از قبل آماده است. لذا برای این ما چه کار کردیم؟ چجوری ما آماده ایم؟ یعنی چجوری باید؟ لذا باید الآن به نظر من آن نگاهی که، ببینید در نگاه هایمان و کار هایمان آن نگاه عام کشور را که حول یک محور است، مثلا پرچم. پرچم خیلی باید ما روی آن کار کنیم. برافراشته بودن و پرچم. روی ایرانی بودن باید کار کنیم. یعنی دیگر با آنها نمیشود گفت اسلام. با آنها نمیشود در حقیقت یک گزینه هایی. باید در حقیقت یگ گزینه های مشترکی که آن حیث. لذا وقایعی که دارد پیش می آید با جریان، ما هر چه آن گزینه ایرانی بودن، پرچم را، ملیت را، قوی کنیم، نمی گویم در این بمانیم ولی نقطه آغازمان را چه قرار بدهیم؟ اینجا قرار بدهیم نه انقلابی بودن. نقطه انقلابی بودن در حقیقت خیلی متعالی است. نقطه آغاز نیست. اگر آنجا را قرار ندهیم، آن وقت سرمان چه شده؟ کلاه رفته. تا بخواهیم جمع و جور کنیم، تمام شده رفته. عده ای جدا شدند. کافی است یکی از این ها جدا بشوند. لذا این هم یک راه حل است. باید رو این کار کنیم. ما الآن روی این کار جدی نداریم. رو جریان ملیت، ملی گرایی، پرچم اینها کار جدی نکردیم که بیاییم واقعا در نگاه دینی، تأیید این، نگاه این، چجوری اینها را رویش کار کنیم. تا کجا مجازیم؟ به این دامن بزنیم؟ تا کجا مجازیم؟ دست فقط خودمان نیست که بگوییم هر چه دلمان خواست که. باید یک اجازه ای داشته باشیم برای این کار دیگر. باید ببینیم دین واقعا به ما چقدر اجازه میدهد در این به اصطلاح. سیره انبیاء را ببینیم، حضرات معصومین را ببینیم. تا کجا به این مجازیم که بتوانیم؟ این ها از آن کار هایی است که باید به عنوان مقابله با این حرکت قبل از اینکه پیش بیاید و الا اگر قبل توانستیم، میشود پیشگیری. اما اگر بعد شد، درمان. درمان مثل جریان کردستان میشود که سه سال بیشتر ما درگیر شدیم، چند هزار شهید ما دادیم آنجا؟ به فجیع ترین وضع شهید دادیم. تا توانستیم نگه داریم. و لیکن پیشگیری میتواند آن…
محور های اتحاد دیگری که ممکن است پیش بیاید، روی آن کار کردن. یعنی این یک محور اتحاد بود، خود محور های اتحاد دیگر. یعنی الآن یقین بدانید که به جریان شیعه و سنی دامن خواهند زد. دامن خواهند زد. یعنی یک نقشه جدی است. یعنی اگر کسی ساده لوح باشد. یعنی الآن ما واقعا یک سازمان جدی تشکیل بدهیم بر اینکه اگر لازم شد غیر از این بحث فرهنگی که عرض کردیم که بخواهد چه کار بکند؟ اعزام شکل بگیرد. بخواهید برویم در مناطق. آشنا بودن با فرهنگ اینها و توانستن همراه شدن با اینها. توانستن در حقیقت با اینها دم خور شدن. اینها خیلی کار لازمی است. ما نشسته ایم اینجا فقط میگوییم لنگش کن.
یکی از حضار: حاج آقا این پدافند غیر عامل در این روزگار کار کرده؟
استاد: بالاخره الآن من اصلی سه چهار تا تماس داشتم و اینها. یک کار هایی دارند میشود، اینطور نیست که بی کار باشند خدایی اش. اما در عین حال مسئله ذهن ها اینقدر منصرف به جنگ شده، به این جریان شده، یک دفعه تمام مسائل جنبی چه شده؟ خیلی تحت تأثیر قرار گرفته. در حالیکه نگاه کلان الآن اقتضاء میکند که هر کسی در آن دایره ارتباطاتی که میتواند داشته باشد، باید اینها را خوب، تفصیلا، با توجه. نقش دشمن را با یک نگاه چند ساله نگاهش بکنیم. نه الآن که فقط. الآن لذا دوستان من غصه میخوریم که وقت دوستان صرف میشود که فقط خبر بخوانند.
یکی از حضار: حاج آقا الآن اسرائیل تجهیزات الکترونیکی و نظامی بسیاری فرستاده برای دموکرات های کردستان عراق
استاد: از این یعنی دنبال شگفتانه هایی باشید که بعد از این بهت میشوید. اصلا احساس نکنید که الآن تمام شده و ما بردیم و اینها. این خلاصه یک آغازی است نسبت به یک کار دراز مدت طولانی که هم آن طرف در آن خیلی وارد است و ما در آن خیلی بسیط هستیم. در موشک تقابلمان خوب بوده اما اگر آماده نباشیم، در آن طرف بسیط هستیم. یعنی خدا عنایت میکنید مثل همین امروز که جریان تلویزیون اینجوری شد. همین یک شجاعتی را به جامعه تزریق میکند، یک به اصطلاح هویتی را به جامعه تزریق میکند، این خیلی آثار دارد.
یکی از حضار: تجربه ای که در اوایل دهه شصت به این طرف همان تجزیه طلبی و اینها، خب خود همین باعث نمیشود بهتر این جا عمل کنیم؟
استاد: ما در جنگ، چرا دیگر، ما در جریان دهه شصت ابتدا نتوانستیم ابتدا خوب برخورد کنیم، لذا درمان کردیم به جای پیشگیری، لذا درمان شد. آذربایجان درمان کردیم، کردستان درمان کردیم، خلق عرب درمان شده، حتی خلق ترکمن درمان کردیم و به اصطلاح بلوچستان ما درمان کردیم. بله
یکی از حضار: خلق عرب، خلق بلوج…
استاد: بعد از آن هم وقتی درمان میکنی، جای زخم باقی میماند. اما پیشگیری این است که طوری بشود که واقعا ارتباط برقرار بشود، صمیمت ایجاد بشود، گفت و گو شکل بگیرد. احساس بکنند که دیده میشوند در آن مقداری که درست و صحیح است. آماده باشیم برای این کار ها. آن وقت توطئه آنها هم اثر ندارد. هزینه اش هم خیلی کمتر است. کارش هم اصلش هم خلاصه از نظام فرهنگی شروع می شود و الا کار نظام بحث های نظامی و اینها درمان است. نظام پیشگری کار نظام فرهنگی است. یعنی در نظام فرهنگی پیشگیری صورت میگیرد و الا نظامی بنده خدا بعد از اینکه آن آمده وسط میدان مقابل نظام ایستاده، او مجبور است درمان بکند. او مجبور است آنجا چکار بکند؟ خیلی هم آنها مثل شخصیت هایی مثل شهید بروجردی که واقعا مسیحا نفس بودند، در این راه ما از دست دادیم که این ها اینقدر علاقه داشتند، عشق داشتند به آن کرد ها. دوست شان داشتند واقعا. یعنی واقعا شهید بروجردی کرد ها را دوست داشت. بخاطر من یادم نمی رود. بخاطر اینکه یک خانم حامله ای بچه اش، بیمارستان قسمت به اصطلاح آن طرف کرد نشین بود که دست کوموله ها بود. خودش در یک جیپ از این چیز ها نشست، این خانم را با شوهرش سوار کرد، هر چه گفتند خطر دارد. تو فرمانده این قسمتی. گفت این خانم شوهرش بخاطر ما اینجا مانده. کُرد بود شوهرش هم. گفت وظیفه من این است که این را به بیمارستان برسانم در این حالت. خیلی سخت هست ها. بروی در دل دشمن. بروی برسانی این ها را به بیمارستان و بیایی. این خیلی… یعن علاقه داشت با عشق بود، با این حال خلاصه ما این همه آنجا هزینه دادیم. لذا باید حالا دیگر نشد توطئه ها، توطئه های دیگری در کار است که یکی پس از دیگری ممکن است پیش بیاید. نماز.
یکی از حضار: کامنت بیست و شش خرداد در کانال تلگرام شما است. نوشته ما اهل سنت ایران جانمان را فدای مولایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و انقلاب امام زمان علیه السلام خواهیم کرد. فقط کافی است رهبر عزیز انقلاب امر کنند تا اطاعت کنیم. میثم قربانی رز داری. اهل سنت شهرستان تالش
استاد: باید رابطه ها را بیشتر کنیم. باید آدم جواب بدهد به این. یعنی ما دوستانمان باید جواب بدهد به این. تحویلش بگیرد.


