بسم الله الرحمن الرحیم
یا صاحب الزمان
حسن تو هميشه در فزون باد / رويت همه ساله لاله گون باد
اندر سر ما خيال عشقت / هر روز که باد در فزون باد
هر سرو که در چمن درآيد / در خدمت قامتت نگون باد
چشمي که نه فتنه تو باشد / چون گوهر اشک غرق خون باد
چشم تو ز بهر دلربايي / در کردن سحر ذوفنون باد
هر جا که دليست در غم تو / بي صبر و قرار و بي سکون باد
قد همه دلبران عالم / پيش الف قدت چو نون باد
هر دل که ز عشق توست خالي / از حلقه وصل تو برون باد
لعل تو که هست جان حافظ / دور از لب مردمان دون باد
چشمم همیپرد مگر آن یار میرسد / دل میجهد نشانه که دلدار میرسد
آن گوش انتظار خبر نوش میکند / وان چشم اشکبار به دیدار میرسد
حرکت بسوی ظهور، با حرکت حبی و شوقی
حاکمیت حضرت، با حرکت شوقی و حبی شکل میگیرد، که کل عالم با محبت تحت اطاعت و مُلک عظیم امام قرار میگیرند. حرکت بسوی توحید خدای سبحان هم با حرکت حبی است، که به میزان محبت سرعت سیر و صیرورت ایجاد میشود. در جریان احیاء حضرت ابراهیم ع نسبت به چهار مرغ، میفرماید وقتی آنها را قبلا با خودت مأنوس کرده ای، بخاطر آن شدت انس و شوق و محبتشان با تو (فصرهنّ الیک)، وقتی دعوتشان میکنی زنده میشوند و با سعی و سرعت بسوی تو میآیند (یأتینک سعیا): « فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلى كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءاً ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتينَكَ سَعْيا». و همینطور که در مناجات شعبانیه میخوانیم که قدرت انتقال از معصیت بسوی طاعت با بیداری است که با محبت الهی ایجاد میشود: « إِلَهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلَّا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِك».
حرکت در زمان ظهور، منازل عبور از غلبه احکام بدن، بسوی غلبه احکام روح
در رابطه با حرکت انسان بسوی قیامت، که امروز در منزل رسیدن به ظهور هستیم برای نیل به آن مرتبه عظیم، که این حرکت با عبور از غلبه احکام بدن بسوی غلبه احکام روح محقق میشود. باید حاجب بودن بدن و قائم بودن نفس به بدن کم شود، به جایی برسد که بدن تابع و صادر از نفس باشد و به «امر کن فیکون» در مشیت نفس «لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا »، بدن انشاء و ایجاد شده و بدن شأن روح شود. دیگر روح در اصطکاک احکام بدنی نیست.
در انبیاء الهی این مرتبه تحقق داشته که چون خلاف فطرت نبوده، احکام روح غلبه داشته، و هیچ محرومیتی ناشی از اصطکاک احکام بدنی و دنیوی نیست.
توحید ولایی ظهور، مقدمه توحید الهی قیامت
قبل از اینکه توحید الهی در قیامت شکل بگیرد، باید توحید ولایی در ظهور شکل بگیرد. تحقق ظهور، شرط تحقق قیامت است، چون باب ورود به توحید الهی، ورود به توحید ولایی و باز شدن شهود ارتباط با امام است. همانطور که هر شخصی هم قبل از مرگ درحال احتضار حتما نور حضرات معصومین (علیهم السلام) را می بیند، و از آن مسیر به منازل اخروی بسوی توحید الهی و نگاه قیامتی میرود. توحید ولایی، یعنی دیدن منتهای همه حقایق در صراط مستقیم ولایت، که دیده شدن حقیقت اسم «هو معکم اینما کنتم» در رابطه با ولیّ الهی است. این توحید ولایی با عبور از کثرات محیط دایره هستی بسوی مرکز این دایره در مقام ولایت ولیّ الله اعظم است. تحقق توحید ولایی در ظهور از اهداف و غایات آماده شدن برای نیل به توحید الوهی است که در قیامت میخواهد محقق شود. لذا ظهور قبل از قیامت تحققش قطعیست.
ابتدا و امتداد و غایت همه خلقت در بستر و دامنه نور وجودی امام (توحید ولایی)
همانطور که قبلا گفتیم دوران غیبت، دوران شدت ظهور است. همانطور که ابوهارون مکفوف ونابینا که چشم ظاهری نداشت، اما با چشم باطنی آن شدت ظهور حضرت امام باقر (علیه السلام) را در مسجد میدید و به ابوبصیر که از او پرسیده بود حضرت را می بینی گفته بود بله حضرت اینجا ایستاده است، چطور او را نبینم که او نوری ساطع است: «وَ كَيْفَ لَا أَعْلَمُ وَ هُوَ نُورٌ سَاطِعٌ».
بدأ و عود دو مسیر نظیر هم هستند: «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُون»، «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعيدُهُ»، «اللَّهُ يَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ يُعيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُون»، همه موجودات بدأ و عودشان و سپس رجوعشان به خدای سبحان، در صراط تکوینی مقام ولایت است، که در بستر و دامنه وجود انسان کامل (ولیّ الله اعظم) به دنیا می آیند، در بستر و دامنه وجود او زندگی میکنند، و در بستر و دامنه وجود او عود بسوی خدای سبحان مینمایند: «بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ اللَّه». همینطور که در شبهای قدر هم تقدیرات همه هستی در وجود انسان کامل (ولیّ الله اعظم) نازل میشود و از بستر و دامنه وجود او به همه موجودات میرسد.
هم تقدیرات زندگی موجودات و تقدیر اعمال از کانال وجودی امام است که به امضای ایشان میرسند تا بتوانند نازل شوند، و هم صعود موجودات و عرضه اعمال از کانال وجودی امام است که با شهود ایشان و حکم ایشان بالا میروند.
اولین کسی باشید که برای “انسانشناسی قرآنی | جلسه 38” دیدگاه میگذارید;