سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا

إن‌شاءالله خدای سبحان همه ما را جزء یاران و یاوران و بلکه سرداران حضرتش قرار بدهد.

در محضر سوره فتح بودیم که بنا بود به امر رهبری به عنوان یک عهد جمعی در محضر این سوره باشیم تا إن‌شاءالله خدای سبحان نصر و فتحش را بر محور مقاومت و جمیع مومنین نازل بفرماید.

آیات سوم و چهارم قبلا بحثش گذشت. تتمه‌ای از بحث آیه سوم را ابتدا عرض می‌کنیم.

در آیه سوم بعد از اینکه در آیه قبل فرمودند

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً ﴿2﴾

ذنبی که از پیغمبر در نظر مشرکین بود را می‌آمرزد که آن آمرزش یعنی هر تاثیر سوئی که آن‌ها از رفتار پیغمبر در خودشان می‌دیدند را از نظر اجتماعی با این فتحی که محقق شد آن‌ها پاک شد و در نظر آن‌ها هم دیگر به عنوان ذنب دیده نمی‌شد.

به دنبالش فرمودند

وَ يَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْراً عَزِيزاً ﴿3﴾

نصر عزیزی را خدای سبحان بواسطه پیغمبر برای مومنین ایجاد می‌کند.

رابطه استغفار و نصر یک رابطه مهمی است که در سراسر قرآن کریم دائما این ارتباط را مطرح کرده است. و ما دایره استغفار را معمولا در دایره فردی فقط می‌بینیم که هر کسی نسبت به خطایی که داشته است، آنجا دنبال جبرانش باشد، دنبال آمرزش آن خطا باشد.

اما در عین اینکه آن خطای فردی تاثیر در آن غایت فردی دارد، و حتی تاثیر در غایت اجتماعی دارد، خطاهای اجتماعی هم مطرح است. یعنی یک جمعی و جامعه‌ای نسبت به امری کوتاهی کردند، که این کوتاهی این‌ها باعث شد که یک نتیجه مهمی را از دست بدهند. از دست دادن آن نتیجه مهم فقط هم مربوط به خود آن افراد نبود، بلکه تا آینده این جامعه را هم تحت تاثیر قرار می‌داد. لذا اینگونه نیست که بگوییم عقابش برای این‌ها محقق شد و تمام شد. نه، چون نسل‌های آینده هم در اثر این کوتاهی مبتلای به این نقصان و این مشکل می‌شوند، این‌ها مقصرند. پس باید جبران بکنند. جبرانش به استغفارهای اجتماعی و جبران‌های اجتماعی است تا اینکه آثار بدی که از ترک عمل این‌ها یا اسراف در عمل این‌ها محقق شده بود جبران بشود. بلکه آن آثار آینده برداشته بشود و طور دیگری تقدیر بشود.

این یکی از مهمترین درس‌هاست که در اینجا می‌فرماید رابطه بین مغفرت و نصر این رابطه است که اگر مغفرت محقق شد، نصر محقق می‌شود. اگر تدارک شد آن کار غلط، آن موقع آن نصرت الهی محقق می‌شود.

نظیر این را در سوره آل عمران در آیه ربیون

وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ مَا ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكَانُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ ﴿146﴾

با انبیاء ربیون زیادی بودند. این‌ها نه ضعف درونی، نه ضعف بیرونی، نه تسلیم، هیچی ندارند. همه بحثش در ادامه است

وَ مَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَنْ قَالُوا

حرف این‌ها یک حرف است. تمام علت آنچه باعث می‌شود این‌ها به ضعف و وهن و شکست مبتلا نشوند، و جایی سرخورده نشوند در اجتماع، غافل گیر نشوند، تسلیم نشوند، به سستی درونی مبتلا نشوند، این است که دائما کلامشان این است که ما هر کاری هم که انجام بدهیم، در عین حال حق کار نیست. حق آن عملی که

باید انجام بدهیم نیست. لذا از خدای سبحان دائما در اینکه در عملشان کوتاهی است استغفار می‌کنند.

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا

اگر این کوتاهی‌هایشان و زیاده روی‌هایشان را خدا مورد مغفرت قرار بدهد که اینجا می‌خواهند، با اینکه این‌ها ربیون هستند، دلشان پر است از ایمان، تعبیر این است که فما وهنوا لما اصابهم فی سبیل الله، هیچ جایی در مقابل هیچ مشکلی این‌ها سر خم نکردند، ضعف پیدا نکردند، دلشان سست نشد. با همه این‌ها، این‌ها حرفشان این است، یک حرف دارند دائما که

رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَ إِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا

این را به عنوان شعار اساسی‌شان قرار دادند، یعنی جبران کوتاهی‌های اجتماعی که در نظام اجتماعی حتما آن جاهدوا فی الله حق جهاده را محقق نکردند، حق جهاد را محقق نکردند. خودشان را در این مقصر می‌بینند که در روابط اجتماعی حق عملی را که سزای خدای سبحان است نتوانستند محقق بکنند. با این عنوان در پیشگاه الهی خود را سرافکنده می‌بینند. به دنبال این سرافکندگی این مسئله مطرح می‌شود که اگر این‌ها می‌گویند ربنا اغفر لنا ذنوبنا و اسرافنا فی امرنا، به دنبالش

وَ ثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَ انْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿147﴾

را می‌خواهند. سه مرحله است. اول جبران گذشته، بعد ثبات قدم در حال، و در نهایت نصرت. پس رابطه بین مغفرت و نصرت الهی چه رابطه‌ای است؟ رابطه بین جبران کارهای گذشته، تا ثبات قدم ایجاد شود. یعنی اگر کارهای گذشته جبران شد، زیر پای انسان محکم می‌شود. اگر زیر پای انسان محکم شد، امکان قدم بعدی را راسخ برداشتن که نصرت الهی است، امکان پذیر می‌شود. این سه قدم به دنبال هم است. اگر قدم اول راسخ برداشته نشود، به این معنا که انسان جبران گذشته را کامل انجام ندهد، آن هم روابط اجتماعی را، و به دنبال جبران قبل نباشد ثبات قدم بعد ایجاد نمی‌شود. و اگر ثبات قدم در حال ایجاد نشد، نصرت آینده محقق نمی‌شود. پس رابطه بین اینکه اینجا می‌فرماید خدای سبحان ما تقدم من ذنب و ما تأخر را برای پیغمبر محو کرد در روابط اجتماعی، آنچه که در نظر کافران و مشرکان بود، و به دنبالش این نصر عزیز محقق شد. و ینصرک الله نصرا عزیزا.

پس اگر ما به دنبال نصرت خدا هستیم، باید در روابط اجتماعی‌مان آن گسست‌ها و اشکالاتی که داشتیم را جبران بکنیم تا نصر محقق بشود.

و بالعکسش هم گاهی امکان پذیر است، هر چند کلیت ندارد. اگر در جایی به ظاهر نصر محقق نشد، ممکن است علتش این باشد که آن کوتاهی‌ها جبران نشده است. به نحو موجبه جزئیه صحیح است. یعنی اگر یک جایی دیدیم نصر الهی شامل حال ما نشد و جایی ما نتوانستیم به نصری که خدا وعده داده برسیم، باید برگردیم نگاه بکنیم که در روابط اجتماعی‌مان چطور کوتاهی‌هایمان را جبران بکنیم، بلکه این نصر محقق بشود.

إن‌شاءالله خدای سبحان همه ما را به آن مغفرت اجتماعی و جبران روابط اجتماعی، آن الفت‌ها و وحدت‌های اجتماعی که آن‌ها باعث می‌شود که انسان در روابط اجتماعی‌اش موفق‌تر باشد و گسست‌ها باعث آن عدم انجام صحیح فعل می‌شود، و به دنبالش موجب عدم نصرت می‌شود، قدرت بر جبران آن نقص‌های اجتماعی را به همه ما عنایت بفرماید.

#استغفار_و_نصر

#کوتاهی_اجتماعی_استغفار_اجتماعی_نصرت_اجتماعی

#جبران_گذشته_ثبات_قدم_در_حال_نصرت_در_آینده

#تقویت_روابط_اجتماعی_و_نصرت_الهی

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید