بسم الله الرحمن الرحیم
قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَی قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا.
در این آیه شریفه که در ادامه جریان منافقین است و آن ضعیفالایمانهایی ست که با پیغمبر همراهی نکردند و خدای سبحان در این سوره به تفصیل قصه ی اینها را بیان میکند و علتش هم این است که جامعه ایمانی همیشه به این مسئله ابتلا دارد. لذا تحلیل نحوه مواجهه با این دسته جزو ضرورت های مهم جامعه ایمانی است که بیابند چگونه باید با اینها برخورد بکنند؟ آیا باید بی تفاوت باشند؟ آیا باید طرد کنند؟ آیا باید حد وسطی را در اینکه راه برگشت برای اینها را باز بگذارند و طوری با اینها در عین حال برخورد بشود که این مریضی واگیردار تر نشود. سرایت بیشتر پیدا نکند. در عین حال این مریض ها هم تا حدی که ممکن است به سلامت برسند و هدایت بشوند. به همین جهت در آیات مختلف چه در این سوره و این جریان، چه در جا های دیگر، بار ها قرآن کریم به این مسئله پرداخته است چنانکه در جنگ تبوک هم همینجور، چنانکه در بعضی جنگ های دیگر هم همین مخلفین مورد اعتراض واقع شدند و احکامی برایشان صادر شده، اینجا میفرماید قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ باز به پیغمبر خطاب میکند خدای سبحانی که به اینها بگو قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ آن هم تعبیر مِنَ الْأَعْرَابِ یعنی مخلفین دسته هایی بودند، ممکن بود بعضی ها عذرشان موجه باشد. اما آن دسته ای که عذر موجه نداشتند، یا نه عذر موجه هم نداشتند اما پشیمان شده باشند بعد از نرفتن، راه بازگشت را باز گذاشته. چنانچه آیات قبلی هم بحث غفران و مرحمت الهی را ذکر کرد. اینجا میفرماید قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ که اینها، اعراب که آوردند، اعراب کنایه از این است که قبلا هم عرض شد، که اینها شعورشان کم است. ساده لوحی هم علاوه بر خلاصه آن مریضی شان ضمیمه شده.
لذا ما منافقین حرفه ای داریم. منافقین حرفه ای خودشان را راحت در دام نمی اندازند. چون خبر هم داشتند که بعد از این پیغمبر اکرم حتما قدرتش جهانی خواهد شد، طبق آنچه که در کتب سابقین از انبیاء الهی آمده بود وعده های سابق. اینها بعضی سختی ها را تحمل میکردند، اما در عین حالی که در جنگ ها بودند. در عینی که در لشکر پیغمبر، در جهات مختلف مثل حدیبیه هم بودند، در احد هم بودند. اما نقلی از اینکه اینها در جایی کسی را کشته باشند، یا زخمی خورده باشند، عمدتا نمیشود. چون میدانستند کجا قرار بگیرند، آسیبی به آنها متوجه نباشد. در عین حال حضورشان دیده بشود. در آن جا هایی که باید دیده میشدند، خودشان را قرار میدادند. اما آنجایی هم که آسیبی بود اینها آنجا حضوری نداشتند. جمع خوب توانسته بودند بکنند.
اما ساده لوح ها خودشان را زود به دام می انداختند. یک دفعه میبینید جلوی تیر قرار میگرفتند، آنجایی که مردم میدانستند این جای خطر است و حداقل به صورت سیاهی لشکر اگر اینها بودند، اعتراض به شان نمیشد، به سادگی تخلف میکردند و حاضر نمیشدند و لذا اینها معلوم بود در جامعه کی ها هستند. قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَی قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ شما میگویید ما توبه کردیم. ما میخواهیم در خیبر بیایم. خیبر را از شما برداشتیم. چون آنجا غنیمت ها زیاد است، مربوط به کسانی است که در حدیبیه بودند اما جنگ بعدی که جنگ حنین است و با طائفه ها سنگین و قدرتمندی قرار است مواجهه بشود. اینها همه پیشبینی ها پیغمبر است که از قبل اینها را پیش بینی کردند دیگر. جنگ خیبر را پیش بینی کردند. جنگ حنین را هم پیش بینی کردند که اینها هنوز واقع نشده. بعد فرمودند که شما را آنجا دعوت میکنیم. آنجا بیایید. اگر میخواهید خودتان را نشان دهید. ما برگشتیم به خدا باور داریم، در یک جایی که پول پخش میکنند، آنجا آمدنتان، آنجا به اصطلاح توبه نیست. توبه آنجایی است که ممکن است خطر در کار باشد. آنجا نشان دهنده شجاعت است. لذا میفرماید سَتُدْعَوْنَ إِلَی قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ شما را به آنجا دعوت میکنیم که مقابل شما کسانی هستند، قوی هستند. طوایف ثقیف و هوازن طوایف قوی بودند که اینها جنگجو بودند. آنجا شما اگر آمدید، در آن لشکر جنگ حنین حاضر شدید، معلوم میشود که شما توبه تان مقبول شده. معلوم میشود که شما به جمع مؤمنان دوباره پیوستید. ننگ مخلفین از شما برداشته میشود. به عنوان تخلف شدگان دیگر شناخته نمیشود، اگر آنجا حاضر شدید. اینها چقدر زیباست.
همانطور که در بهشت دارد که وقتی عده ای را از جهنم به واسطه شفاعت عده ای اینها برمیگردند به بهشت، میگویند خدایا ما در بهشت باشیم، از جهت نجات پیدا کنیم. با شفاعت اینها می آیند اما در پیشانی اینها دارد که این ها معتقین اند. اینها آزاد شدگان اند از جهنم اند. بعد مدتی که در بهشت هستند میگویند خدایا، بالاخره حالا که از جهنم خیالشان راحت شد، میگویند این ننگ اینکه ما را همه به عنوان آزادشدههای از جهنم میدانند و ما در بهشت هم مهمانیم، صاحب خانه نیستیم، این برای ما سخت است. که بعد از آن این هم برداشته میشود از آنها.
در اینجا هم مخلف بودن که اینها معلوم بود چه افرادی هستند. این به اصطلاح انگ مخلفین و تخلف کنندگان بر اینها خورده شده بود. اینها میخواستند زود این پاک شود. برایشان در جامعه آدم های گاهی با تشخصی بودند. آدم های خیلی سر و ساده ی کناری هم نبودند. درست است میفرماید من الأعراب، از جهت تفکری ضعیف بودند اما برای خودشان کس و کاری بودند. به این جهت میخواستند این داغ هم زود برداشته بشود. زود میخواستند در خیبر شرکت بکنند. اما پیغمبر وعده داد که این جنگ، جنگ سختی است جنگ حنین. لذا با همین وعده همانجوری که خیبر را گفت جنگ غنیمت به دست آوردن است. این را گفت جنگ چه هست؟ جنگ با قومی که أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ اند. جنگجو های به اصطلاح قابلی دارند. باید بجنگید. اینجا بیاید خودی نشان بدهید. اینجا تُقَاتِلُونَهُمْ با این هم میجنگید، یا آنها کشته میشوند. أَوْ يُسْلِمُونَ یا تسلیم میشوند. اگر در حقیقت در هر صورتی که جنگیدید آنها را و تسلیم شدند یا غلبه کردید، در آن صورت آنجا هم غنائم زیادی است در حنین. اما با جنگیدن به آن غنائم خواهید رسید نه با خلاصه رفتن در محاصره خیبر و پیروزی در آنجا. کار سخت است.
فَإِنْ تُطِيعُوا در آنجا، اطاعت کردید و آمدید، يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا خدا با شما اجر حسن را برایتان قرار میدهد. شما را تحویل میگیرد. پس توبه باید به قدر تخلف باشد. اگر تخلف از یک چیزی که سخت بود کردید. توبه اش در این است که چه کار بکنید؟ در یک جنگ سخت شرکت بکنید. نه در یک جای راحت تر. خیلی زیباست ها. اینها چقدر سنت ها را درش بیان میکند. این برای امروز ما هم کاملا قابل بازسازی است. که بتوانیم این را برای خودمان. فَإِنْ تُطِيعُوا اگر اطاعت کردید، يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا آن هم اجر حسن، نه یؤتکم الله اجرا، أَجْرًا حَسَنًا یعنی وقتی خدا میفرماید اجر حسن، یعنی گذشته شما را ما نادیده میگیریم. آن نقصان شما دیگر دیده نمیشود. انگ و داغ مخلفین از شما تخلف کنندگان برداشته میشود.
وَإِنْ تَتَوَلَّوْا اما اگر آنجا هم دیدید سخت است، باز پشت کردید. كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ مثل آن به اصطلاح جا های حساس گذشته که شما فراری و پشت کرده بودید، يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا اینجا هم فقط بی تفاوتی نیست. فقط این نیست که بگوییم این کار را کردید، فقط محرومیت ظاهری باشد. اینجا وعده عذاب الیم است. اجر حسن در مقابل عذاب الیم است. اگر آمدید اجر حسن، اما اگر نیامدید چه؟ وعده ی عذاب الیم.
خب قطعا این عذاب الیم در دنیا هم برای خودش دیگر حالا قواعدی پیدا میکند. همان مبارزه ی منفی با اینها که همان به اصطلاح سلبی در جامعه شکل میگیرد. جنگ سلبی یا در حقیقت گفتمان سلبی با اینها این است که در جامعه اینها باید چی بشوند؟ از جهت روابط محاصره در روابط بشوند. قطع روابط با اینها صورت بگیرد. پس ما باید به عنوان یک نگاه سلبی در جامعه، یکی از آثار تربیتی را این قرار دهیم کسانی که در وقت سخت حاضر نمیشود کمک بکنند. نمی آیند جلو. بلکه تخلف هم میکنند. عقب نشینی هم میکنند. حتما باید اینها را با هاشان در جامعه، در نظام روابط جامعه، یک محدودیت هایی از جهت حاکمیتی برایشان قرار داده بشود و از جهت مردی، از مردم اینها معرفی بشوند تا مردم چه بشوند؟ روابطشان را با اینها سرد قرار بدهند تا این نظام هدایتی محقق بشود. نمیشود هر جایی، هر کاری کردند، بعدش دوباره چی باشند؟ جلودار باشند. نمیشود. جامعه حتما باید، حاکمیت حتما باید به این نسبت ها حساسیت داشته باشد. کسانی که تخلف میکنند، روحیه را تضعیف میکنند، یک جایی که باید روحیه داده بشود، روحیه را تضعیف میکنند، حتما باید چه بشوند؟ در جامعه اینها توبیخ بشوند، هم از جهت حاکمیتی، هم از جهت مردمی و هم نسبت به بهره مندی از مزایای دنیوی حاکمیت حتی باید در تنگنا قرار بگیرند. اینها ببیند قرآن دستور میفرماید. یعنی باید در نظام شهروندی محدودیت هایی برای اینها قائل شد. یک حصر هایی را برای اینها قرار داد. این حصر ها و محدودیت ها هم هدایتگر است. در عین اینکه عقاب است، عقابی است که هدایتگر است. عده ای از اینها در این جریانات که پیش می آید، یا بازدارنده میشوند دیگر این کار ها را نمیکنند یا بر میگردند دیگر در مواقع حساس اینجور خودشان را کنار نمیکشند.
انشاء الله خدای سبحان همه مان را از اینکه اهل تخلف باشیم، حفظ بکند و اینکه در مسائلی که می آید جلودار حرکت های اصلاحی جامعه باشیم.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته