بسم الله الرحمن الرحیم

تمایز «من حقیقی عالی» و «من موهوم سرابی»، و تمایز دو جبهه حق و باطل بر اساس آن

از داستان آدم تا بعثت نبی خاتم و تا امامت اهل البیت و دوره غیبت تا به امروز، جبهه حق و وحدتش بر اساس «من عالی» است، چرا که از عالم مثال به بالا (بسوی «من عالی»)، هر ارتباطی بر اساس یک «اتحاد» است.

نبرد جبهه حق با جبهه باطل از ابتدای خلقت آدم (بعنوان خلیفة الله) است، که خلیفة الله و تجلّی «من حقیقی عالی» موجب تمایزش از «من موهوم سرابی» می‌شود، و کار شیطان در جبهه باطل برای ساقط کردن خلافت الهی انسان، به مخلوط کردن و مشوب کردن «تن محوری» و «من موهوم» با «من حقیقی» است که خودش را به دروغ حق جلوه دهد، و مدام برعلیه مصادیق «من حقیقی عالی» در جبهه حق، ظلم و عصیان و تقابل و دشمنی دارد.

 

این نبرد حق و باطل، در درون و بیرون انسان جریان دارد، میان مصداق «منِ موهوم سرابی» در سران کفر و شیطنت، با مصداقِ «من حقیقی عالی» که شاخص آن انبیاء با وسعتِ امتِ مؤمنشان بودند، که «منِ عالیِ شاملِ اجتماعی» در «خلیفة الله» است، که با «ارتباط حب ولیّ الهی و بغض از  دشمنان الهی» به «وحدتِ حقیقی اجتماعی» در امت شکل می‌گیرد.

کار عاشورا هم نشان دادن مصداق «منِ حقیقیِ عالی» در اوج، و نشان دادن مصداقِ «من موهوم سرابی» در اوجش بود، که حساسیت و هشیاری و بیداری ما را نسبت به مبارزه با ظلم ها و ظلمت ها و احیای توحید و عدالت و معنویت ها بیشتر شود.

کار انبیاء و اولیاء الهی بسوی ظهور، بیان اندیشه در حرکت مصداقی است که حساسیت و ادراک ظلم در جبهه حق قوی‌تر شود.

کلمات معصومین در مورد علائم ظهور و جریانات قبل از ظهور که ادراک ظلم و حساسیت نسبت به آن بیشتر میشود، بیاناتی صرفا خبر دهنده (اِخباری) نیست، بلکه علاوه بر پیام خبری، دارای محتوای دستوری و برنامه دهنده (إنشایی) هم هستند، که می‌فرمایند به سمتی حرکت کنید که درک حق و حساسیت به حقانیت و عدالت عمیق‌تر شود، و ادراک ظلم هم بالاتر رود و تمایز حق و باطل و وحدت در مقابل آن بیشتر شود.

بحث جدید در ادامه مباحث سابق: «بسترسازی ظهور، در انقلاب اسلامی»

انقلاب اسلامی در همین راستای برنامه اهل بیت (علیهم السلام) شکل گرفته، که سه کار را طبق آیه «لِيَميزَ اللَّهُ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبيثَ بَعْضَهُ عَلى‏ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَميعاً فَيَجْعَلَهُ في‏ جَهَنَّم‏» (انفال 37) و « بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِق‏» (انبیاء 18) ایجاد کرده است:

  1. اولا تمایز جبهه حق و جبهه باطل ایجاد شد.
  2. ثانیا تراکم و وحدت یافتن جبهه باطل در دشمنی با انقلاب اسلامی ایجاد شد.
  3. ثالثا تراکم و وحدت یافتن جبهه حق (در جبهه مقاومت) در مقابله با دشمنی جبهه باطل شکل گرفت.

این می‌شود مقدمه سازی و بسترسازی ظهور، که اندیشه ولایی اهل بیت برای حرکت بسوی محض شدن حق و تمایزش از باطل، در تحولات اجتماعی و حرکت عینی محقق می‌شود.

شناخت نقص ها و نیستی های حرکت انقلابی که از آنها انقطاع بیابیم، و شناخت کمالات در صحنه حرکت انقلابی که افق صعودمان داشته باشیم.

بر اساس آیه «ً إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُه‏» (فاطر 10)، که هم با حرکت عملی و مصداقی یک رفع و کندن از مراحل پست و نقص قبلی است، و هم با افق حیات طیبه تمدن اسلامی در آینده، یک نگاه به میزان صعودمان بسوی قله شکل میگیرد. کندن ها و انقطاع از مراحل قبلی، بعد از ورود به آنها است که توقف نکرده و از آنها عبور میکنیم به مراحل بالاتر.

همانطور که در مباحث سلوکی امام خمینی میفرمایند: «تا در اين حجب واقع نشود، قدرت خرق حجاب پيدا نشود»، یعنی پس از ورود در حجاب است که قدرت کنار زدن حجاب برای حرکت به مرحله بالاتر پیدا میشود.

برای عبور باید بدانیم که ما چه چیزی نیستیم که کندن از نقص ها را محقق کند، و بدانیم که چه چیزی هستی حقیقی ماست که میخواهیم باشیم تا صعود بسوی آن محقق شود. آزمایش های الهی برای انقلاب اسلامی مدام شکل میگیرد که بدانیم نقصهایمان کجاست و نقطه کمال و اوج گرفتن ما باید بسوی چه سمتی باشد.

هنوز هیچ دیدگاهی وجود ندارد.

اولین کسی باشید که برای “انسان‌شناسی قرآنی | جلسه 32” دیدگاه می‌گذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

میزان رضایت خود را در ارزیابی وارد کنید*

دریافت دوره آموزشی

لطفا جهت دریافت، اطلاعات خواسته شده را وارد نمایید