سخنرانی استاد عابدینی

موضوع: تدبیر شرایط جنگیِ فعلی، با تفکر در راهکارهای قرآنی

تاریخ: یکشنبه 25 خرداد ماه 1404

صوت مراسم

خلاصه جلسات

رزمایش آخرالزمان: از حیرت تا بصیرت و بیعت، و از بصیرت تا فتح نهایی همراه با ولیّ

بسم الله الرحمن الرحیم
در طوفان حوادث آخرالزمان، هر واقعه یک آزمایش برای امروز و یک رزمایش برای فردایی سخت‌تر است. در این غربال عظیم، تنها «رَبّیون» هستند که نه از کوتاهی‌ها (ذنوب) و نه از زیاده‌روی‌ها (اسراف) غافل نمی‌شوند، بلکه دائماً با هشیاری و همت هوشمندانه، در نوک پیکان حرکت به سوی ظهور باقی می‌مانند. این صوت، تحلیلی عمیق برای عبور از لحظات حیرت و رسیدن به بصیرت و ثبات قدم در این مسیر است.

 مجموعه نکات کلیدی این تحلیل:

  1. ابتلا، نردبان رشد است: پیچیدگی و سنگینی حوادث، نشانهٔ بالا رفتن ظرفیت امت و آمادگی برای مراحل بالاتر است. هر آزمایش سخت، ما را برای یک رزمایش بزرگتر و فتحی عظیم‌تر آماده می‌کند.
  2. معادلهٔ الهی در فقدان یاران: به شهادت رسیدن یاران مخلص و فرماندهان بصیر، سرمایه‌ای عظیم است که از دست می‌رود. اما بر اساس عدل الهی، در قبال این فقدان بزرگ، حتماً یک عطای عظیم‌تر به جامعهٔ ایمانی خواهد رسید. وظیفه ما کشف، درک و شکر این عطای جدید است تا به کفران نعمت دچار نشویم.
  3. هوشیاری در برابر دشمن متفکر: دشمن را ساده و کلافه فرض نکنید. او برای هر حرکت، سناریوهای متعدد و پیچیده دارد و دائماً بدنبال «غافلگیری» است. از شبکه‌سازی داخلی با «ریزپرنده‌های انسانی» (عناصر نفاق و سلبریتی‌ها) تا جنگ رسانه‌ای برای وارونه کردن پیروزی‌ها (مانند ماجرای هواپیمای اوکراینی)، همه بخشی از نقشهٔ اوست. ساده‌لوحی، بزرگترین تله است.
  4. راز سکینه و پیروزی: بیعت با ولیّ: در اوج حیرت و تزلزل دل‌ها، این کلام قاطع و تدبیر الهی ولیّ امر بود که همچون بیعت رضوان (تحت الشجره)، آرامش (سکینه) را به قلوب مؤمنان بازگرداند، یأس را به امید تبدیل کرد و رضایت خدا را به ارمغان آورد. (لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ)
  5. تکلیف ما: از مصرف‌کنندهٔ خبر تا طراح میدان:
  •  تولید گفتمان: به جای درگیر شدن با گفتمان‌های ضعیف و یأس‌آور، باید گفتمان الهی و حماسی «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا» را حاکم کنیم.
  • وحدت و پرهیز از تفرقه: در جبهه خودی، حتی در برابر نظرات ضعیف‌تر، باید با سعه صدر و حکمت عمل کرد و از ایجاد دوقطبی پرهیز نمود. هدف، رسوا کردن دشمن است، نه تسویه حساب داخلی.
  • آمادگی برای آینده: باید برای سناریوهای پیچیدهٔ آینده (گسترش جنگ، بحران‌های داخلی انحرافی، جنگ شناختی با هوش مصنوعی و…) از همین امروز فکر و طراحی کنیم.

 آمادگی حماسی و ایمانی:

  • ما در میانهٔ یک نبرد الهی ایستاده‌ایم. یک دستمان باید در دست خدا باشد تا سکینه و قوت بگیریم و دست دیگرمان در میدان، تا با بصیرت و تیزهوشی عمل کنیم.
  • زمانِ «نشستن و صرفاً رصد کردن اخبار» گذشته است. بلکه امروز، روز «قیام برای خدا» ، روز طراحی، روز «گفتمان‌سازی» و روزی است که هر مؤمن باید خود یک پرچم‌دار در میدان #جنگ_شناختی باشد.
  • خداوند این امت را لایق این ابتلای بزرگ دیده، پس حتماً توان عبور از آن را نیز در وجود ما قرار داده است. در این مسیر، به وعدهٔ الهی ایمان داریم و چشم به فتح نهایی دوخته‌ایم.

 

 

متن جلسات

سلام علیکم و رحمت الله بسم الله الرحمن الرحیم اللهم کل ولیک الحجت ابن الحسن صلواتک علیه و علیه فی و فی کل ساعه ولی حافظ و قائدا و ناصرا و دلیلا و عی حتی تسکنه فیلا خب هم حوادث آخرالزمانی که در لحظات کم هوا ادثه زیاد اتفاق میفته که از توان تحمل انسان به ظاهر تو نگاه اول خارجه و غیر قابل پیش‌بینی که چه خواهد شد و تا مؤمن کمکم بر این حوادث مسلط بشه و قدرت پیدا کنه که بتونه تح این رو برا خودش حمل کنه و بعد تحلیل نسبت بهش پیدا بکند انصافاً این وقاییه اخیر یکی از اون بهای بسیار پیچیده‌ایست که هنوز هم ادامه داره و پیچیدگی‌هاشم ادامه داره. دوستان فکر نکنن یه معادله دو مجهولی بود که دو طرفش حل شده. حرکت اون‌ها و حرکت ما نه. این معادله مجهولات مختلفی داره که شاید خلاصه انشاالله بلکه انشاالله مقدمه اون حرکت آخرالزمانی سنگین ره محقق میشه و لذا اگر همونجوری که فرمودند که جریانات آخرالزمانی تحملش خیلی سخته سلام علیکم رحمتالله سلام علیکال الله سلام علیک

تحملش خیلی سخته به طوری که ریز سلام علیکم رحمتله سلام علیکم به طوری که ریزش‌های مسئله بله به طوری که ریزش‌های مسئله خیلی زیاد میشه یعنی خیلیا که ادعا همراهی داشتن کمکم می‌ریزن. اینا رو باید به عنوان یه مسئله جدی نگاه بکنیم که ما به عنوان کسانی که اولاً به دنبال این هستیم خودمون حفظ بشیم تو مسئله و تحلیل درست پیدا کنیم و اقدام به موقع داشته باشیم و خدایی نکرده به انحراف مبتلا نشیم در تندروی یا کندروی گاهی در تندرویه گاهی در کند ونجوری که ربیون بیانشون این است که خطری که ربیون رو تهدید می‌کند گاهی تندرویه گاهی کندرویه گاهی ترک فعله گاهی زیادی فعله که هر دو تا که تعبیر ربیون اینجور بود که و ما کان قولهم الا ان قالو ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا که ربنا اغفر لنا ذنوبنا یعنی کوتاهی‌هامون اسرافنا فی امر من زیاد‌هام یه جاهایی باید یه کاری می‌کردیم نکردیم یه جاهایی نباید یه کارایی رو می‌کردیم حرفایی رو می‌زدیم زدیم و انجام دادیم پس قطعاً توی این مسیر که هرچی جلوتر میریم صراطی که می‌فرمایند از شمشیر تیزتر و از به اصطلاح مبارک‌تره درسته این خودشو هی نشون میده در غربال مؤمنان که یتقربلن یم اونایی که می‌ریزن کافر میشن. نه اما اونایی که می‌ریزن عقب می‌مونن. تو نوک پیکان باقی نمی‌مونن. خیلی حیفه که انسان تو نوک پیکان حرکت اصلاحی جامعه به سوی ظهور نباشد. خب اینا رو داشتم برای این عرض می‌کردم که هرچی انسان جلوتر میاد احساس می‌کنه که حوادث پیچیدگی‌هاش و ابهام‌هاش حقیقتاً بیش. بیشتر میشه و شاید نتیجهش این است که اون لحظات اولیه حیرت‌ها نسبت به وقایع شدیدتر میشه. بله ممکنه بعضی به اصطلاح جلو که میان قدری از این حیرت به واسطه پرچم‌دارانیه که خدا قرار میده و خود پرچم‌داری که مقام معظم رهبریست کمکم دل‌ها قرار بگیره و براشون آرامش ایجاد بشه. اما ما این خودش یه خطره که چرا از اول به اون نکته و به اون قرار نرسیدن نشون میده این رزمایشی که خدا برای چون هر مرحله آزمایش نسبت به اون مرحلهست رزمایش نسبت به مرتبه بعد است یعنی نسبت به مرتبه آزمایشه ابتلاست امتحانه تو این مرتبه اما نسبت به مرتبه بعد چیه رزمایشه آماده شدنه برای اونه که اون بعدیه سخت‌تره و این می‌خواد چیکار بکند؟ رزمایشه یعنی این رزمایشه یعنی یه کار آماده‌سازی برای مرتبه بعد است که می‌خواد ایجاد بشه. پس خودش مقصود بهذات نیست. هرچند تو این مرحله مقصود به ذاته نسبت به کل این رزمایشه به مرحله بعد که اینم خودش یه نکته مهمیه که باید هر چیزی تو جای خودش آزمایش و ابت راست اما نسبت به بعدش جریان فتنه الان برای ما یک رزمایش بوده نسبت الان جریانات سال ۱۴۰۱۹۸ نسبت به الان چی بوده؟ یه مقدمه لازمه و رزمایش بوده برای الان و الان نسبت به خودش و این زمان آزمایش و ابتلاست اما نسبت به بعد حتماً یک رزمایشه خب اینم یه نکته که باید اینجا انسان بتونه کمترین لحظات سر خط‌ترین مواضع و حال رو پیدا بکند. حالترو پیدا کند. یعنی طول نکشه. هی باید این زمان کوتاه‌تر بشه. خدا رحمت کند این آقای سردار حاجی‌زاده رو رحمت الله علیه. انصافاً اینا ذخایری بودن که خدای سبحان بالاخره ذخیرهشون کرده بود و عمری کوبیده شده بود. عالم انسانی تا این ذخایر شکل گرفته بود. اینجور نبود که این‌ها به راحتی رشد کرده باشن. هم اهل بودند هم خلاصه اهل تواضع بودند هم اهل علم هم اهل شجاعت بودن هم اهل بصیرت بودن به موقع می‌شناختن هم اهل ولایت بودن تابعیتشون نسبت به ولایت کمه انسان‌هایی که فحش بخورن اما بگن مثلاً نجا وظیفم این است که من یه کاری بکنم. اینا خیلی سخته. فکر نکنید که اینا بصیر نبودن. اینا واقعاً اینکه دارم عرض می‌کنم تحلیلاشون از مسائلی که کشور رو تهدید می‌کرد، مسائلی که ممکنه پیش بیاد خیلی جامع و شامل بود براشون. شاید چند بار سه چار بار ما جلسه مثلاً خاص داشتیم باهاش. مثلاً شاید دو بار مثلاً حتی یک ساعته تنها بودیم. انصافاً خلاصه خیلی الهی بود و ذخیره‌ای بود. آدم بالاخره ارتباطات ما کم نیست. آدمای زیادی رو می‌شناسیم و آدمای بزرگی رو می‌شناسیم. اما انصافاً بعضیا یه دری کران مایع تو بین بقیه هستن که این‌ها شاید مثلاً من همون لحظه اول فقط همین تو ذهنم آمد که آقا ممکنه که گاهی تو ذهنش بیاد عین عمار ین ابن تیغان یعنی اون یارانش که صاد صادقانه پاش بودن تو همه جا باش بودن فقط تو وقت خوشی نبودن سختی‌ها اینا دم دست بودن دور نبودن خب قطعاً برا آقا هم خیلی سخته که همونجور که برا امیرمؤمنان سخت بوده که یاد یا ران باورش می‌کرد. چه حستی می‌خورد که مال کشتم کوشش، عمارم کوش خب با همه سطری که امیرمؤمنان داشته ولی مسئله سخته و سنگینه نباید ساده گرفت. هر یکی از این‌ها شاید عرض بکنیم مثلاً ۵۰ سال ذخیره دفاع انات دفاع از حرم جریانات مقابله‌های مکرر فتنه‌ها اینا تو وجود این‌ها به عنوان یک ذخیره محقق شده بود و فعلیت داشت و لذا این‌ها پرچم‌دار بودند. هرچند که پرچم رو ما نمی‌دیدیم اما آقا می‌دانه که این‌ها به وقتش جلو دارن. اینا از هیچی واک ندارن. همچنان کهه امیرالمؤمنین خب حالا نمیخوام خیلی این بحث رو الان خواستم عرض بکنم که خیلی چیزهای گران بهایی از دست دادیم اگر به عدالت خدا معتقدیم که هستیم یقین داریم که خدای سبحان مقابل این سرمایه عظیمی که به ظاهر خلاصه از دست ما رفته حتماً یک یک عطای عظیمی که با این مقابلست عنایت کرده چون عدالت خدا رو ما باور داریم اینا سرمایه مردم بودند فقط برا خودشون نبودن سرمایه جامعه دینی بودند و اگر این جامعه دینی این سرمایه رو از دست میده قطعاً خدای سبحان قبالش جزایی و عطایی رو قرار ده که با این می‌تواند نسبت پیدا بکند. سلام علیک رحمتله و چون این جزا عظیم است و این حقیقت عظیم بود جزا باید خیلی عظیم باشد. پس بگردیم اون رو پیدا بکنیم ببینیم در قبال این چی برای جامعه ایمانی پیش آمده یا میاد که اگر او رو شناختیم شکر نعمت امکان‌پذیر میشه. و اگر نشناختیم اون شکر نعمت کفران نعمت میشه و کفر نعمت نعمت از کف انسان بیرون می‌کند. خب اگر این باور رو کردیم که یه همچین درگیری حق و باطلی در بین حق و باطل ایجاد شده و یه همچین یارانی فدا شدند در حقانیت حق که محقق لما حققتم با محقق بشه نباید حال ما قبل از این و بعد از این تفاوتش فقط در یک احساس باشد که یه احساس خوشایند یا ناخوشایندی تو وجودمون شکل بگیره. تونستم عرضو برسونم مقدمه رو یعنی باید احساس اینکه قبل و بعد از این واقعه داره یه اتفاق عظیمی میفته که اگر انسان باور به این اتفاق عظیم پیدا بکند اون موقع وه زندگیش و تفکرش و حرکتش متفاوت میشه. خب قطعاً این مواقع یکی از کارا این است که انسان می‌شینه پای گوشی و اخباررو هی به اصطلاح رصد می‌کنه. اما اگر این رسد اخبار شد پیشه به طوری که بخت بسیاری رو گرفت به جای اینکه انسان بنشینه چکار بکنیم؟ ببینید عزیزان من ما اسرائیل خیلی نامرد و متفکره. خیلی فکر می‌کنم. خیلی فکر می‌کنم. یعنی واقعاً اون نکرای به اصطلاح معاویه و امرآس واقعاً بالاترش تو وجود این‌ها محقق است. اگر باور کردیم که این‌ها دائماً به دنبال غافل‌گیری هستن. ما یه نگاهمون این است که فکر می‌کنیم به سرعت و سادگی که اسرائیل یه پیش‌بینی‌هایی می‌کرده نشده، خلاف‌ای شده و لذا الان چی شده؟ افتاده تو تله این تو نگاه اول چی میشه و برامون ساده لوحی ایجاد می‌کنه دنبالش که چی حالا افتاده تو تله پس خلاصه چی هستش؟ پس تو یک به اصطلاح مسیر ضعفیه دست و پا می‌زنه یه جوری در بیاد بیرون باور کنید اینجوری نیست باور کنید اینجوری نیست اگر پیش‌بینی‌های سناریوهای مختلفو می‌کرده ما با ساد لوحیمون و بی‌اطلاعیمون پیش‌بینی داشتیم. او با تمام اطلاعی که از امکانات ما داره، ظرفیت‌های ما داره، همه اینا رو داره. بله مکر خدا بالاتر از مکر اوست. ما مرعوب اینم نمیشیم که بگیم پس خلاصه کاری نه. اما ساده لوح هم نباشیم. یه دفعه تو جریان الله ببینید چه چند تا ترفند رو کرد که غیرقابل پیش‌بینی بود. اونچه که در رابطه با حزب‌الله این فکر کرده بود و ترفنچیده بود از سالیانی پیش تا یکی یکی رو کرد نسبت به ایران ۴۵ ساله داره فکر می‌کنه که چه ترفندهایی داشته باشه. یعنی قطع داشته باشید که بعد از این حرکت‌های جدیدی تو اون جایی که شما انتظارشو ندارید تو اون وقتی که احساس می‌کنید کار تقریباً چی شده دیگه؟ تمام شده یه حرکت‌های دیگری شکل که همین حرکتی که این بار کرده هنوز ما نفهمیدیم که چهجوری این از عناصر داخلی اینقدر شبکه‌سازی قوی داره استفاده می‌کنه توی کشور ما بتونه از این ریز پر پر چی میگن؟ ریز پرنده‌ها ه استفاده با دقت در خلاصه خانه‌های مختلف مکان‌های مختلف شناسایی شده البته امکانات هوش مصنوعی و ماهواره‌ای و همه این‌ها در کاره اما یه شبکه فیزیکی زمینی هم می‌خوادیم که ببرن جاشیش اینور اونور مستقر کنن اصلاً کسی باور می‌کرد که اسرائیل این همه امکان داشته باشد که تو اینجا چیکار بکنه به کار بگیره این یکیشه حتماً بدانید که تو جریانات بعد از این اگر قرار باشه جنگ ادامه پیدا کنه و او امید داشته باشه که اون مهره‌ای کاری که می‌خواد رو کنه از بین نره که بی‌اثر باشد چون خیلی حساب کتاب می‌کنه گاهی رو اینا ۲۰ سال کار کرده ۳۰ سال کار کرده وقتی به کار می‌گیره که چی باشه بهترین وقت به کار باشد نه خلاصه اینکه یه دفعه چند تا فرمانده اینجوری رو بزنه چند تای شما فکر می‌کردید همه احساسشون این بودش که این مکان‌های هسته‌ای رو بمباران می‌کنه مکان‌های صنعتی رو بمباران می‌کنه ما رو غافل‌گیریمون تو زدن اینجاهاست اما یه دفعه بیاد با یه کار ساده ولی در عین حال تأثیرگذار رده فرماندهی اصلی رو چیکار کنه؟ بزنه این خیلی کار پیچیده‌ای بوده ولی خیلی سادهم اجراش کردش. یعنی نه هواپیما بسیج کرد بیاره نه موشک از اونجا چیککار کرد. از نزدیک‌ترین جا بزرگ‌ترین ضربه رو به ما زد. از نزدیک‌ترین جاها یعنی از دم دست خودمون از درون خودمون این ضربه‌ها رو زد. نشون میده که خیلی روش فکر کرده. خیلی وقت گذاشته. حتی جای اینا رو که عوض کرده بودن جوری بوده تو ت اون بوده که جا کجا عوض بشه، چهجوری بشه. حتی اینکه مثلاً جلسه فرمانده‌ای می‌خواد تشکیل بشه، برای خلاصه چی باز تو دست این بوده جلسه فرمانده کجا انجام میشه که همونجا برن همونجا رو بزنه که حساب کتاب کرده. خب اینا ما این نگاه اینجوریه الان به بقیه مسائلشم داشته باشیم. از این به بعد ممکنه که یه اتفاقاتی یه دفعه اصلاً غیرقابل بیش چند نفر نشستیم فکر کردیم چه وقا ممکنه ببینید تو جریان پادگان عینلاسدو زدن عملیات ما چی بوده یه عملیاتی که همین آقای حاجی‌زاده اینا انجام دادن دیگه بعدش یه دفعه یه هواپیما اوکراینی میشه اصلاً یه دفعه چیکار کرد رو اینا کار کردن بعضی صحنه‌هاشو شکار می‌کنن بعضیاشو چیکار می‌کنن ایجاد می‌کنن یعنی برای اونجایی که تو حضه تو ه اصطلاح فشار قرار بگیره. صحنه داره، فکر داره که چهجوری یه دفعه تمام افکارو به جهت دیگری ببره. برای اونجایی که تو قدرت قرار بگیره، صحنه داره، چه‌جوری همه رو به این متوجه بکنه تا یس و ناامیدی رو ایجاد بکنه؟ ما چند تا از الان چند تا احتمال میدیم چه خطاهایی ممکنه پیش بیاد از ما تو نحوه به اصطلاح ارتباطیمون که یه دفعه زیر و رو بشه یه دفعه صحنه نفاق ببینید صحنه نفاق دا دائماً زیر ذره بین گذاشته وقایع رو که ببینه یه پایه خطا برداشته بشه تو اوج اقتدار اون خطا رو بزرگ کی باور می‌کرد جریان اون زدن عینلاسد یه دفعه با زدن اون هواپیماهای به اصطلاح اوکراینی چی بشه اصلاً محو بشه به طوری که همین سردار عزیز ما مجبور بشه بیاد تو تلویزیون چیکار بکنه؟ عذرخواهی بکنه به عهده بگیره بگه پای هرچیشم من هستم من مقصر مقصرم یعنی قهرمان ما چی بشه؟ مقصر و بدهکار مردم بشه خیلی خب نقش تو کار رسانه و کار فرهنگی و جهتدهی قوی بوده چرا ما تو این مسئله اگر باورمون هست که ما تو مسائل به اصطلاح فناوری می‌تونیم انقدر جلو بریم که چ چشم‌ها رو خیره کنیم الان ما در مقابل اسرائیل نیستیم ما در مقابل تمام به اصطلاح پیشرفت نظامی جهانی هستیم اینو ببینید یعنی ما الان لبه فناوری نظامی جهان رو داریم باهاش می‌جنگیم یعنی اینجور نیستش که فکر کنید داریم با اسرائیل می‌جنگیم واقعاً لبه فناوری نظامی جهانه‌ها یعنی چکیده تمام به اصطلاح نظامی‌گری رو چه تو پدافند چه تو آفند الان دست اونه درسته یم می‌جنگیم تنه به تنه داریم می‌زنیم بعضی جا جلو افتادیم تنه به تنه داریم می‌زنیم لااقل به طوری که دشمن مجبور شده مثل ما که وقتی ناو می‌آورد آمریکا ما قایق تندرو می‌بردیم قایق تندرو ضعف آمریکا در سیستم ناوگانیش بود الان اون ریز پرنده آورده در مقابل چی موشک‌های ما درست درسته ما موشکو باید از اینجا شلیک کنیم اون ریز پرنده رو از چار تا خونه اونورتر از یه زمین اونورتر می‌زنه یعنی قایق تندرو از ما یاد گرفته روش رو اینا اینجوری نبودن اینا رو به دقت بکنید چقدر خلاصه این‌ها راحت با کمترین هزینه کمترین هزینه بیشترین در حقیقت نتیجه ما چرا خ صه تو مسئله فکر نمی‌شینیم بکنیم. همین مسئله رسانه‌ای رو واقعاً یقین بدونید تو اوج مسئله جریانات قرآنی خیلی تو اینجاها کار می‌رسه و نتیجه داره. ببینید جریان جنگ احد که یه دفعه مغلوبه شد و بعد آماده بودن منافقین که تا جریان مغلوبه شد تو یه جنگ جدی خلاصه تهاجم فرهنگی از اصلاً زان تمام مسلمان‌ها رو متزل کردن به طوری که خیلیا تصمیم گرفتن از دین خارج بشن تاریخو ببینید فرار کردن بعد شما فکر می‌کنید که بعد از این جریانات که پیش میاد که الان جرأت ابراز مخالفت نیست ۲ روز بذارید بگذره ۳ روز بذارید بگذره ببینید که اولاً یا یه بهانه‌ای علم می‌شود که حتماً الان تو فکرشن که این بهانه پیش سوژه مناسبی برای تمام سلبریتی‌های منافقی که همیشه تو این مسئله تردم‌دار بودن و بیان جلو و مردم رو چیکار بکنن؟ یعنی ریز پرنده‌های اون‌ها همین سلبریتی‌هایی هستن که داخل به جای اینکه بخوان از بلندگوهای بیرونی کار بکنن از درون ما الان دارن نقشه می‌کشن که اونا رو رو کنن کی زمان دار براشون داره اینا چیکار می‌کنن از ارزان‌ترین این تجهیزات که این روش ما بود. این کار ما بود که تو جنگ از ارزان‌ترین امکانات استفاده می‌کردیم مثل قایق‌های تند رو منتها با کثرتش می‌زدیم. حالا ۱۰ تا قایق اگر می‌زد چیزی نمیشد که در قبال اون اثری که ایجاد میشد، ترسی که ایجاد میشد. درسته؟ اما خب بعضی سیستم پهبادی ما علم شد اینا رسیدن که حتی ترامپ میگه بابا برید یه سری پهباد مثل ایران بسازید. درسته؟ اما حتی ریز پرنده می تو جریان سوریه فقط همین ریز پرنده‌ها موفقیت ایجاد کردن ریز پرنده‌ها تو جریان اوکراین در مقابل روسیه این ریز پرنده‌ها هستن الان روسیه رو تو اونجاهایی که گیر می‌کنه گیر انداختن تو جریان روسیه یکی از فرمانده‌ها می‌گفت می‌گفت این ریز پرنده‌ها بالاسر حرکت ماشین تندروهای اونا بودن مثلاً ۳ کیلومتر جلوتر اینا جنگال ایجاد می‌کردن کل سیستم خلاصه به اصطلاح ارتباطی ما رو مختل می‌کردن. ارتباطی یعنی اون نیروهای اونجا رو

تو سوریه گفتم کجا؟

تو سوریه کل سیستم جنگال ایجاد می‌کردن. کل سیستم ارتباطی رو مختل می‌کردم اصلاً نیروها همدیگه رو گم می‌کردن. ارتباطات نیروها گم میشد. اونوقت یز ستون میومد نفوذ می‌کرد. ستون میومد نه لشکر بیاد. یعنی وقتی اونا از هم پاشیدن قدرت ارتباط ندارن. زین نداشتن. دقت می‌کنید؟ پیجرا رو که زد دو کار کرد. هم قدرت ارتباطی رو از بین برد چون ارتباط از طریق این بود هم خلاصه نیروهای مرتبط رو زد. یعنی یه دفعه به اصطلاح حزب‌الله تو یه جریانی قرار گرفت که نیروهای ارتباطیش که سرگروه‌های ارتباطی بودن بقیه زیرمجموعه اینا بودنو از دست داد. هم ارتباطات درونی خود تشکیلات خب این کارا ببین فکر می‌خواد. چند منظور ازش استفاده شد فقط نیرو پنچر نشد فقط نیرو از کار نیفتاد بلکه چی شد یه دفعه سازمان با رفتن این نیرو و رفتن اون پیجرها رفتن خود پیجرها سازمان ارتباطش من عرضم این است که دنبال این باشیم که از این به بعد تو جریان برق آب گاز تلفن نمی‌دونم هوا شایعات رسم نه حتی خلاصه ج چیزای جدید رو می‌کنه. جدید رو می‌کنه یعنی شما فقط با نگاه به اصطلاح ادامه یک حرکت ریز پرنده بزنه ما بزنیم به این روند خلاصه چی نباشید؟ فقط دلخوش نکنید که بگین حالا در عین حال مام یهدهمون شهید میشیم خب بالاخره شه جنگه دیگه شهادت داره عیبی نداره عیبی نداشت اگر فقط این بود اما هم دست شما درد نکنه. اما مسئله اونجاست که یه دفعه کاری می‌کنه که زیر پاخ خالی بشه و یس ایجاد شه. اصلاً سیستم اسرائیل بر غافل‌گیریه. خدای سبحان ما داریم حتماً خلاصه مکرشو به خودش برمی‌گردونه چنانچه مکری که کرد و فرمانده‌های عزیز ما رو زد که هر کدومش رو انسان انصافاً تو ذهنش خطور می‌کنه اسمش و الش برا انسان خیلی غمگیز میشه که این به اصطلاح افراد رو از ما گرفتن اما در عین حال خب یه آقا بود که اینجا وسط چیکار کرد یه دفعه جریان رو رصد کرد تونست در عرض چند ساعت بر مسئله سوار شه و ضد حمله‌ای که پیش آمد باعث شد یعس عمومی که متأسفانه حتی متأسفانه حتی بر مؤمنین عارض شده بود که فکر می‌کردن که از دست رفته. یه دفعه چی شد؟ جریان برگشت و تبدیل به امید، تبدیل به خلاصه قوت، تبدیل به جرأت و شجاعت شد. درسته؟ اما اگر آقا چند ساعت بیشتر تأخیر می‌کرد، چند تا از ما یه همچین نگاهی رو داشتیم که بگیم که خب ما بارها آزمودی شدیم تو این مسائل، چرا زود ناامید بشیم؟ چرا خدا رو نبینیم؟ چرا باور نداشتیم؟ خب ست نداریم یعنی ما هم اتکامون و نگاهمون بر همون چیه بر همون نگاه مادیه چقدر نشستیم رو این مسائل تحلیل بکنیم یعنی اگر خلاصه من به نظرم می‌رسه که تو جریانات آتی ما احتمالات زیادی رو باید بعضیاش همه می‌دونن ممکنه بگیم که به نحوی چون بدنام شده دیگه آدمی که بدنام شده

دست به هر کاری دیگری ممکنه بزنه وقتی که تأسیسات اتمی رو بمباران کرده که این بدنامیه مهم نیست ولی توجیه کردن کشور اروپایی که حق داره وقتی کودککشی می‌کند توی به اصطلاح غزه بهش میگن حق داره دفاع از خودشه یعنی بدترین کارها که همه این‌ها وجدان‌ها این‌ها رو بد می‌دونه و حتی وجدان وقتی می‌کنن و بعد یه عده‌ای میگن دیگه بیشتر از این تهمت چی بهش می‌خواد بچسبه دقت کردی یعنی اگر یه همچین کسی بیاد یه کار ای مثلاً قبیح‌تری رو انجام بده چقدر وجهش قبیح‌تر از این میشه؟ خیلی زیاد نمیشه چون قبیحه یه آدم اینکه سولتلی نفسی یا سولت لکم انفسکم یعنی نفس میاد یه کار بد و خوب جلوه میده مال اون کسیست که هنوز یک وجدانی تو وجودشه کار بد رو که می‌خواد انجام بده می‌بینه بده بدش میاد شیطان میاد برای این بدو خوب نشون میده این دیگه از این حرفا گذشته این عمارتون به سوء یعنی هرچی سوء و بدی بدتر باشه این شائق‌تره دیگه اصلاً تصویر نمی‌خواد دقت کردید یه همچین کسی رو باید پیش‌بینی لقد زدن‌های به اصطلاح جور دیگری رو ازش توقع داشت که ممکنه تو حساب اولی آدم پیش‌بینی نداره اما اگر این‌ها رو خواست به کار بگیره ما باید چه کار بکنیم وظیفه ما چیه می‌دونی تو اونجاها تو جریان گ تحمیلی اون بعد از جریان چیز یه دفعه چطور شد ما مجبور شدیم قبول کردیم یه چند تا کار شدیدی که عراق کرد مجبور شدیم ما اگر نه ۱ سال بود این قطان ۵۹۸ اونا گفته بودن می‌خواستن ۱ سال بود اعلام شده ولی ما نمی‌پذیرفتیم وقتی که اومد زد به بیکلگی عراق درسته زد به بیکلگی چند تا کار بیکلگی کرد آمریکام پشتیبانی کرد اونم هواپیمای مثلاً مسافر بری بری ما رو با همون تو همون هین پشتیبانن به اینکه هر کاری دیوونه می‌کنه دیگه زدن به دیوونگی نگاه اینکه طرف مقابل اگه بخواد دیوانگی بکند بیش از این ما آیا اولاً خودمون توجیه هستیم که پای کار وایسیم ثانیاً قدرت داریم از حالا نقشه داریم که چیکار باید بکنیم یا نه من عمداً اسم نمی‌برم مسئله رو که چه کارایی ممکنه تا بالاخره اگر یه موقع می‌خواد که بی‌خودی ترس ایجاد نکنه آدم نمی‌خوایم ترس ایجاد بشه اما آماده بودن جنگه جنگ آدم باید بدترین فرضیه‌ها و اون به اصطلاح حالا میخواد بم سناریو نگه پرده میگن سنا میگن پر چی میگن بدترین بالاخره

پلرها رو

بدترین چی

بدترین پلرها رو خلاص

بدترین رو در نظر بگیره بعد بگه برای اونم برنامه دارم تا بهترینش همه رو برنامه داشته باشه آدم اگر اینجوری بخوایم الان ما چند تامون خیلی از ما خودمون اگر یه موقع ببینیم وضعیت ممکنه سخت‌تر از این بشه خود ما تحمل برامون سخت باشه چه برست که توقع داشته باشیم که مردمی که الان شرایط خیلی واقعاً عالی شده خب این شرایط عالی الان برا ما تو اوجه ما تو اوجیم ولیکن این اینجوری نمی‌مونه و حتماً برای نقشه داره نقشه داره. ما الان مثلاً بعضی از کسانی که تهران یه ترقه در می‌کرد اینا نفسشون می‌گرفت الان مثلاً اطراف خونه‌هاشون نه به انقلاب مثلاً حالا اونجوری چیزی داشتن نه مثلاً اصلاً وحشت و ترس و از ترقه می‌ترچه برسیم حالا بم می‌زنن. بعد مثلاً صحبت کرد گفتن نه باید وایستیم استقامت بکنیم باید حقشو کف دستش بگذاریم مثلاً گفتی شما نمی‌خواید از اینجا برید نه گفت نه برای چی برید؟ کجا بریم؟ یعنی یه جورایی که واقعاً به نظر بنده این فقط خلاصه همون نگاهیست که خدا القای اطمینان کرده تو عالم و تو مؤمنی باور کنیم کار خداست یقین کنیم کار خداست که تعبیر حالا آیه هم یه آیه زیباییست تو سوره فتح که هو الذی انزلکین فی قلوب المؤمنین هو الذی ینه این خیلی غیرعادیه. من که بعضی دوستان رو که می‌شناسم تو وقایع مختلف مثلاً ارتباط داشتم تا این رو می‌بینم اینو یه علامت خیلی عظیمی از اراده خدا می‌بینم که واقعاً خدا ی منتها ما نمی‌بینیم خدا این رو همین که نمیبینیم شکر نعمتم تو وجودمون نیستی انزلکینه فیلومنینداد ایمانا مع ایمانهم یعنی این به دست خودش باعث شد اون دشمن به اصطلاح انود به جایی برسد که چی بشه که این در حقیقت ایمان بعد ایمان ایجاد بشه به دنبالش و لله جنود السماوات وارض و کان الله علیما حکیما خیلی زیباست که این کی ایجاد شده صلحبیه بعد از اینکه پیغمبر قبول کرده بعد از اینکه مؤمنین گفتن که چی هستش این کار بعضیا اومدن گفتن و ذلیل کردی مؤمنین رو یه نفر آمد حالا اسمشو نمی‌دونم تو المیزانم هست اسمش اومد به پیغمبر گفت ذلت ایجاد کردی با این کارت بر مؤمن خدا لعنتش کنه ذلت ایجاد کردی اونوقت بعد آیه نازل میشه که هوذی انزکین فیلو اولاً با فتح بعدم با این یعنی اگر مؤمنین تو تبعیت از ولیشون تبعیت بکنن اون آیه بعدیش آیه چند آیه بعدی لقد رضی تحتجره خیلی آیه زیباست که اون آیه هم اصلا دل آدمو حال میارهجره من اینو احساس میکنم بعد از اینکه آقا پیغام داد و بعد صحبت اخیرشون که دیروز دیروز به پیر شب بود

پریشب انجام دادن اصلاً یه دفعه مردم تو نگاهشون حالشون جور دیگری شد این لقد رضی الله عن المؤمنین ابایعونک اینم بیعت مردم بود پذیرفتن مردم نسبت به این فرمایش آقا و اطمینان نسبت به او که فرمانده‌ها رو نصب کرد و بهشون مأموریت داد دل مردم رو چیکار کرد

آرام کرد قوت داد و بعدم این‌ها با این نگاه عملیات کردن خدای سبحان رضایت شو تو عملیات نشون داد به مردم لقد رضی الله عن المؤمنین این رضای خدا بود لقد رضی الله عن المؤمنین این رضای الهیونک تحت شجره می‌دونید تحت شجره کی بیعت کردن مردم با پیغمبر وقتی که نماینده پیغمبر شایع کردن تو مکه که برا رفته بود براسو کشت گفتن کشتن نکشته بودن شایع کردن یه دفعه دل‌ها چی شد خالی شد که ا ما ۲۰ کیلومتری مکه‌ای رکین تو مکه ما ۲۰ کیلومتر مونده به مکه این داخل مکه بودن دیگه و بله

سلاحم نیور

سلاحهم نیاوردیم آمادگی دفاعهم نداریم و اون‌هاهم اینجا تو شهر خودشون غرق در سلاح با اون همه جمعیت نماینده رم که کشتن پس جنگ شد قبلشم گفته بودن که شما دیوانه‌ای دارید میرید بهشون کی میره اینجوری تو دل دشمن اینجوری گفته بودم تو این شرایط پیغمبر فرمود وقتی نمایندهش رو خبر اومد پیغمبر گفت حالا یا بیاید بیعت کنید اون موقع میگه وقتی آمدن بیعت همین بیعت تا کردن جریان چی شد لقد رضی الله عن المؤمنین طمعنینه آرامش تبعیت بیعت مجدد من به نظرم این جریان نصب به اصطلاح فرمانده‌ها و صحبت آقا با قاطعیت و ایستادن برای مردمی که پذیرفتن بیعت بود اطمینان کردن به آقا باور کردند و این باورم خدا ایجاد کرد لقد ضی اللهنین تحت الشجره دنبالشی قلوبهم خدا به اینکه اونا در قلب‌هاشون در حقیقت چی هستش راضی شدن به این مسئله راضی شدن برا مؤمنین

بله

که ما اینکه این قضیه فقط برا مؤمنینی که بهار بودن برای همه نیست

برا همه نیست اما در عین حال مؤمنینی هم که بودن خیلی طیفشون گسترده بود اونام که بودن همه یه جورم نبودن دیدید که بعضی از منافقینم چی بودش تو اینا بودن یعنی اینجور نبود که همه این‌هاهم همه جور باشن شار که شار فرمود اگر مؤمنین بله بله اون س اون سر جاشه که اگر واقعاً مناف مؤمنین وایسن پای کار و پای مأموریتشون خدای سبحان به همین جمعیت به بقیه هم رهم می‌کند و نصرتشو ایجاد می‌کند. حالا بذارید ما فیلوهم چون قلب اینها رو خدا دید راضی شدند و اینها آرامش فزکین علیهم وطاهم فتح با خیلی اینا عالیه ببینید اونورشو گفتیم هوشار هوشیاری هشدار این‌ورشو داریم عرض می‌کنیم نگاه الهی و پیوست به خدا ما باید دو طرف داشته باشیم یه دستمون تو میدانه یه دستمون در دست خدا باشه از دست خدا که داری قدرت قوت سکینه آرامش حال اینا رو پیدا می‌کنی تو دستمون که تو میدانه اونجا کیا سیاست دقت طراحی تفکر تمام اینا رو باید داشته باشیم ساده لوه نشیم اگه یه نصرت دیدیم خدا گفته که نمد هاؤلا و هؤلاءه کلاً نمدها هالائه من اطائ یعنی هر کسی تو میدان بیاد وسط کار کنه خدا گفته من کمکش می‌کنم مؤمن باشه یا کافر باشه پشتیبانی من دنبالش هست چون آمدن تو میدان و زمینه‌سازی این ش خدا داره تشویق می‌کنه. نمیشه که ما بشینیم فقط پای گوشی، ساعت‌ها چیکار کنیم؟ اگر کسی پای گوشی می‌شینه طراحی از توش درنیاد. یعنی یک ساعت نشسته ۲ تا ۳ تا طرح خوب از توش درنیاد که بعد این طرح باورم بکنیم که اگر یه طرح خوبی بیاد قدرت به اصطلاح القای مؤمنین و دیگران و کانا اینو سازکار درست کنیم برا باش که بتونیم چیکار بکنیم؟ بتونیم این رو در حقیقت به جای دیگه سرایت بدیم خب حالا من یه چند تا نکته رم تند تند براتون بخونم که اینو یقین بکنید بله مردم تو عید قدیر طبیعتاً

بله حالا می‌خواستم اینو بگم که چند تا چیز ما یه بحث عید غدیررو داشتیم که این عید غدیر اصلاً از اون عنایات ویژه الهی بود که خدای سبحان ایجاد کرد که این‌ها تو این زمان این کارو کردن و اون حال احساس مردم با امیرم ممنان علیه السلام و ولایت اصلاً خیلی تأثیر در این مسئله داشت که هم حل بشه مسئله تا الان برای مردم قابل تحمل بشه با یک امر الهی ولایی حبی احساسی گره خورد مسئله و از این طرفم محرمو در پیش داریم اینکه محرمم در پیش داریمم اگر طراحی دقیقی بر جریان محرم چون احتمال بدید که اگر مسئله با همین یا به نحو تغییر معادله به نحو دیگری شکل بگیرد که ممکنم هست اگر متحدین این‌ها ببینن که این داره از بین میره حتماً به میدان میان یا داره خیلی ضعیف میشه و ضعفش آشکار میشه ناتو حتماً به یه بهانه میاد و آمریکا حتماً به یه بهانه میاد یعنی الان هنوز احساس می‌کنن پشت پرده کمکشون کفایت می‌کنه و اینم طرح داره و می‌دونن اینم طرح داره خبر دارن مثل جریانات می‌دونن که این طرح‌های بعدیش ممکنه مسئله رو جابهجا بکند. لذا ضرورتی بر حضور مستقیم نمی‌بینن که هزینه بر بیشتر بشه براشون. لذا اینا منتظر طرح‌های بعدی اسرائیل هستن که اون طرح‌ها هم ممکنه خیلی برای ما هم گرون تمام بشه. این پاس ضعف می‌فرسته ترامپ که باید تمام بشه فلان چه فلان می‌خواد فرصت بخره برا اون دیگه. یعنی نمی‌رسه

عرض می‌کنم دیگه باید اینا رو مراقب باشیم. تمام دیگه دستشون برا ما باید چی شده باشه؟ اینکه می‌خواد بگه که ایران جنگطلبه دقت می‌کنی راه‌های مختلفم پیش می‌گیرن الانم قبرسم که گفته رئیس‌جمهور ایران به من پیغام داده که مثلاً تو واسطه بشو دروغ برای اونا کاری نداره با رسانه که دارن که دروغ رسانه‌ایشون بیفته کلی ذهن رو مشغول می‌کنه از یه طرف ضعف ایران رو از یه طرف خلاصه صلحطلب بودن اسرائیلو از یک طرف صلحطلب واسطه‌گری آمریکا رو که خودشو حاضر خرج کنه حتی تو این مسئله و ما میگیم نه خیلی کارا بعد از این دارن هر کدوم از اینا تو وجه یه دفعه اون شرایطی که الان برای ما پیش آمده ما تو شرایط جهانی الان تو اوج جریانیم چون او در حقیقت شروع کرده و او مسئله هسته‌ای رو بمباران کرده و اینا همه چی هستش دست ما رو پر کرده دست او رو چیکار کرده مردم رو زده شهرها رو زده تو چیز الان ما اگه یعنی آمریکاییا خودشون گفتن گفتن این بد کاری کرد مثلاً پالایشگاه رو زد یعنی زود تو این کارو ام کرد زود وارد شد دستشو زود چون دست ما رو باز می‌کنه ببینید ما یه کشور پهناوریم خب اگر اسرائیل به اندازه ما هم بزنه ما بزنیم اونم به اندازه ما بزنه فرض مسئله ما پخش توی صحنه عرصه مثلاً ۱ میلیون و۶۰۰ هزار کیلومتر مربعی درست گفتم

بله

۱ میلیون و۶۰۰ هزار کیلومتر مربعی ما عرصهمون پخشه ولی عرصه اسرائیل چند کیلومتره

۲۰۰۰ تا

۲۰ هزار تاست این تعداد یا تو ۲۰ هزار کیلومتر حساب کنید یه دفعه با نسبت ۱ میلیون و۶۰۰ هزار کیلومتر نسبتشو حساب کنید ببینید بازخورد چقدر زیادتر میشه اونم اون نه فقط خودش داره شکسته میشه لبه تکنولوژی به اصطلاح نظامی جهانی داره شکسته میشه وقتی سه تا خلاصه اف۳۵ش زده بشه خیلی این برای اونا به اصطلاح هزینه است یعنی آبروی اف۳۵ رفته در مقابل چی یه جنگ پاکستان اصطلاح هندوستان یه ۲ روز به اصطلاح پیش آمد یه خورده آتیش رد و بدل کردن یه دفعه کلی قیمت سهام شرکت‌های سازنده نظامی رو جابهجا کرد یعنی ایجاد چی کرد ایجاد یه نسبت جدید کرد که این در مقابل این این تونست اونو بزنه اون مثلاً نتونست اینو بزنه معلوم میشه که اون ضعیفه دیگه اون به کار یعنی یه دفعه نسبت‌ها رو چیکار کرد جابهجا کرد اینجا نسبت‌هام داره جابهجا میشه خداییش داره موشک‌های ایران یعنی اینکه کش که کش کشورهای عربی اینجورم اظهار می‌کنن یا پاکستان که مثلاً می‌بینید انقدر قوی به میدان آمده چون تهدید اون‌هاست که بعد از ایران نوبت پاکستانه و اینا می‌دونن که تنها کشور اتمی اونه اسلامی اتمی اسلامی اونه و لذا می‌دونن که نقش داره براش لذا اگه الان وایساده این یا اگر مثلاً روسیه یا چی بالاخره اونا می‌دونن که ایران الان نوک پیکان مقابله با یه کشوریست که حقیقتش آمریکاست و اون‌ها ترسیدن می‌ترسن و همونا می‌ترسن. این نگاهی رو که اگر ما باور کردیم که این جریانات الهی مسئله رو قوی کنیم، جریانات الهی این جریان رو قوی کنیم گیر و به اصطلاح تو اون بزرگ کردن نقاط ساده ظاهری نباشیم خیلی سر به اندازه خودش اما باید نگاه الهی چند برابر این باشه من کلی چیز نوشتم ۲۷ ه۸ تا نکته نوشتم اینجا می‌خواستم تند تند بعضیشو بگم بله مثل داود

که اون بحث خیلی خوبی بود بله خب ضف زدیم تو فضایی که

حالا بحث بین باز ببینید شما از همه یه توقع نداشته باشید یعنی ما بگیم همه در حد آقا حرف بزنن اگه فلان سخنگو مثلاً بشه دیگه

نه ببینید این گفتنش ساده است شما تو این جمع شما تو این جمع مؤمنانی که همفکرید می‌تونید خط واحد ایجاد کنید ابدا

الان حاج آقا جنگ

الان جنگ مثل راجع به جنگ سلبریتی ما بیایم می‌جنگیم

حتی همین راجع به این جنگ اگر تو این جمع الان بیایم یه نظر خواهی راجع به یه موضوع بکنیم ببین چقدر مختلفه چه برسی شما بخوای بگی که یه تفکر دیگری با مبدا تفکر دیگری که اصلاً مثلاً بعد بیاد همون حرفی رو بزنه که آقا می‌زنه و البته یه خورده داخترشم بکنه از این حرفا نیست بالاخره باید س چی باشه با همه این بالا منتها یه موقع هستش که تا این این حرفو می‌زنه شما چیکار می‌کنید

تهمت به اصطلاح تختعه اینا پیش میاد این غلطه چرا چرا غلطه این کارم

به خاطر اینکه طرفدارای اونم وقتی می‌بینن احساسشون میشه باید جواب بدن حالا مثل سباللهشون شده دقت بکنید شما تفکر اون طرف رو ببینید ما الان باید دنبال چی باشیم دنبال این باشیم ما هیچ در حقیقت کار ما و فعل ما شده با کذم قیض شده با شرح صدر شده با در حقیقت صبر با اینکه دندان رو دندان بذاریم فشار بدیم بعضی حرفا رو می‌شنویم اما دندان رو دندان بگذاریم بذاریم آقا صحنه رو جلو ببره ما سبب اختلاف نشیم من می‌بینم تو این کانالا یه کسی مثلاً سخنگوی دولت یه حرفی زده باید ببین چه حرفایی می‌زنن بهش این حرفا غلطه واقعاً غلطه غلطیش مال این است که این باعث میشه که جبهه‌بندی شکل میدیم اگر اما اون ضد انقلابیهم که خارج از کشوره وقتی که میگه منم رگ غیرتم به جوش اومده چقدر خوشمون میاد ولی تو داخلمون چیکار بکنیم اگه یه حرفی کسی یه پالس ضعف میده به جای اینکه انسان یه راهی پیدا بکنه از درون بدون اینکه آشکار باشه بدون اینکه ظاهر باشه بدون اینکه در حقیقت حساسیت طرفدارای اونو و الا اگر این شد اون جواب میده این جواب میده اون

بدون اینکه اون رو سی بکنیم الان اونای که

بلد نیستیم این کارو بکنیم ون قاتلیام اومدن خط مقدمه اومدن جلو گفتن ثبت اقدامنا اینا اینا خط شکن شده

خب این مال اینست ببینید این مال چی هستش من عمداً اون رو دیشب گفتم تو صحبت چیز گفتم که اونایی که گفتمانسازن کیا باشن شما اگه اومدی گفتمانسازی این رو تکرار کردی هی هی گفتی نگو لا تاقتلن الیوم به جالود و جنود هی اینجوری گفتی اگه بگی فلانا اگه اصلاً تو گفتمان رو مطرح کردی لذا حلقه‌های اون شب به مخالفت و موافقت گفتمان لاطاقت لنا تشکیل شده بود یعنی محور شده بود گفتمان لاطاقت لنا حالا یه عده موافق و یه عده مخالف بودن ولی گفتمان سیر سر این بود میگه تو بیا گفتمان جدید ایجاد کن گفتمان سر این باشه نه بپردازی به اینکه بیای چیکار بکنی مخالفاً یا موافقاً همون مسئله رو برد کنی تفاوت چقدر زیاده ما نگاهمون اینه که اگر اومدیم گفتمان جدید منتها به موقع گفتمان جدیدو بگیم که وقتی که ربنا افرق علینا صبرا وثبت اقدامنا وصرنا علی که این گفتمان باعث شد که چی بشه یه دفعه تو میدان جنگ اون ثبات قدم ایجاد شد به جای مقابله در اینا نیومدن به اینا بگن چرا میگید لاتاقتلن الیوم به جالود و جنوده شب اینجور شده بود اما فردا نیامدن رو این گفتگو بکنن دیدن اشتباه کردن دیر آمدن به میدان وقتی ما دیر بیایم به میدان عرض گفتمان و شعارسازی درست شکل ندیم. هر مگسی اونوقت می‌خواد میدوندار بشه. هر پشه‌ای می‌خواد برای خودش در حقیقت میدان و عرصه‌ای ببیند. چون اونجایی که در حقیقت شیر تو میدان نباشد اونجا در حقیقت برای خودش پشم برای خودش عرصه‌ای می‌بینه. خب پس ضع باز ضعف ماست. پس باز اشتباه ما بوده که وقتی اون حرف میاد به میدان به جای اینکه بپریم چرا این حرف زده میشه باید بگیم چرا ما دیر آمدیم؟ چیکار کنیم؟ که تو عرصه بعدی همون گفتار ربیون بشه که ما جلوار باشیم کاری که همین سابقین تو فردای اون روز و لما برضو او به اصطلاح لجالود و جنوده این‌ها در حقیقت نوع نگاهشون بله که اونجا بله

بله عرض می‌کنم که ما باید احتمال گسترده شدن جنگو بدیم یعنی این یکی از احتمالات زیاده که جنگ ممکنه چی بشه تو جهات مختلفی گسترده بشه کشورهای ختلفی داخل در جنگ بشن از اون طرف ما به ما کسی به این راحتی ملحق نمیشه اگر یکی ملحق بشه یمن ملحق میشه و در نهایت اگر زورشون برسه اگه زورشون برسه حزب‌اللهست با حماسه که به اصطلاح ممکنه که به عراق تا حدودی عراقم تا حدودی پاکستانم فعلاً در حد حرفه یک اجتماع به اصطلاح درونی واحدی نسبت به ما ندارن اگرم الان دارن این دیدارشون اخیر با آقا اثر داشت حتی کشوی عربی همه به ظاهر احساس پ این خیلی خوبه همیناهم خیلی عالیه اما اگر یه موقع وقت این بشه که آمریکا مستقیم تو جبهه اون‌ها بیاد شرکت کنه این کشورای عربی مثل باد که بیاد اونا نیست اصلاً پشن نیست نیستن اصلاً نیستن اصلاً نه اینکه بنده خدا نخوانن باشندا نه نمی‌خوانن باشن اما نیستن اصلاً اونجا دیگه حرف اینکه کجان و چرا نیستن نیست پشهست باد که بیاد پشه نیست ب برای اونا باده ولی برای ما این باد باد نیست این خلاص م نیست این ما کوهیم الحمدالله که این بادا تازه میاد اینجا باد برمی‌گرده که می‌خوره به ما انشاءالله این حتماً باور داریم این نگاه الهی رو پس یکی گسترده گفتمان ما برای توجیه مسئله در جایی که این گسترده بشه چیه؟ وقتی گسترده میشه خرابی‌هاشم خیلی زیاده وقتی گسترده میشه طولانی مدت‌ترم میشه وقتی گسترده میشه فشارهاش هم برا مرد مردم خیلی سنگین میشه یعنی ممکنه مثلاً یه مسائل سختی پیش بیاد مردم اینا احتماله دیگه آدم باید نه اینکه بگیم اینا الان نه انشاءالله خدای سبحان این مملکت امام زمان و امیرالمؤمنین و امام حسینی رو خدای سبحانً حفاظ عظیمی تا به حال ایجاد کرده از شرور در حقیقت سخت محفوظ کرده ما یقین داریم که بعد از اینم حفظ اما وظیفه ما این است که همه به اصطلاح چیکار بکنیم همه احتمالاتو در نظر بگیریم حتی یف‌ترین احتمال رو هم در نظر بگیریم. باید برای این حالتم ما برای خودمون اولاً توجیه داشته باشیم. ثانیاً قدرت توجیه. این یه نگاه. یه نگاه دیگه این هستش که یه مسئله جدی تو کشور پیش بیاد که یه دفعه چی بشه؟ یه دفعه ذهن‌ها منصرف بشه. چیکار آماده‌ایم برای این انصرافا؟ چه احتمالاتی رو میدیم که اون‌ها پیش‌بینی کردن که سوار شن. ما چه احتمال مالاتی میدیم که بتونیم سوار شیم رو این فکر کنیم حتماً بدانید که حتی اگر مسئله خلاصه همینجور ادامه پیدا بکنه نمی‌ذارن فقط این ذهن‌ها به این قدرت و قوت و شوکت بمونه یه مسئله دیگه این هستش که ممکنه به شدت مسئله آتش‌بس پیش بیاد اگر جریان آتش‌بس پیش بیاد نگاه ما از منظر نگاه رهبری به این مسئله باید قبل از اونکه آقا اظهار نظر بکنن چهجوری باشد که تونیم دست ولی رو باز کنیم نه مجبور باشه آقا در مقابل جریان قرار گرفته‌ای که این کار رو تثبیت کنن مجبور بشه چیکار بکنه باید چیکار بکنیم که اولاً از امکان آتش‌بس اگر صحیح و عقلان عقلایی و از روی ضعف دشمن بود ما رد نمی‌کنیم چنانکه قرآن گفته که اگر از روی اون‌ها ضعف آمدن شما رد نکنید چون این دستور قرآنیه اما اگر خواستن تحمیل بکنن به هیچ وجه نپذیرید ولا تهنو ودعو السلمه اونجایی که تو ضعفید حق ندارید برید دنبال صلح اما از روی قدرت اگر عقب نشستن اگر کوتاه اومدن و دیدن نمی‌تونن اظهار کردن شما بپذیرید و جنسلمه فجنه اگر اونها بالپن کردن یعنی با خضوع با تواضع با خلاصه نشون ضعف یعنی از ضعفشون اونها انسلمه فجنه شما قبول کنید این خیلی زیباست اینا ببینید. ما نمیگیم که هر طوری شده می‌خوایم تا ته فقط از یه مسیر بریم. شرایط جنگه. شرایط مختلفی داره.

حتی اگه‌هایی که امام زدن جبران

حالا ببینید اینا بحثهای ج به اصطلاح چیزه اصل مسئله رو داشته باشیم ببین برای اینا گفتمان داشته باشیم نبریم خودمون اول یعنی یه جوری نشه که اگر یهو پیش آمد جوری که بحث گفتگو شد یه دفعه انقلابیای ما چی بشن؟ همه بگیم قبلش ما فکر کردیم تو چه موقعی گفتگو امکان‌پذیره؟ کی میشه گفتگو کرد از منظر قرآنی و روایی و الهی؟ کی حق داریم گفتگو بکنیم؟ کی حق نداریم گفتگو بکنیم؟ برا خودمون باید حل بشه یا نباید باشه؟ اگ ما که نمی‌خوایم حرف خودمونو بزنیم که ما می‌خوایم تابع قرآن باشیم. تابع در حقیقت اعتقاداتمون باشیم. ولی ما بلد نشدیم این رو بلکه نگاه می‌کنیم احساس من میگه که این کارو خب این چه احساسیه؟ این غلطه. این یکی از بحثهاست که حتماً پیش خواهد آمد و ماً در حقیقت یکی از کارا دیگه این است که اسرائیل بلده اخبار رو وارونه جلوه بده لذا حتی به قیمت اینکه به اصطلاح قدرتشو تو اینکه برای انتقام شدید نکنه حتی برای این با اینکه اگه نشون بده جنازه‌هاشون و کشته‌هاشون رو مجروهاشون و اینا رو ممکنه برای اینکه دست انتقامشو بازتر کنه بازتر شد تو جهان واسش اما من باب اینکه ضعف براش ایجاد نشه و تو درون جامعهش دیگه گسست ایجاد نشه تا به حال قبلاًهم اینجوری بوده کنترل می‌کرده نمی‌ذاره خیلی این مسئله به اصطلاح دیده بشه خب از این طرف تو جامعه ما داره چیکار می‌کنه ببینن مثلاً ما می‌زنن تأسیسات ما رو می‌زنن از ولی ببینن اونجا که زده میشه انعکاسی نگذارن پیدا بکنه چی میشه میگن لابد موشکا رو می‌زنن دیگه بیشترشو لابد موشکها تو بیابان می‌خوره هدف نداره پس چه فایده داره اینجوری تو این چیکار باید بکنیم اگر این کارو نکنیم مجبور میشیم تو دراز مدت‌تر یه خورده چیکار کنیم؟ مجبور میشیم بیایم کوتاه بیاییم ما خلاص چون گفتمان حاکم مردمن که ایجاد می‌کنن اگر اینم یکی از بحثاست که حتماً خلاصه یه جریان دیگر این هستش که هر موقع این‌جوری بوده تا به حال هم قرآن اینو بیان می‌کند هم این است که قضیه اون اوجش که یه خورده رو به افول میاد احساس‌ها یه خورده شروع می‌کنه عادی‌تر شدن خط نفاق تازه شروع می‌کنه به حرکت خط نفاق تازه شروع می‌کنه برای پیش‌بینی خط نفاق که چه سوژه‌هایی رو می‌خواد قد دست بذاره قابل پیش‌بینی این‌ها چیکار باید بکنیم چه سوژه‌هایی رو ترسیم کنیم چیکار باید بکنیم به دنباله اینم یه بحث ما شما کشف فکر کنیم تا

بله

باید مثل همون موفق کشف فکر کنیم بفهمیم چه سوژه‌ای ممکنه

می‌تونیم کشف فکر کنیم چون تجربه داریم در اینکه ببینیم تو این عقبه چندین ساله تجربه داریم می‌تونیم این رو نگاه بکنیم یکی دیگر این هستش که ببینید اینا تو جریان به اصطلاح حزب قوی خودشون رو آشکار کردن ذخیره چندین سالهشونو آشکار کردن چرا چون دیدن وقتیست که وقتی آشکار کنن می‌ارزه ما تو جریان فتنه ۸۸ عقبه نفاق سرانم اومدن به میدون اینا همیشه مراعات می‌کردن چون دیدن می‌ارزه الان کار داره تمام میشه تو جریان حزب‌الله اینا آمدن این کارو کرد تو جریان ما الان لبه کارشونو آوردن نه عقبش شونو یعنی ریز پرانده‌ها و نمی‌دونم این نفاق درونی و این نیروها اینا اون لبه کارشونه اگر از این مسئله بهتر براشون جلوه بکنه که قدرت ایجاد می‌کند یا مزتر بشن عقبه کارشون رو ممکنه به میدون بیارن اگر عقبه کاررو بخوان به میدون بیارن چه حالت‌هایی ممکنه پیش بیاد باید با تحلیل مهندسی معکوس کارای گذشته قدرت پیدا کنیم پیش‌بینی کنیم که این عقبه اگر بخواد بیاد دفعه یه جاهایی یه کسانی یه افرادی که شما اصلاً باور نمی‌کردی از جاهای مختلف صداهای به اصطلاح متفاوتی رو یهو ایجاد می‌کند یا یه حرکت‌ها و حادثه‌هایی که اصلاً می‌بینید که غیرقابل به اصطلاح پیش‌بینی براش می‌کنی این کارو دیگه نمی‌کنن. این کارا روم محقق بکنن. اینم یه مسئلهست. اینکه این‌ها تونستن بر جریان بهاییت تو کشور تو تشکیلات‌سازی تکیه بکنن که بعضی از حالا گزارش‌ها میگن. این بالاخره خود قابل پیش‌بینی بوده از قدیم سابقهم داشت که اون‌ها اهل حرف بودن اهل میدان نبودن یعنی اینجور که بیاد تو صحنه میدان حاضر باشه هزینه میدانی بده این کار هر کسی نیست که بیاد توی ریز پرنده‌ها بیان ببرن بیارن تو اون تشکیلات می‌دونه که هر کدوم از اینا گیر بیفتن نتیجهش اعدامه باید یه کسی ریسک‌پذیر باشه که این کارو بکنه ما تو جریانات داخلیمون غیر از منافقین اونم یه دو دورانی الانم به اون شدت دیگه اینجا ریسک پذیر نیستن افرادشون ریسک پذیری به این راحتی نداشتیم اینم خیلی مسئله مهمیه که من به نظرم این هستش که درسته که برای اینکه کشور نظامی نشون داده نشه باید مراعات بکنیم که نظامی دیده نشه اما یه بحث جدی این است که قدرت بسیج رو ما برای شناسایی این جریان به شدت لازم داریم یعنی اگر بسیج رو که الان تمایل ندارن که بسیج بیاد به میدون علتشم این است که می‌خوان بگن ظاهر مثلاً نظامی دیده نشه اما این تشکیلات اگر لون نره و شناخته نشه و به اصطلاح الان که تو میدونند دیده نشن بعداً به این راحتی قابل به اصطلاح شناخت نیست

آقا تو فرمانشون به سرشگر بحث بسیج مطرح ن

حالا من دارم عرض می‌کنم که باید رو این کار کنی منتها کار معقول یعنی گفتمان‌سازی معقول ب نه چککشی ما بلد نیستیم به جایی که درست کنیم چیکار می‌کنیم؟ گاهی چککشیش می‌کنیم. اما اگر معقول جریان بسیج رو تجربهش رو بیایم تو گفتمان‌هامون چیکار بکنیم؟ به عنوان که یه کاری که به سرعت می‌تونه این جریان رو چیکار بکنه؟ کنترل بکنه و این نیروی تشکیلاتی رو الان چند کار ازش ساخته میشه؟ یکی اینکه عزل اینکه بسیج بیاد هرچند آموزشم ندیدن هرچند کار اونا تخصصیه و اینا غیرتخصصین ربش برای اون‌ها که ببینن ه حالتی کنترل شده‌ای هست. اون‌هاهم خیلیاشون تا یه حدی حاضرن هزینه بکنن. اگه ببینن این‌جوریست دست برمی‌دارن و حتماًهم تو همین جا اتفاقی هم خیلی از مسائل لو خواهد رفت. چنانچه اول انقلاب و بعدها چند بار تا به حال ما تجربه کردیم هرگاه این حالت پیش میاد اون وحدت و امنیت و آرامش برای مردم بیشتر ایجاد میشه. غیر از اینکه یه رزمایشی هم میشه که این‌ها یه حالتی پیدا می‌کنن. خود بسیجیها که تو میدانن در دخیل در امنیت خودشونو وقتی می‌بینن خود این خانواده‌ها اینا رو مرتبط می‌کنن که اینا دخیل در امنیتن باید با یعنی مردم احساس شراکت در حاکمیت رو بهتر می‌کنن اینم خودش یکی از بحثهاست خب دیگه حالا من خیلی نوشته بودم دیگه حالا باشه انشاالله یه وقت دیگری یکی از بحث‌هایی که خیلی مهمه که به نظرم ما حالا باید روش فکر بکنیم که به اصطلاح جریان استفاده از هوش وعی هنوز یک معدن برای ما غیرا استخراج شده است در حالی که اون‌ها چند لایهشو استخراج کردن و حتماً یکی از فرایندهای کارایی که تو این جریان اگر ادامه پیدا بکنه استفاده خواهند کرد از جریانش مصنوعیه ساده‌ترین کارشون این است که کاری بکنن که واقعیات از غیرواقعیات دیگه قابل تشخیص نباشه یعنی یه طوری بشه انقدر صحنه‌های کذب که بعد مثلاً وقتی مردم ببینن بعد مبتهج بشن بعد بگن نه این دروغ بود یعنی معلوم شه دروغ بوده دقت کنید بعد دیگه هر صحنه واقعی رم بعد مدتی که اینج‌جوری بشه دیگه باور نمی‌کنن شما بزن داغون کن اسرائیلو صحنهشم فیلمشم داشته باش میگن دروغه همه خود مردم ما میگن دروغه و این قدرت هوش مصنوعی که آمده این لا ساده‌ترین لایهشو دارم میگما حالا چه لایه‌هایی بعد از اینکه اون‌ها روش کار کردن و براش برنامه دارن حتماً تو ازش استفاده بهینه خواهند هنوز دست نزدن. چرا؟ چون هنوز به اون نقطه‌ای نرسیده که مجبور بشن از اون لایه‌ها. چون وقتی لایه رو استفاده می‌کنن بعد لایه لو میره و دیگه براشون برای بار دوم و سوم به این راحتی قابل استفاده نیست. باید بدونن هزینهش بر فائدهش فاعدهش بر هزینهش میس می‌چربه تا بیارن. لذا رو این فکر بکنیم که اگر اینا بخوان واقعیت و صدق و کذب رو تو لایه اول دستکاری بکنن تو جریان ۱۴۰۱ فیلم حرکت این‌ها رو که نشون می‌داد اگر یا تون باشه مردم می‌دیدن که این آمد از اینجا رفت از اونجا رفت از صحنه رو دروغ دیگه فیلم هم حتی معلوم باشه دروغ جلوه می‌کرد تازه اون موقع هنوز عنوان هوش مصنوعی که بسازن از روش کسی نمی‌گفت اما گفتن چون حاکمیت نشون میده چیه دروغه یادتون هست یا نه امروز که این قدرت بازسازی و همه جور هست و تشخیصش تا بخواد تشخیص داده باشه تا بخوان چی بکنن که اونم ب اونجایی که تخصصی انجام بشه به این راحتی نیست اونوقت کار از دست رفته عتماد مردم در معیار صدق و کذب از دست بره اونوقت شما بی‌ در حقیقت سلاح میشی اعتماد مردم در معیار صدق و کذب از بین که بره دیگه نمی‌دونن چی صادقه چی کاذبه تحیر در صدق و کذب ایجاد بشه دیگه شما قدرت ندارید تا وقتی که ما معیار صدق و کذب تو مردم هست ما باورمون این است که می‌تونیم صادقانه جلوار باشیم اون گ گفتمان صداقت آمیز که النجات فی الصدق ما باور اما اگر که صدق و کذب حالتش تو بین فهم مردم که اون دستگاه محاسباتی که آقا فرمودن اختلال در دستگاه محاسباتی ایجاد بشه صدق و کذب از بین بره اون موقع دیگه در حقیقت گفتمانی رو جا انداختن دیگه اصلاً فایده نداره هیچ چیزی سنگی رو سنگی تو معیار بند نمیشه که ما بخوایم اثری داشته باشیم انشاالله خدای سبحان تو تکلیفمون که یه جلوه آخرالزمانی جلو راهمون قرار گرفته و یک امتحان و آزمایش بس بسیار عظیمی داره ایجاد میشه که بزرگ شی ابتلا در حد توان مردم ماست امروز این ابتلا لذا معلوم میشه خدای سبحان نگاهش این است که توان امروز مردم خیلی عظیم شده اینم خودش یه به اصطلاح چی هستش نکته حسنیست که توان مردم انقدر عظیم شده که ابتلا در این حد داره محقق میشه لذا با بله

زیاد حساب پاس کرده رو خدا

دیگه حالا میگم خودمون این باورو ریم ولی خدای سبحان باور رو به ما داره لذا با این نگاه انشاءالله به این حرکت نگاه بکنیم که می‌توانیم چون استعدادشو خدا داده آمادگیشو دیده اگر تو این عرصه رسانه هم با این نگاه ما می‌توانیم رو باور کنیم بعد می‌بینیم کارایی ازمون میاد فکرون کنیم نه فقط بشینیم بخونیم دست و پاونو رو به قبله کنیم اگر اخبار یه عصاور باشه اهوش بریم اگر از به اصطلاح اخبار خوشایند باشه دلمون خوشه بپریم بالا اما کاری این این کار نیست بلکه باید تو اونجایی که اخبار به اصطلاح یعساوره اونجا تو صحنه گرداننده صحنه بشیم مرعوب صحنه نشی اونجایی که اخبار خوشاینده جلوار کن لا تعی ما فاتکم ولا تفرحو بما آکم این به عنوان تابلوی رجوعون به این خبرها باشه که ما هدایت‌گریم ما صحنه‌پردازیم ما می‌ت اخبارسازی نه اینکه فقط تابه باشیم در جنگی ۱۳ ۱۴ دقیقه از بله در فضای جنگی مطلوبه یا مطلوب نیست یعنی مردم بفهمن د

ما آغاز فضای جنگی بکنیم مطلوب نیست اما اگه دشمن ایجاد کرد برای ما یه مطلوبیتی داره و خیلی تو فضای جنگ و تهدیده عرض کردم که فضای جنگی رو به قدری که دشمن توسعه بده ما توسعهش برامون مطلوبه به شرطی که اون توسعه بده سعهش نمیدیم اما اگه اون توسعه داد عقب نمی‌شینیم ما با توسعهش میایم مطلوب میشه برای ما

لذا ببینید جنگ کار احد که شد پیغم جنگ بعد پیغمبر می‌خواست بره کاروان رو بگیره اما اونا تغییر دادن وقتی اونا سهم نراج تغییر دادن توسعهش تغییر دادن پیغمبر استقبال کرد توسعه گفت عیب نداره جنگ ما نمی‌خواستیم نمی‌خواست از اول به کاروان حمله کنه به به اصطلاح لشکر حمله بکنه اول می‌خواست کار این نگاه باید توی کارهای ما باشه ما توسعه نمیدید درسته چون توسعه وقتی ما بدیم معمولاً فراگیر نمیشه اما وقتی دشمن ایجاد می‌کند

همه مردم پایار میان به هم به همین اندازه توسعه رو حفظ می‌کنیم سلام علیکم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *