سلام علیکم و رحمة الله

بسم الله الرحمن الرحیم

اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ فِي هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فِيهَا طَوِيلا

بحث در آیه شریفه دوم سوره فتح بود.

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ يُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ يَهْدِيَكَ صِرَاطاً مُسْتَقِيماً ﴿2﴾

مامون یک مکالمات و گفتگوهایی با امام رضا علیه السلام دارد. سوال‌های سختی که خیلی‌اش هم قرآنی است و درباره انبیاء است از امام رضا علیه السلام است می‌پرسد و امام رضا علیه السلام به زیباترین وجهی این‌ها را بیان می‌کنند که جزء روایات نابی است که خیلی از معضلات و گره‌های بحث امامت و نبوت را حل می‌کند. از جمله یکی از سوالاتی که می‌کند همین آیه شریفه است.

فَقَالَ الْمَأْمُونُ لِلَّهِ دَرُّكَ يَا أَبَا الْحَسَنِ فَأَخْبِرْنِي‏ عَنْ‏ قَوْلِ‏ اللَّهِ‏ عَزَّ وَ جَلَ‏ لِيَغْفِرَ لَكَ‏ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ

مقصود خدا از این چیست؟ مگر پیغمبر گناهکار بود که گناهانش آمرزیده بشوند؟

قَالَ الرِّضَا ع لَمْ يَكُنْ أَحَدٌ عِنْدَ مُشْرِكِي أَهْلِ مَكَّةَ أَعْظَمَ ذَنْباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص

می‌فرمایند هیچ کس پیش مشرکین مکه از پیغمبر گناهکارتر نبود. منتها چه گناهی بود؟ با اینکه پیغمبر را امین می‌دانستند و در قبل از اینکه منسوب به رسالت باشد معروف بود به تمام خصال نیک، کسی از او بدی ندیده بود، کسی از او ظلمی ندیده بود، کسی از او خطا ندیده بود، امین بود. امانت داری او به عنوان مرکز همه صفات و خصلت‌های خوب پیغمبر شناخته می‌شد، اما لم یکن احد عند مشرکی اهل مکة اعظم ذنبا من رسول الله ص. چرا؟

لِأَنَّهُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ سِتِّينَ صَنَماً

چون آن‌ها 360 بت داشتند که آن ‌ها را می‌پرستیدند

فَلَمَّا جَاءَهُمْ ص بِالدَّعْوَةِ إِلَى كَلِمَةِ الْإِخْلَاصِ

پیغمبر آمده می‌گوید 360 تا را بشکنید، یک خدا داریم. از این گناهکار‌تر کیست که 360 تا خدای آن ‌ها ا بخواهد زمین بزند، بگوید این‌ها باطل هستند، فقط کلمه اخلاص است که لا اله الا الله است. هیچ خدایی به غیر الله نیست. چون مبدا تفکر این‌ها را نشانه گرفته است، نه یک عمل این‌ها را، نه یک خلق این‌ها را، بلکه مبدا تفکر این‌ها که همه روابط این‌ها بر آن اساس شکل گرفته است را مورد عتاب و خطاب قرار داده است، قطعا آن‌ها این را گنه کار‌ترین فرد می‌دانستند.

همچنان که وقتی ابراهیم خلیل بت‌ها را شکست و آن تبر را بر گردن بت بزرگ انداخت، آن‌ها گفتند ابراهیم را بسوزانید و انصروا آلهتکم. او را آتش بزنید و نصرت بدهید آلهه تان را. لذا همه آمدند به میدان که ابراهیم را بسوزانند که این گناه خیلی بزرگی بود. پیغمبر این کار را کرد‌ه است.

كَبُرَ ذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ عَظُمَ

این خیلی برایشان سنگین و سخت بود.

وَ قَالُوا أَ جَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ عُجابٌ

تو آمدی بگویی که این‌ها نیستند و اثر ندارند، فقط یک خدا در کار است؟ این خیلی حرف تعجب آوری است.

وَ انْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَ اصْبِرُوا عَلى‏ آلِهَتِكُمْ

بیایید استقامت کنید در راه بقاء خدایانتان. لذا در نظر آن‌ها پیغمبر گناه کار‌ترین فرد بود، و حرفشان این بود که أ جعل الآلهة إلها واحدا؟ تو می‌گویی اله واحد است؟ إن هذا لشیء عجاب.

در دنباله‌اش دارد که

إِنَّ هذا لَشَيْ‏ءٌ يُرادُ ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ‏

ما تا به حال از این حرفی که تو می‌زنی چیزی نشنیده بودیم. مشرکین می‌گویند.

ان هذا الا اختلاق، این معلوم است که بافته‌های خودت است. معلوم است از خودت در آوردی. مشرکین به پیغمبر می‌گفتند.

امام رضا علیه السلام می‌فرمایند این گناه پیغمبر بود در چشم مشرکین. نه اینکه گناه پیغمبر باشد در نزد خدای سبحان.

فَلَمَّا فَتَحَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى نَبِيِّهِ ص مَكَّةَ قَالَ لَهُ يَا مُحَمَّدُ إِنَّا فَتَحْنا لَكَ‏ مَكَّةَ فَتْحاً مُبِيناً لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ عِنْدَ مُشْرِكِي أَهْلِ مَكَّةَ بِدُعَائِكَ إِلَى تَوْحِيدِ اللَّهِ فِيمَا تَقَدَّمَ وَ مَا تَأَخَّرَ لِأَنَّ مُشْرِكِي مَكَّةَ أَسْلَمَ بَعْضُهُمْ وَ خَرَجَ بَعْضُهُمْ عَنْ مَكَّةَ وَ مَنْ بَقِيَ مِنْهُمْ لَمْ يَقْدِرْ عَلَى إِنْكَارِ التَّوْحِيدِ عَلَيْهِ إِذَا دَعَا النَّاسَ إِلَيْهِ فَصَارَ ذَنْبُهُ عِنْدَهُمْ فِي ذَلِكَ مَغْفُوراً بِظُهُورِهِ عَلَيْهِمْ

به جایی رسید که مشرکین مکه بعد از صلح حدیبیه، خیلی شان حتی قبل از فتح مکه به پیغمبر اکرم ایمان آوردند. بعد از فتح مکه کسانی که مشرک ماندند از مکه خارج شدند. لذا کسی نبود در مقابل پیغمبر که این‌ها را گناه بداند. لذا لیغفر لک الله ما تقدم من ذنبک و ما تأخر، مورد مغفرت قرار گرفت یعنی به قدر ظهور پیغمبر و به قدر قدرت پیغمبر در مکه آنها که ظلم می‌دانستند و گناه می‌دانستند از بین رفتند. این به دست خدا انجام شد، لذا لیغفر لک الله. خدا این را ایجاد کرد. نه مغفرت خدا یعنی آمرزش خدا برای پیغمبر به لحاظ خطاهایش. این معلوم شد که آمرزش به معنای پوشانده شدن چیزی است که آن‌ها خطا می‌دانستند. این بهترین تعبیری است که امام رضا علیه السلام در این بیان فرمودند.

و مرحوم علامه در المیزان این را مفصل پرداخته است و خوب از عهده پردازشش بر آمده است.

#معنای_ذنب_پیغمبر_در_سوره_فتح_در_روایت_امام_رضا

ان شاء الله خدای سبحان همه ما در استقامت‌مان در اینکه بدانیم آنچه دشمنان ما می‌گویند، می‌تواند به راحتی به دست خدای سبحان برطرف بشود و شعار رسانه‌ای آن‌ها و سلطه و سیطره رسانه‌ای آن‌ها ان شاء الله به اذن الهی اگر ما تکلیفمان را درست انجام بدهیم، همان تبدیل به تبلیغ برای ما می‌شود.

همین جریانی هم که اخیرا پیش آمده است که داعشی‌ها با تغییر لباس خودشان را به وجهه دیگری دارند در سوریه اظهار می‌کنند، خداوند سبحان می‌تواند همین را منشا قوت و قدرتی برای مومنان قرار بدهد و همین منشا قدرت و سلطه بیشتر و علوّ کلمه و پرچم توحید ان شاء الله قرار بگیرد.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

دلم نیامد این روایت را نخوانم. روایت امام رضا دل را آرام‌تر می‌کند. تفسیر ما نباشد.

-سیاه نمایی که علیه ایران و اسلام هراسی که الان در جهان ایجاد کردند، با این کارهایشان ورق برمی‌گردد.

بله. عرض کردیم که همه این کارهایی که می‌کنند ان شاء الله با استقامت ما ورق برمی‌گردد و همان‌ها تبدیل به حسنه می‌شود. نه فقط پاک بشود، بلکه تبدیل به حسنه می‌شود که جذب قلوب را در پی دارد.

-در مورد فرعون و لشگرش فرموده بودید که سنت خدا این است که همان نقطه قوت دشمن سبب شکستشان می‌شود.

بله. از همان سنخ است. خدای سبحان همان نقطه قوت آن‌ها را سبب ضعفشان کرد در فرعون، همان چیزی که سلاح این‌ها بود و اسلحه‌ها و زره‌ها و توانایی‌های این‌ها بود، در موقع غرق باعث شد که فرو رفتن این‌ها بیشتر بشود و امید نجات باشد. چون سنگین بودند. آهنین بودند. این آهنین بودن در جبهه قوت و قدرت این‌ها بود. ولی سبب سقوط و فرو رفتن این‌ها شد. در مومنین سبکبال بودنشان سبب نجاتشان شد. و همین جا هم همان می‌شود. همان قدرت رسانه‌ای ان شاء الله به زودی با سلطه‌ای که ما پیدا می‌کنیم بر جریان رسانه، می‌توانیم ندای فطرت را در جریان رسانه به کار بگیریم، همان رسانه‌ای که الان سبب قدرت آن هاست، همان سبب زمین خوردن آن‌ها و زمین زدن آن‌ها و از بین رفتنشان و خسفشان ان شاء الله بشود. تعبیر به خسف در رسانه صحیح است. بگوییم خسف رسانه‌ای هم داریم. همین رسانه سبب زمین زدن آن‌ها خواهد شد.

-در قارون هم تطبیق می‌فرمودید که چون ثروتش خیلی سنگین بود، بیشتر رفته بود در زمین.

بله. قارون هم همینطور بود. چون خسف در زمین محقق شد، هرچقدر بارها و اموال و … را بیشتر ذخیره کرده بود، ثقلش باعث فرو رفتن بیشترش شد. این‌ها سنت الهی است.

همان حدیثی که از امام حسن عسکری علیه السلام است که ما من بلیة الا و لله فیها، در همان بلیه نعمة تحیط بها. یا ان مع العسر یسرا. نه بعد العسر یسرا. با همان عسر یسر محقق می‌شود. اگر این باور صورت بگیرد، ما در ضمن همان وقایعی که به ظاهر سخت است، همانجا امید نجات داریم نه بعد از آن. همانجایی که صلح حدیبیه به ظاهر یک تحمیلی شد، همان صلح حدیبیه فتح مبین شد نه بعد از صلح حدیبیه فتح مبین باشد.

در جریان حضرت یوسف هم همان چاه سبب رفعت یوسف علیه السلام بود.

این باور اگر صورت بگیرد، نمی‌گوییم بعدا. اگر بگوییم بعدا، سخت است. حالا باید تحمل کنیم تا بعدا. می‌گوید نه، ان مع العسر یسرا. با همان عسر یسر است. با همان بلیه نعمت احاطه کرده است. با همان ابتلا نجات هست. همانجایی که موسی علیه السلام پشت دریا گیر می‌کند و از آن طرف لشگر فرعونیان می‌رسد همانجا دریا شکافته می‌شود. نجات همانجا محقق می‌شود. ابراهیم خلیل که در آتش انداخته می‌شود، همان آتش انداختن سبب آوازه ابراهیم شد. لذا تا چند نسل بعد از ابراهیم هر کسی می‌خواست حرفی بزند و خودش را معرفی بکند، یعقوب سلام الله علیه، اسحاق سلام الله علیه، هر کسی از انبیاء می‌خواست خودش را معرفی بکند می‌گفتند این اولاد ابراهیمی است که در آتش افتاد و آتش گلستان شد. یعنی این خصوصیت بارز ابراهیم شناخته شد با همه شاهکارهای دیگری که ابراهیم داشت، ولی این چون به دست آن‌ها محقق شده بود و به نگاه آن‌ها عقاب ابراهیم بود، همان عقاب شد نجات ابراهیم و باعث سر افرازی ابراهیم خلیل.

لذا هر گاه دیدید دشمن توطئه جدید ایجاد کرد، مثل همین توطئه‌ای که الان ایجاد شده در رابطه با حمله دواعش به مسلمانان و مومنان، یقین بدانیم ما اگر به تکلیفمان عمل کنیم و کوتاهی نکنیم، خدای سبحان همین را سبب سرفرازی و عزت و نجات بالاتر و ذلت دشمنان قرار می‌دهد ان شاء الله.

و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته.

#عمل_به_تکلیف_و_فرج

#انتقام_خداوند_متعال_از_ناحیه_نقطه_قوت_دشمن

#تبدیل_نقطه_قوت_به_نقطه_ضعف_دشمن_توسط_خداوند_متعال

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “تفسیر سوره فتح، جلسه 10” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید