سلام علیکم و رحمة الله
بسم الله الرحمن الرحیم
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا
إنشاءالله ارض قلوب ما به طاعت حضرت ولی عصر آراسته باشد و اطاعت ما نسبت به حضرت دائمی باشد.
در محضر سوره فتح آیه ده بودیم که گفتار در رابطه با فرازهای این آیه الحمدلله به نتیجه رسید و با حسرت میخواهیم از این آیه جدا بشویم، اما روایتی در ذیل آیه در محضرش هستیم که خیلی روایت شریفی است و از منظر توحیدی برای ما درسهای زیادی دارد:
7- حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِيُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِيِّ قَالَ: قُلْتُ لِعَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِي الْحَدِيثِ الَّذِي يَرْوِيهِ أَهْلُ الْحَدِيثِ أَنَّ الْمُؤْمِنِينَ يَزُورُونَ رَبَّهُمْ مِنْ مَنَازِلِهِمْ فِي الْجَنَّةِ
در بهشت که مومنین در منازل و جایگاههایشان قرار میگیرند، آنجا خدای سبحان را زیارت میکنند در بهشت در همان منزل هایشان. از این روایت سوال میکند.
خیلی روایت زیباست.
فَقَالَ ع يَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ نَبِيَّهُ مُحَمَّداً ص عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمَلَائِكَةِ
خدا پیغمبرش را بر همه انبیاء و رسولان و همه ملائکهاش برتری داد.
وَ جَعَلَ طَاعَتَهُ طَاعَتَهُ
طاعت پیغمبرش را طاعت خودش قرار داد. و من یطع الله و رسوله، طاعت رسول را طاعت خودش قرار داد.
وَ مُبَايَعَتَهُ مُبَايَعَتَهُ
مبایعه و بیعت با پیغمبر را بیعت با خودش قرار داد. ان الذین یبایعونک انما یبایعون الله. آنهایی که با تو بیعت کردند با خدا بیعت کردند.
وَ زِيَارَتَهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ زِيَارَتَهُ
خدا زیارت پیغمبر را در دنیا و آخرت زیارت خودش قرار داد.
پس اگر کسی در دنیا به زیارت حضرت حیا و میتا نائل میشود، خدا را زیارت کرده است. اینها بحثهای زیبایی است. دقیق است. بنده به جایی میرسد از مقام فعل الهی، در موطن فعل الهی که تمام وجودش الهیت میشود. ظهور الهیت حق است در مرتبه فعل.
لذا اگر کسی پیغمبر را زیارت میکند خدا را زیارت کرده است. چون مقام فعل است. یک فعلی از افعال الهی که آن هم فعل اطلاقی حضرت حق را ملاقات کرده است.
#پیغمبر_اکرم_ظهور_الهیت_در_مرتبه_فعل
بعضی از آیاتی را که فرازهایی ازشان را آوردند، حالا آیه را میآورند.
فَقَالَ عَزَّ وَ جَلَ مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ
آنجایی که گفتند اطاعت رسولش را اطاعت خودش قرار داده است. اگر کسی از رسول اطاعت بکند، حتما خدا را اطاعت کرده است.
خیلی حرف سنگین است. خدای سبحان به تعبیر امروز ما چک تضمینی بدهد که هر اطاعتی از رسول اطاعت من است. مطلق یک کسی را تایید کند به طوری که هیچ جای کم یا زیاد نداشته باشد. نمیگوید افعال گذشتهاش اینطوری بوده است. افعال گذشته، افعال حال و افعال آینده. هر کسی اطاعت کند از رسول من را اطاعت کرده است. ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی و عصمت مطلق را خوب بیان میکند که پیغمبر هیچی از خودش ندارد. به جایی رسیده است تمام وجودش پر است.
#ما_ینطق_عن_الهوی
#فنای_پیغمبر_اکرم
اللهم انی اسئلک بأسمائک التی ملئت ارکان کل شیء. همه چیز پر شده است از اسماء الهی.
در نظام انسان که اختیار در کار است، علم در کار است، دو راه در کار است، او نسبت به تکوین بود، میگوید در نظام اختیار هم که تشریع است وجود پیغمبر صدق میکند اللهم انی اسئلک بأسمائک التی ملئت ارکان کل شیء. پر کرده است وجود پیغمبر را اسماء الهی. چیزی به غیر از دعوت به خدا و رساندن به خدا و اطاعت الهی در وجودش نیست. هیچ منیت و انانیت و حد و مانعی برای پیغمبر در این راه نیست.
وَ قَالَ إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ
آیهای است که الان در محضرش هستیم که آیه 10 سوره فتح است. بیعت با پیغمبر را بیعت با خودش قرار داد. ید الله فوق ایدیهم. عرض کردیم ید الله فوق ایدیهم هم ید ظاهری را شامل میشود در مقام فعل الهی که میشود دست پیغمبر، که دست پیغمبر بالای دست بیعت کنندگان بود. هم ید معنوی که قدرت و احاطه خدای سبحان است که هیچ قدرتی… هو القاهر فوق عباده. او قاهر است فوق همه بندگانش و کسی قدرتش معارضه با قدرت خدا ندارد. خود باور ید الله فوق ایدیهم، آنجایی که انسان حتی میبیند که به ظاهر حکم خدا مغلوب شده است، به ظاهر آنجایی که غلبه الهی بوده است زمین خورده است، اگر چشم انسان بتواند همه جوانب مسئله را ببیند و ادراک بکند، همانجا هم میبیند چنانچه در ما من بلیة الا و لله فیها نعمة تحیط بها، هر ابتلائی که میبینید خدای سبحان احاطه کرده است همان ابتلاء را به نعمت هایش، اینجا هم همانجایی که در نگاه اول آدم میبیند که به ظاهر حکم خدا زمین خورده است، اگر نگاه دوبارهای از منظر و زاویه دیگری ببیند، میبیند که همانجا هم هو القاهر فوق عباده، خدا آنجا زمین نخورده است، حکم خدا هم زمین نخورده است. این به ظاهر از یک جهتی فکر کرده توانسته حکم خدا را زمین بزند. اما در نظام الهی واقعا مقهور سنتهای الهی است. و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین. همانجاست که این دارد مغلوب میشود. همانجا این مغلوبیت دارد آشکار میشود. نه اینکه بعدا میشود.
مثل اینکه انسان در واقعه است، میآید عقبتر نگاه از بیرون میکند میبیند فرق کرد. تا وقتی که در متن واقعه داشت نگاه میکرد از یک زاویه خاص. یک خورده میآید عقبتر نگاه میکند میبیند همانجایی که به ظاهر مغلوبیت بود، غالبیت خداست. منتها این وجهش را باید از یک زاویههای دیگری ببیند.
#قاهریت_مطلقه_خدای_سبحان
#مکر_الهی
#ان_الله_بالغ_امره
وَ قَالَ النَّبِيُّ ص مَنْ زَارَنِي فِي حَيَاتِي أَوْ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدْ زَارَ اللَّهَ تَعَالَی
پیغمبر فرمودند هر کسی در دوران زندگی من، حیات من، و بعد از وفات من، من را زیارت بکند، فقد زار الله تبارک و تعالی. یعنی اگر انسان به مدینة النبی مشرف بشود و آنجا بتواند به زیارت پیغمبر نائل بشود، زیارت قریب، آن زیارت زیارت خدای سبحان است. و اگر دور هم بود، در صحرای کربلا زینب سلام الله علیها است، همانجا سلام میدهد. اگر امیر المومنین است در کنار قبر سلام بدهد، السلام علیک یا رسول الله، اگر زینب کبری است در کربلا از آنجا سلام میدهد، این هم زیارت پیغمبر است. چون نظام روحی پیغمبر که مکان ندارد. بله، انسان وقتی با تمام وجودش، بدنش و روحش و نفسش حاضر میشود مقام جامعیت است. اما اگر امکان حضور بدنی نبود، رابطه روحی و نفسی امکان پذیر هست. میتواند از دور سلام بدهد و حقیقتا جواب میگیرد. همانطور که اگر در محضر و جایی که آنها حاضرند سلام جواب دارد، یردون سلامی، ما قائلیم که جواب سوال ما را میدهید. در دنبالش دارد که انک حجبت سمعی عن کلامهم، ما جواب سلام را نمیشنویم، اما فتحت باب فهمی بلذیذ مناجاتهم. اما حال نجوا که پیدا کردیم، و دیدیم حال داریم گفتگو کنیم، میگوید این جواب سلام است. پس هر گاه سلام دادیم و دیدیم حال نجوا داریم، این جواب سلام است. با این نگاه ببینیم. با این نگاه ببینیم. اگر جواب سلام ببینیم خیلی لطیف میشود.
#زیارت_الهی
#زیارت_نبی_زیارت_الهی
وَ دَرَجَةُ النَّبِيِّ ص فِي الْجَنَّةِ أَرْفَعُ الدَّرَجَاتِ
منزل و درجه نبی در بهشت بالاترین است.
فَمَنْ زَارَهُ فِي دَرَجَتِهِ فِي الْجَنَّةِ مِنْ مَنْزِلِهِ فَقَدْ زَارَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى
در خانهاش است، ولی سلام بر پیغمبر اکرم میدهد. این سلام کجا واقع میشود؟ بستگی دارد این گوینده کجا میبیند. اگر باور کرد که درجه پیغمبر بالاترین درجه است، منزلتش بالاترین منزلت است، همین الان این سلام تا آنجا بالا میرود. اما اگر فکر کرد پیغمبر در مدینه است فقط، سلامش تا آنجا بالا میرود. این برمیگردد به فهم و شعور ما و ادراک ما. اگر باور کردیم که پیغمبر در ارفع درجات جنت است، تا آنجا بالا میرود.
اثرش چی میشود اگر این باور ایجاد بشود؟ جواب سلام تاثیرش مطابق نگاهی است که ما کردیم. یعنی اگر پیغمبر را در آن موطن سلام دادیم، جواب از آن موطن به ما میرسد و اگر از یک موطن پایینتری سلام دادیم، جواب از آنجا به ما میرسد. چقدر انسان ضرر میکند اگر موطن را پایین ببیند؟ خیلی ضرر کرده است. چون هر کدام از این جوابها اثرش مربوط به آن موطنی است که از آن نازل شده است. ما حد زده ایم. نه اینکه پیغمبر محدود باشد. پس پیغمبر صلوات الله و سلامه علیه حد ندارد، او حد نزده است، ما با باورمان در اخذ جواب سلام یا اجابت دعاهایمان حد میزنیم و این خیلی برای انسان خسران است.
#مراتب_باور_و_مراتب_تاثیر_جواب_سلام_حضرات
منتها توجه داریم که این مقام مقام فعل است. اگر میگوییم فقد زار الله، نه اینکه مرتبه ذات حضرت حق را زیارت کرده است. مقام فعل حضرت حق را زیارت کرده است. آنجا مانعی نیست و اشکالی ندارد.
إنشاءالله خدای سبحان بیعت ما را با پیغمبر که ذیل این آیه بود، زیارت ما را نسبت به پیغمبرمان، اطاعت ما را نسبت به پیغمبرمان،
اطاعت خدا زیارت خدا و بیعت با خدا قرار بدهد. بدانیم که هر ارتباطی با حضرات معصومین، امروز با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، همین نسبت است. اطاعت نسبت به حضرت، زیارت نسبت به حضرت، و همچنین بیعت نسبت به حضرت بیعت و زیارت و اطاعت نسبت به خدای سبحان است.
إنشاءالله این درک معرفت را به ما بدهد تا اجابت از آن موطن برای ما محقق بشود.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
در پاسخ: در بهشت ظهور همه مراتب است اما چون مومن در مقام فعل دارد پیغمبر را زیارت میکند، به لحاظ مومن مقام فعل است. و الا نه اینکه بهشت فقط مقام فعل باشد. این به لحاظ زائر است نه به لحاظ مزور.
ادامه روایت:
قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَمَا مَعْنَى الْخَبَرِ الَّذِي رَوَوْهُ أَنَّ ثَوَابَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ النَّظَرُ إِلَى وَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ ع يَا أَبَا الصَّلْتِ مَنْ وَصَفَ اللَّهَ بِوَجْهٍ كَالْوُجُوهِ فَقَدْ كَفَرَ وَ لَكِنَّ وَجْهَ اللَّهِ أَنْبِيَاؤُهُ وَ رُسُلُهُ وَ حُجَجُهُ ص هُمُ الَّذِينَ بِهِمْ يُتَوَجَّهُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى دِينِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ كُلُّ مَنْ عَلَيْها فانٍ وَ يَبْقى وَجْهُ رَبِّكَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَ كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ فَالنَّظَرُ إِلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ حُجَجِهِ ع فِي دَرَجَاتِهِمْ ثَوَابٌ عَظِيمٌ لِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِيُّ ص مَنْ أَبْغَضَ أَهْلَ بَيْتِي وَ عِتْرَتِي لَمْ يَرَنِي وَ لَمْ أَرَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ قَالَ إِنَّ فِيكُمْ مَنْ لَا يَرَانِي بَعْدَ أَنْ يُفَارِقَنِي يَا أَبَا الصَّلْتِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَا يُوصَفُ بِمَكَانٍ وَ لَا يُدْرَكُ بِالْأَبْصَارِ وَ الْأَوْهَامِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَأَخْبِرْنِي عَنِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ أَ هُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ فَقَالَ نَعَمْ وَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَ رَأَى النَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إِلَى السَّمَاءِ قَالَ فَقُلْتُ لَهُ فَإِنَّ قَوْماً يَقُولُونَ إِنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ فَقَالَ ع مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُمْ مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ ص وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلَايَتِنَا عَلَى شَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِي نَارِ جَهَنَّمَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ. يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ وَ قَالَ النَّبِيُّ ص لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ أَخَذَ بِيَدِي جَبْرَئِيلُ فَأَدْخَلَنِي الْجَنَّةَ فَنَاوَلَنِي مِنْ رُطَبِهَا فَأَكَلْتُهُ فَتَحَوَّلَ ذَلِكَ نُطْفَةً فِي صُلْبِي فَلَمَّا هَبَطْتُ إِلَى الْأَرْضِ وَاقَعْتُ خَدِيجَةَ فَحَمَلَتْ بِفَاطِمَةَ فَفَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ فَكُلَّمَا اشْتَقْتُ إِلَى رَائِحَةِ الْجَنَّةِ شَمِمْتُ رَائِحَةَ ابْنَتِي فَاطِمَةَ.