بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

 اَللهمَّ کُن لولیَّک الحُجةِ بنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیهِ وَ عَلی ابائهِ فی هذهِ السّاعةِ، وَ فی کُلّ ساعَة وَلیّا وَ حافظاً وقائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیناً حَتّی تُسکِنَهُ اَرضَکَ طَوعاً وَ تُمَتّعَهُ فیها طَویلاً.

در محضر آیه شانزدهم سوره نورانی فتح هستیم. می فرماید

بسم الله الرحمن الرحیم قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا.

در این آیه شریفه که باز ادامه بحث با کسانی است که در جریان صلح حدیبیه تخلف کردند. بیانی که خدای سبحان دارد که جریان اهل تخلف را که یک رگه ای از نفاق در وجود این ها بوده را خیلی پررنگ می کند، چون در تمام شرائط اجتماعی سخت این مسئله حضورش و ظهورش پررنگ است. لذا چون برای مؤمنین یک خطر جدی است، این حد و مرزهایش باید روشن باشد. اگر حد و مرزهای تخلف و نفاق روشن نباشد، ممکن است بسیاری از مؤمنین هم مبتلای به این تفریط ها در موقعی که باید در وقت در صحنه حاضر باشند مبتلای به این تفریط ها بشوند و چون این تفریط ها ریزش های بسیاری را به دنبال دارد و بعد هم توجیه انسان می خواهد بکند تفریط خودش را تا نکند در جامعه مورد عتاب واقع بشود، از مواقع خطرناکی است که قرآن کریم در این چند به اصطلاح آیه در اینجا و در جنگ های دیگر به این مسئله با شدت و حدت پرداخته. یعنی با اینکه می توانست یک بار این مسئله را مطرح کند و عبور کند، ولی این قدر در صحنه حرکت انسان در سختی ها و شدائد این مسئله نمود دارد، مکرر خدای سبحان این را در قرآن کریم مطرح کرده. حتی در همین سوره که این همه مسائل برای مطرح شدن بوده، در بین این همه مسائل دو سه نکته است که خیلی به او پرداخته و چندین آیه را به او در حقیقت چه کار کرده؟ شامل او قرار داده. از جمله اش همین بحث کسانی است که تخلف کردند. این نشان دهنده این است که این مسئله در حرکت اصلاحی انسان و سلوک انسان به سوی خدا نقش بسیار زیادی دارد. با همین نگاه باید مراقب باشیم در سختی ها و شدائد و ابتلائات که پیش می آید ترس از تفریط حتماً باید برای ما به عنوان یک هشدار جدی دیده بشود. مراقب باشیم نکند در حالت تفریط باشیم. بله افراط هم همیشه خطرساز است، اما ببینید در این سوره عمدتاً چون پای جان مطرح بوده، معمولاً افراط در جان فشانی نمی کنند؛ بلکه عمدتاً و غالباً تفریط در آنجایی که لازم است انسان حرکت در راستای جانبازی داشته باشد، آنجا تفریط صورت می گیرد.

لذا در این سوره آن طرفش را تذکری نداده در اینجا. نه خطری نباشد، اما عمدتاً این خطر کمتر آن مواقع پیش می آید. اینجا هشدار روی کسانی است که تفریط کردند. لذا تعبیر این است که بگو به کسانی که تخلف کردند از اعراب که این ها سَتُدْعَوْنَ. شما در جریان جنگ خیبر مورد آزمایش قرار نمی گیرید، بلکه چون در صلح حدیبیه آنجا کوتاه آمدید باید یک جنگی باشد، یک واقعه ای باشد در تراز صلح حدیبیه تا آنجا امتحان بشوید. یعنی اگر در امتحان مثلاً فرض کنید برای دیپلم شما قبول نشدید نمی آیند از شما امتحان سیکل را بگیرند قبولی دیپلم به شما بدهند، بلکه دوباره باید چه باشد؟ امتحان دیپلم را از شما بگیرند تا آن به حساب قبول بشوید. جریان جنگ خیبر چون غنائم زیادی در کار بود و همه می دانستند که یهودیان از جهت ثروت، ثروت بی حد را جمع کردند، این معلوم بود و از طرفی هم درست است که یهودیان در جنگ خیبر قلعه های متعددی را داشتند، قلعه های چندگانه تو در تویی که هرکدام از این ها فتح می شد قلعه دیگری در کار بود و سخت بود جریان، اما چون هم وعده پیروزی داده شده بود و هم وعده غنیمت های بسیار داده شده بود و هم یهودی ها به تنهایی به دور از کمک مشرکین قدرت مقابله با مسلمان ها را نداشتند، لذا وعده پیروزی فتح قریب که جریان جنگ خیبر بود برای به اصطلاح متخلفینی که این هایی که نرفته بودند در صلح حدیبیه طمع جدی را ایجاد کرده بود که اینجا شرکت کنند و بهره مند باشند از غنائم زیادی که آنجا پیش خواهد آمد؛ ولی خدای سبحان این ها را از شرکت در خیبر منع کرد، اما آن ها را به تعبیری ببینید سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ. شما را در یک جنگ دیگری که آن جنگ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ، آن ها صاحبان قدرت اند، بأسشان شدید است یعنی جنگجوهای واقعی هستند که این جنگ حنین است که در جنگ حنین شما شرکت خواهید کرد. اگر آنجا قبول شدید، پشت نکردید، فرار نکردید، پای اطاعتتان ایستادید، آنجا نمره قبولی و آمدن در کنار مؤمنان به شما داده می شود؛ اما اگر آنجا قبول نشدید آن موقع دوباره همان نمره رفوزی شما، تجدیدی تان به رفوزی تبدیل می شود. رفوزه شدن تبدیل می شود. حالا آیه دارد این را می فرماید.

نکات مختلفی در آیه هست که اگر بخواهیم توجه بکنیم این است که اولاً قرآن کریم با نگاه به اینکه اهل جنگ حنین که آن طوائف هوازن و سقیف بودند، این ها را أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ معرفی می کند. أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ یعنی صاحبان قدرت. یعنی دشمن را خوب قوی دیدن. نه اینکه دشمن را ضعیف دیدن. اظهار هم می کند. یعنی این طوری نیست که انسان نسبت به دشمن دائماً تحقیر بکند. نه اگر توانایی دارد باید آن توانایی را خوب ببینند، قدرتش را خوب ببینند تا نقشه ای که می کشند کاملاً مطابق چه باشد؟ مطابق قدرت و توانایی های آن ها باشد. این هم خودش یک درس است که توانایی دشمن را همیشه به اصطلاح تبدیل به ضعف نکنیم، بلکه دیده بشود. بعد هم می فرماید در اینجا که ببینید آیه قبل که در محضرش بودیم آنجا داشت که آن ها در حقیقت می خواستند شرکت کنند ولی اسلام قرآن اجازه به آن ها نداد تا اینجا که قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ. باید بجنگید اینجا. یعنی یک جنگ طوائف هوازن و سقیف هم طوائف جنگجویان قوی بودند. تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ. یا اینکه آن ها اسلام بیاورند. یعنی یا می جنگند آن ها یا تسلیم می شوند اسلام می آورند. شق سوم ندارد. از اینکه شق سوم ندارد نشان می دهد که جنگ حنین منظور است نه جنگ های دیگر. چرا؟ چون در جنگ های دیگر که با اهل کتاب بود، اهل کتاب سه شق داشتند. سه راه بود. یا تسلیم بشود مسلمان بشوند یا جزیه بدهند یا در حقیقت جنگ بکنند و کشته بشوند، ولی در اینجا دو شق بیشتر نیست. چون اهل کتاب جزیه دارند. مشرکین جزیه ندارند. یا باید بجنگند یا مسلمان بشوند که اینجا می فرماید. پس از این قرینه تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ که معلوم می شود که چه هستش؟ این مربوط به اهل کتاب نیست. مربوط به مشرکین هوازن و سقیف هست.

فَإِنْ تُطِيعُوا اگر اینجا شما اطاعت کردید و پای کار ایستادید، اینجا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا. اول هم اجر حسن را بیان می کند یعنی بشارت را. اول هم تفأل به خیر زده با اینکه این ها سابقه شان فرار بوده، با اینکه این ها سابقه شان عدم حضور در جبه بوده نمی آید اول سابقه این ها را به رخ بکشد؛ بلکه می گوید فَإِنْ تُطِيعُوا اگر شما اینجا پای امر پیغمبر ایستادید و در جنگ ماندید، يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا. خدا با اجر حسن با شما برخورد می کند و عطا می کند. وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ اینجا. اما اگر پشت کردید همچنان که قبل پشت کردید. در حدیبیه در جریان صلح حدیبیه نرفتید. إِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا. اینجا دیگر مثل قبل فقط نیست یک بار بود. چون اگر کاری یک بار از انسان سر بزند ممکن است خطاءً از انسان و غفلتاً و سهواً باشد، اما اگر تکرار شد آن هم در یک معرکه های حساسی که همراه پیغمبر باید حاضر باشند اگر این تکرار شد معلوم می شود که این یک ملکه نفسانی است. خدا رحم کند که انسان در عدم اطاعتش دچار تکرر در فعل غلط نشود. پس اگر یک بار بخشش راحت تر است. اما اگر تکرار شد بخشش سخت تر است که يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا که اینجا می فرماید.

ان شاء الله خدای سبحان همه ما را از عذاب الیم محفوظ بدارد و جزء مخلفین در هیچ امری از اوامر الهی نباشیم. چون انسان ممکن است در هر امری داخل در چه بشود؟ تخلف کنندگان باشد. اگر در اوامر دیگر تخلف کردیم زمینه می شود که در آن امر نهایی که گاهی جهاد است و گاهی قتال و جان فشانی است آنجا هم انسان موفق نشود. ان شاء الله خدا ما را در همه ابتلائات و امتحانات موفق بیرون بیاورد.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید